
باشگاه خبرنگاران جوان؛ حسین مهدی تبار- به گزارش فارن پالیسی، همزمان با ورود جنگ اسرائیل و حماس به سومین سال خود، انتشار تصاویری دردناک از وضعیت انسانی در غزه، بحثهای گستردهای را در رسانهها و محافل سیاسی اسرائیل برانگیخته است. شبکه ۱۲ اسرائیل اخیراً گزارشی از بحران گرسنگی در غزه پخش کرد که در آن کودکان گرسنه با دیگهای خالی در صف کمکهای غذایی دیده میشدند، نوزادانی با دندههای نمایان و مادرانی درمانده که کودکان بیمار خود را در آغوش داشتند. هرچند مجری و مهمانان برنامه بیشتر نگران تصویر بینالمللی اسرائیل بودند، اما تصاویر، بهوضوح گویای واقعیت میدانی بودند که دیگر بهسختی میتوان انکارشان کرد.
این نخستینبار بود که رسانهای جریان اصلی در اسرائیل، آنهم پرمخاطبترینشان، رنج انسانی در غزه را اینگونه بیپرده به تصویر کشید. با این حال، به گزارش فارن پالیسی، پوشش رسانهای همچنان در چهارچوبی محدود ارائه شد: نمایش رنجها بیشتر به عنوان ابزاری در «جنگ تبلیغاتی حماس» معرفی شد و خود گرسنگی نیز نه حاصل سیاستهای اسرائیل، بلکه بهنوعی مسئولیت خود حماس تلقی شد.
با اینحال، واکنشها به این گزارش در داخل اسرائیل نیز متفاوت بود. زمانی که مجری برنامه در پایان بخش خبری گفت «شاید وقت آن است که بپذیریم این نه یک شکست تبلیغاتی، بلکه یک شکست اخلاقی است»، سیلی از انتقادات علیه او در فضای رسانهای و سیاسی اسرائیل به راه افتاد. این اظهارات از سوی برخی محافل، نوعی خیانت به روایت رسمی تلقی شد.
در شرایطی که بهگزارش فارن پالیسی، نتایج نظرسنجیهای اخیر حاکی از نارضایتی فزاینده از ادامه جنگ هستند، پوشش رسانهای نیز بهآرامی در حال تغییر است. تنها ۳۴.۵ درصد یهودیان اسرائیلی گفتهاند که رسانهها «بهدرستی» وضعیت ساکنان غزه را منعکس میکنند، حتی رأیدهندگان جناح راست نیز نسبت به عملکرد رسانهها بیاعتماد شدهاند. با این حال، هنوز مشخص نیست که آیا این تغییر در روایت رسانهای، نتیجه تغییر افکار عمومی است یا خود آغازگر تغییری در جامعه خواهد شد.
در فضای کنونی، برخی ناظران مقایسههایی میان غزه و ماجرای «صبرا و شتیلا» در سال ۱۹۸۲ مطرح کردهاند؛ کشتاری که با مجوز ارتش اسرائیل انجام شد و با انتشار تصاویر تکاندهندهاش، موجی از خشم و تظاهرات را در تلآویو به راه انداخت و در نهایت دولت وقت را وادار به عقبنشینی از بیروت کرد. اکنون نیز، به باور برخی تحلیلگران، تصاویر کودکان گرسنه در غزه ممکن است همان نقش را ایفا کنند، هرچند تحقق چنین تغییر پارادایمی در افکار عمومی اسرائیل، دشوار بهنظر میرسد.
به گزارش فارن پالیسی، دولت بنیامین نتانیاهو همچنان مدعی است که بحران گرسنگی در غزه «واقعیت ندارد». اما فشارهای شدید بینالمللی، بهویژه از سوی رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، موجب شد که در ۲۷ ژوئیه، اسرائیل بهطور موقت اجازه عبور کمکهای انسانی و حتی ارسال هوایی اقلام غذایی به غزه را بدهد. این اقدام، گرچه از منظر تاکتیکی عقبنشینی کوچکی بود، اما نشان از تأثیرگذاری روزافزون افکار عمومی جهانی و نقش پررنگتر ایالات متحده دارد.
ترامپ نیز در موضعی بیسابقه اذعان کرده است که «بسیاری در غزه از گرسنگی در حال مرگ هستند» و قول داده مراکز توزیع غذا در این منطقه راهاندازی کند. با این حال، به گزارش فارن پالیسی، سوابق رئیسجمهور آمریکا در مواجهه با بحرانهای مشابه، حکایت از آن دارد که این وعدهها ممکن است دوام چندانی نداشته باشند و تنها واکنشی موقت به فشار افکار عمومی باشند.
از سوی دیگر، کابینه ائتلافی نتانیاهو که بیش از هر زمان دیگری تحت سلطه جریانهای افراطی است، مقاومت سرسختانهای در برابر هرگونه عقبنشینی نشان داده است. بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل، هفته گذشته تصریح کرد که بازگشت شهرکهای یهودی به غزه اکنون «کاملاً واقعبینانه» است و غزه بخشی جداییناپذیر از سرزمین اسرائیل محسوب میشود. او ارسال کمکهای غذایی را عقبنشینی نمیداند، بلکه گامی موقت در مسیر پیروزی تلقی میکند.
با اینحال، فشارهای داخلی بر نتانیاهو نیز فزاینده است. نظرسنجیها نشان میدهند که ۵۳ درصد از یهودیان اسرائیلی خواهان پایان جنگ هستند، هرچند که انگیزه اصلیشان، نه رنج فلسطینیها، بلکه بنبست نظامی و هزینههای انسانی و روانی جنگ برای خودشان است. ارتش اسرائیل از زمان آغاز دور جدید درگیریها در ماه مارس، نتوانسته هیچ یک از گروگانها را نجات دهد، تلفات نظامیان افزایش یافته و فشار بر سربازان وظیفه به حدی رسیده که جامعه در آستانه فرسایش است.
در این میان، ترامپ نیز در وضعیتی پیچیده قرار دارد: از یک سو تلاش میکند نتانیاهو را به پایان جنگ سوق دهد، و از سوی دیگر، تمرکز ثابتی بر این بحران ندارد. او بارها از آتشبس صحبت کرده اما هیچگاه فشار جدی و مداومی به اسرائیل وارد نکرده است. به گزارش فارن پالیسی، همین بیثباتی در سیاست آمریکا، دست دولت نتانیاهو را برای مانورهای تاکتیکی باز گذاشته است.
اما مهمترین متغیر، شاید نه در کاخ سفید، بلکه در خیابانهای تلآویو نهفته باشد. تاکنون تظاهرات گستردهای با محوریت بحران انسانی غزه برگزار نشده، اما خاطره اعتراضات دهها هزار نفری در گذشته، احتمال خیزش عمومی را منتفی نمیکند. بهویژه آنکه، برخورد خشن پلیس با معترضان به رهبری ایتمار بنگویر، وزیر امنیت ملی، نیز به نارضایتی عمومی دامن زده است.
در سطح بینالمللی نیز، روند شناسایی رسمی دولت فلسطین از سوی قدرتهایی مانند فرانسه و بریتانیا، و همچنین تهدید به تحریمهای اقتصادی از سوی اتحادیه اروپا، بر انزوای اسرائیل افزوده است. بسیاری از شهروندان اسرائیلی که تابستان امسال به اروپا سفر کردهاند، با اعتراضات خیابانی و حتی برخوردهای خشونتآمیز مواجه شدهاند. بهگزارش فارن پالیسی، این روند ممکن است بیش از بیانیههای دیپلماتیک، جامعه اسرائیل را نسبت به ادامه جنگ دچار تردید کند.
در مجموع، جنگی که در ابتدا با حمایت گسترده جامعه اسرائیل آغاز شد، اکنون به نقطهای رسیده که تداوم آن نه تنها مشروعیت بینالمللی اسرائیل را تهدید میکند، بلکه پایههای ثبات سیاسی داخلی را نیز سست کرده است. پرسش اصلی این است که آیا تصاویر کودکان گرسنه در غزه، همان نقشی را ایفا خواهند کرد که چهار دهه پیش، تصاویر قربانیان صبرا و شتیلا ایفا کردند؟