باشگاه خبرنگاران جوان، سمیه خلیلی - گزارش پولیتیکو از طرح جنجالی انگلیس برای انتقال پناهجویان به کوزوو، پرده از سیاستی پرریسک برمیدارد که میتواند آتش رقابت جدیدی میان غرب و روسیه را در قلب بالکان شعلهور کند.
بحران مهاجرت و جستوجوی راهی بیرون از اروپا
در ماههای اخیر، دولت انگلیس تحت رهبری «کییر استارمر» با بحرانی پیچیده در حوزه مهاجرت روبهرو شده است. عبور قایقهای کوچک از کانال مانش، حضور هزاران پناهجو در اردوگاههای موقت و فشار سیاسی از سوی احزاب مخالف، لندن را واداشته تا به دنبال راهحلی متفاوت بگردد. طبق گزارش پولیتیکو، این کشور اکنون به طرحی تازه روی آورده است: ایجاد «مرکز بازگرداندن مهاجران» در خاک کوزوو، یکی از کشورهای کوچک و شکننده بالکان.
این تصمیم، اگرچه در ظاهر اقدامی اداری برای مدیریت مهاجرت به شمار میرود، اما در واقع بخشی از استراتژی گستردهتر انگلیس برای حضور فعالتر در شرق اروپا و مقابله با نفوذ روسیه در منطقه تلقی میشود. لندن با تجربه ناکام خود در توافق مهاجرتی با آلبانی، اکنون به دنبال جایگزینی است که از نظر سیاسی مطمئنتر و از لحاظ ژئوپلیتیکی سودآورتر باشد.
نشست هیلزبورو و بازگشت بالکان به صدر سیاست خارجی لندن
در نشست اخیر هیلزبورو در ایرلند شمالی، وزرای خارجه شش کشور بالکان – از جمله کوزوو، آلبانی، مونتهنگرو، صربستان، بوسنی و مقدونیه شمالی – با همتایان انگلیسی خود دیدار کردند تا درباره امنیت منطقه و بحران مهاجرت گفتوگو کنند. منابع دیپلماتیک به پولیتیکو گفتهاند که تمرکز اصلی لندن بر یافتن شریکی برای «پردازش پناهجویان» در خارج از خاک انگلیس بوده است؛ همان سیاستی که دولت پیشین با رواندا دنبال کرد، اما با مخالفت شدید افکار عمومی و دستگاه قضایی شکست خورد.
این بار، «کوزوو» در کانون این طرح قرار دارد؛ کشوری که اگرچه کوچک و تازهاستقلالیافته است، اما روابط عمیقی با ایالات متحده و اتحادیه اروپا دارد. در عین حال، دشمنی دیرینه صربستان و حمایت آشکار روسیه از بلگراد، هرگونه اقدام انگلیس در کوزوو را در مسیر برخورد با مسکو قرار میدهد.
کوزوو؛ متحد غرب یا میدان تنش جدید؟
کوزوو از سال ۲۰۰۸ که استقلال خود را اعلام کرد، همواره یکی از حساسترین نقاط در نقشه ژئوپلیتیکی اروپا بوده است. مسکو هنوز استقلال این کشور را به رسمیت نشناخته و آن را بخشی از صربستان میداند. همین امر سبب شده که هر گونه همکاری نظامی، امنیتی یا مهاجرتی میان کوزوو و کشورهای غربی، در کرملین بهعنوان اقدامی تحریکآمیز تلقی شود.
به گفتهی تحلیلگران، اگر لندن پایگاهی برای پردازش یا بازگرداندن پناهجویان در کوزوو ایجاد کند، این اقدام نهتنها خشم روسیه را برخواهد انگیخت، بلکه میتواند تعادل شکننده در منطقه را نیز بر هم زند. در شرایطی که در شمال کوزوو هنوز درگیریهای پراکنده میان صربتباران و نیروهای پلیس این کشور جریان دارد، حضور مستقیم انگلیس با هدف مهاجرتی ممکن است بهانهای تازه برای مداخله سیاسی یا حتی تحریکات نیابتی شود.
بازگشت سیاست "دور از چشم، نزدیک به بحران"
در نگاه نخست، توافق احتمالی میان لندن و پریشتینا (پایتخت کوزوو) ممکن است فقط اقدامی اداری برای کاهش فشار پناهجویان باشد. اما همانگونه که پولیتیکو مینویسد، این طرح بازتابی از سیاستی قدیمی در انگلیس است: انتقال مشکلات داخلی به خاک کشورهای ضعیفتر. در دهه گذشته، دولتهای مختلف لندن از سیاستهایی مشابه استفاده کردهاند – از اعزام پناهجویان به رواندا گرفته تا همکاری با لیبی و ترکیه در کنترل مهاجرت –، اما هیچکدام از این طرحها نتوانستند بهطور پایدار بحران را حل کنند.
در واقع، به جای کاهش مهاجرت، این سیاستها بیشتر باعث تشدید بحرانهای انسانی، اتهامات نقض حقوق بشر و درگیریهای دیپلماتیک شدند. اکنون، خطر تکرار همان چرخه در بالکان وجود دارد؛ منطقهای که از دهه ۱۹۹۰ تاکنون همواره در آستانه انفجار سیاسی بوده است.
بازگشت سایه روسیه بر سر بالکان
روسیه در سالهای اخیر کوشیده است از احساسات ضدغربی در صربستان و بخشهایی از بالکان برای گسترش نفوذ خود استفاده کند. حمایت کرملین از بلگراد در بحران کوزوو، تأمین انرژی ارزان برای برخی کشورها و فعالیتهای تبلیغاتی رسانههای روسی در منطقه، همگی نشان از رقابتی آرام، اما جدی میان شرق و غرب دارند. تحلیلگران پولیتیکو هشدار میدهند که اقدام انگلیس برای ایجاد مرکز مهاجرت در کوزوو، میتواند از سوی روسیه بهعنوان «استقرار غیرنظامی ناتو» تعبیر شود. چنین برداشتی میتواند به گسترش جنگ سرد جدیدی در اروپا بینجامد، بهویژه در شرایطی که روابط لندن و مسکو در پایینترین سطح از زمان مسمومیت اسکریپال در سال ۲۰۱۸ قرار دارد.
استراتژی انگلیس: کنترل مهاجرت یا رقابت ژئوپلیتیکی؟
برخی کارشناسان بر این باورند که هدف واقعی استارمر و کابینه او نه کنترل مهاجرت، بلکه تثبیت نقش انگلیس در معادلات امنیتی اروپا پس از برگزیت است. پس از خروج از اتحادیه اروپا، لندن کوشیده تا با برقراری روابط دوجانبه با کشورهای شرق قاره، جایگزینی برای نفوذ از دسترفته در بروکسل بیابد.
در همین چارچوب، بالکان غربی – منطقهای که از نظر انرژی، مهاجرت و امنیت سایبری اهمیت فزایندهای یافته – به صحنه جدیدی برای نفوذ انگلیس تبدیل شده است. همکاری با کوزوو میتواند برای لندن امتیازی دوگانه به همراه داشته باشد: از یک سو، نمایش «قاطعیت در برابر مهاجرت غیرقانونی»، و از سوی دیگر، حضور ژئوپلیتیکی در منطقهای که روسیه آن را حیاط خلوت خود میداند.
ناکامی در آلبانی و جستوجوی شریک جدید
تجربه انگلیس در همکاری با آلبانی یکی از دلایل اصلی چرخش به سمت کوزوو است. لندن در سال گذشته تلاش کرد تا با دولت تیرانا توافقی برای بازگرداندن مهاجران غیرقانونی منعقد کند، اما فشارهای داخلی، مشکلات حقوقی و مخالفت اتحادیه اروپا، این طرح را ناکام گذاشت.
اکنون، استارمر در پی امضای توافقی جدید با کشوری است که کمتر تحت نفوذ ساختارهای بروکسل باشد. کوزوو، با آنکه خواهان عضویت در اتحادیه اروپاست، هنوز خارج از آن قرار دارد و بنابراین آزادی عمل بیشتری برای پذیرش چنین توافقهایی دارد.
با این حال، تحلیلگران هشدار میدهند که این «آزادی عمل» ممکن است بهایی سنگین داشته باشد. انتقال اجباری پناهجویان به کشوری که خود با نرخ بالای بیکاری، بحران سیاسی و مشکلات زیرساختی روبهروست، میتواند فشار اجتماعی و سیاسی شدیدی در داخل کوزوو ایجاد کند و بیثباتی آن را افزایش دهد.
واکنشهای داخلی در انگلیس
در داخل انگلیس، واکنشها به این طرح متفاوت بوده است. برخی از نمایندگان حزب کارگر آن را نشانهای از «عملگرایی در برابر بحران مهاجرت» توصیف کردهاند، در حالی که گروههای حقوق بشری و سازمانهای مدنی به شدت علیه آن موضع گرفتهاند. سازمان عفو بینالملل هشدار داده است که انتقال پناهجویان به کشوری ثالث، نقض آشکار کنوانسیون ژنو درباره حقوق پناهندگان است. همچنین برخی رسانههای انگلیسی یادآور شدهاند که هزینه اجرای چنین طرحی ممکن است از هزینه نگهداری پناهجویان در خاک انگلیس نیز بیشتر شود. پولیتیکو در تحلیل خود مینویسد که این طرح بیش از آنکه پاسخی انسانی به بحران مهاجرت باشد، تلاشی سیاسی برای نمایش قدرت دولت در برابر افکار عمومی خشمگین است.
نگاه کوزوو؛ فرصت یا تله؟
در سوی دیگر، مقامات کوزوو نیز با احتیاط در حال بررسی پیشنهاد لندن هستند. رئیسجمهور این کشور اعلام کرده که «کوزوو آماده گفتوگو است»، اما هنوز هیچ توافقی امضا نشده است.
در سطح داخلی، برخی احزاب مخالف هشدار دادهاند که پذیرش چنین توافقی ممکن است استقلال سیاست خارجی کشور را به خطر اندازد و آن را به ابزار سیاستهای غرب تبدیل کند.
اقتصاددانان نیز معتقدند که حتی اگر انگلیس بودجهای ده میلیون پوندی برای مبارزه با قاچاق انسان اختصاص دهد، این رقم در برابر هزینههای واقعی ایجاد و اداره مراکز مهاجرتی بسیار ناچیز است و فشار سنگینی بر اقتصاد ضعیف کوزوو وارد خواهد کرد.
گزارش پولیتیکو با هشدار نسبت به آینده پرتنش این سیاست به پایان میرسد. انگلیس که میکوشد بحران مهاجرت را به بیرون از مرزهای خود منتقل کند، در واقع در حال گشودن جبههای تازه در رقابت ژئوپلیتیکی شرق اروپا است.
در منطقهای که خاطرات جنگهای قومی، نفوذ روسیه و شکنندگی سیاسی هنوز زنده است، هرگونه اقدام یکجانبه از سوی قدرتهای بزرگ میتواند زنجیرهای از واکنشها را برانگیزد.
به نظر میرسد که توافق احتمالی میان لندن و کوزوو، نه تنها راهحلی برای بحران مهاجرت نخواهد بود، بلکه ممکن است آتش زیر خاکستر بالکان را دوباره شعلهور کند؛ آتشی که دودش این بار نه تنها به چشمان اروپا، بلکه به چشمان جهان خواهد رفت.