تصمیمات اخیر دولت ترامپ، از جمله موافقت با ارسال مجدد سامانه‌های موشکی به اوکراین، فروش غیرمستقیم تسلیحات به متحدان ناتو برای انتقال به کی‌یف، و حمایت ضمنی از طرح تحریم‌های دوحزبی علیه روسیه، نشان‌دهنده یک چرخش مهم با پیامدهای عمیق جهانی در سیاست خارجی آمریا است

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی سیف تبریزی *در روز‌های گذشته برخلاف ماه‌های ابتدایی روی‌کار آمدن مجدد دونالد ترامپ به ریاست جمهوری ایالات‌متحده جهان شاهد لفاظی‌ها و تصمیمات خلق الساعه ساکن کاخ سفید در خصوص مسائل مهم سیاست خارجی آمریکا به ویژه نوع روابط واشنگتن- مسکو و مدل همکاری کاخ سفید در جنگ اوکراین بوده‌ایم. جای که ترامپ در یک جلسه دولتی با ابراز ناامیدی خود از رهبر روسیه در مورد جنگ اوکراین گفت: «از پوتین راضی نیستم. همین الان می‌توانم همین را به شما بگویم. پوتین کلی مزخرف به ما می‌گوید ... او همیشه خیلی خوب است، اما معلوم می‌شود تمام صحبت‌های او بی‌معنی هستند.».

اما احتمالاً و فقط احتمالاً، می‌توان گفت جدایی بین ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ اتفاق افتاده است. اگر چنین باشد، مطمئنا این یک لحظه دگرگون‌کننده و تاریخی برای ولادیمیر زلنسکی است که برای جلب حمایت و کمک‌های بیشتر به کنفرانس سالانه بازسازی اوکراین به رم می‌رود.

با نگاهی گذرا به پیشینه روابط ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ در دور اول ریاست جمهوری (۲۰۱۷-۲۰۲۱) که به دلیل اظهارات دوستانه و تلاش‌های آنها برای بهبود روابط دوجانبه، به‌عنوان دوره‌ای خوش‌بینانه در روابط مسکو-واشنگتن نگریسته می‌شود. گفت‌و‌گو‌های شخصی میان این دو رهبر، همراه با وعده‌های همکاری اقتصادی و سیاسی، تصویری از امکان کاهش تنش‌ها میان دو قدرت جهانی ترسیم کرده بود. بااین‌حال، بازگشت ترامپ به کاخ سفید در سال ۲۰۲۵ این روابط را به سوی پیچیدگی‌های جدیدی سوق داده است.

اختلافات بر سر جنگ اوکراین، کاهش همکاری نظامی آمریکا با اروپا، و فشار‌های داخلی و بین‌المللی برای اتخاذ مواضع سخت‌تر علیه روسیه، دوران خوش روابط دوجانبه را به پایان رسانده است. تصمیمات اخیر دولت ترامپ، از جمله موافقت با ارسال مجدد سامانه‌های موشکی پاتریوت به اوکراین، فروش غیرمستقیم تسلیحات به متحدان ناتو برای انتقال به کی‌یف، و حمایت ضمنی از طرح تحریم‌های دوحزبی علیه روسیه، نشان‌دهنده چرخشی در سیاست خارجی آمریکا است که پیامد‌های عمیقی برای توازن قدرت جهانی به همراه خواهد داشت.

تغییر رویکرد آمریکا و زیرکی پوتین در مدیریت بحران

دور دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ با انتظارات متفاوتی در مسکو آغاز شد. اظهارات پیشین او در مبارزات انتخاباتی، از جمله وعده پایان دادن به جنگ اوکراین در "۲۴ ساعت" و تأکید بر همکاری با پوتین، این امید را در برخی محافل ایجاد کرده بود که روابط دو کشور بهبود یابد. بااین‌حال، تحولات چند هفته گذشته نشان‌دهنده چرخشی غیرمنتظره در سیاست خارجی آمریکا است. یکی از بارزترین این تغییرات، مدل تعامل آمریکا و ناتو  در خصوص همکاری نظامی مستقیم آمریکا با اروپا در موضوع اوکراین است.

برخلاف دولت بایدن که کمک‌های نظامی گسترده‌ای، از جمله بودجه ۶۱ میلیارد دلاری مصوب کنگره در سال ۲۰۲۴، به اوکراین اختصاص داد، دولت ترامپ در ماه‌های ابتدای شروع کار خود رویکردی محتاطانه‌تر اتخاذ کرده. این سیاست، که ریشه در شعار "اول آمریکا"  دولت وی داشت، بر کاهش تعهدات نظامی مستقیم و انتقال بار مسئولیت به متحدان ناتو تأکید می‌کرد.

ترامپ در اظهاراتی در ژانویه ۲۰۲۵ اعلام کرد که عضویت اوکراین در ناتو را "غیرعملی" می‌داند و از کشور‌های اروپایی خواست تا نقش فعال‌تری در تأمین امنیت اوکراین ایفا کنند. این موضع با اظهارات پیت هگست، وزیر دفاع جدید آمریکا، همخوانی داشت که بازگشت اوکراین به مرز‌های پیش از ۲۰۱۴ را "غیرواقع‌بینانه" خواند. این دیدگاه نگرانی‌هایی را در کی‌یف و پایتخت‌های اروپایی مانند برلین و پاریس ایجاد کرده، زیرا کاهش حمایت مستقیم آمریکا می‌تواند توانایی اوکراین برای مقاومت در برابر تهاجم روسیه را تضعیف کند.

بااین‌حال، تصمیم اخیر دولت آمریکا برای ارسال مجدد سامانه‌های موشکی پاتریوت به اوکراین، به‌ویژه پس از عملیات گسترده روسیه به زیرساخت‌های این کشور در هفته‌ها و روز‌های گذشته، نشان‌دهنده تلاش برای حفظ حمایت محدود از کی‌یف است.

این تصمیم دولت ترامپ پس از حملات پهپادی بی‌سابقه‌ای اتخاذ شد که به گفته مقامات اوکراینی، با استفاده از ۷۲۸ پهپاد در یک شب، خسارات سنگینی به زیرساخت‌های غیرنظامی وارد کرد. علاوه بر این، آمریکا استراتژی جدیدی را در پیش گرفته که شامل فروش غیرمستقیم تسلیحات به کشور‌های عضو ناتو برای انتقال به اوکراین است. این سیاست به متحدان اروپایی اجازه می‌دهد تسلیحات آمریکایی را خریداری کرده و سپس به کی‌یف منتقل کنند، که این امر هزینه‌های سیاسی و مالی واشنگتن را کاهش می‌دهد.

این رویکرد، که برخی آن را تلاشی برای حفظ نفوذ آمریکا در اوکراین بدون درگیری مستقیم می‌دانند، فشار بیشتری بر اروپا برای افزایش حمایت از اوکراین وارد می‌کند. کشور‌هایی مانند آلمان و لهستان، که در سال‌های اخیر نقش کلیدی در حمایت از اوکراین ایفا کرده‌اند، اکنون با انتظارات فزاینده‌ای از سوی واشنگتن برای تأمین مالی و لجستیکی این تسلیحات مواجه هستند.

در مقابل، ولادیمیر پوتین در پنج ماه گذشته با زیرکی قابل‌توجهی سیاست‌های ترامپ را مدیریت کرده است. او با اجتناب از درگیری لفظی مستقیم با ترامپ در رسانه‌ها و عدم پاسخگویی به انتقادات تند رئیس‌جمهور آمریکا، توانسته بدون تحریک واشنگتن یا ایجاد بهانه برای تشدید تنش‌ها، به عملیات نظامی خود در اوکراین ادامه دهد. این رویکرد محتاطانه، که با سکوت استراتژیک کرملین در برابر اظهارات تحریک‌آمیز ترامپ همراه بوده، به روسیه امکان داده تا ضمن حفظ تمرکز بر اهداف نظامی خود، از گسترش سرزمین‌های تصرف‌شده در مناطق شرقی و جنوبی اوکراین حمایت کند.

گزارش‌های اخیر نشان می‌دهند که روسیه توانسته بخش‌های جدیدی از منطقه دونباس را تحت کنترل خود درآورد، درحالی‌که از رویارویی مستقیم دیپلماتیک با آمریکا پرهیز کرده است. این استراتژی، که برخی تحلیلگران آن را نشانه‌ای از مهارت پوتین در دیپلماسی و مدیریت بحران می‌دانند، به مسکو اجازه داده تا ابتکار عمل نظامی را حفظ کند، بدون اینکه بهانه‌ای برای ورود مجدد و اقدامات متقابل شدیدتر از سوی آمریکا در ماه‌های پس از روی کارآمدن ترامپ فراهم کند.

تحریم‌های دوحزبی و فشار‌های فزاینده بر روسیه

یکی از مهم‌ترین تحولات در سیاست خارجی دولت جدید آمریکا، طرح تحریم‌های دوحزبی علیه روسیه در کنگره است که با عنوان "قانون تحریم روسیه ۲۰۲۵" شناخته می‌شود. این طرح، که با حمایت ضمنی دونالد ترامپ همراه بوده، با هدف فشار بر کشور‌هایی که از تلاش‌های جنگی روسیه در اوکراین حمایت می‌کنند، به‌ویژه از طریق محدود کردن فروش نفت روسیه به چین، طراحی شده است. برخلاف دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ، که او به دلیل مواضع نرم‌تر در قبال روسیه مورد انتقاد قرار می‌گرفت، در دور دوم، فشار‌های کنگره و افکار عمومی آمریکا او را به اتخاذ مواضع سخت‌گیرانه‌تر واداشته است.

ترامپ در ۱۲ تیر ۱۴۰۴ پس از تماس تلفنی ناموفقی با پوتین، از او به دلیل عدم پیشرفت در مذاکرات صلح اوکراین به شدت انتقاد کرد و اظهارات تندی علیه او به کار برد، از جمله اینکه پوتین "حرف‌های مزخرف زیادی تحمیل می‌کند. " این اظهارات، که در رسانه‌های غربی مانند سی‌ان‌ان و گاردین بازتاب گسترده‌ای داشت، به شکلی که این سخنان با یزرگنمایی خاصی به خشم و ناامیدی ترامپ از پوتین تعبیر شد، به‌ویژه پس از رد پیشنهاد آتش‌بس ۳۰ روزه توسط مسکو و حملات گسترده به کی‌یف.

منابع گزارش داده‌اند که ترامپ، اگرچه علناً بر مذاکره با روسیه تأکید دارد، اما در پشت پرده نیز از طرح تحریم‌ها علیه مسکو حمایت کرده است. این حمایت، که تحت فشار لابی‌های ضدروسی در کنگره و نیاز به حفظ وجهه سیاسی در داخل آمریکا شکل گرفته، نشان‌دهنده پیچیدگی‌های سیاست خارجی دولت جدید است. تحریم‌های پیشنهادی، که هنوز در مرحله بررسی در سنا قرار دارند، می‌توانند تأثیرات عمیقی بر رابطه نیم‌بند کاخ سفید و کرملین بگذارد.

پیامد‌ها و چشم‌انداز آینده  

پایان دوران خوش روابط پوتین و ترامپ، همراه با تغییرات در سیاست آمریکا در قبال اوکراین و اروپا، پیامد‌های گسترده‌ای برای بحران اوکراین و روابط بین‌الملل خواهد داشت. کاهش همکاری نظامی مستقیم آمریکا با اروپا و تمرکز بر فروش غیرمستقیم تسلیحات به ناتو، نشان‌دهنده تلاش واشنگتن برای حفظ نفوذ خود در اوکراین با هزینه کمتر است. بااین‌حال، این سیاست دوگانه می‌تواند به سردرگمی در میان متحدان و کاهش اعتماد اوکراین به حمایت غرب منجر شود. ارسال مجدد موشک‌های پاتریوت، اگرچه نشانه‌ای از ادامه حمایت محدود است، به تنهایی نمی‌تواند خلأ ناشی از کاهش تعهدات نظامی مستقیم آمریکا را پر کند.

از سوی دیگر زیرکی پوتین در مدیریت تنش‌ها با آمریکا، به‌ویژه از طریق اجتناب از درگیری لفظی و تمرکز بر عملیات نظامی، به روسیه امکان داده تا بدون تحریک مستقیم واشنگتن، به گسترش مناطق تحت کنترل خود در اوکراین ادامه دهد. این رویکرد، که با سکوت کرملین در برابر انتقادات تندترامپ همراه بوده، نشان‌دهنده مهارت پوتین در حفظ ابتکار عمل نظامی بدون ایجاد بهانه برای اقدامات متقابل شدیدتر است. بااین‌حال، اظهارات تند ترامپ علیه پوتین، از جمله در سخنرانی کابینه در چند روز گذشته و اعلام برنامه‌ریزی برای یک «بیانیه مهم» در ۲۳ تیر، نشان‌دهنده پایان قطعی دوره خوش‌بینی در روابط دوجانبه است. این بیانیه، که هنوز جزئیات آن مشخص نیست، می‌تواند شامل اقدامات جدیدی علیه روسیه، مانند تشدید تحریم‌ها یا تلاش برای مذاکره از موضعی متفاوت، باشد.

طرح تحریم‌های دوحزبی، که با حمایت ضمنی ترامپ همراه است، می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای فشار دیپلماتیک عمل کند، اما خطر تشدید تنش‌ها را نیز به همراه دارد. این تحریم‌ها، در کنار ادامه حمایت تسلیحاتی محدود از اوکراین، نشان‌دهنده تلاش آمریکا برای حفظ تعادل بین کاهش تعهدات مستقیم و جلوگیری از پیروزی کامل روسیه در اوکراین است.

بااین‌حال، موفقیت این سیاست‌ها به عوامل متعددی، از جمله واکنش پوتین، همکاری اروپا، و توانایی اوکراین برای مقاومت در برابر فشار‌های نظامی روسیه بستگی دارد. در همین حال، گزارش‌های رسانه‌های غربی مانند نیویورکر و پولیتیکو نشان می‌دهد که اروپا، به‌ویژه آلمان و لهستان، در حال افزایش حمایت نظامی خود از اوکراین هستند تا خلأ ناشی از کاهش تعهدات آمریکا را جبران کنند.

بهره‌سخن

در نهایت این تحولات، اگرچه ممکن است در کوتاه‌مدت به تقویت موضع اوکراین کمک کند، خطراتی مانند تضعیف اعتماد متحدان و تشدید تنش‌ها با روسیه را نیز به همراه دارد. آینده این بحران به توانایی طرفین برای یافتن راه‌حلی دیپلماتیک بستگی دارد، اما با توجه به تحولات اخیر، مسیر پیش‌رو همچنان پرچالش به نظر می‌رسد.

*کارشناس مسائل روسیه

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار