منابع فلسطینی از توافق برای آتش‌بس در غزه می‌گویند، اما این توافق با طرح ترامپ برای انتصاب یک تاجر عرب به عنوان حاکم آینده غزه همراه شده است.

باشگاه خبرنگاران جوان، سمیه خلیلی - در روز‌هایی که نفس‌های مردم غزه در زیر آوار جنگ و قحطی به شماره افتاده است، خبر از یک آتش‌بس قریب‌الوقوع، کورسوی امیدی را در دل‌ها زنده می‌کند. اما این امید، دیری نمی‌گذرد که با افشای طرحی پنهان، رنگ می‌بازد و چهره‌ای دیگر از پشت‌پرده این بحران آشکار می‌شود. منابع فلسطینی از توافقی خبر می‌دهند که شامل خروج ارتش اسرائیل و ورود نیرو‌های عربی است، اما همزمان، طرحی نو از سوی دونالد ترامپ و دارودسته‌اش برای تحمیل یک حاکم دست‌نشانده بر آینده سیاسی این منطقه، ماهیت این راه‌حل را از اساس زیر سوال می‌برد. این یادداشت خبری، به جای نگاهی ساده به رویدادها، تلاشی برای پرده‌برداری از ابعاد این توطئه سیاسی است؛ توطئه‌ای که هدف آن نه صلح، بلکه تثبیت قدرت‌های خارجی در خاک غزه از طریق یک مهره مطیع است.

آتش‌بس در سایه یک توطئه سیاسی: مروری بر ابعاد فریب

خبر آتش‌بس در شرایطی منتشر می‌شود که فاجعه انسانی در غزه به نقطه غیرقابل بازگشتی رسیده است. اما همزمان با این خبر، گزارش روزنامه اسرائیلی «یدیعوت آحرونوت» همچون یک بمب خبری، پرده از یک واقعیت تلخ برمی‌دارد. این روزنامه فاش می‌کند که در ماه‌های گذشته، تماس‌هایی پشت پرده برای انتصاب «سمیر حلیله»، یک تاجر فلسطینی، به عنوان حاکم آینده غزه در جریان بوده است. در اینجا، کلید واژه "تاجر" نه به معنای یک فرد با صلاحیت اقتصادی، بلکه به معنای یک مهره غیرسیاسی و مطیع به کار رفته است که فاقد هرگونه پایگاه مردمی یا سابقه مبارزاتی است. انتخاب چنین فردی، پیش از آنکه نشانی از دموکراسی و احترام به اراده مردم فلسطین باشد، نشانه‌ای آشکار از قصد ترامپ و متحدانش برای تحمیل یک حکومت بی‌اختیار و وابسته است.

این طرح در اسنادی که به وزارت دادگستری آمریکا ارائه شده، به وضوح هدف خود را "ورود فردی به غزه تحت حمایت اتحادیه عرب" اعلام می‌کند؛ فردی که هم برای اسرائیل و هم برای آمریکا "قابل قبول" باشد. این جمله، در واقع، اعترافی است به نیت پشت‌پرده این توافق. "قابل قبول بودن" برای اسرائیل و آمریکا به معنای آن است که حاکم آینده غزه نباید هیچ‌گونه استقلالی در تصمیم‌گیری‌ها داشته باشد و منافع ملی فلسطین را در اولویت قرار ندهد. این بازی قدرت، تحت لوای "روز بعد" غزه، به دنبال آن است که نتیجه خون و مقاومت مردم فلسطین را به یک توافق سیاسی از بالا به پایین تقلیل دهد.

بازخوانی «معامله قرن»: طرح ترامپ برای بازگشت به قدرت

طرح کنونی ترامپ برای غزه، در حقیقت بازخوانی و به‌روزرسانی همان «معامله قرن» شکست‌خورده است. در آن زمان نیز، ترامپ با کنار گذاشتن رهبران واقعی فلسطین، سعی داشت نقشه‌ای را برای منطقه تحمیل کند که تنها منافع اسرائیل و حامیانش را تامین می‌کرد. اکنون، در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، او یک بار دیگر تلاش می‌کند با ایفای نقش "صلح‌ساز" در خاورمیانه، برگ برنده‌ای را برای کمپین خود بسازد. این طرح، پیش از آنکه یک راه‌حل بشردوستانه باشد، یک سرمایه‌گذاری سیاسی برای ترامپ و دارودسته‌اش است تا با استفاده از بحران غزه، خود را به عنوان تنها بازیگر قادر به حل مشکلات منطقه معرفی کنند.

آنچه در این طرح نگران‌کننده است، استفاده ابزاری از رنج مردم فلسطین است. ترامپ و اطرافیانش، با علم به اینکه هرگونه آتش‌بسی برای مردم غزه یک نعمت بزرگ است، تلاش می‌کنند این آتش‌بس را به اهرمی برای پیشبرد اهداف سیاسی خود تبدیل کنند. این طرح، نه‌تنها به آرمان آزادی و استقلال فلسطین دهن‌کجی می‌کند، بلکه با حذف تمام بازیگران مشروع فلسطین، عملاً زمینه را برای یک بحران سیاسی و امنیتی جدید فراهم می‌سازد. یک حاکم دست‌نشانده که از طریق یک توافق پنهانی به قدرت رسیده، هرگز مشروعیت لازم برای حکومت بر یک ملت مقاوم را نخواهد داشت و این خود، بستر مناسبی برای بی‌ثباتی‌های آینده خواهد بود.

تحلیل شخصیت حاکم دست‌نشانده: از تاجر فلسطینی تا مهره قدرت‌های خارجی

انتخاب «سمیر حلیله» به عنوان یک تاجر، پیام‌های متعددی را در خود نهفته دارد. در دنیای سیاست، انتخاب یک تاجر برای یک پست سیاسی کلیدی، اغلب به معنای آن است که قدرت‌های پشت پرده به دنبال یک "مدیر" هستند، نه یک "رهبر". یک تاجر، به جای دغدغه‌های سیاسی و اجتماعی، بیشتر به دنبال ثبات اقتصادی و حفظ منافع مالی است. چنین فردی به راحتی می‌تواند تحت تأثیر فشار‌های اقتصادی و وعده‌های مالی قرار گیرد و در نهایت، به جای خدمت به ملت خود، تبدیل به مهره‌ای برای پیشبرد دستور کار‌های خارجی شود. این انتخاب، به وضوح نشان می‌دهد که «روز بعد» از نظر ترامپ و اسرائیل، روز بازسازی ویرانه‌ها نیست، بلکه روز تثبیت یک نظم جدید است که در آن، هرگونه مقاومت سیاسی و ملی‌گرایانه سرکوب می‌شود.

این طرح، عملاً به معنای نادیده گرفتن تمامی گروه‌ها و نهاد‌های سیاسی فلسطین، از تشکیلات خودگردان گرفته تا حماس و گروه‌های دیگر است. این رویکرد، به جای ایجاد یک دولت وحدت ملی و مردمی، به دنبال ایجاد یک دولت پوشالی و وابسته است که بتواند با اسرائیل و آمریکا همکاری کند و در نهایت، آرمان تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی را به دست فراموشی بسپارد. این راهکار، نه تنها به صلح واقعی منجر نخواهد شد، بلکه با ایجاد شکاف‌های عمیق‌تر در جامعه فلسطین، آن را برای سال‌ها درگیر اختلافات داخلی خواهد کرد.

پیامد‌های فاجعه‌بار برای آینده فلسطین: تکرار تاریخ شکست‌خورده

تاریخ فلسطین و خاورمیانه سرشار از نمونه‌هایی است که نشان می‌دهد راه‌حل‌های تحمیلی و دولتمردان دست‌نشانده، هرگز به صلح پایدار منجر نشده‌اند. از توافق‌های شکست‌خورده گذشته تا بحران‌های کنونی، همیشه مشخص شده است که راه حل بحران‌های منطقه باید از درون و با اراده مردم شکل بگیرد. طرح ترامپ، با نادیده گرفتن این درس تاریخی، به دنبال تکرار همان اشتباهات است. یک حاکم بی‌اختیار، نه قادر به مقابله با فشار‌های اسرائیل خواهد بود و نه قادر به کسب اعتماد و حمایت مردم غزه. این طرح، به جای پایان دادن به خشونت، تنها به خشونت‌های جدید و درگیری‌های داخلی دامن خواهد زد.

در نهایت، این بازی سیاسی، بار دیگر این واقعیت تلخ را به نمایش می‌گذارد که قدرت‌های بزرگ، حتی در شرایط یک فاجعه انسانی، به جای تمرکز بر ریشه‌های اصلی مشکل و تلاش برای برقراری عدالت، به دنبال پیاده‌سازی طرح‌های خود به منظور تأمین منافع سیاسی و اقتصادی‌شان هستند. آتش‌بس غزه، اگرچه برای مردم این منطقه یک ضرورت حیاتی است، اما در سایه چنین توطئه‌هایی، به یک صلح شکننده و موقتی تبدیل خواهد شد که زیربنای آن، نه عدالت، بلکه فریب و تحمیل است.

برچسب ها: ترامپ ، غزه ، آتش بس
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار