
باشگاه خبرنگاران جوان - مواجهه با عواقب سختِ یک تصمیم اشتباه، مانند گیرافتادن بهدلیل تقلب در امتحان، میتواند نقطۀ عطفی در شکلگیری شخصیت نوجوان باشد. مواجهه با احساس گناه، شرمساری و تنبیه، نوجوان را وادار میکند تا به این فکر کند که در آینده میخواهد چگونه انسانی باشد.
البته هیچ پدر یا مادری دوست ندارد شاهد رنج فرزندش باشد و دیدن این صحنهها برای هر پدر و مادر دلسوزی بسیار دشوار است. اما هنگامی که نوجوانی بهشدت پریشان درمقابل ما قرار میگیرد، فرصتی طلایی برای ما فراهم میشود تا از خِرد میانسالی خود بیشترین بهره را ببریم. در چنین شرایطی، خود نوجوان، بهدلیل غلبۀ هیجانات، قادر به اتخاذ دیدگاهی منطقی و واقعبینانه نیست. آسان است که به او بگوییم «من که گفته بودم!»، اما این جمله نه به نفع شماست نه به نفع فرزندتان. وظیفۀ ما در این لحظات ارائۀ حمایت و آرامش است. بهترین کمک گوشدادنِ فعال و صبورانه به حرفهای او، بدون قضاوت یا نصیحتِ فوری است.
برای نوجوانانی که تمایلی به صحبتکردن ندارند، میتوان حمایت را بهصورت غیرکلامی نشان داد؛ مثلاً با پیشنهاد نوشیدنی مورد علاقهاش، همراهی در سکوت، یا دعوت به تماشای یک فیلم با هم. اما مهمتر از همه حفظ آرامش خودمان است. با این کار، این پیام مهم و آرامشبخش را به نوجوان منتقل میکنیم که این بحران آنقدرها هم که به نظر میرسد غیرقابلتحمل و وحشتناک نیست و میتوان از آن عبور کرد.
منبع: ترجمان علوم انسانی