سخت است ببيني پدرت، بزرگ شدنت را نمي‌بيند

مایکل فلپس: دنیا دیگه مثل من نداره!

مایکل فلپس. اسطوره شنای دنیا در سن 31 سالگی پرچم کاروان آمریکا را در مراسم حمل کرد تا قدردانی ویژه‌ای از کارهای بزرگ او برای کاروان آمریکا باشد.

مایکل فلپس: دنیا دیگه مثل من نداره!
به  گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران  جوان؛ بامداد امروز بازي‌هاي المپيك ريو 2016 در شرايطي به طور رسمي استارت خورد كه اين رقابت‌ها يك مرد ويژه را در دل خودش مي‌بيند: مايكل فلپس. اسطوره شناي دنيا در سن 31 سالگي پرچم كاروان آمريكا را در مراسم حمل كرد تا قدرداني ويژه‌اي از كارهاي بزرگ او براي كاروان آمريكا باشد. فلپس با وجود سن كمي كه دارد، براي پنجمين بار طعم حضور در بازي‌هاي المپيك را مي‌چشد! 4 دوره قبلي برايش خاطرات تلخ و شيرين زيادي داشته‌؛ در سيدني 2000 او با 15 سال سن جوان‌ترين ورزشكار كاروان كشورش بود و بعد در المپيك پكن 2008 با 8 مدال طلايي كه گرفت، دنيا را حيرت‌زده كرد. مايكل حالا با 22 مدال المپيكي كه 18 تاي آنها طلايي است، «پرافتخارترين ورزشكار تاريخ المپيك» است. او البته براي اين دوره نه فلپس سال 2000 است و نه كسي كه در المپيك پكن درخشيد‌؛ مايكل در ريو فقط در سه ماده شنا به آب مي‌زند. گفت‌وگوي اكيپ پيش از شروع رقابت‌هاي شنا در المپيك را با اين ورزشكار اسطوره‌اي از نظر مي‌گذرانيد.

* مايكل، تو سال‌هاي زيادي را در المپيك سپري كردي، قهرماني‌هاي زيادي به‌ دست ‌آورده‌اي و حتي يك بار هم از دنياي شنا خداحافظي كرده‌اي. چرا هنوز داري شنا مي‌كني؟
تنها چيزي كه باعث شد دوباره شنا را از سر بگيرم، انگيزه بود. همين. بعد از بازي‌هاي پكن در طول 4 سال مدام از خودم مي‌پرسيدم بالاخره قرار است در زندگي‌ام چه كاري كنم؟ در آن برهه خيلي درگير موفقيت‌هاي ورزشي (كه به‌ دست ‌آورده بودم) نبودم ولي واقعيت اين است كه مجبور شدم به شنا كردن ادامه بدهم. بعد وقتي سال 2012 از راه رسيد، قبل از شروع بازي‌هاي المپيك، يك روز صبح از خواب بيدار شدم و آنقدر خسته بودم كه ناي بلند شدن از جايم را نداشتم... خب دوباره گرفتم خوابيدم! حالم از چيزهايي كه قرار بود اهدافم باشد به هم مي‌خورد‌؛ فقط براي يك چيز عجله داشتم: اينكه از دنياي حرفه‌اي شنا خداحافظي كنم. چند وقتي كه از استخر فاصله گرفتم، باعث شد بفهمم كه هنوز كارهاي ناتمامي در شنا دارم و اين رشته هنوز جزئي از زندگي من است.

* منظورت اين است كه زندگي‌ات طعم زماني كه شنا مي‌كردي را نداشت؟
تصميمم بيشتر از روي خامي بود هرچند كه قرار است به زودي براي هميشه از شنا خداحافظي كنم. البته اين خداحافظي معني‌‌اش آن نيست كه از استخر فاصله مي‌گيرم. من 20 سال از عمرم را در آب زندگي كردم و از همين حالا كارهايي دارم كه مي‌خواهم انجام‌شان دهم.

* واقعاً آمادگي انجام كار ديگري به غير از شنا را داري؟
بله. با نيكول (نامزدش) خيلي چيزها را با هم تجربه كرديم‌؛ ما با هم بزرگ شديم. حالا اينكه قرار است آخرين مسابقه حرفه‌اي‌ام را مقابل چشمان اولين فرزندم (بومر، كه 5 مي ‌امسال به دنيا آمده) برگزار كنم، مورد فوق‌‌العاده‌اي است. تا آخر عمر اين خاطره در ذهنم مي‌ماند. اين بار ديگر زمان خوبي است كه خداحافظي كنم چون آن‌طور كه مي‌خواهم از شنا مي‌روم.

* يعني مي‌تواني زندگي كني بدون اينكه هدفي براي رسيدن به خواسته‌هايت داشته باشي؟
زندگي من هميشه بر پايه اهداف تداعي شده‌؛ هم در آب و هم بيرون از آب. اينكه بعد از ريو قرار است چه كاري كنم را بايد هنوز منتظر ماند ولي قطعاً بيشترين وقتم را قرار است به همراه پسرم سپري كنم و شاهد بزرگ شدنش باشم. مي‌خواهم جزئي از زندگي‌‌اش باشم. البته قرار است به بچه‌ها هم شنا را آموزش دهم چون سپري كردن وقت با اين كودكان واقعاً من را هيجان‌زده مي‌كند. درست همين‌جاست كه شما مي‌توانيد مايكل فلپس واقعي را ببينيد.

* شنا واقعاً چه چيزي برايت داشته كه نتوانسته‌اي از آن بگذري؟
راستش فقط در آب است كه احساس راحتي مي‌كنم. من شنا را شروع كردم چون مادرم نمي‌خواست اتفاقي براي من بيفتد. اين روزها هنوز هم وقتي به استخر مي‌روم، خوشحالم‌؛ خوشحالم كه بچه‌ها شنا ياد مي‌گيرند‌؛ آن هم به همان شيوه‌اي كه من ياد گرفتم و بعد‌ها مدال طلا گرفتم. به همين خاطر است كه مي‌خواهم در همين مسير پيش بروم.

* در طول سال‌هاي گذشته بعضي وقت‌ها اين حس به وجود مي‌آمد كه تو در آب راحت‌تري تا بيرون از آب...
(لبخند مي‌زند). بله. درست است...

* دليلش به خاطر فيزيك و بدنت است؟
شايد... ولي شايد هم به خاطر اين باشد كه زمان زيادي را در آب بوده‌ام. به هر حال من در بدنم احساس راحتي مي‌كنم. چيزي كه هستم را دوست دارم. اين را هم بگويم كه زندگي‌ام اين روزها ساده‌تر و خوشحال‌تر دنبال مي‌شود.

* چرا؟ مگر اين چند سال گذشته چه چيزي ياد گرفته‌اي؟
(فكر مي‌كند) ياد گرفتم به خودم نگاه كنم و از چيزي كه مي‌بينم، واقعاً راضي باشم. اينكه مشكلاتي كه پدرم به وجود آورد را برطرف كنم. من مثال دقيقي ندارم كه بخواهم به اين سؤال شما پاسخ بدهم. برايم سخت است كه اين حس آزادي كه دارم را توضيح بدهم... اين روزها بيشتر احساس راحتي مي‌كنم.

* در اين احساس راحتي، پيشرفت رابطه با پدرت (پدر مايكل در 9 سالگي او از مادرش طلاق گرفت و رفت) چقدر تأثيرگذار بوده؟
من با مادرم كه مجرد شده بود، در خانه‌اي كه پر از زن بود (فلپس دو خواهر بزرگتر از خودش دارد) بزرگ شدم. همه چيزم را مديون آنها هستم ولي خيلي سخت است كه ببيني پدري نزديك تو نيست كه شاهد بزرگ شدنت باشد. خوشحالم كه زماني دست داد تا بتوانيم كمي با هم حرف بزنيم. يك سال و نيم پيش با هم صحبت كرديم و خيلي صريح از مشكلاتي كه هر دو داشتيم، حرف زديم. برطرف كردن اين مشكلات براي برقراري رابطه دوستانه با كسي كه مدت‌ها نمي‌شناختمش، تجربه جالبي بود... اين روزها اگر مايل باشم برايش پيغام مي‌فرستم ولي همين آزادي را قبلاً نداشتم.

* آنهايي كه تو را مي‌شناسند، مي‌گويند اين روزها آدم بهتري شده‌اي. چه چيز به تو كمك كرده كه بهتر شوي؟
نمي‌دانم. چيزي كه مي‌توانم تأييدش كنم، اين است كه بهتر با بقيه معاشرت مي‌كنم‌؛ رابطه‌ام با دوستان، مربي و خانواده‌ام الان به بهترين شكل ممكن است. بزرگ شده‌ام و بيش از هر زمان ديگري احساس خوشحالي مي‌كنم. الان ديگر موضوع برنده و بازنده شدن برايم معنايي ندارد. البته اين را بگويم كه شخصيتم همان قبلي است: من هنوز بچه‌ام! و نمي‌خواهم بزرگ شوم. هنوز مي‌خواهم بخندم و تا جاي ممكن خوشگذراني كنم.

* مايكل فلپس امروزي را ترجيحي مي‌دهي يا فلپس 4 و 8 سال پيش؟
فلپس امروزي را.

* البته قطعاً نمي‌خواهي بگويي به كارهايي كه كرده‌اي افتخار نمي‌كني...
مطمئناً افتخار مي‌كنم. انجام دادن كارهايي كه قبلاً كسي نكرده، هدف من بود. به همين خاطر بود كه در پكن مدام تكرار مي‌كردم نمي‌خواهم مارك اسپتيز (دارنده 9 مدال طلاي المپيك) دوم باشم و مي‌خواهم اولين مايكل فلپس باشم. مي‌خواستم نسبت به همه متفاوت باشم. شبيه من در دنيا وجود ندارد. مي‌خواستم ورزشم را تغيير بدهم، سريع‌ترين و قوي‌ترين شناگري باشم كه تا به حال وجود داشته است. هرگز از فكر كردن به چيزهايي كه بقيه فكر مي‌كردند غيرممكن است، نترسيدم.

منبع: خبر ورزشی

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.