مادر حسن می‌گوید ۱۲ سال پس از اعلام مفقودی؛ استخوان‌های پسرم را آوردند.

‌به گزارش  خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان،  دفاع مقدس از آن رخدادهایی است که هر چقدر که می گذرد تازه تر می شود؛ درست مثل قالی کرمان. جنگ هشت ساله ای که صدام و رژیم بعث علیه کشورمان به راه انداختند و قرار بود یک هفته ای به تهران برسند؛ اما نه تنها به تهران نرسیدند, بلکه نزدیک بود تکه ای از خاک خود را نیز از دست بدهند.

در هشت سالی که پیر و جوان و زن و مرد و با سواد و بی سواد دفاع کردیم؛ احدی نتوانست به خاک این کشور چپ نگاه کند. در آن سال‌ها عملیات های بسیاری توسط رزمندگان اسلام انجام شد, مثل بیت‌المقدس, رمضان, خیبر، فتح‌المبین، طریق‌القدس، کربلا و والفجر. در این عملیات ها بود که رزمندگان ما به پیروزی‌هایی رسیدند در حالی که شهدای بسیاری را نیز تقدیم وطن و اسلام کردیم.

حسن آمریکایی

داستان حسن آمریکایی

حسن فاتحی (معروف به حسن سرطلا یا همان حسن آمریکایی) متولد بیشتم شهریور ماه  ۱۳۴۸ و از بچه های گردان غواصی حضرت یونس لشکر ۱۴ امام حسین (علیه السلام) اصفهان بود. حسن فرزند پنجم خانواده بود که در نجف اشرف به دنیا آمد؛ وقتی او دو ساله بود، در سال ۱۳۵۰ خانواده او را عراق بیرون کردند. محل موقت زندگی همه اخراجی‌های عراق در جیرفت بود که در چادر زندگی می کردند.  مادرش می گوید که به قدری جمعیت زیاد بود که یک بار حسن را گم کردم و بعد از ساعتی در پشت بلندگو اعلام کردند که «بچه‌ای با مو‌های طلایی پیدا شده، خانواده اش بیایند و او را تحویل بگیرند». 

حسن آمریکایی

چند سالی که از جنگ می‌گذشت که او با لشکر ۱۴ امام حسین (ع) راهی جبهه شد و به مدت یک سال در جبهه و گردان غواصی حضرت یونس لشکر ۱۴ امام حسین (ع) حضور داشت، البته در آن مدت هیچ کس نمی دانست که که حسن آقای قصه ما دوره آموزش غواصی و ورزش رزمی گذرانده است. حتی گزارشگران رادیو در جبهه با او مصاحبه کرده بودند که خیلی با اقتدار هدفش را از جبهه رفتن و دفاع از اسلام بیان کرده بود.

حسن آمریکایی

وقتی حسن خیلی به خودش می رسد/ تافت زدن به مو در جبهه

حسن آقا به ظاهر خود خیلی توجه داشت؛ خوش تیپ و خوش لباس بود؛ در حدی که برای مرتب ماندن موهایش در جبهه، «تافت مو» هم برده بود. چون مو‌های حسن آقا طلایی بود، در جبهه به او می‌گفتند «حسن طلا». همین ظاهرش او را شاخص کرده بود و خیلی‌ها که او را می‌شناختند به او لقب حسن آمریکایی داده بودند, چون بسیار از لحاظ رنگ مو و ترکیب صورت شبیه آمریکایی‌ها بود.  حسن فاتحی در ۱۴ دی ۱۳۶۵ و در جریان عملیات «کربلای ۴» منطقه ام الرصاص به شهادت رسید و دوستان و همرزمانش به دلیل حجم آتش سنگین ارتش بعث حتی نتوانستند به پیکر حسن نزدیک شوند و آن را به عقب بازگردانند. 

حسن آمریکایی

حاج مهدی مظاهری فرمانده شهید حسن فاتحی در عملیات کربلای چهار در مورد او می گوید: زمانی که با شهید حسن فاتحی آشنا شدم، سن و سال زیادی نداشت. معلوم بود که حسن به محض اینکه اقتضای آمدن به جبهه را کرده بود و ضوابطش اجازه به او داده بود‌- از لحاظ سن شناسنامه‌ای و غیره- آمده بود جبهه! ابتدای حضورش در گردان امیرالمومنین (ع) خدمت می‌کرد، ولی به خاطر اهمیت عملیات کربلای چهار، به یونس پیوست.

حسن آمریکایی

حاج مهدی مظاهری می گوید: جوانی بود رعنا و رشید. بسیار خوش چهره و خوش سیما با مو‌های طلایی و چشم آبی و پوست سفید. اصلا یک شخصیت ویژه و متفاوتی داشت. حسن شب قبل از حرکت‌مان به من گفت: اوستا میشه من یه خواهشی از شما بکنم؟ گفت: «من واقعیتش این است که مشکلی دارم. قبل از آمدن به جبهه، زیاد دنبال لباس و تیپ و ... و جلوی آینه بودم برای ظاهرم. خواهشم این است که اگر من شهید شدم، شما مقداری از خون من را به بدنم بمالید. چون احساس می‌کنم که با این قیافه خودنمایی کرده‌ام، باید کفاره‌ای بدهم!» این حرف خودش است نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد! حسن گفت: «من از شما می‌خواهم از این خونم به موهایم بمال که من روز قیامت، خوب محشور بشم.»

حسن آمریکایی

مادر شهید حسن فاتحی می گوید که هر لحظه از عمرم را منتظر آمدن حسن بودم؛ گاهی فکر می‌کردم که او اسیر شده است؛ گاهی می‌گفتم شاید مجروح شده و او را بیمارستان شهر‌های دیگر برده‌اند؛ شاید این بچه گم شده است و به خاک عراق رفته و نتوانسته به ایران برگردد؛ سال‌ها از حسن خبری نداشتیم؛ وقتی که اسرا در سال ۶۹ به کشور بازگشتند، سراغ آن‌ها رفتم تا خبری از حسن بگیرم؛ بچه‌های لشکر ۱۴ او را می‌شناختند، اما خبری از او نداشتند؛ هر کدام از عزیزان حرفی می‌زدند.

حسن آمریکایی

مادر حسن همچنین می گوید که بعد از اینکه خبر دادند او جاویدنشان است، مزار خالی در گلستان شهدای اصفهان دادند؛ وقتی دلم می‌گرفت سر مزارش می‌رفتم؛ پدر شهید هم بعد از ۱۲ سال بی‌خبری از حسن آقا به رحمت خدا رفت و بالاخره چهل روز بعد از فوت همسرم، استخوان‌های پسرم را آوردند؛ وقتی برای شناسایی رفتیم، استخوان‌هایش تیره رنگ شده بود؛ پلاکش همراهش بود؛ حتی مو‌های طلایی حسن روی لباس‌هایش بود.

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۸۴
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
محسن
۲۰:۰۷ ۰۷ دی ۱۳۹۹
روحش شاد
Iran (Islamic Republic of)
حسین
۱۳:۲۵ ۲۱ مهر ۱۳۹۹
خوشا به سعادتت
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۰:۲۸ ۲۱ مهر ۱۳۹۹
همه وادادگان مسئول و غیر مسئول بدانند از این جوانان و مردان با غیرت تو این مملکت خیلی زیاد داریم و به خدا قسم هم با فاسدان اقتصادی داخلی و هم دشمنان خارجی تا اخرین قطره خون مقابله خواهیم کرد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۰۵ ۲۰ مهر ۱۳۹۹
حسن آمریکایی!
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۰۱ ۲۰ مهر ۱۳۹۹
ای وای جگرم سوخت ، وای به حال مادرش
روحت شاد ای فرشته ی بهشتی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۵۱ ۲۰ مهر ۱۳۹۹
راه شهدا را تا پیروزی کامل حق بر باطل ادامه میدهیمم
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۵۰ ۲۰ مهر ۱۳۹۹
درود خداوندبرروحه پاکش روحش شاد یادش گرامی
Canada
ناشناس
۲۰:۲۱ ۲۰ مهر ۱۳۹۹
وظیفه سنگینی بر دوش همه ما شهدا گذاشته اند که
پاک .صادق لقمه حرام و حلال سرمان بشه
دورع .شایعه پرداز .دزد .اختلاس گر .احتکار گر نباشیم
بخاطر داشتن اخلاق حسینی
هر چه داشتند در کفه ترازو گذاشتن
وای بر کسانی که
دزد .رشوه دهنده و گیرنده .اختلاس .احتکار
سو استفاده از پست و مقام میکنند
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۱۰ ۲۰ مهر ۱۳۹۹
چه
خوش چهره بود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۵۶ ۲۰ مهر ۱۳۹۹
هر مسئولی که در جمهوری اسلامی ایران خیانت و یا کم کاری بکنه روز قیامت باید جوابگوی قطره قطره خون شهیدان باشه
Iran (Islamic Republic of)
رامین آقاجری
۱۷:۴۰ ۲۰ مهر ۱۳۹۹
رحمت،برکت،مغفرت ودرود خداوند برشهدا.الفاتحه مع الصلوات
Netherlands
ناشناس
۱۷:۰۰ ۲۰ مهر ۱۳۹۹
در۱۷سالگی به این خوبی وروشنی راه سعادت وخوشبختی را انتخاب کردی بارک الله ،خدا رحمتت کند ما امروزمان را مدیون شماهستیم ما نیزدرهرسنی که باشیم نوجوان،جوان،میانسال،پیر،این راه سعادت شمارا زیرسایه ولایت ورهبری این مرد بزرگ آخرالزمان وزمانه مان یعنی حضرت امام خامنه ای عزیز ادامه خواهیم داد چون ازما جنگ ونبردحق وباطل هنوزتمام نشده است وهرلحظه ادامه دارد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۴۶ ۲۰ مهر ۱۳۹۹
خدایا به حرمت رسول مهربانی ها قسم شهادت روزیه منم بشه برام دعا کنید لطفا
Iran (Islamic Republic of)
محسن
۱۵:۴۰ ۲۰ مهر ۱۳۹۹
وقتی شادت و از جان گذشتگی شهدا را میشنویم افتخار میکنیم که ایرانی هستیم . خدا همه شهدا و رفتگان را بیامرزد.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۳۲ ۲۰ مهر ۱۳۹۹
درود بر روان پاک شهدا.
آخرین اخبار