آیه نور؛ آیه‌ای که هدایتگر اهل آسمان و زمین است

سوره نور دارای برکت و آثار فراوانی است و در این گزارش می‌توانید تفسیر آیه سی و پنجم این سوره را بخوانید.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمت‌هایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم می‌پرداختند. به دلیل آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر از مفسران قرآن کریم می‌پردازیم.

 آیه ۳۵ سوره نوردر میان مفسران معروف به آیه است ، احادیث متعددی در ذیل این آیه شریفه وارد شده که آن را به اهل‌بیت پیامبر (ص) تفسیر کرده‌اند. در واقع آیه شریفه نور، در صدد بیان فضائل اهل بیت (ع) است.

امام رضا (ع) در تفسیر این آیه می‌فرمایند: او هدایت کننده اهل آسمان و هدایت کننده اهل زمین است.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده و مهربان

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَی نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ

خدا نور (وجودبخش) آسمان‌ها و زمین است، داستان نورش به مشکاتی ماند که در آن روشن چراغی باشد و آن چراغ در میان شیشه‌ای که از تلألؤ آن گویی ستاره‌ای است درخشان، و روشن از درخت مبارک زیتون که (با آنکه) شرقی و غربی نیست (شرق و غرب جهان بدان فروزان است) و بی‌آنکه آتشی زیت آن را برافروزد خود به خود (جهانی را) روشنی بخشد، پرتو آن نور (حقیقت) بر روی نور (معرفت) قرار گرفته است؛ و خدا هر که را خواهد به نور خود (و اشراقات وحی خویش) هدایت کند و (این) مثل‌ها را خدا برای مردم (هوشمند) می‌زند (که به راه معرفتش هدایت یابند) و خدا به همه امور داناست!

کلمه (مشکاة) به طورى که راغب و دیگران گفته اند طاقچه و شکاف بدون منفذ و روزنه اى است که در دیوار خانه مى سازند، تا اثاث خانه و از آن جمله چراغ را در آن بگذارند، و این غیر از فانوس است، (چون فانوس جا چراغى منقول و متحرک را مى گویند)؛ و کلمه (کوکب) درى به معناى ستاره پر نور است که در آسمان چند عدد انگشت شمار از آن‌ها دیده مى شود، و کلمه (ایقاد) به معناى روشن کردن چراغ یا آتش است، و کلمه (زیت) به معناى روغنى است که از زیتون مى گیرند.

معناى (نور) و توضیح مراد از اینکه فرمود: (خدا نور آسمان‌ها و زمین است)

 کلمه (نور) معنایى معروفی دارد و آن عبارت است از چیزى که اجسام کثیف و تیره را براى دیدن ما روشن مى کند و هر چیزى به وسیله آن ظاهر و هویدا مى گردد، ولى خود نور براى ما به نفس ذاتش مکشوف و هویدا است، چیز دیگرى آن را ظاهر نمى کند. پس نور عبارت است از چیزى که ظاهر بالذات و مظهر غیر است، مظهر اجسام قابل دیدن مى باشد.

در نتیجه خود حواس ظاهر ما را نیز نور یا داراى نور که محسوسات به آن ظاهر مى گردد خواندند، مانند حس سامعه و شامه و ذائقه و لامسه و سپس از این هم عمومى ترش کرده شامل غیر محسوسش هم نمودند، در نتیجه عقل را نورى خواندند که معقولات را ظاهر مى کند، و همه این اطلاقات با تحلیلى در معناى نور است ؛ پس خداى سبحان نورى است که به وسیله او آسمان‌ها و زمین ظهور یافته اند، این است مراد جمله (اللّه نور السموات و الارض).

خداوند براى همه موجودات (معلوم) است و همه او را مى شناسند

از اینجا استفاده مى شود که خداى تعالى براى هیچ موجودى مجهول نیست، چون ظهور تمامى اشیاء براى خود و یا براى غیر، ناشى از اظهار خدا است، اگر خدا چیزى را اظهار نمى کرد وهستى نمى بخشید ظهورى نمى یافت. پس قبل از هر چیز ظاهر بالذات خدا است.

مقصود از نور خدا همان نور ایمان و معرفت است که به مؤمنین اختصاص دارد

مثل نوره - این آیه شریفه، نور خدا را توصیف مى کند، و اگر کلمه (نور) را اضافه به ضمیر خدا کرده، و فرموده (نور او) - با در نظر گرفتن اینکه اضافه مذکور، لامیه است و معنایش (نورى که مال اوست) مى باشد - خود دلیل بر این است که مراد وصف آن نور که خود خداست نیست، بلکه مراد و صف آن نورى است که خدا آن را افاضه مى کند، البته باز مراد از آن، نور عامى که افاضه اش کرده، و به وسیله آن هر چیزى ظهور یافته و عبارت است از وجودى که هرچیزى به آن وصف مى گردد نیست بلکه مراد از آن نور، نورى است خاص که خداى تعالى آن را تنها به مؤمنین اختصاص ‍ داده و آن به طورى که از کلام استفاده مى شود حقیقت ایمان است.

تمثیل نور خدا به نور چراغ (مثل نوره کمشکوة ...) براى بیان تابش نور ایمان ومعرفت در قلوب مؤمنین

(کمشکوه فی‌ها مصباح المصباح فى زجاجة) - آنچه تشبیه به مشکات شده، به مشکات و همه خصوصیاتى که در آیه براى آن آمده تشبیه شده، نه تنها به کلمه مشکات، یعنى (فی‌ها مصباح المصباح فى زجاجة...) همه در این تشبیه دخالت دارند، چون اگر تنها به مشکات تشبیه شده باشد معنا فاسد مى شود، و این در تمثیلات قرآن نظایر زیادى دارد.

(الزجاجة کان‌ها کوکب درى) - تشبیه (زجاجة) به (کوکب درى) به خاطر شدت و بسیارى لمعان نور مصباح و تابش آن است، معمولا وقتى شیشه را روى چراغ بگذارند بهتر مى سوزد، و دیگر با وزش باد نوسان و اضطراب پیدا نمى کند و در نتیجه مانند کوکب درى مى درخشد و درخشش آن ثابت است.

(یوقد من شحرة مبارکة زیتونة، لا شرقیة و لا غربیة یکاد زیت‌ها یضى ء، و لو لم تمسسه نار) - این آیه خبر بعد از خبر است براى مصباح، یعنى مصباح مى سوزد در حالى که اشتعال خود را از درخت مبارک زیتونى گرفته که نه غربى است و نه شرقى، یعنى اشتعالش از روغن است که از درخت زیتون گرفته مى شود؛ و مقصود از اینکه فرمود آن درخت نه شرقى است و نه غربى این است که نه در جانب مشرق روییده و نه در جانب مغرب، تا در نتیجه سایه آن در جانب مخالف بیفتد، و میوه اش به خوبى نرسد و روغنش ‍ صاف و زلال نشود، بلکه در وسط قرار دارد و میوه اش به خوبى مى رسد و روغنش زلال مى شود.

(نور على نور) - این جمله خبر است براى مبتداى حذف شده و آن مبتدا ضمیرى است که به نور زجاجة بر مى گردد، و نور زجاجة از سیاق فهمیده مى شودو معنایش این است که نور زجاجة مذکور نورى است عظیم بالاى نور عظیمى دیگر، یعنى نورى در کمال تلمع و درخشش.

مراد از جمله (نور على نور) در آیه شریفه

مراد (از بودن نور بالاى نور) به طورى که بعضى گفته اند: دو چندان بودن و شدت آن است نه تعددش. پس مراد این نیست که نور معین یا غیر معینى است بالاى نورى دیگر نظیر آن، و نیز مراد این نیست که آن نور مجمع دو نور است، بلکه مراد این است که آن نورى است متضاعف و دو چندان، بدون اینکه هر یک از دیگرى متمایز باشد، و این گونه تعبیرات در کلام شایع است؛ و این معنا خالى از جودت و زیبایى نیست و هر چند که مراد از آن را تعدد نور بدانیم باز خالى از لطف و دقت نمى باشد.

(یهدى اللّه لنوره من یشاء) - این جمله اول مطلب است، و اختصاص به مؤمنین را به نور ایمان و معرفت و محرومیت کفار را از آن، تعلیل مى کند و از سیاق چنین معلوم مى شود که مراد از (من یشاء - هر که را بخواهد) همان مردمى هستند که در آیه (رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله...) یادشان کرده است، و خلاصه مؤمنینى هستند که داراى کمال ایمان باشند؛ و معناى آیه این است که خداى تعالى به سوى نور خود هدایت مى کند کسانى را که داراى کمال ایمان باشند، نه کسانى را که متصف به کفر باشند.

(و یضرب الله الا مثال للناس و اللّه بکل شى ء علیم) - این جمله اشاره است به اینکه در باطن مثلى که زده شد اسرارى از علم نهفته است، اگر به عنوان مثل آورده شد براى این بود که از آسان‌ترین طرق، آن حقایق و دقایق را رسانده باشد، تا عالم و عامى هر دو آن را بفهمند، و هر یک نصیب خود را از آن بگیرد، همچنان که فرموده: (و تلک الامثال نضرب‌ها للناس و ما یعقل‌ها الا العالمون).

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
نیایش
۱۶:۴۹ ۰۲ دی ۱۳۹۹
خوبه