نشست آلاسکا بهترین شانس برای دست‌یابی به صلح در اروپا پس از یک جنگ سه ساله بود، اما اروپا در آن هیچ نقشی نداشت و در خصوص امنیت این قاره بدون حضور سران آن بحث شد.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی سیف تبریزی* - در حالی که جهان با نگرانی به مذاکرات اخیر بین ایالات متحده و روسیه در آلاسکا می‌نگریست، اروپا بار دیگر خود را در موقعیتی حاشیه‌ای و ناخوشایند یافت. دیدار روسای جمهور ایالات‌متحده و روسیه، که بدون حضور هیچ رهبر اروپایی برگزار شد، نمادی آشکار از انزوای قاره سبز در اصلی‌ترین بحران امنیتی این قاره پس از جنگ جهانی دوم، یعنی جنگ اوکراین، به شمار می‌رود.

رئیس‌جمهور ایالات متحده، با رویکردی که بیشتر شبیه معامله تجاری است تا دیپلماسی استراتژیک، پیشنهاد‌هایی مانند مبادله زمین در اوکراین را با طرف روسی مطرح کرد و اروپا را عملاً نادیده گرفت. این رویداد نه تنها ضعف‌های ساختاری اروپا را برجسته کرد، بلکه نشان‌دهنده وابستگی عمیق این قاره به ایالات متحده در ابعاد نظامی، سیاسی و مالی است. وابستگی‌ای که این قاره پرمدعا را به موقعیتی تحقیرآمیز کشانده. 

جنگ اوکراین، که بیش از سه سال از آغاز آن می‌گذرد، آزمونی سخت برای رهبران اروپا بود و نشان داده که این قاره بدون حمایت آمریکا، قادر به حفظ امنیت خود یا حمایت مؤثر از کی‌یف یا دیگر اعضای خود نیست. این وابستگی ریشه در تاریخ پس از جنگ جهانی دوم دارد، جایی که طرح‌های اقتصادی و نظامی آمریکا اروپا را به خود گره زد و اکنون، در سایه سیاست‌های انزواگرایانه دونالد ترامپ، این قاره را در برابر مذاکرات مستقیم آمریکا و روسیه آسیب‌پذیر کرده است. اگر اروپا نتواند از این وابستگی رهایی یابد، آینده‌اش نه تنها در اوکراین، بلکه در کل امنیت جهانی، با چالش‌های جدی رو‌به‌رو خواهد بود.

وابستگی نظامی: ناتوانی در دفاع مستقل
اروپا، علی‌رغم دهه‌ها زندگی زیر چتر امنیتی ناتو که عمدتاً توسط ایالات متحده تأمین می‌شود فاقد ظرفیت لازم برای دفاع مستقل است. بودجه دفاعی قاره سبز، هرچند اخیراً افزایش یافته، همچنان کمتر از ۲ درصد تولید ناخالص داخلی بسیاری از کشور‌ها باقی مانده، در حالی که ایالات متحده بیش از ۳.۴ درصد از تولید ناخالص ملی خود هزینه می‌کند. براساس شواهد و مستنداتی که در منابع اروپایی مطرح شده این قاره بدون حمایت آمریکا حتی نمی‌تواند جنگ اوکراین را ادامه دهد، زیرا واردات نفت و گاز از روسیه همچنان ادامه دارد علی‌رغم هشدار‌ها و تحریم‌های وضع شده در سه سال گذشته از سوی اتحادیه بر صادرات نفت و گاز روسیه.

ناتو که به‌عنوان ستون فقرات امنیت اروپا محسوب می‌شود، با تامین مالی ۷۰ درصد بودجه‌اش از سوی آمریکامواجهه است و از همین‌روی همیشه با تهدید قطع حمایت مالی از سوی ایالات‌متحده آمریکا مواجهه است، زیرا مشخص نمی‌کند تا چه زمانی قرار است امنیت این قاره با پول مالیات آمریکایی‌ها تامین شود.

این ضعف ساختاری در حوزه نظامی و امنیتی با جنگ اوکراین نمایان و با گذشت سه سال از این درگیری به شدت برجسته شده و آشکارتر شده است. اروپا حتی نمی‌تواند نیرو‌های کافی برای صلح‌بانی یا حمایت از کی‌یف در طرح ضمانت‌های امنیتی این کشور بسیج کند. روسیه ۸۰۰ هزار نیرو فعال در جبهه دارد، در حالی که اروپا حتی برای جمع‌آوری ۶۴ هزار نفر تلاش می‌کند – این موضوع «نه تنها نشانه ضعف است، بلکه خود ضعف است».

بدون تضمین‌های امنیتی آمریکا، اروپا نمی‌تواند صلح پایدار را در اوکراین برقرار کند، زیرا فاقد توانایی‌های لجستیکی، اطلاعاتی و تسلیحاتی پیشرفته مانند سیستم‌های HIMARS و Patriot آمریکایی است. حتی تلاش‌هایی مانند صندوق ۱۵۰ میلیارد یورویی اتحادیه اروپا برای خرید مشترک تسلیحات، به دلیل تکه‌تکه بودن صنایع دفاعی و اختلافات سیاسی، آن‌چنان که باید پیش نمی‌رود و نمی‌تواند خلأ آمریکا را برای اروپا پر کند.

از اواسط ۲۰۲۲ تا اواسط ۲۰۲۳، ۶۳ درصد قرارداد‌های دفاعی اتحادیه اروپا به شرکت‌های آمریکایی واگذار شده، که این امر به وضوح ناتوانی در تولید تسلیحات در اروپا را نشان می‌دهخد و از سوی دیگر وابستگس بروکسل به واشنگتن را دوچندان می‌کند.

تاریخی این وابستگی به پس از جنگ جهانی دوم برمی‌گردد، جایی که بودجه دفاعی اروپا در سال ۱۹۵۲ تنها ۱۰ میلیارد دلار بود در برابر ۵۰ میلیارد دلار آمریکا و کانادا. اکنون، با پیشنهاد‌هایی مانند واگذاری بخش‌هایی از اوکراین به روسیه، اروپا بدون قدرت سخت، قادر به تأثیرگذاری در روند‌های امنیتی منطقه‌ای و جهانی نیست. کارشناسان این موقعیت را بازی خطرناک اروپا بدون لنگر آمریکای می‌نامند، جایی که توهم امنیت وابسته به ایالات متحده حفظ شده است.

اگر آمریکا حمایت خود را قطع کند، اروپا نه تنها در اوکراین، بلکه در برابر تهدید‌های دیگر مانند چین نیز کاملاً ناتوان خواهد بود. این وابستگی نظامی نه تنها فنی بلکه یک وابستگی عمیق ذهنی است؛ جایی که کشور‌های اروپایی عادت کرده‌اند به جای سرمایه‌گذاری در نیرو‌های خود، بر حمایت آمریکایی تکیه کنند و نتیجتا این امر آنها را در برابر تغییرات سیاست خارجی آمریکا آسیب‌پذیر کرده است.

وابستگی سیاسی و دیپلماتیک: صدای واحد گمشده
از منظر سیاسی، اروپا فاقد صدای واحد و تأثیرگذار است. قاره‌ای که خود را قدرت ژئوپلیتیکی می‌خواند، در عمل به سیاست خارجی آمریکا وابسته است. در مذاکرات با روسیه، اروپا نادیده گرفته شد و پیشنهاد‌هایی مانند مبادله زمین بدون مشورت با بروکسل از سوی ترامپ مطرح شد. در دیدار آلاسکا، روسیه بدون هیچ امتیازی همانند ایجاد آتش‌بس به دیدار ترامپ رف و ایالات متحده از مواضع اولیه خود به وضوح عقب‌نشینی کرد، که این امر اروپا را در انزوا قرار داد. از همین‌روی می‌توان ادعا کرد اتحادیه اروپا فاقد اهرم لازم و کارت بازی برای دعوت ایالات متحده به شنیدن صدای خود است.

استراتژی‌های اروپا برای حمایت از اوکراین مانند تحریم‌های ضعیف اعمال شده و تهدید‌های توخالی همانند اعزام نیرو به برخی مناطق اوکراین، بدون رهبری آمریکا فرومی‌پاشند. پیشنهاد اعزام نیرو به اوکراین بیشتر ژستی نمادین بود که بدون حمایت آمریکا، بی‌اثر ماند. حتی در آخرین دور مذاکرات به اصطلاح صلح استانبول، کی‌یف تحت فشار ایالات متحده شرکت کرد، نه با ابتکار اروپا. این وابستگی سیاسی، اروپا را به ابزاری در دست سیاست‌های داخلی آمریکا تبدیل کرده؛ جایی که از جنگ اوکراین برای اهداف داخلی استفاده می‌شود و اروپا قربانی این راهبرد می‌شود.

تاریخی این وابستگی به سال ۱۹۴۴ و طرح مارشال باز می‌گرددجایی که واشنگتن با ۱۳ میلیارد دلار کمک، اروپا را به یک بلوک وفادار آمریکا تبدیل کرد. اکنون، در جنگ اوکراین، اروپا بدون تضمین‌های آمریکایی، قادر به مذاکره پایدار نیست. رهبران اروپایی تلاش کرده‌اند با دیپلماسی شاتل در روند معادلات جنگ اوکراین تأثیرگذار باشند، اما این تلاش‌ها بدون قدرت سخت، اقدامی توخالی است.

برای مثال، در ۱۰۰ سال گذشته هیچ معاهده صلحی در اروپا بدون حضور آمریکا منعقد نشده. جنگ‌های یوگسلاوی سابق یا جنگ جهانی دوم نمونه‌ای از این امر است. این الگو تکرار شده و اروپا را در موقعیتی قرار داده که اگر در میز مذاکره نباشد، خودش روی میز قرار می‌گیرد یعنی قربانی تصمیمات دیگران یا همان ایالات‌متحده می‌شود.

وابستگی مالی و اقتصادی: هزینه‌های پنهان
از بعد مالی، وابستگی اروپا حتی عمیق‌تر است. ایالات متحده بیش از ۶۵ میلیارد دلار کمک نظامی به اوکراین ارائه داده، این در حالی است که اروپا با ۷۲ میلیارد یورو کمک به اوکراین که عمدتاً بر خرید تسلیحات آمریکایی تکیه دارد نشان داده توان تولید لجستیکی اندکی برای حمایت‌های بلند مدت از کی‌یف دارد. اروپا ۳۲۶ میلیارد یورو (۱.۹) درصد از تولید ناخالصخود را در امور دفاعی هزینه کرده، اما این مبلغ در مقایسه با نزدیک به ۱ تریلیون دلار آمریکا (۳.۴) درصد GDP، ناچیز است و بیشتر آن برای خرید تجهیزات آمریکایی صرف می‌شود. در این شرایط تهدید قطع حمایت مالی، اروپا را مجبور به پرداخت وجوه بیشتر می‌کند، اما بدون ظرفیت تولیدی مستقل، این پرداخت‌ها تنها وابستگی را افزایش می‌دهد.

این شرایط نشان می‌دهد که اروپا یک توهم استقلال دارد. حتی هم اکنون و پس از تصویب ۱۷ بسته تحریمی علیه روسیه این قاره نتوانسته وابستگی خود را به نفت و گاز این کشور قطع کند و هنوز مقادیر قابل توجهی نفت و گاز روسی را از هند وارد می‌کند. برنامه ۸۰۰ میلیارد یورویی اتحادیه اروپا برای مدرنیزاسیون صنایع دفاعی و ایجاد یک استقلال از ایالات‌متحده، بیش از یک دهه طول به طئل خواهد انجامید و در کوتاه‌مدت، خلأ آمریکا در صورت کنار کشیدن ترامپ از کمک به اوکراین را پر نمی‌کند.

این وابستگی مالی، اروپا را در برابر فشار‌های اقتصادی آمریکا آسیب‌پذیر کرده و از سرمایه‌گذاری در استقلال بازمی‌دارد. اگر آمریکا حمایت خود را قطع کند، اروپا نه تنها در تأمین تسلیحات، بلکه در اقتصاد کلان نیز با رکود رو‌به‌رو خواهد شد، زیرا بسیاری از قرارداد‌های دفاعی به شرکت‌های آمریکایی وابسته است.

انزوا در مذاکرات اوکراین و تحقیر اروپا
این وابستگی‌ها، اروپا را در موقعیتی تحقیرآمیز قرار داده. در آلاسکا، اروپا به عنوان یک بار اضافه توصیف شد در حالی که از روسیه با فرش قرمز مورد استقبال قرار گرفت. این در حالی است که رهبران اروپایی تنها به دیپلماسی شاتل بسنده کردند. وقتی قدرت واقعی ندارید، به چنین نشست‌هایی دعوت نمی‌شوید. از همین منظر روسیه تهدید‌های اروپایی را که عواقب خاصی را در پی ندارد احمقانه می‌داند و به پیشروی نظامی خود در مناطق مختلف اوکراین ادامه می‌دهد.

اروپا در مذاکرات استانبول نیز حاشیه‌نشین بود، جایی که ایالات متحده ابتکار عمل را به دست گرفت. این انزوا، نه تنها در اوکراین، بلکه در کل امنیت اروپا منعکس شده؛ جایی که سران اروپا شاید در نشست با ترامپ در کاخ سفید مجبور به پذیرش توافق‌هایی شوند که ممکن است بخش‌هایی از اراضی اوکراین را واگذار کنند. اروپا با عدم بسیج سرمایه سیاسی و نظامی، شکست‌های پیاپی خود را تضمین کرده است.

نشست آلاسکا بهترین شانس برای دست‌یابی به صلح در اروپا پس از یک جنگ سه ساله بود، اما اروپا در آن هیچ نقشی نداشت و در خصوص امنیت این قاره بدون حضور سران آن بحث شد. این تحقیر، با ادامه روندی که ایالات‌متحده ترامپ در پیش گرفته تشدید و اروپا را در برابر روسیه و آمریکا ضعیف‌تر از قبل نشان خواهد داد.

*کارشناس مسائل روسیه

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۱۳ ۲۸ مرداد ۱۴۰۴
اینها سرگرمی برای پوشانده عملکردهای اسرائیلیهای وحشی است
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۴۸ ۲۸ مرداد ۱۴۰۴
جنگ سه ساله تحمیلی به روسیه از طرف امریکا و اروپا
یک برنده داشت ....ِ.ِ..پوتین
یک بازنده ........اوکراین و زلینسکی
و یک غارتگر .....منابع طبیعی اوکراین ..ترامپ
آخرین اخبار