همسرم 18 کبوتر به یادبود سالهای اسارتم تهیه کرده بود تا آن را آزاد کنم. من سر آن پرنده سفید را بوسیدم و در آسمان ایران اسلامی به یاد رهایی خودم آزاد کردم. مردم تا جلوی پلههای منزل، مرا روی دوش داشتند. مادرم جلوی پله ایستاده بود. دست و صورت او را بوسیدم و لحظاتی تن ضعیف او را در آغوش گرفتم. خستگی سالهای اسارت از تنم درآمد و به همراه او به طبقه پنجم رفتیم.
امحا یکی از خطرناکترین سلاحهای کشتار جمعی روی عرشه شناور آمریکایی، اعزام بیست و نهمین ناوگروه نیروی دریایی ارتش به مأموریت بینالمللی، پیامهای تبریک سردار نقدی و سرلشکر صفوی به مناسبت اعطای نشان فتح از سوی فرماندهی معظم کل قوا به سردار محمد پاکپور، انتظار بي پايان مادر سه شهيد براي برگشت فرزند مفقودالاثرش، برگزاری سیزدهمین جلسه هماندیشی پیشکسوتان دفاع مقدس ارتش و رونمایی از ورژن دوم بازی رایانهای خلیجعدن در دهه فجر از مهمترین اخبار دفاعی- امنیتی در هفته گذشته بود.
سالن مملو از جمعیت بود و سرود جمهوری اسلامی توسط گروه موزیک نواخته شد. در لحظهای که میخواستیم در جایگاه مخصوص قرار بگیریم من برادر همسرم را دیدم که دست پسرم علی اکبر را گرفته و به طرف من میآید. ماشاءالله چه پسر قدبلندی! درست شبیه عکسی بود که دو سال تمام در سال جلوی چشمم میگذاشتم و با او حرف میزدم. حالا خودش جلوی من ایستاده بود.
کد خبر: ۴۷۱۶۹۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۰۳
حجتالاسلام و المسلمین واحدی در جمع خبرنگاران تشریح کرد
معاون فرهنگی و روابط عمومی ارتش با اشاره به برگزاری برنامه تجلیل از اسطورههای دفاع مقدس، کنگرههای استانی شهدای ارتش، انتشار کتابهای دفاع مقدس در موضوعات مختلف و فعالیت در حوزه فیلم و سریال و حوزه سایبری گفت: ورژن دوم بازی رایانهای خلیج عدن به عنوان پرفروشترین بازی رایانهای بوده است دردهه فجر رونمایی خواهد شد.
درجواب گفتم: من 18 سال شرایط بد اسارت را تحمل کردم که به کشورم برگردم. از لطف شما ممنونم! ضمناً خواهشی دارم؛ چنانچه در فاصلهای که با مرز ایران دارم برایم اتفاقی افتاد و من مُردم، حتماً جسد مرا به ایران تحویل بدهید؛ زیرا خانواده و ملت قهرمان ایران در انتظار من هستند.
با توجه به اینکه مدت 10 سال پس از جداشدن از دیگر خلبان ان، فارسی صحبت نکرده بودم لذا از این نظر کمی ضعیف شده بودم. چند سطری در مورد وضع خودم و اوضاع و احوال اسارت و نحوه رفتار عراقیها نوشتم.
روی دیوار نوشتم: امروز آخرین باری است که به هواخوری میآیم و احتمال دارد فردا به ایران بروم، خداحافظ یاران! حسین لشگری اولین و آخرین خلبان اسیر ایرانی.
در حالیکه هیجان و امید در کلامم موج میزد، گفتم: شما 18 سال مرا اینجا نگاه داشتید و خواه یا ناخواه مرا به ایران تحویل خواهید داد ولی شاید عمر من اجازه ندهد بتوانم دوباره به زیارت کربلا بیایم. من 18 سال صبر کردهام یک روز هم بیشتر، پس اول میرویم کربلا و نجف و بعد ایران.
توضیحات فرمانده نیروی دریایی ارتش درباره مقابله با دزدان دریایی، درگذشت جانشین سازمان عقیدتی- سیاسی ارتش، تغییر موازنه قدرت به نفع حزبالله و سوریه با موشکهای "یاخونت"، اظهارات مهم فرمانده کل ارتش درباره مذاکرات هستهای، تبادل جدید درباره مفقودین جنگ، اعطای نشان درجه یک فتح از سوی فرمانده معظم کل قوا به سردار پاکپور و تست سلاحهای جدید و موشکهای هدایت شونده در رزمایش قمر بنی هاشم از مهمترین اخبار دفاعی- امنیتی در هفته گذشته بود.
چند روز بعد صدام حسین در 13 شهریور که آنها به زعم خود این روز را روز آغاز جنگ از طرف ایران میدانند، در رسانهها سخنرانی کرد و به اسم من به عنوان مدرک جنگی اشاره کرد. بر مبنای همین سخنرانی خبرنگاری برای مصاحبه و دیدن من به زندان آمد...
نیت کردم زیارت میکنم از طرف پدر، مادر، خانوادهام و همه ملت قهرمان ایران و تمام مسلمانهای دنیا که آقا اباعبدالله را دوست دارند و از خداوند شفاعت آن بزرگوار را برای همه آنها آرزو کردم. سعی داشتم در تمام مدتی که دور ضریح میگشتم، توجهام را از غیر دور نگه دارم و با ذکر صلوات و یاد خدا، ارتباط بهتری داشته باشم.
ابوفرح -مسئول من- چون از عوامل اطلاعاتی بود همراه یک هیأت بلندپایه به رهبری طه یاسین رمضان به ایران رفته بود. من امید زیادی داشتم تا در مذاکرات دوجانبه ایران و عراق موضوع تبادل آخرین اسرا مورد بحث قرار گیرد.
اوایل آبان که ملاقات بعدی صورت گرفت نماینده صلیب سرخ گفت عراقیها از دادن پسته و مواد غذایی خودداری کردند و احتمال میدهند مسئولان ایرانی آنها را مسموم کرده باشند و بخواهند تو را از بین ببرند!
پس از پایان ملاقات با مارک، ابوفرح همانطور که قول داده بود اجازه داشت مرا تا نزدیک فلکه حرم ببرد. برای اولین بار توانستم با فاصله 5 متری از حرم، آن دو امام را از درون ماشین زیارت کنم. فاصله من تا ضریح کاظمین شاید کمتر از 25 متر بود. سلام و عرض ادب به ساحت آقا موسی بن جعفر (ع) و امام محمد تقی (ع) کردم و از آنها گشایش خواستم و گفتم اگر صلاح است هر چه زودتر با بدنی سالم به ایران برگردم.
هواپیمای بوئینگ 767 خطوط هواپیمایی عربستان سعودی با 315 سرنشین که از شهر مشهد مقدس عازم مدینه منوره بود، در فرودگاه شاهزاده محمد بن عبدالعزیز دچار سانحه شد، اما با مهارت خلبان موفق شد سالم در این فرودگاه به زمین بنشیند.