برادر بزرگ‌تر حاج قاسم سلیمانی در گفت‌وگویی، گوشه‌ای از خاطرات دوران کودکی خود و حاج قاسم را بازگو کرد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «حسن سلیمانی» پدر سپهبد حاج قاسم سلیمانی، کشاورزی که به رغم ضعف بنیه اقتصادی در دوران طاغوت و بعد از آن، هیچ گاه لقمه شبهه ناک در سفره نگذاشت غیر از قاسم، دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت. حسین و سهراب دو برادر قاسم بودند که یکی بزرگتر و دیگری کوچکتر از او بود. قاسم تحصیلات ابتدایی خود را تا کلاس ششم قدیم در روستای قنات ملک به پایان برد و هم زمان با درس خواندن مانند همه پسر‌های روستایی در کار کشاورزی و دامداری به پدرش یاری می‌رساند.

«حسین سلیمانی» برادر بزرگ‌تر حاج قاسم سلیمانی در گفت‌وگویی، گوشه‌ای از خاطرات دوران کودکی خود و حاج قاسم را بازگو کرد. متن این گفتگو به قرار زیر است:

حاج قاسم به روایت برادر بزرگ/ خداوند همه خوبی‌ها را به او داده بود/ درگوشی‌هایی که فاش نشد

فقط به لحاظ سنی از حاج قاسم بزرگ‌تر بودم

 شما و حاج قاسم چند سال اختلاف سنی داشتید؟
من دو سال از حاج قاسم بزرگ‌تر هستم و تاکید می‌کنم که فقط به لحاظ سنی از ایشان بزرگ‌تر بودم. حاج قاسم بعد از پدرم به من احترام بسیار زیادی می‌گذاشت.

عاشق عدس‌پلو‌های مادر بودیم

رابطه شما با حاج قاسم در دوران کودکی چگونه بود؟
ما به واسطه اختلاف سنی کمی که داشتیم، خیلی از زمان کودکی مان را با هم پشت سر می‌گذاشتیم. با هم به مدرسه می‌رفتیم. با هم ورزش می‌کردیم. با هم کتاب می‌خواندیم. ما هر دو عاشق آن عدس‌پلو‌هایی بودیم که مادرمان آن را روی آتش درست می‌کرد.

حاج قاسم به روایت برادر بزرگ/ خداوند همه خوبی‌ها را به او داده بود/ درگوشی‌هایی که فاش نشد

حاج قاسم غذای خود را در مدرسه بین دانش‌آموزان تقسیم می‌کرد

لطفا یکی از خاطره‌های شنیده نشده خودتان از حاج قاسم در دوران کودکی را برای ما بگویید.
حدودا ۱۱ سال سن داشتم و کلاس پنجم ابتدایی بودم، بالطبع قاسم هم کلاس چهارم همان مدرسه بود. مادر ما در یک ظرف به من و حاج قاسم غذا می‌داد تا به مدرسه ببریم و بخوریم. یک روز قاسم به مادرم گفت «من دیگر با حسین غذا نمی‌خورم» من احساس کردم شاید او به دلیل اینکه من زیاد غذا می‌خورم می‌گوید دیگر با حسین غذا نمی‌خورد، اما واقعا اینطور نبود چرا که من هم مراعات می‌کردم.

آن روز گذشت و قاسم نیامد که با من در مدرسه غذا بخورد. فردای آن روز مادر در دو ظرف جداگانه به من و قاسم غذا داد. آن زمان در مدرسه ما دانش آموزانی از روستا‌های اطراف می‌آمدند که شاید تنها یک وعده در روز غذا می‌خوردند و اوضاع مالی بسیار بدی داشتند. من به چشم خودم دیدم حاج قاسم ظرف غذایی را که مادر داده بود، بین همان دانش آموزانی برد که اوضاع مالی خوبی نداشتند و غذای خود را به آنان داد. خداوند همه خوبی‌ها را به حاج قاسم داده بود.

حاج قاسم خیلی از اوقات به جای معلم به دانش‌آموزان تدریس می‌کرد

وضعیت تحصیلی حاج قاسم در دوران مدرسه چگونه بود؟
من و قاسم در زمان مدرسه یک سال جلو و عقب بودیم و من سال بالایی قاسم بودم، اما ایشان از من جلوتر بودند چرا که خداوند استعداد بالقوه‌ای به ایشان داده بود. قاسم خیلی راحت درس‌ها را یاد می‌گرفت. او حتی خیلی از اوقات به جای معلم پای تخته می‌ایستاد و به دانش آموزان تدریس می‌کرد.

حاج قاسم استاد کاراته بود

شما گفتید که با حاج قاسم ورزش هم می‌کردید. حاج قاسم بیشتر اهل چه ورزشی بود؟
حاج قاسم استاد کاراته بود و این رشته ورزشی را بسیار خوب بلد بود. البته به فوتبال هم علاقه داشت. او خیلی بروز و ظهور نمی‌داد که اهل ورزش است، اما اگر موقعیتی پیش آمد، حریف ۱۰ تا ۱۵ نفر هم بود.

حاج قاسم به روایت برادر بزرگ/ خداوند همه خوبی‌ها را به او داده بود/ درگوشی‌هایی که فاش نشد

حاج قاسم می‌خواست به جای من سرباز شود

دلیل اینکه حاج قاسم سلیمانی از سربازی معاف شده بود، چه بود؟
در دوران آموزشی سربازی، من و حاج قاسم با هم بودیم. سپس من سرباز شدم و حاج قاسم معاف شد. به دلیل اینکه آن زمان خان‌ها با خانواده ما خوب نبودند، اجازه ندادند که قاسم به سربازی برود. اتفاقا یادم می‌آید آن موقع من تازه نامزد کرده بودم. یک روز حاج قاسم به پادگان ۰۵ کرمان آمد تا من را ملاقات کند. حاج قاسم در آن ملاقات به من گفت «برو از مسئولانت سوال کن که قبول می‌کنند من جای شما خدمت کنم و شما به خانه برگردی و پیش پدر و مادر و نامزدت باشی؟» من هم بلافاصله با مسئولان پادگان صحبت کردم، اما آن‌ها موافقت نکردند.

حاج قاسم به راحتی پدر و مادر را در آغوش می‌گرفت

برای ما کمی در خصوص ویژگی‌های اخلاقی شهید سلیمانی صحبت کنید.
حاج قاسم به افراد مُسن و دنیادیده خیلی احترام می‌گذاشت. به عنوان مثال، حاج قاسم همیشه انسان‌های مُسن رابر را به ما نشان می‌داد و می‌گفت خیلی از چیز‌ها را باید از این افراد یاد گرفت. حاج قاسم معتقد بود خیلی از درس‌هایی که در دانشگاه‌ها تدریس نمی‌شوند را باید از انسان‌های مُسن و سرد و گرم چشیده روزگار یاد گرفت.

حاج قاسم وقتی که به همنشینی با یک فرد سالخورده می‌نشست به او می‌گفت «یک چیزی به من یاد بده که تاکنون نیاموخته باشم، من را نصیحتی بکن». از سوی دیگر احترام به پدر و مادر بیش از حد برای حاج قاسم مهم بود. من خودم خیلی اوقات رویم نمی‌شد که مادر و پدرم را در آغوش بگیرم، اما حاج قاسم همیشه این کار را به راحتی انجام می‌داد و خیلی چیز‌ها را در گوش آن‌ها می‌گفت که من نمی‌فهمیدم چه می‌گوید.

حاج قاسم به روایت برادر بزرگ/ خداوند همه خوبی‌ها را به او داده بود/ درگوشی‌هایی که فاش نشد

صبورانه به سوالاتم در رابطه با حوادث منطقه جواب می‌داد

نحوه پاسخگویی حاج قاسم به سوالات سیاسی اعضای فامیل چگونه بود؟
ایشان خیلی در این زمینه وقت می‌گذاشتند. بار‌ها پیش می‌آمد که خود من در رابطه با حوادث و اتفاقات داخل و خارج از کشور از حاج قاسم سوال می‌پرسیدم و ایشان هم صبورانه به اکثر سوالات من جواب می‌داد.

ترکشی که در مهره‌های کمر حاج قاسم جابجا شده بود برای ایشان کسالت ایجاد کرد

میزان: آخرین مکالمه و دیدار شما با حاج قاسم سلیمانی چه زمانی بود؟
آخرین باری که من با حاج قاسم صحبت کردم، دو هفته قبل از رفتن ایشان به سوریه بود که با ایشان تماس گرفتم. به من گفته بودند که حاج قاسم کسالت دارد و در منزل است. من هم با ایشان تماس گرفتم تا احوالش را بپرسم. ترکشی در مهره‌های کمر حاج قاسم جابجا شده بود که موجب کسالت‌شان شده بود. آخرین دیدار رو در روی ما با هم نیز دو ماه قبل از شهادت ایشان بود. وضعیت کاری حاج قاسم طوری بود که دائما در خارج از ایران بود و به همین دلیل نمی‌توانست زیاد به ولایت (رابر) سر بزند.

حاج قاسم به روایت برادر بزرگ/ خداوند همه خوبی‌ها را به او داده بود/ درگوشی‌هایی که فاش نشد

شک کرده بودم که ممکن است در عراق اتفاقی برای حاج قاسم بیافتد

چگونه مطلع شدید که حاج قاسم به شهادت رسیده است؟
شب شهادت حاج قاسم من در شهر رابر بودم. بعد از نماز صبح، خوابیده بودم که یکی از دوستان و همرزمان حاج قاسم از سیرجان به من زنگ زد و گفت «از حاجی چه خبر». من متوجه شدم که این وقت صبح تماس گرفتن و این نحوه سوال پرسیدن بی‌علت نیست. گفتم «خبری ندارم، شما خبری دارید؟» گفت «نه». گفتم «بگو، من آمادگی شنیدن هر خبری را دارم».

گفت «حاجی زخمی شده»، گفتم «نه قضیه غیر از اینه، به من بگو». گریه کرد و تلفن را قطع کرد. بلافاصله من به تهران زنگ زدم و متوجه شدم که ایشان شهید شده است. حقیقتش را بخواهید، قبل از شهادت حاج قاسم که به سفارت آمریکا در عراق تهاجم شده بود و آمریکایی‌ها این موضوع را به حاج قاسم ربط داده بودند، من شک کرده بودم که ممکن است در عراق اتفاقی برای حاج قاسم بیافتد.

ما تو را خوب نشناختیم

و حرف پایانی شما در فراق برادر شهیدتان.
قاسم؛ تو استاد ما بودی، تو همه چیز ما بودی، ولی حیف ما تو را خوب نشناختیم.

منبع: میزان

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۵۶
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
نگین
۲۱:۱۹ ۲۶ خرداد ۱۳۹۹
انشاالله که انتقام حاج قاسم رو بگیرن آدم خوبی حیف بود که به این آسونی ایشون رو از ما بگیرن واقعا دلم میسوزه روحشون شاد. ایشون واقعا شیرمرد واقعی بود که شجاعانه جنگید و به آرزوش یعنی شهادت رسید. حاج قاسم دنبال مدرک نبود خیلی ساده زندگی کرد. دست ما رو هم تو اون دنيا بگیر.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۵۹ ۱۴ خرداد ۱۳۹۹
♡♡♡♡♡
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۳۵ ۱۴ خرداد ۱۳۹۹
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۴۳ ۱۱ خرداد ۱۳۹۹
حاجی برام دعا کن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۳۳ ۱۱ خرداد ۱۳۹۹
خوش به حالش خوب زندگی کرد، ما که از بیکاری داریم از بین میریم
Iran (Islamic Republic of)
علیرضا
۰۰:۲۲ ۱۱ خرداد ۱۳۹۹
حاج قاسم روحتون شاد انشاالله با دعای شما من هم بتونم طعم شیرین شهادت رو بچشم.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۳:۳۱ ۱۰ خرداد ۱۳۹۹
حاج قاسم سلیمانی شیر مرد روزگار بود
روحش شاد یادش گرامی
انشاالله همه جوانان مسلمان راه ایشان را دنبال کنند
خوشا به حالشان که چنین شهادتی چون امام عزیزمان امام حسین داشتند
کاش ما هم شایستگی شهادت را داشته باشیم
انشاالله
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۳:۲۷ ۱۰ خرداد ۱۳۹۹
سلام بر تو شهید راه خدا
حاج قاسم عزیز و مهربان پیش اربابت آقام حسین علیه‌السلام مارو هم یاد و دعا کن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۱۸ ۱۰ خرداد ۱۳۹۹
چقدر دل زمینیان برات تنگ شده برگرد زود برگرد
با ظهور آقا جانمان زود زود زود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۱:۵۶ ۱۰ خرداد ۱۳۹۹
سردار عزیز ما تو همه چی استاد بود تو ادب و احترام، تو جوانمردی، تو همه چی. خدا رحمتش کنه و انشاالله خدا ما رو تو مسیرش قرار بده.
Iran (Islamic Republic of)
اکبر
۲۱:۴۷ ۱۰ خرداد ۱۳۹۹
اه حاج قاسم امریکا ومرتجعین غرب راگرفته خواهدگرفت ترامپ به ملت خودت رحم نکردی چطورجانوری هستی اگردستمان برسدبهت بخداتکه تکه میکنیم.صبربایدکردادمخواران امریکامیخورنت.بااره برفی .فیلماش هست دیدم چطورمیخورن امثال تورا.آه سیاه پوستان.سرخ پوستان. امریکاگرفته اجرا رسبده
Iran (Islamic Republic of)
هوشنگ
۲۱:۲۶ ۱۰ خرداد ۱۳۹۹
زنده باد حاج قاسم هر شب جمعه ساعت ۱.۲۰ باری حقیر ساعت به وقت حاج قاسم است خداوند ایشان را قرین خویش وهمنشین ائمه اطهار علیهم السلام قرار دهد ایشان به حق علمدار سپاه اسلام و ولایت بودند انتقام ایشان علاوه بر خروج آمریکاییهای شیطان وجنایت خوار فتح بیت المقدس ونابودی رژیم کودک کش اسراییل خواهد بود ما آماده آخرین نبرد تاریخ برای ظهور مولایمان امام زمان(عج)هستیم .الی بیت المقدس
Netherlands
ناشناس
۲۱:۱۸ ۱۰ خرداد ۱۳۹۹
حاج قاسم ازهمون نوجوانی حاج قاسم بود.حاج قاسمی زندگی کرد وحاج قاسمی شهیدشد.حیف شد حیف حیف که رفت .
Iran (Islamic Republic of)
کاظم
۲۰:۱۲ ۱۰ خرداد ۱۳۹۹
روحش شاد
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
مهدی صادقی یامچی
۱۹:۵۸ ۱۰ خرداد ۱۳۹۹
سلام وقتی قیافه حاج قاسم رامیبینم یاد حضرت ابوالفضل العباس میفتم بانگاه گیرا وغیرت بی مثالش .خدایاچرااین مردشهید شد کاش من بجای او میمردم تکه تکه میشدم توامید مابودی .
۱۲۳۴