سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

دانشنامه دفاعي - امنيتي/

يادگار دوران دفاع مقدس را بهتر بشناسيم

سردار علي فضلي، جانشين رئيس سازمان بسيج مستضعفين كه پيش از اين، معاونت عملیات فرماندهی کل سپاه را نيز بر عهده داشت، از ارزشمندترين يادگاران دوران دفاع مقدس به شمار مي‌رود.

به گزارش خبرنگار دفاعي - امنيتي باشگاه خبرنگاران، سردار علي فضلي كه گفته مي‌شود سينه وي گنجينه اسرار زيادي از دوران جنگ است، سمت‌هاي نظامي مختلفي را پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي و به خصوص بعد از هشت سال دوران دفاع مقدس تجربه کرده و هم‌اكنون جانشين رئيس سازمان بسيج مستضعفين است.

حاج علی فضلی در سال‌های آسمانی جهاد و شهادت، فرماندهی لشکر 10 سیدالشهدا(ع) را بر عهده داشت.
 
سردار فضلي مدت محدودي فرماندهی لشکر 27 محمد رسول الله (ص) را بر عهده گرفت اما در نهایت، وي را سردار لشکر سیدالشهدا می‌دانند و بر و بچه‌های بسیجی سپاه تهران و کرج بیشتر با او مانوس بوده‌اند.

نسل اول، نسل دوم و نسل سومي‌هاي انقلاب اسلامي، حاج علي فضلي را خوب مي‌شناسند. وي از سرشناس‌ترين يادگاران دوران دفاع مقدس است.

بخشي از خاطرات سردار علي فضلي از عمليات بيت المقدس

در این عملیات به لطف خدا تلفات سنگینی از دشمن گرفته شد و صبح روز دوازدهم اردیبهشت، مرحله سوم این عملیات با ابلاغ شهید بقایی آغاز شد؛‌ این عملیات در عرض 366 کیلومتر و با چهار قرارگاه مشترک بین ارتش و سپاه به نام‌های فجر، نصر، قدس و فتح در منطقه فکه و با 135 گردان که 45 گردان آن از ارتش بود، انجام شد.


در این عملیات نقاط قوت دشمن بسیار و نقاط ضعف آنها بسیار اندک بود و پیش از انجام عملیات بیت‌المقدس یک عملیات کوچک‌تر نیز در فکه انجام شد. این عملیات در عرض 366 کیلومتر و با چهار قرارگاه مشترک بین ارتش و سپاه به نام‌های فجر، نصر، قدس و فتح در منطقه فکه و با 135 گردان که 45 گردان آن از ارتش بود، انجام شد.

در عملیات بیت‌المقدس از همه ظرفیت‌های کشور از جمله ژاندارمری، شهربانی و نیروهای شهید چمران استفاده شد.

عملیات بیت‌المقدس دارای ویژگی‌های متنوعی بود که از آن جمله می‌توان به عبور از رودخانه، جنگ در دشت، جنگ در صحرا، جنگ در نخل‌‌ها و رمل‌ها اشاره کرد‌. عراقی‌ها تمام خرمشهر را از موانع پر کرده بودند و حتی خودروهای شخصی و تیرهای آهنی را به صورت عمود در اطراف خرمشهر قرار داده بودند تا راه‌های ورود به این شهر را در تمام مسیرها ببندند.

در این عملیات به لطف خدا تلفات سنگینی از دشمن گرفته شد و صبح روز دوازدهم اردیبهشت، مرحله سوم این عملیات با ابلاغ شهید بقایی آغاز شد.

11 گردان در مرحله سوم عملیات آماده نبرد شدند که در این مرحله به دلیل دشواری انتقال مهمات، آب و مهمات جیره‌بندی شد.

پس از حضور حاج آقا متقی، امام جمعه گچساران در بین رزمندگان و راز و نیاز، ابر سیاهی منطقه فکه را پوشاند و باران شدیدی در منطقه شروع به باریدن کرد و این امداد غیبی در عملیات بیت‌المقدس، دید دشمن را کور کرد و سبب شد تا بتوانیم نیروهای رزمنده را با خودرو به چند کیلومتری دشمن برسانیم و گرمای هوا و تشنگی نیز از بین برود.

در این عملیات رزمندگان حتی بالگرد دشمن را نیز سالم به غنیمت گرفتند.

علل تداوم جنگ پس از فتح خرمشهر از نگاه سردار فضلي

فتح خرمشهر سنبلی در دفاع مقدس است. به ویژه عملیات غرور آفرین "بیت‌المقدس " که از جهت ابعاد و موقعیت سوق‌الجیشی یکی از عملیات‌های مهم رزمندگان اسلام است. این عملیات از لحاظ وسعت جغرافیایی حدود 5700 کیلومتر مربع را در برمی‌گیرد.

چهار مانع طبیعی پیرامون این جغرافیا را پوشانده بود، یکی عبور از رودخانه‌های کارون. رودخانه کرخه که یک ضلع از این عملیات است. ضلع دیگر آن رودخانه اروندرود است. ضلع دیگر آن "حورالهویزه " و "حورالعظیم " است که دشمن با اتکا به این چهار مانع طبیعی در صدد بود تا از این جغرافیای عملیاتی بیت‌المقدس دفاع کند. بیش از هفت لشکر دشمن در این جغرافیا مستقر بودند، قریب 50 درصد از تجهیزات دشمن از جمله 2730 تانک و نفربر دشمن در این جغرافیا حدودا استقرار داشتند. قریب 50 درصد از امکان توپخانه، مهندسی و سایر عوامل دشمن در این جغرافیا گسترش داده شده بود که به دلیل اهمیت این مسئله است. تصور دشمن این بود که از خرمشهر با وجود این ویژگی‌های پیرامونی و وسعت جغرافیایی قادر خواهد بود دفاع کند و این موانع طبیعی هم مانع جدی است که ما قادر به پیشروی نخواهیم بود. آن روزها اتفاقاتی رخ داد که مهمترین آن اتفاقات شکسته شدن جبهه دفاعی دشمن در عملیات بیت‌المقدس بود.

البته ما در آن عملیات یک قرارگاه عملیاتی- پشتیبانی هم داشتم که در منطقه "فکه " پیش‌بینی شده بود. در واقع جغرافیای عملیات بیت‌المقدس از خرمشهر تا فکه تقریبا 350 الی 360 کیلومتر مرزهای ما را در برداشت و بعضی از جاها عمق پیشروی رزمندگان اسلام نزدیک به 100 کیلومتر می‌شد. با عنایت و لطف خدا و تلاش و همت رزمندگان اسلام در آن عملیات که از جمله عملیات های مشترک سپاه، ارتش و بسیج بود با وجود چهار قرارگاه عمل کننده یعنی قرارگاه‌های "فتح "، "نصر "، "قدس " و "فجر " در منطقه فکه و همچنین سرفرماندهی عملیات هم که قرارگاه "کربلا " به فرماندهی برادر محسن رضایی و شهید بزرگوار سپهبد علي صياد شيرازي انجام شد.


در اینجا بالاترین صف از استعداد نیروهای خودی به نمایش در آمد. 135 گردان که حدود 45 گردان آن را برادران ارتش عهده‌دار بودند، 90 گردان هم سپاه و بسیج به عهده گرفته بودند. قرارگاه‌های لشکری یا تیپی همه مشترک بود. اینجا یک سر فصل مهمی را رزمندگان اسلامی انجام دادند، یکی از فرامین حضرت "امام خمینی " (ره) را عملیاتی کردند و آن این بود که امام همیشه دوست داشتند سپاه ، ارتش و بسیج یک "ید واحده‌ای " باشند. این اتفاق مبارک در این عملیات روی داده بود. تلفیقی از انگیزه، اعتقاد، دانش، تجربه و تجهیزات که ید واحده‌ای شده بود در این عملیات بروز کرد و امام هم این اتفاق را دوست داشت.

 

عملیات به فضل الهی شروع شد و رزمندگان با موفقیت یکی پس از دیگری مراحل عملیات را پیشروی کردند و همه اهداف عملیات بیت‌المقدس به تصرف سپاه اسلام در آمد.

نیروها تا پشت رودخانه دیرج یعنی حوالی مرز می‌رسند. عبور از رودخانه کارون، اروند و رسیدن به حورالهویزه، حورالعظیم و همچنین به ساحل رودخانه اروند و در واقع تصرف منطقه‌ای از شلمچه هم اتفاق می‌افتد، مرزهای بین‌المللی در اینجا تامین می‌شود.

دشمن که دغدغه جدی از پیشروی رزمندگان اسلام برایش حاصل شده بود و احتمال ادامه این پیشروی با همین سبک و روش وجود داشت، این مطلب را دریافت کرده بود که رزمندگان اسلام با این پیشروی به اهداف بلند‌تر دیگری خواهند رسید.

در اینجا دو اتفاق رخ داد : 1- تجمیعی از کشورهای همسو با دولت رژیم بعث عراق برای بازدارندگی و پیشروی رزمندگان اسلام ایجاد کردند و آن این بود که در منطقه لبنان، ارتش اسرائیل وارد عملیات جدیدی شد. دقیقا بعد از پیروزی عملیات بیت‌المقدس، اسرائیلی‌ها مناطق نبتیه، صور و صیدا و بخشی از بیروت را به اشغال در آوردند که فجایع، قتل عام‌ها، تجاوز به نوامیس مسلمین را انجام دادند. این موارد همگی در تاریخ ثبت شده است.

به این ترتیب امام(ره) تصمیم گرفتند برای کمک به مردم مظلوم لبنان و فلسطین دو واحد از ارتش و سپاه را به این منطقه اعزام شود که دو تیپ ماموریت داشتند به لبنان و فلسطین بروند. 2- بعد از ادامه عملیات بیت‌المقدس دشمن موانع بی‌حد و بی‌شماری را ایجاد کرد مثل حفر کانال‌هایی با عمق و عرض زیاد که قادر به تردد خودروهای سبک و سنگین نباشیم، دفاع به صورت ضربدری و زیگزالی، ایجاد دژها و خاکریزهایی که در هر زاویه قادر به دفاع باشند، درست کردن میدان مین، سیم‌خاردار و به کارگیری تجهیزات. همه اندوخته‌های استکبار را ما در آنجا شاهده بودیم. در چنین شرایطی از نظر فیزیکی هم مانع پیشروی ما ‌شدند البته به دلیل آن اتفاق دو گانه‌ای که رخ داده بود، رزمندگان ما علاقه‌مند شدند که تا به جبهه‌های لبنان بروند و با اسرائیلی‌ها بجنگند. با این اتفاق دوگانه گروه‌های معاند داخلی، فضای جدیدی را در کشور شروع کردند و آن این بود که عناصری از جبهه ملی، نهضت آزادی، افراد و عناصر همسوی با اینها می‌گفتند: چرا ما جنگ را ادامه می‌دهیم؟ ما که به مرزهای بین‌المللی در منطقه خوزستان رسیده‌ایم، ما که خرمشهر را آزاد کردیم، ادامه جنگ در این جغرافیا به مصلحت نیست. اینها شروع به ایجاد تردید در جامعه کردند که در سایه ایجاد این تردیدها بتوانند به اهداف خودشان برسند.

در اینجا سوالی مطرح می‌شود و آن سئوال این است که آیا آن کسانی که تردید، شبهه و ابهام در پیرامون جنگ، دفاع مقدس و امام ایجاد می‌کردند، اگر به سوابق آنها مراجعه کنید، آیا آنها شب ها و روزها را در جبهه بودند؟ آیا جبهه را درک کرده و شرایط را می‌دانستند؟ یا اینکه درسایه این شبهه و تردید ها اهداف سیاسی داشتند که می‌خواستند به آن برسند. مشخص می‌شود به این صورت است و سوال اساسی اینجاست، اگر رزمندگان اسلام غیرت دینی به خرج نمی‌دادند چگونه پاسخگوی تاریخ به نسل های آینده بودیم؟

اگر در سایه امام امت بچه‌ها جنگ را ادامه نمی‌دادند چه اتفاقی می‌افتاد؟ ما که هرگز استراتژی‌مان غیردفاعی نیست. ما از باب دفاع و بدون درگیری باید وارد خاک دشمن می‌شدیم تا اینکه آتش‌های دشمن به سمت نیروهای خودشان به داخل کشور عراق کشانده شود و این فشار روی ما در شهرها و روستاها که آسیب‌پذیر بودند کاهش پیدا کند. ما باید بُعد توپخانه، سلاح و موشک‌های عراق را از مرزهای خودمان دور می‌کردیم. شهر قهرمانی مثل دزفول بیش از 170 موشک به آن اصابت کرد. بسیاری از شهرهای مرزی ما زیر آتش دشمن بودند، اگر این بچه‌ها غیرت دینی به خرج نمی‌دادند و امروز موفق به تنبیه و اخراج متجاوز و گرفتن خسارت و تلفات از ارتش متجاوز رژیم بعث نمی‌شدیم برای نسل آینده چه ارمغانی داشتیم؟ آیا در تاریخ غیر از این است که در بلندی‌های جولان-بخشی از خاک سوریه که مشرف به کل منطقه است- که به اشغال اسرائیلی‌ها در آمده و بیش از چهار دهه است در اشغال آنهاست. با اینکه جغرافیای بسیار کوچکی است چه شده که با حضور 80 میلیون مسلمان در برابر اسرائیل هنوز بلندی‌های جولان در اشغال اسرائیل باشد؟ پس ما از تاریخ درس گرفته بودیم، رزمندگان اسلام با تمام وجود و با تمام توانشان تلاش کرده بودند که دشمن را از مرزهای خودمان بیرون کنند.

ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر قطعه سومی است از این فضا؛ ما جنگ را به سه قطعه تقسیم می‌کنیم:1- زمانی که بنی‌صدر در ایران است و فرماندهی کل قوا را عهده‌دار است. 2- بعد از فرار بنی‌صدر تا عملیات بیت‌المقدس که سنبل آن فتح خرمشهر است و 3- بعد از بیت‌المقدس اتفاق می‌افتد که ما از باب دفاع وارد خاک دشمن می‌شویم. البته این در حالی بود که هنوز بخش‌هایی از کشور در اشغال دشمن بود. در مناطق غرب و جنوب غرب و شمال غرب مثل قصر شیرین، خسروی، نفت شهر، سومار و بعضی از مناطق دیگر در اشغال دشمن بود.

پس نتیجه می گیریم که بچه‌ها اگر غیرت دینی - اسلامی و تبعیت از امام را به مرحله اجرا نمی‌گذاشتند امروز باید مانند کشور سوریه زانوی غم بغل می‌گرفتیم و مثلا می‌گفتیم ما یک روز خرمشهر، نفت شهر، قصر شیرین، خسروی و ... را داشتیم. اما بچه‌ها با عنایت خدا، تلاش و همت والای خودشان این شهرها را از اشغال دشمن خارج کردند که این کار ساده‌ای نبود. دشمن ما دشمن قَدَری بود. دشمنی بود که با حمایت‌های پیرامونی قریب 44 کشور قرار داشت و بعضا امکانات و نیرو هم به این کشور می‌دادند. من 12 سال توفیق خدمت در لشکر سید الشهدا(ع) را دارم. در عملیات کربلای پنج، 90 خودروی ما  آسیب دید، ما قادر به بازسازی آنها نبوديم، در حالی که آنها(عراقي‌ها) با سرعت کمتر از يک الی 2 ماه همه واحدهایشان را دوباره بازسازی می‌کردند و این امکان برای ما نبود. پس نتیجه می‌گیریم که این اعتقاد بچه‌ها محصول پیروزی‌های پی‌درپی شد و گرنه ما امکانات و قدرتمان هیچ‌گاه با دشمن تا پایان جنگ برابری نکرد.

 نامه محسن رضایی و نقش دولت در پایان جنگ از منظر سردار فضلي

نامه آقای رضایی به حضرت امام در سال پایانی جنگ جزئیاتی دارد که حتما باید با توجه به آن جزئیات پاسخ به سوالات پیش آمده را استخراج کرد. اسناد و مدارکی وجود دارد از دوران دفاع مقدس که منتشر شده و خوب است به آنها پرداخته شود.

آنچه که ما در جبهه شاهد بودیم ایثار، از خود گذشتگی و فداکاری رزمندگان اسلام در آن دوران هیچ جای تردید و سئوالی برجای نگذاشته است. در جلسات شورای عالی دفاع و قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) که رسالت آنها تعیین برآورد نیازهای جنگ بود ظاهرا از ایشان برآورد خواسته می‌شود و ایشان هم برآوردی در ارتباط با نیازمندی‌های ادامه جنگ یا پیشروی در خاک دشمن یا عملیات‌های بزرگ را ارائه می‌دهند. طبق مواردی که در این نامه وجود دارد باید یک سِری از نیازمندی‌ها در اختیار رزمندگان اسلام قرار بگیرد تا قادر به پیشروی باشند.

این مطالب زمانی عنوان شد که در گذشته این گونه نبود. مگر ما قبل از آن این برآوردها را داشتیم؟ مگر قبل از آن ما این امکانات و تجهیزات را در اختیار داشتیم؟ ما با امکانات بومی و موجودی‌هایمان و با عنایت خدا جنگ را ادامه دادیم. وقتی که قطعنامه 598 پذیرفته می‌شود مگر ما امکانات و تجهیزات ویژه‌‌ای داشتیم؟

البته گاهی مواقع شرایط سیاسی هم تاثیراتی در روند جبهه داشت مثلا در حوالی انتخابات در داخل کشور باعث می‌شد ما نیرو به حد کافی نداشته باشیم. لذا دفاع ما برحسب شرایط و امکانات موجودمان بود و چون برآورد دشمن هم در این زمینه غلط بود و فکر می‌کرد امکانات و دارایی های ما همین مقدار است که در مقابلش قرار گرفته، حمله مجدد خود را شروع کرد.

ما در نیروهای مسلح سطح‌بندی داریم که در این سطح‌بندی‌ها برآورد و تهیه برآورد از نیازمندی‌ها به عهده همان سطوحی است که می‌خواهند کار بزرگی را انجام دهند. این سطح تاکتیکی نبود که فرماندهای گردان‌ها و تیپ‌ها و لشکرها از ما نظر خواسته باشند و ما بخواهیم نظری بدهیم این سطح، سطح استراتژی جنگ و سطح عالی دفاع مقدس است.

انتهاي پيام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.