پل کریگ رابرتز:

واشنگتن در حال سوق دادن جهان به سوی آخرالزمان

شکی نیست که واشنگتن در حال سوق دادن جهان به سوی آخرالزمان است و اروپا نیز به آن کمک می کند. عروسک های دست نشانده واشنگتن در آلمان، فرانسه و انگلیس همگی یا احمق هستند، یا چنین دغدغه ای ندارند یا فاقد قدرت لازم برای فرار از قبضه واشنگتن هستند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان  ؛یکی از آموزه های تاریخ جنگ این است که وقتی بسیج و آماده سازی برای جنگ آغاز می شود، دیگر به راه خود می رود و از کنترل خارج می شود. این اتفاقی است که هم اکنون در مقابل دیدگان ما درحال رخ دادن است.

ولادیمیر پوتین رئیس جمهورروسیه در سخنرانی 28 سپتامبر خود به مناسبت هفتادمین سالگرد تاسیس سازمان ملل اظهار داشت که روسیه دیگر نمی تواند وضعیت حاکم بر روابط مناسبات جهانی را تحمل کند. دو روز بعد دولت روسیه با مداخله در سوریه، جنگ علیه داعش را شروع کرد.

روسیه در از بین بردن  انبارگاه های تسلیحات داعش و کمک به ارتش سوریه برای عقب راندن داعش، به موفقیتی سریع دست یافت. همچنین توانست صدها نفتکش را نابود کند که  با حمل نفت سرقت شده سوریه به داخل ترکیه و فروش آنها به خانواده دار و دسته حاکمان فعلی این کشور، بودجه مورد نیاز داعش تامین می کردند.

واشنگتن که از قاطعیت روسیه غافلگیر شده بود، هراسان از آنکه موفقیت سریع روسیه، خراجگزاران واشنگتن در ناتو را نسبت به تداوم حمایت از جنگ واشنگتن علیه اسد و استفاده واشنگتن از دولت دست نشانده اش در کیف برای فشار وارد آوردن به روسیه دلسرد کند، ترتیبی داد تا ترکیه  با وجود توافق بین روسیه و ناتو مبنی بر پرهیز از هر گونه رویارویی هوایی در منطقه عملیات هوایی روسیه در سوریه، یک جنگنده روسی را سرنگون کند.

هرچند که واشنگتن هیچ گونه مسئولیتی را از این بابت بر عهده نگرفت، اما از واکنش کم شدت روسیه نسبت به این حمله به دلیل عدم پوزشخواهی ترکیه، برای این منظور استفاده کرد که به اروپا اطمینان مجدد دهد که روسیه یک ببر کاغذی بیش نیست. رسانه های غربی نیز چنین در بوق دمیدند که «روسیه یک ببر کاغذی است.»

واشنگتن از  واکنش کم شدت دولت روسیه نسبت به این تحریکات، چنین بهره برداری کرد که به اروپا اطمینان خاطر دوباره ای دهد که تداوم فشار بر روسیه در خاورمیانه، اوکراین، گرجستان، مونته نگرو و سایر نقاط هیچ خطری در پی ندارد. حمله واشنگتن به ارتش اسد نیز برای تقویت این باور مورد بهره برداری قرار گرفته است که دولت های اروپایی اینطور نتیجه گیری کنند که رفتار مسئولانه روسیه برای اجتناب از جنگ، نشانه ای از ترس و ضعف است.

روشن نیست که دولت های روسیه و چین به چه میزانی درک می کنند که سیاست های مستقل آنها که رؤسای جمهور این دو کشور در 28 سپتامبر بر آن تاکید مجدد کردند، از سوی واشنگتن «تهدیدی موجودیتی» برای هژمونی آمریکا  قلمداد می شود.

مبنای سیاست خارجی آمریکا تعهد نسبت به پیشگیری از ظهور قدرت هایی است که قادر به ایجاد مانع بر سر اقدامات یکجانبه واشنگتن باشند. توانایی چین و روسیه در انجام این کار، هر دو کشور را به یک هدف برای آمریکا تبدیل کرده است.

واشنگتن با تروریسم مخالف نیست. واشنگتن سال هاست که آگاهانه خالق تروریسم بوده است. تروریسم سلاحی است که واشنگتن قصد دارد به منظور ایجاد بی ثباتی در روسیه و چین با تسری دادن  آن به جمعیت مسلمان این کشورها، از آن استفاده کند.

واشنگتن همچنان که در مورد اوکراین شاهد بودیم، در حال استفاده از روسیه برای به نمایش گذاشتن بی کفایتی روسیه برای اروپا – همچنین برای چین، چرا که یک روسیه ناتوان به عنوان یک متحد جذابیت کمتری برای چین دارد- است.

واکنش مسئولانه روسیه نسبت به تحریکات، به یک مایه دردسر برای این کشور تبدیل شده است، چرا که چنین واکنشی مشوق تحریکات بیشتر است.

به عبارت دیگر واشنگتن و ساده لوحی خراجگزاران اروپایی اش، بشریت را در موقعیت بسیار خطرناکی قرار داده است که  در آن تنها گزینه های باقی مانده برای روسیه و چین یا گردن گذاشتن به خواست آمریکاست یا آماده شدن برای جنگ.

به این دلیل که  پوتین نسبت به واشنگتن و خراجگزاران اروپایی اش ارزش بیشتری برای جان انسان ها قائل شده و از واکنش نظامی نشان دادن به این تحریکات خودداری کرده باید به او احترام گذاشت. با این حال روسیه باید کاری کند تا کشورهای ناتو بفهمند که همراهی کردنشان با تهاجم واشنگتن علیه روسیه، بهایی بسیار جدی در پی دارد. برای مثال دولت روسیه باید به این نتیجه برسد که فروش انرژی به کشورهای اروپایی که در یک حالت جنگ علیه روسیه قرار دارند هیچ معنایی ندارد. با فرارسیدن زمستان دولت روسیه می تواند اعلام کند که دیگر انرژی به کشورهای عضو ناتو نمی فروشد. با این کار روسیه مبالغی پول را از دست خواهد داد، اما این هزینه به نسبت از دست دادن حاکمیت ملی این کشور یا وقوع یک جنگ، ارزان تر تمام می شود.

برای خاتمه دادن به بحران در اوکراین یا تشدید آن به سطحی فراتر از تمایل اروپا برای مشارکت در آن، روسیه می تواند  مطالبات استان های طالب جدا شدن برای پیوستن به روسیه را بپذیرد. در این صورت اوکراین برای ادامه دادن این کشمکش، باید به خود روسیه حمله کند.

دولت روسیه بر واکنش های معقولانه و غیرتحریک آمیز اتکا کرده است. روسیه رویکردی دیپلماتیک در پیش گرفته و به این اتکا کرده که دولت های اروپایی بر سر عقل بیایند و متوجه شوند که منافع ملی آنها با منافع واشنگتن تفاوت دارد و درنتیجه مانع از موفقیت سیاست هژمونی طلبانه واشنگتن شوند. این سیاست روسیه شکست خورده است. باید تکرار کرد که واکنش های معقولانه کم شدت روسیه، توسط واشنگتن برای نیل به این هدف مورد استفاده قرار گرفته است که روسیه را یک ببر کاغذی تصویر کند که اصلا لازم نیست از آن ترسید.

ما با پارادوکسی مواجه شده ایم که در آن عزم روسیه برای اجتناب از جنگ، مستقیما در حال منجر شدن به جنگ شده است.

چه رسانه های روسی، مردم روسیه و کل دولت روسیه این مسئله را درک کنند یا خیر، این موضوع باید برای ارتش روسیه روشن باشد. تنها کاری که رهبران نظامی روسی باید باید انجام دهند این است که به ترکیب قوای اعزامی از سوی ناتو برای «مبارزه با داعش» نگاهی بیندازند. همانطور که جرج آبرت اشاره می کند، هواپیماهای آمریکایی، فرانسوی و انگلیسی به کار گرفته شده، جنگنده هایی هستند که کارکرد آنها رزم هوا به هوا است نه حملات زمینی. هدف از به کارگیری این جنگنده ها حمله به داعش بر روی زمین نیست، بلکه برای تهدید جنگنده بمب افکن های روسی که به پایگاههای زمینی داعش حمله می کنند به کار گرفته شده اند.

شکی نیست که واشنگتن در حال سوق دادن جهان به سوی آخرالزمان است و اروپا نیز به آن کمک می کند. عروسک های دست نشانده واشنگتن در آلمان، فرانسه و انگلیس همگی یا احمق هستند، یا چنین دغدغه ای ندارند یا فاقد قدرت لازم برای فرار از قبضه واشنگتن هستند. چنان چه روسیه نتواند اروپا را از خواب بیدار کند، وقوع جنگ اجتناب ناپذیر است.
منبع:فارس
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار