
باشگاه خبرنگاران جوان - مقایسه دوران حرفهای رونالدو با هر ورزشکار دیگری دشوار است. حتی کسانی که علاقه خاصی به فوتبال ندارند، بهراحتی لحظات کلیدی این «پدیده» را به یاد خواهند آورد. گل خیرهکننده او در فینال جام یوفا مقابل لاتزیو، قهرمانی او در جام جهانی با مدل مویی واقعا نادر، زانوی دردناک در ورزشگاه المپیکو و عکس روی پلههای هواپیما پس از شکست مقابل فرانسه در فینال جام جهانی ۱۹۹۸ لحظههایی فراموشنشدنیاند.
رونالدو فقط یک فوتبالیست بزرگ نبود. او نماد واقعی دورانی بود که فوتبال در حال تغییر بود. پسری از خیابانهای غبارآلود بنتو ریبیرو خود را در قلب این تغییرات یافت.
چه میشد اگر ...؟
نوشتن درباره ستاره برزیلی بدون افتادن در ورطه احساسات و لفاظی کار آسانی نیست. درباره رونالدو چیزهای زیادی گفته و نوشته شده است. اما شاید یکی از نامحبوبترین افکار درباره او این باشد: اگر مصدومیتهایی که ناگزیر بر حرفه او تأثیر گذاشتند، نبودند، آیا همین تصویر از رونالدو در حافظه جمعی ما باقی میماند؟ برخی معتقدند دقیقاً همین هاله «چه میشد اگر؟» بود که او را به نمادی ماندگار تبدیل کرد.
وقتی رونالدو با وجود علاقه میلان و بارسلونا، آیندهوون را انتخاب کرد، او و اطرافیانش دوراندیشی قابل توجهی از خود نشان دادند. دو فصل حضور در لیگ هلند به او کمک کرد تا به دور از آشفتگیهای شدید سری آ یا لالیگا در اواخر دهه ۱۹۹۰ با فوتبال اروپا سازگار شود.
همان طور که خود رونالدو بارها به یاد آورده است، جاافتادن در هلند آسان نبود، اما فرصت خودنمایی در زمین به او کمک کرد تا بر دلتنگیاش برای خانه غلبه کند.
اگرچه فصل دوم - و آخر - او در آیندهوون با مصدومیت زانو همراه بود که او را مجبور کرد تماشاگر نیمی از مسابقات فصل باشد، اما این فصل بود که به سکوی پرشی برای رونالدو تبدیل شد. او برای بارسلونا آماده شد. یک سال حضور در کاتالونیا برای کسانی که با چشمان خود شاهد او بودند، فراموشنشدنی است: ۳۴ گل در ۳۷ بازی لالیگا، ۴۷ گل در ۴۹ بازی در تمام رقابتها. آن لحظات باورنکردنی بودند. سرعت خارقالعاده، گلهایی برای هر سلیقهای، توانایی جاگذاشتن و دریبل حتی دروازهبانها در یادها مانده است.
سالهای حضور در اینتر
رونالدو با وجود بردن توپ طلا، در دوران حضورش در اینتر بود که دراماتیکترین لحظات دوران حرفهایاش را تجربه کرد. همه چیز با یک بیماری مرموز تنها چند ساعت قبل از فینال جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه آغاز شد. سپس در فصل ۲۰۰۰-۱۹۹۹ دچار مصدومیت شدید زانو شد که در نهایت روند رو به رشد او را متوقف کرد. اوج این مصدومیت، اشک ریختن روی نیمکت ورزشگاه المپیکوی رم بود، روزی که قهرمانی به معنای واقعی کلمه از چنگ اینتر خارج شد.
اما همان طور که مدافعان نتوانستند «پدیده» را کاملاً مهار کنند، شکستها نیز نتوانستند او را کاملا درهمبشکنند. او قدرتش را برای برخاستن دوباره بازیافت: رونالدو سال ۲۰۰۲ برای دومین بار در دوران حرفهای خود با برزیل قهرمان جام جهانی و توپ طلا شد.
رونالدو بازیکنی خونسرد، اما جذاب، با سرعتی حرکت میکرد که در دوران خودش تقریباً افسانهای به نظر میرسید.
بازگشت و استقامت
پشتکار، عزم راسخ، توانایی برخاستن پس از یک سقوط و شجاعت پایداری در مواجهه با سختیها؛ رونالدو مظهر همه اینهاست. او نمونهای برجسته از چهار ویژگی است که قهرمانان واقعی را متمایز میکند.
اگر پدیده مصدوم نمیشد، چه میشد؟
بهبودیافتن از یک مصدومیت ویرانگر از ناحیه زانو برای هر کسی فوقالعاده دشوار بود، اما رونالدو تسلیم نشد. او به خودش ایمان داشت و در برابر وسوسه تسلیمشدن مقاومت کرد؛ حتی زمانی که به نظر میرسید همه چیز از دست رفته است. او مانند یک شکارچی واقعی فرصتش را غنیمت شمرد.
عملکرد او در جام جهانی ۲۰۰۲ را تنها میتوان با تأثیر دیگو مارادونای افسانهای در جام جهانی ۱۹۸۶ مقایسه کرد.
نمادی فرازمینی
رونالدو نهتنها به خاطر عملکردش که به خاطر اقداماتش در خارج از زمین نیز به یک نماد واقعی تبدیل شد. کمپینهای تبلیغاتی او که برای همیشه او را با برندهایی مانند نایک و پیرلی پیوند میداد، این بازیکن برزیلی را حتی در بین کسانی که علاقه کمی به فوتبال داشتند، محبوب کرد.
با ظهور یک رونالدوی بزرگ دیگر - کریستیانوی پرتغالی - نسل جدیدی از هواداران شروع به نامیدن این بازیکن برزیلی به عنوان «رونالدوی شماره ۹» کردند تا آنها را از هم متمایز کنند، اما کسانی که با چشمان خود بیننده بازیهای او بودند هنوز ترجیح میدهند او را به سادگی «پدیده» بنامند، چون او دقیقا همین بود. او «پدیده» بود.