
باشگاه خبرنگاران جوان؛ اشکان ممبینی* - در روزهای اخیر، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، بار دیگر در اظهاراتی تهدیدآمیز و غیرمسئولانه، موضعی خصمانه علیه برنامه هستهای ایران اتخاذ کرده است. او با لحن تحقیرآمیزی اعلام کرده که در توافق مدنظرش باید «بازرسان بتوانند وارد ایران شوند، هرچه را بخواهند بردارند، هرچه را بخواهند منهدم کنند — اما بدون اینکه کسی کشته شود».
چنین گزافهگوییهایی نهتنها یادآور دوران فشار حداکثری ترامپ است، بلکه نشان میدهد وی همچنان در توهم قدرت و سلطهگری بهسر میبرد. این نوع ادبیات، که بیشتر به لفاظیهای انتخاباتی شباهت دارد تا به موضعگیری یک رئیسجمهور مسئول، نه راهگشای دیپلماسی است و نه کمکی به امنیت منطقهای و جهانی میکند. تجربه برجام و خروج یکجانبه آمریکا از آن بهوضوح ثابت کرد که ایران تنها زمانی به تعهدات پایبند خواهد بود که طرف مقابل نیز صداقت، احترام متقابل و التزام عملی به توافق را نشان دهد.
دوران تهدید و باجخواهی دیگر گذشته است. جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده که برنامه هستهایاش صرفاً اهداف صلحآمیز را دنبال میکند و در چارچوب معاهده NPT و نظارتهای دقیق آژانس بینالمللی انرژی اتمی فعالیت میکند.بنابراین، هرگونه توافق جدید نیز باید بر مبنای واقعیتهای میدانی، احترام به حاکمیت ملی و اصول برابری حقوقی کشورها استوار باشد، نه بر مبنای خواستههای یکجانبه و ناپخته. اگر آمریکا به دنبال توافقی واقعی و ماندگار است، باید به جای تهدید و تحقیر، به مسیر دیپلماسی محترمانه و متعهدانه بازگردد.
تا زمانی که زبان ترامپ، زبان تحقیر باشد، راهی بهسوی توافق گشوده نخواهد شد. ایران نشان داده که اهل باج دادن نیست و تصمیماتش نه تحت فشار، بلکه بر مبنای منافع ملی، عزت و استقلال راهبردی اتخاذ میشود. دونالد ترامپ باید بداند که جمهوری اسلامی ایران با تهدید عقب نمینشیند. امنیت و استقلال این کشور با فریادهای تند و تکراری به خطر نمیافتد. اگر ایالات متحده خواهان بازگشت به گفتوگوی واقعی است، باید پیش از هر چیز، گذشته خود را مرور کرده و از مسیر اشتباه قبلی یعنی مسیر تهدید و تحریم فاصله بگیرد. در غیر این صورت، ادامه این مسیر صرفاً به عمیقتر شدن شکافها و از بین رفتن آخرین روزنههای اعتماد منجر خواهد شد.
*کارشناس مسائل بین الملل
حتی من بیسوادی که از دین و دیانت هم سر در نمیارم نه به امریکا اعتماد میکردم نه به چین و نه روسیه
این خدا همان خدائیست که لشکر امریکا را در صحرای طبس نابود کرد /
یعنی اشتباه میکنم ؟؟
والآن مذاکره با همچنین شخصیتی مردم ایران رو سرخورده می کنه
دیگه فهمیدن همه چیزمون فقط شعار هست
به نظرم آتش کم محلی تیز تر از شمشیر است یا حداقل سنجیده باید حرکت کرد بهتر از شطرنج.
نکته مهمتر اینکه باید برآورد کرد اگر احتمال ۱۰ درصد یا ۱ درصد هم جنگ بشود باید دید آیا توافق بهتر بود یا جنگ و خسارتها را پیشبینی کرد.