باشگاه خبرنگاران جوان؛ مینا عظیمی - روزنامه الاخبار در گزارش جدید خود نوشت از زمان پایان جنگ اخیر و تثبیت آتشبس در لبنان، رژیم تروریستی اسرائیل تلاش کرده است معادله جدیدی را تحمیل کند که هدف آن حذف حزبالله از دو حوزه اصلی است: معادله داخلی لبنان و معادله رویارویی با اسرائیل.
ناتوانی رژیم تروریستی اسرائیل در تبدیل دستاوردهای تاکتیکی و عملیاتی خود به یک پیروزی راهبردی قاطع، باعث شد تا به استراتژی «دستاورد تراکمی» در مرحله پس از جنگ روی آورد؛ با این امید که با حمایت مستقیم آمریکا، نبرد را از طریق جبهه داخلی لبنان به سود خود یکسره کند.
اما پرسش بنیادین این است: چرا آن دستاوردهای نظامی به یک یکسرهسازی سیاسی و راهبردی منجر نشد؟ و چرا حزبالله همچنان بازیگر اصلی در داخل لبنان و مانعِ قطعی در برابر اسرائیل باقی مانده است؟
پاسخ را باید در نتایج خودِ جنگ جستوجو کرد. درست است که دشمن به موفقیتهای اطلاعاتی و عملیاتی دست یافت، اما در مقابل، مقاومت موفق شد ابتکار عمل را در طول جنگ بازپس گیرد. مقاومت توانست مانع اشغال منطقه جنوب لیطانی توسط ارتش اشغالگر رژیم تروریستی اسرائیل شود و با وجود فداکاریهای عظیم، انسجام خود را حفظ کرد.
همین پایداری باعث شد دشمن نتواند ضربات سخت خود را به توافقی تبدیل کند که بلندپروازیهایش را در لبنان تثبیت کند. شکست دقیقا از همینجا آغاز شد؛ زیرا توافق آتشبس فاقد هرگونه بندی بود که مقاومت را ملزم به خلع سلاح یا رها کردن نقش دفاعیاش کند. در واقع، رژیم تروریستی اسرائیل با یک آتشبس شکننده روبهرو شد که اعترافی ضمنی به این واقعیت بود که «زور»، هرچقدر هم زیاد باشد، برای یکسره کردن نبرد کافی نیست.
پس از شکست در یکسرهسازی نظامی، قمار رژیم تروریستی اسرائیل بر این قرار گرفت که تضعیف حزبالله را به مسیری تراکمی تبدیل کند تا در نهایت منجر به حذف یا خنثیسازی آن شود. اما این هدف محقق نشد، زیرا نه ساختار حزبالله فروپاشید و نه این حزب از گزینههای راهبردی خود دست کشید.
در سطح داخلی، رژیم تروریستی اسرائیل و آمریکا امیدوار بودند که نتایج جنگ باعث شود دولت لبنان سلاح مقاومت را خلع کند. اما این قرائت، تفاوت میان «تصمیمگیری» و «توانایی اجرا» را نادیده گرفته بود. هر تصمیمی برای خلع سلاح با موانع ساختاری روبهرو میشد: ۱. تداوم حمایت پایگاه مردمی از مقاومت ۲. وحدت نیروهای مقاومت حول گزینههای خود ۳. ماهیت نظام لبنان که بر توازنات دقیق استوار است و هرگونه تحمیل اجباری را پس میزند.
الاخبار ادامه داد: یکی از محورهای اصلی روایتهای ضد مقاومت این است که عدم پاسخ فوری به ضربات اخیر، به معنای از دست دادن مشروعیت است. اما این رویکرد نادیده میگیرد که مسئولیت اصلی حفاظت از حاکمیت بر عهده «دولت» است. همچنین، کاهش سطح بازدارندگی لزوما به معنای از دست دادن توان دفاعی در برابر اشغالگری احتمالی نیست.
اکنون یک معادله بحرانی شکل گرفته است: رژیم تروریستی اسرائیل بدون افق روشنی برای یکسرهسازی ضربه میزند، حزبالله از تنش همهجانبه پرهیز کرده و صحنه را با رویکردی حسابشده مدیریت میکند تا ضمن بازسازی خود، ثبات داخلی را حفظ کند.
طرح رژیم تروریستی اسرائیل بر این بود که حجم ویرانیها باعث شورش پایگاه مردمی علیه حزبالله شود. اما واقعیت پیچیدهتر بود. اگرچه خستگی و انتقاد وجود دارد، اما این به مخالفت جمعی مردم با گزینه مقاومت تبدیل نشد. مردم جایگزینی برای حفاظت از خود نمیبینند و میدانند که رها کردن مقاومت به معنای به خطر انداختن موجودیت لبنان و خودشان است.
الاخبار در پایان تاکید کرد که شکست رژیم تروریستی اسرائیل در حذف حزبالله ناشی از کمبود قدرت نظامی این رژیم نبود، بلکه ناشی از سوءبرداشت از ماهیت دشمن خود بود. رژیم تروریستی نادیده گرفت که مقاومت تجسم اراده یک ملت است و بر پایداری انسان استوار است و فقط ساختاری نظامی نیست. در نبردهایی از این نوع، «منع رسیدن دشمن به یکسرهسازی نبرد» خود یک دستاورد راهبردی بزرگ است؛ زیرا برتری نظامی دشمن را به یک بنبست تبدیل میکند.
منبع: الاخبار