
به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ بالاخره انتظارها به "سر" رسید، اصلا نمی شود از محسن حججی نوشت و واژه "سر" خودش را در متن جای ندهد، انگار سوگلی کلمات است، البته خودش خواسته بود که قصه اش به "سر" برسد، به ارباب بی کفن، به علی اکبر، به اسارت، به عاشورا، آنکه خدا عاشقش شود باید هرآنچه می خواهد یک به یک اتفاق بیافتد.
ایران یکپارچه در انتظار است، بی صبرانه چهارشنبه را به انتظار نشسته تا محرم 96 را چنان در ذهن ماندگار کند که یکی از ماناترین محرم های انقلاب باشد. از شهیدی استقبال کند که سرش همچون ارباب بی کفن عاشورا از بدن جدا شد، بدنش اربآ اربا شد، لبان خشک شده اش در هنگام اسارت تداعیگر تشنگی و عاشوراست، اسارت، دود، خیمه اصلا همه چیز بوی عاشورا می داد.
آری عاشورا نزدیک است و محسن حججی بر دوش سینه زنان و نوکران اباعبدالله (ع) تشییع خواهد شد، شکوه این حضور از همین حالا پیداست.
شما نیز دل نوشتهها و متنهای زیبای خود را درباره بازگشت پیکر شهید بیسر مدافع حرم، محسن حججی در بخش نظرات این خبر به اشتراک بگذارید.
بیشتر بخوانید:
#ایران_در_انتظار/ بازتاب بیصبری ملت ایران برای استقبال از شهید حججی در شبکههای اجتماعی
هشتگ #ایران_در_انتظار نیز تجلیگاهی است برای نشان دادن عشق و ارادت خالصانه به شهدای مدافع حرم بهویژه استقبال از پاسدار شهید محسن حججی...
انتهای پیام/
شهادتت مبارک، انشاء الله شفیع ما در یوم الحسرت باشید.
شهادتت مبارک، انشاء الله شفیع ما در یوم الحسرت باشید.
کاش عشقمان به شهید حججی و شهدای کوچ کرده از این دنیای فانی فقط در اشک و کلام و پست گذاشتن خلاصه نشه .کاش بفهمیم و درک کنیم با ذره ذره وجودمون , این دلاورمردان چی تو وجودشون بود که عشق خدا و حسین(ع) و ابوالفضل(ع) تو رگهاشون جریان داشت و در اخر هم عشقشونو ثایت کردن.
خدایا خودت کمک کن اشکم . نوشته دلم و... تبدیل بشه به عملمم برای پایمال نکردن خون این شهیدان و جاویدان نگه داشتن یادشون و وصیتشون.
الهی امین
خوشا بحالتون که اینقد عزیز شدی...
مارو هم شفاعت کنید .لطفاً...
درود بر شهید سر بلند درود بر مدافع حرم
پرنده مهاجر حرم ندای هل من ناصر ینصرنی حسین ع را از پس قرن ها شنیدی و لبیک گویان عاشقانه شبیه معشوق جان دادی مام وطنم به دلاورش مینازد آغوش وطن آرام گرفت قلب این خاک میتپید تا بیایی سر دار سربلند . یا حسین ع
کسی که خداعاشقش بشه
« یا لیتنا کنا معک » را چون سرودی ؟ که این سان بر ارباب کردی دلبری تو
هرگاه , صحبت از سلاح و رزم باشد آتشفشان خشم نسل حیدری تو
زهرای اطهر , محسنش پرپر ز هر پر عالم معطر , محسنا از آن پری تو
تا صحبت سر شد , تو گفتی :« لا نبالی » شاگرداول پای درس اکبری تو
سوی منا رفتی و حاجی سوی کعبه
حجت قبول حق , ز هرحاجی سری تو