نقص فهم مسائل جهانی برای افراد فاسد فرصت زیست ایجاد می‌کند

به گزارش خبرنگار احزاب و تشکل‌های گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، عباس آخوندی وزیر پیشین راه و شهرسازی امروز در ششمین کنگره سالانه حزب ندای ایرانیان گفت: ما در آستانه قرن ۱۵ هجری شمسی همچنان در وضعیت بحران نظری فهم درست از تحول‌های فراملی و جهانی هستیم. دولت مدرن در ایران دچار بحران است و با پدیده بی‌دولتی یا چند دولتی مواجهیم.

وزیر سابق راه و شهرسازی بیان کرد: سایه جنگ و منازعه خارجی بر کشور سنگینی می‌کند و حس شهروندی یعنی شهروند صاحب‌حق مسئول دچار گرفتاری شده است. در نتیجه همه این اتفاقات کشور در یک وضعیت عدم قطعیت به سر می‌برد و این وضعیت بر زندگی مردم سایه افکنده است.

این فعال سیاسی افزود: نتیجه عدم قطعیت فرو ریزی سرمایه اجتماعی و نبود چشم انداز امید بخش است و افزایش شکاف اجتماعی باعث خطر فراگیر شده، وگسترش فساد در لایه‌های مختلف و فقر عمومی نتیجه این شرایط است.

وی با ارائه یک مدل از راهکار برون رفت از این وضعیت گفت: راهکار را در این می‌بینم که به رویکرد تمدنی مبتنی بر تمدن ایران و ایده ایران برای ایجاد یکپارچگی ملی و وحدت سرزمینی و همچنین به حاکمیت اداره ملی و استقرار دولت مدرن ملی در کشور بازگردیم.

این فعال سیاسی اقتصاد، تولید، فرهنگ، صنعت را موضوعات فراملی عنوان کرد و افزود: در این میان آنچه که بیش از همه فراملی شده نظام بانکی است. شما نمی‌توانید یک ساختار متفاوت و جدا از این پدیده فراملی داشته باشید؛ لذا در روزگاری که با پدیده‌های فراملی مواجه هستیم نیاز داریم که منطق فراملی و فهم فراملی داشته باشیم.

وی ادامه داد: ما باید از تحولات جهانی فهم داشته باشیم و استاندارد‌ها را بفهمیم.  مگر می‌توانیم در بازار بین‌المللی و اقتصاد جهانی فعالیت کنیم، اما این کار را با واحد اندازه‌گیری شخصی انجام دهیم؟ همه این‌ها مقیاس جهانی است و لازمه آن داشتن یک فهم از تحولات جهانی است.

آخوندی با اشاره به مناظره اخیر خود با غلامرضا مصباحی مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: متاسفانه دوستان تصورشان این است که می‌توانیم یک قانون مبارزه پولشویی در داخل داشته باشیم و با مشابه خارجی تطبیق نداشته باشد. مشکل اصلی ما این است که چه حد فهم از تحولات جهانی داریم و چگونه می‌توانیم خود را در جهان موقعیت‌یابی کنیم و نقش مثبت در زندگی عموم جهان داشته باشیم. این نقص فهم و مشکل در درک مسائل جهانی، برای افراد سودجو و فاسد فرصت زیست ایجاد می‌کند.

این فعال سیاسی بیان داشت: وقتی یک تاجر ایرانی می‌خواهد کالایی را صادر کند، به دلیل ممنوعیت‌های بانکی و مشکلات دیگر حاصل از تحریم‌ها، مجبور است که یک فرآیند طولانی‌تر را با افزودن چند مرحله غیرضروری طی کند. با یک محاسبه ساده می‌توان متوجه شد که این فرآیند در مجموع بین ۱۵ الی ۳۰ درصد هزینه اضافه برای تاجر دارد، یعنی اگر جمع صادرات ایران ۱۰۰ میلیارد دلار باشد و میانگین این هزینه‌ها را هم ۲۵ درصد درنظر بگیریم، بین ۲۰ تا ۲۵ میلیارد دلار رانت و فساد ایجاد شده است.

آخوندی گفت: این چرخه از سال ۸۵-۸۶ در ایران شروع شد و شبکه بزرگی از فساد را ایجاد کرد، آیا فکر می‌کنید به راحتی می‌شود آن را از بین برد؟ همه این‌ها وقتی می‌خواهند در مورد AFTF صحبت کنند از خدا و پیامبر و مبارزه عقیدتی و ایستادگی در مقابل استکبار حرف می‌زنند.

وی ادامه داد: ما با یک شبکه عجیبی مواجه هستیم که مستقل از جامعه است و هیچ نیازی به جامعه و پاسخگویی به آن ندارد و همه ارتباطات آن زیر زمینی و مخفیانه است. درنتیجه من فکر می‌کنم اکنون که در آستانه انتخابات هستیم باید ما که جوانی و زندگی خود را برای انقلاب گذاشتیم این روند را برای مردم توضیح دهیم و بگوییم که نتیجه این فرآیند این شده که دولت رسمی منفعل شده و قادر به تصمیم گیری نیست.

وزیر سابق راه و شهرسازی اظهار داشت: امروز قوه قضائیه، مجلس و یا نهادی مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام به یک قوه در برابر دولت تبدیل شده‌اند و اساساً ما امروز پنج دولت داریم و در عمل با پدیده بی‌دولتی مواجه هستیم.

وی با اشاره به تفکیک قوا در نظام سیاسی ایران گفت: قوه قضاییه اگر چه باید مستقل باشد، اما به قوه و دولتی مستقل تبدیل شده است  و مجلس هم به عنوان یک دولت مستقل عمل می‌کند و انگار دولت مستقری در ایران وجود ندارد وظیفه مجمع تشخیص حل اختلافات است، اما آن هم تبدیل به دولت مستقل شده است.

آخوندی بابیان اینکه وضعیت عدم قطعیت کلی در کشور حاکم است، گفت: ایرانیان هر لحظه منتظر خبر جدیدی هستند این پدیده "چه خبر"مفهومش عدم قطعیت مطلق است که در آن امکان سرمایه گذاری سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وجود ندارد.

وی افزود: وقتی که کشور در چنین وضعیتی قرار می‌گیرد چه می‌شود. رشد سرمایه‌گذاری ۱۰ سال گذشته منهای ۶.۸ درصد است. ۵۰ سال است که ایران تورم دارد. میانگین تورم ایران ۱۸.۴ است. این رقم را به توان پنجاه برسانید، بعد متوجه می‌شوید مفهوم آن یعنی چه؟ یعنی کاهش ثروت ملی به چندین هزارم و در واقع شکاف بین غنی و فقیر است.

انتهای پیام/