دانلود مداحی روز سوم محرم 94 با نوای حاج منصور ارضی + دانلود

مراسم شب سوم محرم در مسجد ارک تهران و مراسم زیارت عاشورا روز سوم محرم در حسینیه صنف لباس فروشان با حضور پرشور عزاداران حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) برگزار شد.

به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مراسم شب سوم مسجد ارک، شامگاه گذشته بیست و چهارم مهر با نماز مغرب و عشاء و قرائت زیارت امین الله آغاز و با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین میلانی نژادو مرثیه سرایی و روضه خوانی «حاج منصور ارضی» در وصف حضرت رقیه (سلام الله علیها) ادامه یافت.

مراسم روز اول زیارت عاشورا حسینیه صنف لباس فروشان، امروز از ساعت 5:45 صبح با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین ملکی و مناجات و قرائت زیارت عاشورا و خواندن روضه رقیه (سلام الله علیها) توسط حاج منصور ارضی برگزار شد.



غزل اول مجلس

در میان میکده، ساغر به دردم می‌خورد
باده وقتی می‌شود کوثر، به دردم می‌خورد

دستهای خالی اَم خالی بماند بهتر است
اینکه هستم پیش تو نوکر، به دردم می‌خورد

گریه وقتی میکنم زهرا دعایم می‌کند
پس مُحرم چشمهای‌تر به دردم می‌خورد

خوب میدانم که در تاریکی قبرم، حسین
دستمال گریه ام آخر به دردم می‌خورد

بیخیال نسخه‌های بی دوای این و آن
بوسه بر شش گوشه ات بهتر به دردم می‌خورد

دخترت وقتی بخواهد خاک چادر پاره اش
بیشتر از کیسه‌های زر به دردم می‌خورد

دختر زهرا خودش زهراست، ثابت می‌کنم
دستهای کوچکش محشر به دردم می‌خورد

گفت بابا از تمام یادگاری‌های تو
چادر و سجاده مادر به دردم می‌خورد

آستین پاره ام را نخ نماتر کرده اند
حرف سوغاتی شده، معجر به دردم می‌خورد


غزل مرثیه

قصد دارم که پذیرایی جانان بکنم
جان خود خرج پذیرایی مهمان بکنم

شهر را با قدمت پر ز بوی سیب کنم
هر چه امد به سرم را همه تکذیب کنم

خبرش آمده پیشم، خبرت کرده کسی؟
حرفهایی زده، پر درد سرت کرده کسی ؟

از گرفتاری و از زخم و لگد گفته به تو؟
حرفهایی که نباید بزند، گفته به تو؟

جان به قربان تو بابا، نکند غم بخوری
ای جگر گوشهء زهرا نکند غم بخوری

نکند هرچه که او بافته باور بکنی
پای این شایعه‌ها دیدهء خود‌تر بکنی 

حال من خوبتر از خوب ، تنم بی درد است
بی هوا مشت نخوردم، دهنم بی درد است
چادر قیمتی اَم را به روی سر دارم
فکر معجر نکنی، معجر بهتر دارم

هر زمان وقت غذا بود، غذا می‌دادند
کاسه ای آب به دست اسرا می‌دادند

ناقهء رفتنم از چهار طرف حائل داشت
حرف عریان شدنش را نزنی محمل داشت

به عمویش برسان که سر و سامان دارم
لب من گرچه بریده شده، دندان دارم 

گرچه جامانده ام از قافله، اما حل شد
زود بخشید مرا زجر، همانجا حل شد

نکند فکر کنی ناقه زمینم زد و رفت
یا که دستی به رخم سیلی محکم زد و رفت

زجر در دور و برم نیست، خیالت راحت
جای پا بر کمرم نیست، خیالت راحت





انتهای پیام/ 
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار