کتاب؛ «یار مهربان» و غریب این روزهای دنیای کودکان

کتابخوانی عادتی است که باید با روح شخص انس گرفته باشد. پس می توان گفت عادت کردن به مطالعه کتاب در همان سن شکل گیری شخصیت در افراد باید ایجاد شود.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ زمان شکل‌گیری شخصیت انسان ها از هنگام دو سالگی تا شش سالگی، یعنی در اوج دوران کودکی شان است.

از آن جایی که کودکان یک ملت، آینده سازان آن جامعه هستند، می توان گفت پیش نیاز پیشرفت هر جامعه ای، توجه به کودکانشان و مسائل تربیتی آن ها است. چرا که هر انسانی روزی کودکی تحت آموزش بوده و عوامل محیطی و تربیتی از او انسانی با شخصیت خاصی را ساخته است.

یکی از مهم ترین ملزوماتی که یک جامعه برای رسیدن به پیشرفت نیازمند آن است، آگاهی داشتن مردم آن سرزمین به علوم مختلف است، هرچه میزان آگاهی یک جامعه بیشتر باشد، نمودار پیشرفت آن کشور، نسبت به زمان صعودی تر می شود.

به آگاهی رسیدن مردم طرق مختلفی دارد که مهم ترین آن‌ها کتابخوانی است. افراد یک جامعه با مطالعه کردن کتاب های مختلف و زندگی کردن در میان کتاب ها؛ به آگاهی و باوری ریشه دار و عمیق از جنس منطق می‌رسند که می توانند فارغ از احساسات و تعصبات کورکورانه برای فردایی بهتر تلاش کنند.

اما کتاب خواندن شعاری نیست که با گفتن و مطرح کردن آن شاهد تجلی اش در اجتماع باشیم، کتابخوانی عادتی است که باید با روح شخص انس گرفته باشد. پس می توان گفت عادت کردن به مطالعه کتاب در همان سن شکل گیری شخصیت در افراد باید ایجاد شود.

میزان سرانه مطالعه در ایران که روزانه کمتر از یک دقیقه است، نشانگر توجه نکردن به خواندن (که اولین سنگ بنای اجتماعی کودکان محسوب می شود) در دوران دو تا شش سالگی است.

اما فردا هم برای خواندن دیر است و انسان ها موظف اند تا هرچه سریع تر خود را از منجلاب بی‌سوادی‌ها بیرون کشیده و به مطالعه بپردازند و مهم تر آن که به فکر اجتماع فردای جامعه خود که کودکانشان مشمول آن می شوند، باشند، چون همه افرادی که در یک جامعه زندگی می‌کنند، در قبال آن مرز و بوم مسئول بوده و باید برای پیشرفتش در تلاش باشند.

کتابخوانی در کودک تاثیرات زیادی دارد که می تواند کوله بار او را برای قدم نهادن در جاده بزرگسالی پر بار سازد و یکی از جنبه های مهم توسعه شخصیت او به شمار می رود و او با خواندن قصه های مختلف،  چگونگی بیان احساسات، عواطف و افکار را آموخته و یاد می‌گیرد که چگونه در برخورد با مشکلات شخصی اعتماد به‌ نفس داشته باشد.

داستان ها و اشعاری که کودکان می خوانند و یا از زبان والدین و معلمان خود می شنوند، قدرت فکر و قوه تخیل آنان را افزایش داده و باعث برقراری ارتباط بهتر ایشان با دیگران شده و شیوه معاشرت درست را به او یاد می دهند و مطالعه داستان های مفید و آموزنده درس اخلاقی خوبی برای کودک هستند و او را به سمت راستگویی، شجاعت، جوانمردی،عدالت و امیدواری رهنمون می سازند.

جدای تمامی این مسائل که باعث فکر پربارتر و دایره لغات وسیع تر کودک می شود، کتاب خواندن برای کودک و او را در معرض کتاب قرار دادن و تشویق کردنش به مطالعه، عادت به کتاب خوانی را در وی ایجاد می کند که این عادت باعث تجلی جامعه ای آگاه در آینده می شود.

اما نکته ای که هنگام کتابخوانی برای کودک باید بدان توجه شود، این است که هر کتابی قابلیت استفاده برای کودک را نداشته و انتخاب بد کتاب می توانند لطمات جبران ناپذیری را در روح کودک وارد کند، بهترین راه برای انتخاب کتاب درست برای کودک به غیر از راهنمایی و مشاوره گرفتن این است که خود والدین یک بار کتاب را مطالعه کنند و آن را از حیث محتوایی مورد بررسی قرار دهند و با توجه به شناختی که از فرزند خود دارند کتابی را برای او برگزینند که با روحیه و تمایلات وی سازگار بوده و با خواندن آن کتاب، به مطالعه کردن ترغیب شود و اطلاعات عمومی مناسبی را هم برای کودک به ارمغان بیاورد.

هنگام کتابخوانی هم باید به یک نکته توجه کرد که اصرار زیاد برای انجام دادن یک کار بازخورد منفی کودک را بر می‌انگیزاند و کودک را از مطالعه زده می کند. برای ترغیب او به کتابخوانی اصرار نباید ورزید و باید صبر کرد تا کودک خودش توجه به کتاب خواندن کند و برای بر انگیختن این توجه باید او را در معرض کتابخوانی قرار داد؛ یعنی باید محیط خانه فرهنگی بوده و روزانه خود والدین به مطالعه بپردازند چون کودک به نصایح والدین توجهی ندارد و دنبال کننده عملی است که آنان انجام می دهند.


گزارش از: ملیکا نصیری صنعتی


انتهای پیام/



اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.