چهره ماندگار خوشنویسی گفت: چلیپا، میدان هنرنمایی خوشنویسان معاصر است

استاد عباس اخوین چهره ماندگار خوشنویسی مهمان برنامه "ملاقات" شد.

 به گزارش خبرنگار رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران در برنامه "ملاقات" استاد عباس اخوین چهره ماندگار خوشنویسی مهمان بوده و در رابطه با خود و هنر خوشنویسی به گفت‌وگو پرداختند.

 خودتان را معرفی کنید؟

 متولد 1316 در شهر مقدس مشهد هستم. پدرم تاجر بودند و با اینکه تحصیلات بالایی نداشتم اما دست خط خوبی داشتم. البته همه برادرهایم خوش خط بودند اما به پای من نمی رسیدند. 

تا زمان سیکل اول آن موقع (دبیرستان) در مشهد بودیم و در 20 شهریور سال 1334 به تهران مهاجرت کردیم. در آن کلاس مشق خط شروع شد علاقه ام را پیدا کردم و تمرین می کردم.

 در آنجا انجمن خاصی برای خوشنویسی نبود و فقط معلم های خط تا کلاس سوم دبیرستان داشتیم ولی من آموزشی ندیدم چون خطم خوب بود و فقط سرمشق هایی که آنها می نوشتند، تمرین می کردم.

شاید باورتان نشود که کسی به من چگونگی نوشتن خط را آموزش نداد که مثلا حرف الف را باید سه نقطه نوشت، بلکه فقط آنها می نوشتند و ما تقلید می کردیم. من به صورت ذهنی و تجربی می نوشتم.

 به چه منظور خانواده به تهران مهاجرت کردند؟

 برادرم مرحوم محمد اخوین، حدود یکسال به تهران آمده بود و دانشجوی پزشکی دانشگاه تهران بود و بخاطر اینکه در تهران تنها بود، پدرم، مادر و من و خواهر و یک خدمتکار را به همراه ما به تهران فرستاد. 

 اجداد شما مشهدی هستند؟

 خیر، خانواده پدرم اصلیت یزدی دارند ولی به مشهد کوچ کرده بودند. مادرم اهل بجنورد بودند و بعد از ازدواج به مشهد رفتند.

 چند ساله بودید که به تهران آمدید؟

 18 ساله بودم که به تهران آمدم، در آن موقع در مشهد در دبیرستان فردوسی درس فرانسه می خواندم. وقتی به تهران آمدم غالبا در مدارس انگلیسی تدریس می کردند. در دبیرستان خردمند تحصیل کردم. مدرسه نزدیک خانه بود. کلاس ششم و پنجم را در دبیرستان مروی خواندم.

 بعد از دیپلم، در چه رشته ای ادامه تحصیل دادید؟

 متاسفانه در رشته های پزشکی و کشاورزی قبول نشدم ولی در دو رشته شیمی آلی و طبیعی قبول شدم. بخاطر علاقه ای که داشتم شیمی را خواندم.

آیا نخستین کتابی را که منتشر کردید، به یاد دارید؟

 بله، بعد از اینکه در کیهان بودم، تقریبا در سال 39 دفتری را تاسیس کردم. در ماه دومی که آنجا بودم یک جزوه که 30 صفحه بود، با عنوان "گنجینه معرفت" که شعر عرفانی بود، منتشر کردم.

شما کتاب های زیادی را منتشر کرده اید، کتاب "عجائب الحکایات" عنوان خاصی دارد، می توانید در رابطه با آن توضیح دهید؟

بعد از گنجینه معرفت، کتاب های "پویه" ، "رها" "التفاصیل" را نوشتم. سپس کتاب "عجائب الحکایات" را در سال 1357نوشتم اما منتشر نشد. دو کتاب التفاصیل و عجائب الحکایات، طنز هستند. البته کتاب "ارث" که در رابطه با قوانین ارث است را هم نوشته ام که جلد روی این کتاب را استاد محمد تجویدی نقاشی و طراحی کرده اند. 

کتاب هایی که بعد از انقلاب تالیف کرده اید، خیلی زیاد هستند، می توانید در مورد کتاب "یک عمر نستعلیق" توضیح دهید؟

این کتاب آثر بنده است و مرقع آن نیز 16 قطعه از بهترین کارهایی است که انتخاب شده و ضمیمه کتاب شده و در سال 64 منتشر شده است.

انتخاب این آثار به چه شکلی بوده است؟

این کتاب عملا منتخب آثاری بود که داشتم، سعی کردم بهترین خطوط و بهترین مطالب را انتخاب کنم. این کتاب به عنوان یک کتاب نفیس و مرجع انتخاب شده است.

شما در رابطه با کتابت با شعف خاصی صحبت می کنید، علاوه بر هنر به معنا و محتوا هم تاکید دارید، می توانید در این رابطه توضیح دهید؟

بله تاکید دارم و خیلی ها من را به خاطر انتخاب شعرها در کتاب هایم تحسین کرده اند.

 شما کتاب هایی مثل "گزیده سخنان خواجه عبداله انصاری"، "دیوان حافظ" را کتابت کرده اید، در رابطه با این کتاب ها توضیح دهید؟

بعد از انقلاب، خیلی از ناشران علاقمند بودند که کتاب حافظ را برایشان بنویسم، با پیشنهاد آقای داودی که انتشارات نگار را داشتند، قبول کردم. سال 73 این کار را انجام دادم اما در سال 78 منتشر شد و مدت پنج سال انتشار آن به تاخیر افتاد. تصاویر این کتاب را استاد فرشچیان کشیده اند. البته دیوان حافظ را یکبار دیگر هم نوشته ام.

آیا کتاب "بحر عشق" در رابطه با اشعار حافظ است؟

 در سال 66 موشک باران بود و اواخر سال 66 به مشهد رفتیم و در حدود شش ماه در مشهد بودیم. در آنجا آقای میلانی مسئول انجمن استان و مشهد بودند. ایشان از من خواستند در آنجا کلاس خوشنویسی برگزار کنم. در حدود یک ماه و اندی کلاس داشتم و در جلسه آخر،  برای یادگاری به من گفتند چلیپا بنویس و در حدود 24 چلیپا نوشتم و بعد از مدتی آقای روزبهی همه  آنها را جمع کرده بودند و این کتاب را با نام "بحر عشق" چاپ کردیم. با اینکه این کتاب بدیهه نویسی است، اما خیلی از افراد آن را بهترین اثر من می دانند.

شما دیوان حافظ را دوباره نوشته اید، دوباره نویسی در آثار دیگر هنرمندان نیز رخ می دهد، چه عاملی باعث می شود که دوباره نویسی انجام می شود و چه تفاوتی با هم دارند؟

در ادبیات کتاب هایی هستند که بیشتر مورد اقبال مردم است مانند حافظ، بوستان، خیام، گلستان. شاید برای سومین و چهارمین بار هم به من پیشنهاد داده شد اما من زیر بار نرفتم و علاوه بر حافظ، خیام را هم دو بار نوشتم. 

"رباعیات خیام" آخرین اثری است که منتشر کرده اید و چندی پیش این کتاب رونمایی شد.

بله، این کتاب به همراه ترجمه به زبان انگلیسی است و انتخاب آثار و مقدمه را دکتر مظاهر مصفا بر عهده داشته اند و 115 رباعی است که به صورت چلیپا نوشته شده است.

شما چلیپانگاری را دوست دارید؟

بله، چلیپا میدان هنرنمایی خوشنویسان معاصر است. چلیپا یک رباعی و یا دو بیتی است که به صورت مورب به طرف بالا نوشته می شود و می توانید از غزل دو بیت را انتخاب کنید و بنویسید.

شما قبلا رباعیات خیام را نوشته بودید؟

بله، در سال 79 رباعیات خیام را نوشته بودم به طوریکه در نگارش قبلی 95 رباعی و در نگارش دومی 115 رباعی نوشته ام و مطالب هم با یکدیگر فرق دارد. دومین کتاب را برای انتشارات زیتون در سال 83 نوشتم و در سال 93 منتشر شد و ده سال تاخیر داشته است.

در رابطه با پیشینه خوشنویسی هم توضیح دهید؟

به نظم آوردن و تقسیم کردن شکسته نستعلیق توسط ایرانی ها صورت گرفته است. در اوایل قرن سوم، ابن مقله بیضاوی اقلام سطر را به وجود آورد و به دوازده اصل برای آنها نوشت و صد سال بعد، ابن رباب این کار را کرد و به مرور خط تعلیق و نسخ به خط نسخ تعلیق و یا همان نستعلیق تبدیل شد. 

متاسفانه خط نستعلیق و شکسته نستعلیق خاص ایرانی ها است و خود ایرانی ها آن را ابداع کردند ولی به عنوان خط عربی شاخته می شود.

 بین خطوط، ثلث، نسخ، نستعلیق و شکسته نستعلیق، چرا خطوط خاصی مثل نستعلیق بیشتر جلوه گر شدند و ما ایرانی ها از آن بیشتر استفاده می کنیم؟   

مشکل ترین، زیباترین و عروس خطوط اسلامی خط نستعلیق است. ضعف و قدرت های زیبایی دارد و حتی در آن موسیقی، معماری و ریاضی وجود دارد و منظم و با قاعده است.

شکسته نستعلیق نیز بیشتر به خاطر تندنویسی ابداع شد.

به نظر شما در شکسته نستعلیق و تندنویسی، با شتاب و راحت نوشتن جنبه هنری آن را تحت الشعاع قرار نمی دهد؟

خیر، آن نیز جنبه هنری خودش را دارد، به نظر بنده کسی که بتواند فقط بنویسد هنرمند است.

چلیپا چه ویژگی دارد که اینقدر مطلوب طبع شما است و شما از آن استفاده کرده اید؟

قبل از میرعلی تبریزی چلیپا باب بوده و برای هنرمندان میدان هنرنمایی است. نوشتن چلیپا زیباتر از این است که چند صفحه به صورت افقی بنویسیم. چلیپا فضایی با عنوان ترنج ایجاد می کند که اطرافش را تذهیب کار، کارمی کند و فضای زیبایی ارائه می دهد، ماندگاری چلیپا به این خاطر است. کسی که چلیپا می نویسد آنقدر ظرایف از لحاظ ترکیب وکرسی متنوع است که هیچ وقت برایش قدیمی نمی شود. 

علاقمندان به خوشنویسی غالبا چلیپا سفارش می دهند. کتاب نویسی جای خود دارد ولی به عنوان اینکه مردم در خانه هایشان به عنوان تابلو بخواهند دست خطی را نصب کنند، بیشتر چلیپا سفارش می دهند.

شما طی این سال ها نمایشگاه هم زده اید؟

بله، اغلب به صورت گروهی نمایشگاه برگزار می کردیم. این نمایشگاه ها در تهران و شهرستان ها و همین طور در سوریه، لبنان، دبی و کویت برگزار شده است.

آیا افرادی که در خارج از کشور از آثار شما دیدن می کردند، به راحتی می توانستند با کارهای شما ارتباط برقرار کنند؟

بله، آنها خیلی استقبال کردند و حتی کتاب های من را هم داشتند و باعث تعجب من شده بود. 

استقبال مردم در داخل کشور به چه شکلی است؟

خیلی خوب بوده است. 

کارآموزان شما در چه سطحی هستند؟

در نستعلیق رده های بالا و ممتاز را تعلیم می دهم، البته شاگردانم به مقام استادی رسیده اند. خط نستعلیق، شکسته و ثلث در مرکز کتابت و تعلیم ایران آموزش داده می شود و حتی یک کلاس تذهیب هم برای خانم ها داریم.

در این مرکز دوستان دیگر از دوره مبتدی تا فوق ممتاز را تعلیم می دهند. در حدود 30 الی 40 نفر هنرآموز داریم ولی در گذشته تعداد هنرآموزان بیشتر بود و نزدیک 250 الی 300 نفر هنرآموز داشتیم.

شما در هنر خوشنویسی دهه های متمادی است درگیر هستید و به اصول و قوانین هنر خوشنویسی به شکل سنتی وسواس و تعلق خاطردارید؛ در هنر خوشنویسی نظم خاصی را می بینیم، آیا انسان معاصر می تواند از بی نظمی خودش وارد نظم خوشنویسی شود؟

بله، می تواند، وقتی به سوی هنر و این مرکز می آید با هنر سروکار دارد و با دیدن کتابخانه و کتاب های نفیس همچنین نمایشگاه دائمی که در اینجا وجود دارد غیر از نظم چیزی نمی بیند و تعلیم خط می گیرد و در این تعلیم تماما صحبت از قاعده و نظم و ترتیب است و در این راستا ادب و تربیت و عرفان و دین را باید به تعلیماتش اضافه کنیم و اگر ابتدا نامنظم باشد، طبیعتا نظم پیدا می کند. 

در حال حاضر اقتصاد هنر نقش بسیار مهمی دارد و حتی در تولید نهایی هم جنبه فروش رفتن آثار جلوه گر می شود و بنیادین است، در مورد فروش آثار نه فقط حضرتعالی بلکه کل خوشنویسی، نگاه و تعبیر شما چگونه است؟

صحبت از اقتصاد هنر چند سالی است که بر سر زبان ها است ولی متاسفانه فقط در حد صحبت است. وزارت ارشاد باید به فکر هنرمندان باشد. در نمایشگاه های مختلف گالری هایی زده می شود اما این هزینه بر است و فروش آنچنان نیست باید فکر اساسی در این زمینه شود.

نظر شما در رابطه با خوشنویسی با خودکار چیست؟ و آیا برای دیگران تجویز می کنید؟

بله، اگر افراد بتوانند یاد بگیرند، خیلی خوب است. چند سالی است که رواج پیدا کرده و حتی ضربه و ضخامت هم به آن می دهند و خیلی زیبا است. 

متاسفانه با کتاب های درسی که قدیم داشتیم دست خط همه خراب شد و به تازگی در کتاب های دانش آموزان تغییراتی به وجود آمده و خط کامپیوتری من در آنجا وارد شده و بی اثر نیست. ولی یک مدت خط خاصی بود که خط در زمینه و کرسی آن اشتباه بود. اگر خط تحریری که عماد الکتاب و شاگردانش می نوشتند رواج پیدا کند، مردم خوش خط خواهند شد.

آیا شما خوش نگاری با کامپیوتر را تجویز می کنید؟

 به نظر من مفید است، ترویج خوشنویسی در کتاب های درسی، باعث علاقه دانش آموزان شده است. از سوی دیگر، چاپ آثار ادبی و عرفانی و دینی به وسیله خط کامپیوتری انجام شده است. حتی دیده ام بعضی از خوشنویسان از خط کامپیوتری استفاده می کنند و از صفحاتی که نوشته شده مشق کرده اند.

فکر نمی کنید اگر خوش نگاری با کامپیوتر رواج پیدا کند در آینده هنر دچار مشکل شود؟

خیر، دچار مشکل نخواهد شد. در رشته های مختلف مانند نقاشی، فرش بافی نیز این موضوع را داریم ولی ارزش خود آن اثر هنری از بین نرفته و بالاتر هم رفته است.

شما آینده خوشنویسی را چگونه ارزیابی می کنید؟

مثبت ارزیابی می کنم. با اینکه از سال 73 نرم افزار کلک بیرون آمده ولی بر تعداد خوشنویسان افزوده شده و می بینیم که رواج خوش نگاری به وسیله کامپیوتر اثر مثبت دارد و خوشنویسان می توانند هم با دست بنویسند و هم با کامپیوتر خوش نگاری کنند.

 سفارش شما به نسل جوان چه چیزی است؟

خداوند علاقه های خاصی را در افراد مختلف به ودیعه گذاشته است، باید جوانان این علاقه و هنر موجود در وجودشان را کشف کنند. محیط هنری، یک محیط سالمی است و در این محیط می توانند به فرهنگشان بپردازند. متاسفانه جوانان ما با فرهنگ غنی خودشان بیگانه اند. 

قابل ذکر است برنامه "ملاقات" پنج شنبه شب ها راس ساعت 23 از شبکه رادیو گفت‌‍وگو به روی آنتن می رود. همچنین فایل صوتی برنامه در شبکه مجازی شبکه موجود است. 

انتهای پیام/


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار