باشگاه خبرنگاران جوان؛ مریم سادات بهادر _ کرمان، استانی با تاریخ غنی و فرهنگهای متنوع، همواره گذرگاهی از تعاملات و ارتباطات میان اقوام و طوایف بوده است؛ استانی با پهنهای وسیع که هر گوشهاش روایت خاص خودش را دارد. در همین گستره بزرگ، جنوب کرمان با نخلستانهای بلند، خاک گرم و سنتهای دیرینه طایفهای، چهرهای متفاوت و در عین حال مکمل از فرهنگ کرمانی را به نمایش میگذارد.
روزگاری در برخی مناطق این خطه، اختلافات طایفهای که ریشه در سنتهای بسیار قدیمی داشت، گاه زمینهساز تنش میشد، اما امروز با رشد اجتماعی، افزایش سطح سواد و بلوغ عقلانی مردم، این مسیر بهطور چشمگیری تغییر کرده است.

در این سرزمین، نقش ریشسفیدان، سران طوایف و تأثیر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در تثبیت وحدت و همزیستی میان اقوام همواره پررنگ بوده و با همراهی فرهنگیان، معلمان و فعالان رسانهای، جریان همدلی و گفتوگو به یک الگوی اجتماعی تبدیل شده است.
این همدلی نه تنها محصول خرد ریشسفیدان و فرهنگیان است، بلکه با میانجیگری مصلحین دادگستری و همراهی نهادهای قانونی نیز استوار و پایدار شده است.
و امروز، این همدلی نه اتفاقی است، نه یک شعار تبلیغاتی؛ محصول سالها تجربه، گفتوگو و فهم متقابل مردم است. برای فهم این دگرگونی، پای صحبت دکتر مهدی بلوچنژاد نشستیم؛ جامعهشناس و پژوهشگر روابط قومی و کسی که سالها نبض رفتار طایفهای را از نزدیک لمس کرده است.

سؤال ۱ | جنوب کرمان دیروز و امروز چه تفاوتی دارد؟
پاسخ:
جنوب کرمان همیشه بر شانههای طایفهها ایستاده؛ این ساختار مثل سپر بوده، مثل سایهبان. اما همین ساختار، اگر دچار سوءتفاهم میشد، میتوانست مثل آتش در خرمن بیفتد.
در گذشته واکنشها سریع بود؛ تعصب، گاهی مجال فکر نمیداد. اما امروز، فضا مثل بادی که ناگهان خنک شده باشد، آرامتر است. جوانها درسخواندهاند، بزرگان دوراندیشتر شدهاند و مردم فهمیدهاند «امنیت» ارزشی است که با هیچ تعصبی معامله نمیشود. این یک تغییر فرهنگی و رشد عقلایی جامعه است، نه یک اتفاق مقطعی.

سؤال ۲ | اختلافات طایفهای کم شده، این کاهش چطور رقم خورده است؟
پاسخ:
در سالهایی نهچندان دور، نزاعها گاهی پنج سال، هشت سال یا بیشتر طول میکشید. اما حالا بسیاری از اختلافها حتی قبل از شکلگیری نزاع مدیریت میشوند.
در رودبار، کهنوج، قلعهگنج، جازموریان و… همه جا یک اتفاق مشترک افتاده: مردم از تجربههای تلخ درس گرفتهاند. صلح اینجا فقط یک تصمیم نیست، یک بلوغ اجتماعی و نشانه رشد عقلایی مردم است.

سؤال ۳ | نقش سران طوایف و ریشسفیدان در این صلحها چقدر تعیینکننده است؟
پاسخ:
خیلیها نمیدانند که بسیاری از آشتیها پیش از آنکه به گوش رسانهها برسد، در یک اتاق ساده، زیر سایه یک نخل، با حضور چند بزرگ و یک قرآن انجام میشود.
سران طوایف و ریشسفیدان تازهترین نسل از ریشسفیدان نیستند؛ آگاهترینشان هستند. آنها هم سنت را میشناسند، هم نیاز زمانه را. میدانند که امروز «قدرت» نه در جنگ، بلکه در «توان آشتی دادن» است.

سؤال ۴ | نقش سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در ایجاد همدلی و وحدت در این مناطق چه بود؟
پاسخ:
حضور و رفتار سردار سلیمانی در جنوب کرمان، الگویی از احترام به اقوام، سنتها و فرهنگها بود. او با تأکید بر همزیستی و انسجام قومی، وحدت میان طوایف را تثبیت کرد و جریان همدلی را تقویت نمود. تأثیر او هنوز در تصمیمها و رفتار مردم قابل مشاهده است.
سؤال ۵ | تحصیلکردهها، فعالان فرهنگی و رسانهها چه نقشی دارند؟
پاسخ:
اگر بزرگان «دست حل اختلاف» هستند، فرهنگیها «ذهن سازش» را میسازند. معلمی که سر کلاس از گفتوگو حرف میزند، خبرنگاری که روایت آشتی را پررنگ میکند، تحصیلکردهای که نقش عقل جمعی را توضیح میدهد… اینها آرام، اما عمیق تأثیر میگذارند. اینجا وحدت یک پروژه دولتی نیست؛ یک جریان اجتماعی است.

سؤال ۶ | نقش مصلحین دادگستری و نهادهای رسمی در تثبیت این همدلی چه بوده است؟
پاسخ:
مصلحین دادگستری و نهادهای رسمی با میانجیگری، اطلاعرسانی و حمایت قانونی، بسیاری از اختلافات را قبل از تبدیل شدن به نزاع حل کردهاند. حضور آنها باعث شده تا صلح و آشتی نه تنها بر پایه سنت و احترام طایفهای، بلکه با ضمانت قانونی و امنیت روانی مردم، پایدار بماند. این همکاری رسمی و غیررسمی، ستون دیگری از «ایران همدل» در جنوب کرمان است.
سؤال ۷ | برای جنوب کرمان، «ایران همدل» چه معنایی دارد؟
پاسخ:
برای مردم اینجا، همدلی شعار نیست؛ رفتار است. وقتی پنج طایفه پس از پنج سال اختلاف، دست آشتی میدهند، وقتی دو خانواده داغدیده از حق قصاص میگذرند، وقتی سه جوان از چوبه دار نجات مییابند، اینها «ایران همدل» هستند؛ نه در کتاب، بلکه در میدان واقعی زندگی.

سؤال ۸ | آینده این روند را چطور میبینید؟
پاسخ:
اگر همین مسیر ادامه پیدا کند، جنوب کرمان تبدیل میشود به نمونهای از «امنیت پایدار بومی». امنیتی که با دوربین و پاسگاه به دست نمیآید؛ با احترام، گفتوگو، بزرگواری و گذشت به دست میآید.
سرزمینی که آتش اختلاف را به چراغ همدلی بدل کرد
جنوب کرمان امروز، همان خاک، همان طایفه، همان سنتها را دارد؛ اما روح مردمش تغییر کرده. آنها فهمیدهاند، جنگ، زندگی را میگیرد، ولی صلح، زندگی میدهد.

آشتیهای کوچک در دورترین روستاها، در سایهسار نخلها، هرکدام خشت کوچکی است در بنای بزرگ «ایران همدل»؛ و اینگونه است که جنوب کرمان، با همه خشکی خاکش، سالهاست درخت آشتی میرویاند، طوری که نشان داده است امنیت پایدار نه با خشونت و قدرت سخت، بلکه با قدرت دلها ساخته میشود.
در این سالها، هر سازش طایفهای گامی بوده به سوی جامعهای بالغتر، آیندهای امنتر و ایرانی همدلتر. این منطقه به الگویی تبدیل شده، الگویی که پیامش روشن است: وقتی عقلانیت و همدلی دست در دست هم دهند، هیچ اختلافی بزرگتر از انسان نمیماند.