باشگاه خبرنگاران جوان؛ امید رحیمی* - دکتر پزشکیان، رئیسجمهور کشورمان هفته گذشته یک سفر رسمی به دو کشور ترکمنستان و قزاقستان در آسیای مرکزی داشت. در قزاقستان یک بازدید رسمی به دعوت قاسم ژومارت توکایف، رئیسجمهور این کشور انجام شد که در خلال آن شماری از اسناد و تفاهمنامههای دوجانبه به امضای روسای جمهور و مقامات دو کشور رسید. در ترکمنستان دکتر پزشکیان بهمنظور شرکت در اجلاس بینالمللی صلح و اعتماد وارد عشقآباد شد.
در این سفر نیز ضمن دیدار با مقامات ترکمنستان، با رهبران سایر کشورها از جمله ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور فدراسیون روسیه دیدار و گفتوگو انجام گرفت. این سفر با توجه به آن که دو کشور ترکمنستان و قزاقستان به عنوان «پل دسترسی زمینی» ایران به چین و بالعکس محسوب میشوند، حائز اهمیت میباشد. از این رو «ترانزیت» و توسعه کریدورهای ریلی بهعنوان نقطه کانونی راهبرد ژئواکونومیکی ایران در قبال آسیای مرکزی مجددا مورد توجه قرار گرفته است.
ترانزیت محور کلیدی توافقات اقتصادی
قزاقستان یک کشور نسبتا ثروتمند با تولید ناخالص ملی ۲۸۸ میلیارد دلار است. این کشور یکی از بزرگترین تولیدکنندگان غلات در جهان بوده و بهلحاظ استعداد معدنی در رده غنیترین کشورهای جهان محسوب میشود. در حال حاضر نیز با تولید ۴۴ درصد از اورانیوم به تنهایی نقش مهمی در صنعت هستهای جهانی ایفا میکند. با این حال قزاقستان کشوری محصور در خشکی است که برای رشد اقتصادی و توسعه زیرساختهای خود شدیدا نیازمند دسترسیهای ترانزیتی متنوع از جمله ایران است.

از این رو است که این کشور در سال ۲۰۱۸ کنسولگری خود را در بندرعباس افتتاح کرد و سرمایهگذاری در چابهار را نیز در چارچوب کریدور شمال-جنوب در دستور کار قرار داده است. ترکمنستان نیز وضعیتی مشابه داشته و ابتکارهایی همچون «موافقتنامه عشقآباد» به وضوح گویای تمایلات ترانزیتی این کشور در قبال ایران است. از این رو یکی از محورهای کلیدی دیدارهای دکتر پزشکیان در آستانه و عشقآباد توافقات ترانزیتی بود. در قزاقستان در میان ۱۴ سند امضا شده و ۸ سند تبادلی بین مقامات دو کشور، بخش مهمی به توافقات ترانزیتی و حوزه انرژی و تجارت اختصاص یافت.
توکایف، رئیسجمهور قزاقستان نیز در دیدارهای دوجانبه ایران را دروازهای برای دسترسی به جنوب شرق آسیا و بازارهای آفریقا برای این کشور مطرح کرد. کارشناسان قزاق نیز ایران را یک «کریدور حیاتی» برای قزاقستان مطرح کردند. در دیدار دکتر پزشکیان با سردار بردیمحمداف، رئیسجمهور ترکمنستان نیز مجددا محورهای تعاملات ترانزیتی بهعنوان بخشی از اظهارات رئیسجمهور مطرح شد.
شبکه دسترسی ایران و چین در آسیای مرکزی
آسیای مرکزی اگرچه به عنوان یک منطقه محصور در خشکی نیازمند دسترسی ترانزیتی از طریق ایران به آبهای آسیای مرکزی است، اما از سوی دیگر خود نیز به عنوان یک پل میانمنطقهای برای ایران محسوب میشود. شبکه ریلی گسترده و متنوع آسیای مرکزی یک دسترسی مهم برای مناطق مرکزی و شرقی روسیه و همچنین دسترسی زمینی ایران به چین است. ایران به صورت بالقوه یک مسیر ریلی چندوجهی برای دسترسی به چین با استفاده از آسیای مرکزی در اختیار دارد. اولین و قدیمیترین دسترسی، مسیر ریلی ایران-ترکمنستان- ازبکستان-قزاقستان-چین است که از طریق پایانه ریلی سرخس به ایران و در پایانه مرزی خورگوس به چین متصل میشود. این مسیر اولین بار در بهمن ماه سال ۱۳۹۴ توسط یک قطار با ۳۲ کانتینر از استان جیانگ چین به سرخس در ایران رسید.
دومین کریدور دسترسی مسیر ریلی ایران-ترکمنستان- قزاقستان از طریق کریدور ریلی شرق خزر است که از اینچهبرون در استان گلستان شروع شده و به پایانه خورگوس در مرز قزاقستان و چین میرسد. این کریدور ریلی نیز در مرداد ۱۴۰۳ اولین بار با شروع از بندر خشک آپرین در تهران تحت عنوان «مرحله نخست کریدور ریلی چین-ایران-اروپا» استفاده شد. ۱۰ روز قبل از آن نیز این قطار از مسیری مشابه از چین به ایران رسید. سومین کریدور یک دسترسی ترکیبی ریلی-دریایی است که در قالب کریدور چین- قزاقستان- ایران شناخته میشود.

این کریدور از پایانه مرزی خورگوس در چین آغاز شده و از بنادر قزاقستان در دریای خزر به بندر کاسپین در استان گیلان میرسد. این کریدور از سال ۱۳۹۸ مطرح شده است. چهارمین دسترسی نیز که در حال تکمیل است متعاقب پروژه اتصال ریلی چین- قرقیزستان- ازبکستان محقق میشود. این کریدور یک دسترسی ریلی جدید از چین به آسیای مرکزی را در جنوب از شهر تاریخی کاشغر فراهم میآورد و در صورت تکمیل یک کریدور جدید دسترسی به پایانه ریلی سرخس از مسیر ازبکستان و ترکمنستان خواهد بود.
الزامات راهبردی کریدور زمینی ایران-چین
بعد از امضای برنامه ۲۵ ساله همکاری ایران و چین سطح روابط دو کشور به «مشارکت راهبردی جامع» ارتقاء یافت. این ارتقاء که به طور ویژه بر حوزه اقتصادی متمرکز بود نقشی حیاتی در «تضمین پایداری روابط» ایفا میکند و شدیدا به کریدورهای ترانزیت کالا، خدمات و انرژی نیازمند است. در عین حال این کریدورها برای چین نیز اهمیت راهبردی دارد. بیش از ۹۰ درصد از تجارت چین از مسیرهای دریایی انجام میگیرد که با چالشهای نظامی و امنیتی آمریکا در مناطق حساسی همچون دریای چین جنوبی، تنگه مالاگا و اقیانوس هند مواجه است.
از این رو کریدور چین- آسیای مرکزی- ایران به عنوان «کریدور نجات» یا «خط نجات» نامیده میشود. این به دلیل آن است که یک مسیر آلترناتیو با دسترسی به منابع مختلف معدنی و انرژی و بدون حضور آمریکا برای چین محسوب میشود. توسعه این کریدور زمینی همچنین خلاء ژئوپلیتیکی ناشی از عدم توازن توزیع جمعیتی و واگراییهای موجود در مناطق غربی چین را کاهش داده و میتواند بسترهای نقشآفرینی غرب در بحرانسازی در این مناطق را نیز کمرنگ سازد.

از این رو این کریدورهای دسترسی زمینی بین ایران و چین از مسیر آسیای مرکزی یک «کارکرد امنیت ملی» مهم نیز برای چین به حساب میآید؛ لذا عملگرایی حداکثری در توسعه زیرساختها و تسهیل دسترسیهای زمینی از طریق توسعه مشارکتهای سهجانبه بین ایران، چین و کشورهای آسیای مرکزی ضرورتی اجتنابناپذیر برای تهران محسوب میشود.
فرجام سخن
در طول سالهای اخیر بزرگنمایی رسانهای گستردهای برای کریدور میانی بهعنوان آلترناتیو دسترسی آسیای مرکزی و چین بدون ایران و روسیه مطرح شده است. در شرایطی که این کریدور با ظرفیت حداکثری ۴ میلیون تن تاکنون حتی کمتر از نیمی از ظرفیت بالفعل ترانزیتی ایران و آسیای مرکزی بوده و اساسا امکان رقابت با ترانزیت بیش از ۱۵۰ میلیون تنی بین آسیای مرکزی و روسیه را ندارد، بخش مهمی از تمرکز تهران و افکار عمومی ایران به آن معطوف شده است. این بزرگنمایی بهواسطه اقدامات نمادین ترکیه و جریانسازی رسانهای و سیاسی غرب با محوریت اروپا انجام شده است.
در چنین شرایطی عدم ورود به هیچ تنش لفظی، رسانهای و حتی سیاسی در مسئله کریدورها و صرف تمرکز بر بالفعلسازی ظرفیتهای بالقوه ژئواکونومیکی ایران با حمایت شرکای راهبردی همچون روسیه و چین یک راهکار عقلانی محسوب میشود. ایران در بازه کنونی نیازمند عملگرایی حداکثری در موضوع ترانزیت است و لازم است به این منظور اصلاح زیرساختهای کنونی در پایانههای مرزی، توسعه توافقنامههای ترانزیتی، حل مسائل لجستیکی، افزایش سرعت بازرگانی در کریدورها، اصلاح مسیرها، الکترونیکی کردن اسناد و تسهیل فرایندهای گمرکی و بهطور ویژه توسعه رویکردهای «ادغام سیاسی و اقتصادی با آسیای مرکزی» را در دستور کار قرار دهد. سفرهای دکتر پزشکیان به آستانه و عشقآباد از نقاط عطف مهم در این چارچوب محسوب میشود که «پیگیری دستاوردهای سفر» و «اجرای تعهدات متقابل» حتی بیش از صرف گفتمانهای سیاسی حین سفر حائز اهمیت است.
*کارشناس مسائل آسیای مرکزی