شناختن و درک آدمهایی در ظاهر با محبت و با ملاحظه به نظر می‌رسند اما وقتی پای به اشتراک گذاشتن احساسات و عمق هیجانات می‌شود، کاملا سرد و بی‌احساسند کار سختی است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با همسرتان برای پیاده روی می‌روید تا حال و هوایی عوض کنید و بعد از یک ساعت به خانه برمی‌گردید بدون اینکه کلمه‌‌ای بین شما رد و بدل شده باشد. ناامید کننده و کسالت بار است، نه؟ حتما پیش خودتان قسم می‌خورید که دیگر هرگز با او بیرون نروید.

اگر این احساسی است که اغلب نسبت به همسرتان دارید پس می‌تواند علامت این باشد که او از دسته آدمهایی است که اهل ابراز احساسات و هیجانات نیست. این تیپ افراد آدمهایی کاملا طبیعی هستند که نمی‌توانند عمیق‌ترین احساسات خود را به کسی بروز دهند و به ندرت به موضوعات عشقی علاقه نشان می‌دهند یا احساس خود را با کسی در میان می‌گذارند. آنها ممکن است نیاز به توجه داشته باشند اما هرگز نمی‌توانند پیوند عاطفی درست و حسابی با کسی برقرار کنند.


بیشتربخوانید : راهکار‌هایی برای برخورد با همسر بد دهن و پرخاشگر


شناختن و درک اینجور آدمها هم کار سختی است و علتش هم این است که در ظاهر با محبت و با ملاحظه به نظر می‌رسند اما وقتی پای به اشتراک گذاشتن احساسات و عمق هیجانات می‌شود، کاملا سرد و بی‌احساسند. در این مطلب به شما کمک می‌کنیم تشخیص دهید کسی که با او طرف هستید آدم سرسخت و بی‌احساسی است یا نه، و چگونه باید با او برخورد کنید.

کسی که موقتا احساسی بروز نمی‌دهد و سرد است

این اتفاقی زمانی می‌افتد که فرد به دلیل خاصی از بروز احساساتش جلوگیری می‌کند. مثلا افرادی که بینهایت خودخواهند و می‌خواهند به موقعیت خاصی دست پیدا کنند ممکن است تا زمانی که به رویاها و خواسته‌های خود نرسند نتوانند احساس واقعی خود را بروز دهند. کسانی هم هستند که در پی یک طلاق یا شکست عشقی یا یک رابطه‌ی بد و ناخوشایند، ترس‌های روحی و هیجانی دارند. برای این اشخاص، سازش و عاطفه نشان دادن به یک نفر دیگر و داشتن رابطه‌ای معقول و خوشایند بینهایت دشوار است. و همه‌ی اینها باعث می‌شود اگر بهانه یا دلیل سرد بودن‌شان مزمن و پیچیده شود، کسی نتواند ذره‌ای در قلب‌شان رخنه کند.

اگر احساس می‌کنید چیزی در رابطه‌‌تان کم دارید ممکن است علتش نداشتن ارتباط عاطفی از طرف مقابل باشد. راههایی برای تشخیص همسر سرد و نفوذ ناپذیر از جهت عاطفی وجود دارد:

ترجیح می‌دهد همه‌ی کارها را به تنهایی انجام دهد

اگر همسر شما هرگز شما را در سفرها و برنامه‌ها و سایر فعالیت‌هایش شرکت نمی‌دهد پس این احتمال بسیار زیاد است که آدم سرسختی از جهت عاطفی باشد. چنین افرادی همیشه دوست دارند فاصله‌ی خود را با دیگران حفظ کنند و برای شناخت و نزدیک شدن به طرف مقابل هیچ کوششی نمی‌کنند. تنها بودن و به تنهایی انجام دادن کارها آنها را از درگیری‌های عاطفی مصون نگه می‌دارد و این همان چیزی است که به دنبالش هستند و به آنها آرامش می‌دهد.

هیچ احساسی از خود بروز نمی‌دهند

این یک پندار نادرست بین خانمهاست که مردها احساس ندارند، اما اینطور نیست. مردها احساسات خود را پنهان می‌کنند اما نه همیشه و نه تماما! ولی اگر شوهر شما تحت هیچ شرایطی احساسی بروز نمی‌دهد یا هرازگاه به شما ابراز علاقه و عشق نمی‌کند یعنی ارتباط او با شما احساسی و هیجانی و عشقی نیست. طرز رفتار و واکنش‌های یک مرد، چیزهای زیادی از قلبش بروز می‌دهد.

حرفها و رفتارهایش با هم جور نیستند

وقتی همسرتان یک چیزی می‌گوید و خلاف آن عمل می‌کند، حسی از ناامنی و بی‌اعتمادی در شما بوجود می‌آورد. او ممکن است قول‌های آنچنانی به شما بدهد و تضمین کند که شما را در عشق خود غرق خواهد کرد و شما را امیدوار کند که رابطه‌ای کاملا سالم و عاطفی درانتظارتان است، اما وقتی زمان عمل کردن می‌رسد به هیچکدام‌شان عمل نمی‌کند. پس اگر با رفتارهای سرد و بی‌توجهی‌های او روبرو شدید تعجب نکنید.

مبهم و ناسازگار است

در اوایل رابطه‌تان او گرم و عاشق است و به شما توجه زیادی می‌کند و کاملا با ملاحظه با شما رفتار می‌کند اما چند ماه بعد، تمام این سناریوها تغییر می‌کنند. مثلا ممکن است او فقط به جنبه‌ی جسمی و جنسی رابطه با شما علاقه نشان دهد و در سایر زمینه‌ها از شما فاصله بگیرد و هیچ ابراز علاقه‌ای از او نبینید. یا شاید دقیقا برعکس عمل کند؛ در حرف و کلام بسیار عاشقانه و رمانتیک باشد اما به تماس فیزیکی و جنسی با شما تمایلی نشان ندهد. چنین مردهایی اصلا مناسب روابط بلند مدت نیستند و فقط احساس ناامنی و استرس به شما می‌دهند و هیچ نوع پیوند عاطفی و قلبی با شما ندارند.

مثل یک نامادری به شما رفتار می‌کنند

در مَثل وقتی که می‌خواهند نامهربانی کسی را بیان کنند می‌گویند مثل نامادری‌ها رفتار می‌کند. اگر شوهر شما در جایگاه یک نامادری با شما رفتار می‌کند،نسبت به همه چیز بهانه گیر و ایرادگیر است، از لباس پوشیدن‌تان گرفته تا غذا درست کردن و نحوه‌ی خندیدن و ...، پس باید واقعا این مسئله را جدی بگیرید. این رفتارها فقط از بی‌گرایشی شدید او نسبت به شما نشات می‌گیرد.

از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کند

او نه تنها قدمی برای حفظ رابطه‌تان برنمی‌دارد بلکه از تمام مسئولیت‌ها نیز فرار می‌کند. او خودش تعهدی نمی‌پذیرد و بابت هر مشکل و مسئله‌ای که پیش بیاید مستقیما شما را عتاب و سرزنش می‌کند. چنین مردی نقش خود را در رابطه کاملا نادیده می‌گیرد و مدام به شما یادآوری می‌کند چه اشتباهاتی مرتکب شده‌اید و چگونه بد عمل کرده‌اید. همسری که از زیر بار مسئولیت‌هایش شانه خالی می‌کند بهتر است به هر قیمتی که شده کاملا از زندگی شما خارج شود.

برای رابطه‌ی زناشویی و زندگی مشترک‌تان هیچ قدم مثبتی برنمی‌دارد

مردی که هیچ سرمایه گذاری عاطفی در رابطه‌ی زناشویی‌اش نمی‌کند کاری هم برای حفظ آن نخواهد کرد. او هرگز گفتگویی را شروع نمی‌کند و همیشه فقط از خودش حرف می‌زند و علاقه‌ای نسبت به زندگی‌اش نشان نمی‌دهد. این مرد سالگردها یا اتفاقاتی را که برای شما مهم‌اند به یاد ندارد و انگار به هیچ طریقی نمی‌توانید دلش را نرم کنید.

به راحتی دروغ می‌گوید

یک مرد تحت دو شرایط دروغ خواهد گفت: برای نجات و حفظ یک رابطه و برای اجتناب از هرگونه مواجهه! اگر مردی بابت دروغی که به شما می‌گوید هیچ احساس ناراحتی نکند یعنی احترامی برای‌تان قائل نیست و مدام به شما دروغ خواهد گفت تا شما را حساس و کنجکاو نکند. او ممکن است وانمود کند دوست‌تان دارد اما در غیاب شما فقط به دنبال خیانت به شماست. چنین مردی فقط به این دلیل به شما دروغ می‌گوید که سرپوشی بر رازهایش بگذارد.

همیشه بسته و دور و مرموز است

بعضی از مردها از کمبود اعتماد بنفس رنج می‌برند و به راحتی نمی‌توانند خود واقعی‌شان را نشان دهند. آنها همیشه پشت دیواری که برای خود ساخته‌اند پنهان می‌شوند و به ندرت چیزی از خود بروز می‌دهند که باعث بشود شما به ضعف‌های‌شان پی ببرید. برای یک زن واقعا خشمگین کننده و ناامید کننده است که مرد واقعی ِ پنهان شده پشت دیوار را ببیند اما اگر متوجه شدید همسرتان خودش را پشت حصاری خود ساخته مخفی می‌کند باید بدانید همیشه هم مشکل از عدم ارتباط نیست که این دیوار را می‌سازد بلکه ممکن است مرد شما از این بترسد که مبادا شما به ضعف‌هایش واقف شوید و دیگر او را دوست نداشته باشید. و برای همین هرگز از عمیق‌ترین و واقعی‌ترین احساسات و رازهای خود با شما حرفی نزند.

هیچ تعامل عاطفی با هم ندارید

عشق، محبت، توجه، فداکاری و ... همه‌ی اینها فقط از جانب شما هستند و این شما هستید که تمام اینها را نثار همسرتان می‌کنید. اما در یک رابطه اگر شما تنها کسی باشید که تمام وقت و انرژی و عشق‌تان را صرف کنید و هیچ تعاملی بین شما نباشد و همسرتان فقط مانند یک گیرنده عمل کند، اصلا درست نیست. عشق تابع یک سیستم پایاپای است پس نمی‌توانید انتظار داشته باشید با این شرایط معامله‌ای صورت بگیرد.

با همسری که عواطفی از خود بروز نمی‌دهد چه کنیم

همانطور که گفتیم شناختن چنین آدمی کار سختی است و به همین دلیل زنان زیادی هستند که خود را گرفتار رابطه‌ای فرساینده با کسی می‌بینند که انگار هرگز او را نمی‌شناسند. اگر همسرتان جزو این افراد است و می‌خواهید زندگی مشترک خود را حفظ کنید راهکارهایی برای چگونه برخورد کردن با او به شما توصیه می‌کنیم.

هر چه زودتر احساس و انتظار خود را بیان کنید

اگر متوجه شدید مردی که با او روبرو هستید در برابر ابراز احساساتش همیشه گارد می‌گیرد، هر چه زودتر به او بگویید چه احساسی نسبت به این رفتارش دارید. شما باید از همان اول کاملا شفاف بیان کنید که چه توقعی دارید و از او چه می‌خواهید. اگر او توانست با شما روراست باشد و به راحتی حرف بزند پس می‌توانید رابطه را به جلو ببرید. اما اگر از صحبت در مورد خودش امتناع کرد پس پیش از اینکه واقعا درگیرش شوید، او را ترک کنید.

علت را پیدا کنید

اگر می‌دانید که همسرتان شما را دوست دارد اما انگار به دلایلی که نمی‌دانید چیست از شما دوری می‌کند پس سعی کنید این دلایل را پیدا کنید. بعضی از مردها دیواری جلوی خود می‌کشند تا ضعف‌‌های‌شان را پنهان کنند. آنها می‌خواهند تصویر خوبی را که از خود در ذهن شما ساخته‌اند حفظ کنند تا همچنان دوست‌شان داشته باشید. این مردها فقط با نشان دادن جنبه‌های قوی خود به شما اعتمادتان را جلب می‌کنند. در چنین شرایطی شما باید به او نشان دهید که دوستش دارید و او را با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش می‌پذیرید. او باید بداند که ضعف داشتن هیچ ایرادی ندارد و شما در هر موقعیتی از او و انتخاب‌هایش حمایت خواهید کرد.

رک و راست سوال کنید

اگر احساس می‌کنید همسرتان قبلا اینگونه نبوده که احساس و عواطفش را بروز ندهد و این اتفاقی است که اخیرا می‌افتد پس با او حرف بزنید. از او بپرسید چه مشکلی برایش پیش آمده و دلیل تغییر رفتارش چیست. برایش بگویید نسبت به این تغییر ناگهانی‌اش چه حسی دارید و آماده‌اید حرفهایش را بشنوید حتی اگر بسیار ناخوشایند و تلخ باشند. اگر با شما راحت حرف زد و چیزی گفت که دوست نداشتید بشنوید، عصبانی نشوید و سرزنشش نکنید. با عصبانیت واکنش نشان دادن باعث می‌شود او در لاک خود بیشتر فرو برود و هرگز در مورد چیزی با شما گفتگو نکند. همیشه با صبر و حوصله به او گوش بدهید، با هم بنشینید و ببینید چطور می‌توانید مشکل را برطرف کنید.

شما روش خود را تغییر دهید

اگر حرف زدن با او فایده‌ای نداشت پس سعی کنید به او کمی فرصت بدهید. ما اغلب برای فکر کردن به مسائل‌مان و سبک و سنگین کردن انتخاب‌های‌مان به زمان نیاز داریم. به او زمان بدهید، حتما خودش مشکل را حل کرده و به طرف شما برخواهد گشت و از شما بابت صبوری‌تان ممنون خواهد بود. برای حرف زدن او را در منگنه نگذارید و در عوض تمرکز و توجه را به سمت خودتان تغییر دهید و به خودتان بپردازید. به سرگرمی‌های خودتان مشغول باشید و او را موقتا رها کنید.

سعی نکنید اصلاحش کنید

بیشتر خانمها تمایل دارند و سعی می‌کنند مردها را تغییر دهند و امیدوارند که از آنها آدمهای بهتری بسازند. اما این را نمی‌دانند که نمی‌توان کسی را واقعا تغییر داد. اگر چیزی در همسرتان هست که دوستش ندارید، علتش را از خودتان بپرسید. ببینید می‌توانید از آن چشم پوشی کنید یا به آن عادت کنید؟ تلاش برای تغییر دادن مردها فقط باعث تحقیرش خواهد شد، نه عشق ورزی‌اش به شما! اگر همسرتان را دوست دارید پس یاد بگیرید کمبودهایش را هم بپذیرید و با او ادامه بدهید.

چگونه رابطه با یک آدم بی‌احساس را پایان بدهید

اگر همسرتان علی رغم تمام تلاش‌های‌ شما همچنان پشت سد احساسات باقی ماند پس زمان آن است که رابطه‌تان را جدی ارزیابی کنید. اگر ادامه‌ی رابطه با او برای‌تان واقعا ممکن نیست پس برای‌تان می‌گوییم چگونه تمامش کنید.

از خودتان سوال کنید

ما می‌دانیم که ناگهان خاتمه دادن به یک رابطه، توصیه‌ی ایده آلی نیست. برای پذیرفتن این واقعیت تلخ و چنین اقدامی به زمان نیاز است. اغلب این اتفاق می‌افتد که حتی بعد از پایان دادن رابطه، زنها خود را در موضع ضعف می‌بینند، پس قبل از اینکه همه چیز را تمام کنید از خودتان بپرسید آیا به اندازه کافی تلاش کرده‌اید دلیل فاصله گرفتن طرف مقابل‌تان را پیدا کنید. خودتان را بررسی کنید و ببینید آیا این شما هستید که دسترسی عاطفی به شما ممکن نیست یا همسرتان؟ هر وقت توانستید رک و راست به خودتان جواب بدهید، می‌توانید بفهمید قدم بعدی‌تان چه باید باشد.

فاصله بگیرید

اگر مطمئنید که تمام تلاش خود را برای نجات رابطه‌تان کرده‌اید اما نتیجه‌ای نگرفتید، تنها راه این است که شروع کنید به فاصله گرفتن. باید مطمئن باشید که دیگر نمی‌توانید تنها کسی باشید که برای حفظ رابطه تلاش می‌کند و همسرتان هم باید درک کند که دیگر نمی‌تواند شما را نادیده بگیرد.

دیگر ژست‌های احساسی نگیرید و واقع بین باشید

اگر تا به حال به تنهایی تمام کارهای خانه را انجام می‌دادید و هیچ کمکی از طرف مقابل دریافت نمی‌کردید، دیگر این کار را نکنید و یک تنه پیش نروید. دوباره امتحانش کنید؛ گاهی از همسرتان بخواهید شام درست کند، در کاری به شما کمک بکند و به او بگویید از چه راههایی می‌تواند به رابطه‌تان کمک کند، کناره گیری او را به حساب تنبلی او نگذارید. دقیق و جدی باشید و ببینید آیا درخواست شما را می‌پذیرد و با شما سهیم می‌شود یا بازهم به شما بی‌اعتنایی می‌کند.

به او نشان دهید که تصمیم خود را گرفته‌اید

با خودتان و زندگی‌تان روراست باشید، وقتی از او فاصله بگیرید احتمالا سعی می‌کند شما را برگرداند و کمی هم از خود علاقه و توجه نشان می‌دهد و از عادتش تا حدودی فاصله می‌گیرد. نبودن شما مطمئنا تلنگری برای اوست؛ به شما پیام می‌دهد، با شما تماس می‌‌گیرد و ...، اما اگر تصمیم‌تان جدی است پس باید به هیچکدام‌شان توجه نشان ندهید. این زمانی است که باید اراده‌تان را نشان بدهید و فریب وعده‌هایش را نخورید. مردهایی که راه قلب‌شان را بسته‌اند هرگز گزینه‌ی خوبی برای زندگی نیستند.

خودتان را دوست داشته باشید

این طبیعی است که یک زن خودش را در رابطه گم کند و فقط به مردی فکر کند که عاشق اوست. اما وقتی که می‌دانید از مردی که احساسی به شما بروز نمی‌دهد چیزی نصیب‌تان نخواهد شد، پس دلیلی ندارد خودتان را وقف او بکنید. دیگر از او محبت گدایی نکنید و کاری کنید که خودتان از انجامش لذت می‌برید. بگذارید متوجه شود که بدون او هم حال‌تان خوب است و وابستگی عاطفی به او ندارید.

منبع: برترین ها

انتهای پیام/

با شوهر یخ و بی‌احساس چه کنیم؟

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۴۵
در انتظار بررسی: ۰
Brazil
ساناز احسانی
۰۴:۲۸ ۱۵ دی ۱۴۰۲
سلام من خانوم متاهل ۲۹ ساله پنج سال از ازدواجم میگذره شوهرم ۳۶ ساله بچه نداریم . خلاصه یک زندگی معمولی را در کنارهم شروع کردیم هردو ازدواج دوم مان هست . من یک خانم تمیز مسولیت پذیر منظم با احساس هستم ولی شوهرم ظاهراً مظلوم و مهربان ولی ساکت آرام تو دار و زود رنج . خلاصه من با هزار امید زندگی ام را شروع کردم وبا امید اینکه این بار خوشبخت میشم شوهرم شغلش کشاورزیه زندگی عادی داشتیم او بی توجه ساکت نورمال بود ولی رفته رفته بعچهشگ گفتم خیلی حرف زدم خیلی سعی کردم که شور هیجان احساس توجه محبت می‌خوام اما بی فایده بود اوایل گوش میداد سکوت میکرد ولی بعدها پرخاشگری میکرد و توهین خلاصه قبول نداشت که بی محبتی می‌کنه بهم قصه کوتاه کنم اواخر من خیلی داغون بودم ازبس به من کار نداشت مهمونی خونه مامانم هرجایی میرفتم اصلا کاری نداشت کلا سختگیر نیست کاری نداره دلش برام تنگ نمی‌شود زنگ نمی‌زد ولی بدی هم نمی‌کرد تا اینکه من فشار آوردم چرا اینجوریه منم زن هستم تو مثل یک برادر شوهر بامن رفتار میکنی تا شوهر ولی قبول نداشت و ناراحت میشد دیگه شبا دیر میومد لام تا کام حرف نمیزد اصلا یکبار نمیپرسید چی میخوای چی دوست داری چی نداری چی کمبود داری تا بهش میگفتم تو به فکر من نیستی می‌گفت کارت عابر پیشت هست خوب برو بخر منکه نگفتم نخر خلاصه متوجه شدم یک زنی میخواد حرف نزنه خودش خودشو خوشحال کنه و ازش هیچ نخواد جز پول از رفتارش خیلی شاکی بودم و قصه می‌خوردم بچه دار نشدیم البته خودش هم خیلی عاشق بچه نبود ولی گفتم بریم دکتر رفتیم دکتر آزمایشات و اینا انجام شد گفت اسپرم صفر هیچ درمانی نداره دیگه بچه دار نمیشی به شوهرم گفت بعد خلاصه برای هردومون خیلی سخت گذشت اون می‌رفت سرکار شب میومدو می‌خوابید میل به خوردن هم خیلی نداشت به من گفت طلاق میدم برو به پای من نشین مهریه هم میدم ولی من دعواش کردم گفتم دیگه این حرفو نزن اگر منو دوست داری من به خاطر بچه نمیرم هزار سال باهات زندگی میکنم ولی توهم کاری بکن که حداقل به خودم بگم بچه ندارم شوهرم که عاشقم هست چیزی نگفت ولی نه شوخی نمی‌کرد محبت نمیداد حرف نمیزد فایده نداشت تا خودش یه روز خودشو لو داد که مدتی هست معتاد شده به گفته خودش اول تریاک بعد چند ماهی شیشه ولی می‌خوام ترک کنم منو فرستاد خونه مادرم و ترک کرد برگشتم سعی میکردم باهاش خوب باشم و از این به بعد زندگی عالی داشته باشیم قسم دادم که دیگه اشتباه نکنه به پاش هستم از اون روز چیزی که ازش ندیدم ولی رفتارش چندان تغییر نکرده و جدیدا میل به جنسی اش خیلی کم شده قبلا ده روز یکبار ولی همیشه من پیش قدم هستم ولی الان دوهفته میگذره انگار نه انگار من میرم سمتش تحریکش میکنم ولی بازم بی فایده من یک زن جوانم اون بچه دار نمیشه حتی خواستم باهاش بمونم و حاضر شدم حس مادری رو تجربه نکنم چون تو مرامم بی وفایی نیست به جای اینکه من عزیز دردونه اش زندگیش تمام وجودش عشقش باشم برعکس وقتی هم بهش میگم اینارو میگه خوب نشین برو من همینم زیاد گریه کنم و گله کنم اعصبانی میشه و درک نمیکنه وقتی ناراحتم دلتنگم گریه میکنم با خودم به جای بیاد دلداری بده امید بده دل آسا بکنه برعکس میاد چهارتا فحش میده میگه خسته کردی منو من نمیگم شما بگید آیا من مقصرم به خدا یک بار سمت خیانت گناه نرفتم یک دوست هم ندارم چه برسه به دوست پسر . خونه کارهای خونه به طور احسنت انجام میدم ولی همیشه مخالف حرف های کنه هم نظرم نیست باید همیشه سکوت کنم اگر گاهی دلم بگیره گله کنم جنگ دعوا دیگه بریدم از اینور هم نمی‌خوام جدا بشم حس جدایی طلاق برام خیلی خیلی سخته نمیتونم تحمل کنم که ازش جدا بشم خودشم هیچ اقدامی نمیکنه بره مشاوره یادکتر با به من بگه کمک کن خوب بشم هیچی نمیگه میخوره می‌خوابه سرکار میره خبری از شوخی مستی هیجان عشق نیست تورو خدا راهنماییم کنید من باید چیکار کنم الان همین امشب با چشم گریه دارم اینو می‌نویسم حتی شبت میرم کنارش شوخی دستی میکنم پیشنوازی لمس میکنم که تحریک بشه بیاد سمتم ولی نه جان مادرم دلم لک زده یه بار صبح از خواب بیدار بشه منو بغل بگیره چشام نگاه کنه بوسم کنه بگه خوشحالم تورو دارم چون پدر مادر نداره چندتا برادر داره فقطو وقتی هم من میرم سراغش که من باهاش شوخی کنم استقلال نمیکنه و من همچنان به ذوقم میخوره یعنی کاری کرده که عزت نفسم غرورم زیباییم روبام امیدم همه رو از دست بدم حتی بهش گفتم من پا به پاتم فقط خوب شو عشق بورز ولی نه بدی هم گفتم میرم میگه برو چیکار کنم که میری واااای یعنی واقعا حق من از این زندگی همینه
Brazil
ساناز احسانی
۰۴:۲۷ ۱۵ دی ۱۴۰۲
باید برن تست روانشناسی بدن والسلام
Iran (Islamic Republic of)
هدیه
۲۳:۰۶ ۰۶ مهر ۱۴۰۲
همسر منم اینطوریه متاسفانه تربیت بد از پدرومادرها باعث میشه بچه های عقدای بار بیار که نتیجش میشه زندگی بد ما زنها نامه سوختیم فقط از شمهاای که فرزند پسر دارید خواهش میکنم آجزانه لطفا برای تربیت پسر بچه هاتون خیلی وقت بزارید بزارید ژنهایی مثل منو و شما دیگه وجود نداشته باشه ماهایی که نورچشمی پدرو مادهامون بودیم الان بخاطر یکسری آدمهای سرد و بی‌روح تبدیل شدیم به افسرده ترین و بی اعصاب ترین آدم بخاطر اینکه فقط و فقط کسی که با هزاران ذوق اومدیم تو خونشون محبتشونو از ما دریغ کردن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۱:۴۱ ۱۸ تير ۱۴۰۲
بی احساس =خائن ،
Iran (Islamic Republic of)
ژاله
۰۹:۴۱ ۲۶ تير ۱۴۰۱
شما مردها ناقص العقل هستید
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۴۸ ۰۱ اسفند ۱۴۰۰
سلام همسر من ده ساله پیش بادوستش سرمایه گذاری کرده یعنی خونمونو فروخته داده دست دوستش الان من ده سلاه دربه در مستاجری هستم ودیگه کم اوردم اصلا هم نه مدارک از دوستش به من نشون میده نه زیاد حرف میزنه هربار هم من ازش گله میکنم چرا دوستت تکلیف مارو روشن نمیکنه میگه به تو ربط نداره خودم میدونم وقتش برسه میگم ولی من ازاین پنهان کاریهایش خسته شدم وخیلی هم لچباز هستش حالا نمیدنم چیکار کنم
Iran (Islamic Republic of)
منیژه
۱۹:۳۷ ۱۹ بهمن ۱۴۰۰
قبل عقد چشا کوروتو وا میکردی ببین داری با کی ازدواج میکنی
Iran (Islamic Republic of)
مریم
۰۱:۰۶ ۱۵ بهمن ۱۴۰۰
شوهر من خیلی بی احساسه ما دوسال نامزد بودیم الان تازه دو ماه رفتیم خونه ای خودمون هرچی میگی یه چیزی میگه خیلی دوست داره تنها باشه انگار بود نبود من برایش مهم نیست چند باری هم وقتی دعوا کردیم بهم گفته برو خونه مادرت انگار حضور من براش زیادی نمی دونم چیکار کنم
Iran (Islamic Republic of)
بیتا
۰۰:۵۴ ۱۰ بهمن ۱۴۰۰
متاسفانه مردایه ایرانی اغلب درست تربیت نشدن چون ازکودکی خانوادها خواستن خیلی مرد باربیان ولی ازاون ور یک انسان بیاحساس ومغرور ساختن که نه تنها باشما بلکه باخودشونم قهراند اگه اوایل زندگی متوجه شدید بچه ندارید طلاق بگیرید به خدا وندی خدا باگذر زمان بدترهم میشن وشماهم مقابله به مثل کنید سریع خیانت میکنند چون بیاحساس تراز مردهایه عادیند ولی اگه بچه دارید بمونید وبچه هارفتند جدابشید همین تنها راهشه
Iran (Islamic Republic of)
علی قلی پور
۰۱:۲۲ ۲۵ آذر ۱۴۰۰
سلام وقت بخیر ممنون از توضیحات زیباتون،
ی سوال داشتم‌؛ منِ مرد الان چیکار باید بکنم!؟ نمیشه ک این وسط تلف شد حتمن ی راهی هس..
ی دسته از مردا وجود دارن ک تعدادشونم زیاده و همین اخلاقایی ک شما فرمودین همشونو دارن و به شدت میدونن ک وجود این اخلاقا تو ی مرد مساوی با مرگ ارتباطاتشونه و تنهایی گریز ناپذیر.. یا داشتن خانواده ای ک همشون به صورت اجباری کنار هم جمع شده اند. من شخصی ام ک الان 26 سالمه و تا حالا وارد چن تا رابطه انگشت شمار شدم 3 سال سینگلم ب انتخاب خودم و به دلیل برداشت هایی ک از اخلاقای خودم توی رابطه داشتم دلم نخاست دیگه کسیرو اذیت کنم اما شدیدا دوس دارم ک عوص بشم
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۳:۱۱ ۱۰ آبان ۱۴۰۰
سلام شوهر من خیلی درونگر بی احساسه من برعکسشم برونگر بااحساسم عذابم میده این رفتاراش
Iran (Islamic Republic of)
راستین
۰۹:۱۵ ۱۷ مرداد ۱۴۰۰
سلام
جالبه..در نظرات خانمهای عزیز می خوندم اکثر شوهرهای سرد،بی احساس،بی عاطفه و بهانه گیر،به شدت به مادراشون وابسته و فقط به اون محبت می کنند و برای توجه به خواسته های مادراشون هر لحظه آماده ان...به نظرتون این مردها اختلال روانی-شخصیتی «عقدهٔ اودیپ» رو ندارند؟!!
New Zealand
رضا قنبری
۱۳:۱۶ ۱۰ خرداد ۱۴۰۰
بخشید نه یکسری مردان دروغ می گویند و بی عاطفه هستند... و‌متوسفانه این دوران زن ها و دختر دروغ گو و بی عاطفه تعدادشان هر روز بیشتر می شود .
Iran (Islamic Republic of)
فیروزه فیروز
۱۰:۵۸ ۱۱ خرداد ۱۴۰۰
متاسفانه دلیل این رویکردها نبودن علاقه دوطرفه و موضوعات دیگری غیر از عشق هست ، اگر درست فکر کنیم و باهوش باشیم طی دو ماه مکالمه ، میشه تمام ایرادهای فرد طرف مقابل رو فهمید و درست اقدام کرد البته در این صورت ازدواجی هم صورت نمیگیرد چون اینقدر تفاوتها فاحش هست که نمیشود تصمیم جدی گرفت . گاهی من خیلی درشگفتم که چگونه بعضی ها راحت ازدواج می کنند
Iran (Islamic Republic of)
فرهان یاو
۲۲:۰۲ ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۰
سلام کامنت های همتون رو خوندم میترسم مرد احساساتی باشم ولی دلمم نمیخواد مرد بی احساس باشم خخخخ
Iran (Islamic Republic of)
مری
۰۳:۵۲ ۱۷ فروردين ۱۴۰۰
سلام ۱۸ ساله هستم تازه ازدواج کردم شوهرم علاوه بد اینکه سرده انگار حس میکنم واسش اهمیت ندارم حتی اگه بمیرم دوس دارم خودمو بکشم ولی به خاطر بچه ای که هنو به دنیا نیومده نمیتونم خونوادش فقط واسش مهمن دیگه هیچ
۱۲۳
آخرین اخبار