برخی رفتارها یا عادت های عجیب در انسان در حقیقت نشان دهنده یک بیماری روحی پنهان می باشد که شاید از آن بی اطلاع هستیم.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛  همه ی ما در زندگی خود با آدم ها عجیبی رو به رو شده ایم. وقتی با کسی مواجه می شویم که روزی صد بار دست هایش را می شوید یا به شکلی بیمارگونه چیزهای به درد نخوری جمع می کند، خود به خود نگران آن شخص می شویم. شاید گاهی این رفتارها خنده دار به نظر برسند اما ممکن است همین رفتارها و عادت های عجیب در حقیقت یک بیماری روحی پنهان باشند که نیاز به درمانی جدی داشته باشند. اما از کجا بفهمیم رفتارهای خاص خودمان یا اطرافیان مان تنها یک عادت عجیب هستند یا یک بیماری جدی؟ در ادامه به ۱۱ مورد از این رفتارها و بیماری ها و راه های تشخیص آن ها از یکدیگر می پردازیم.


بیشتربخوانید :چگونه به آرامش برسیم؟


۱- ضعف حافظه یا کوری چهره؟

ضعف حافظه درخصوص به خاطر آوردن چهره ها مسأله ی نادری نیست. گذشته از این، ما در طول زندگی مان با آدم های بسیار زیادی مواجه می شویم و به خاطر نیاوردن بعضی از آن ها کاملا طبیعی است. به علاوه، توانایی شناسایی چهره ها به سن افراد بستگی دارد چون مغز ما به نیاز به زمان دارد تا توانایی به خاطر سپردن و شناسایی خصوصیات چهره ی دیگران در آن رشد کند. این توانایی در سنین ۳۰ تا ۳۴ سال به اوج می رسد، بنابراین احتمالا هنوز این توانایی در مغز شما به طور کامل رشد نیافته است.

کوری چهره یا پروسوپگنوزی (Prosopagnosia) نوعی اختلال است که در اثر آن فرد نه تنها قادر نیست چهره ی آشنایانش را به خاطر بیاورد، بلکه مغز او اصلا توانایی شناسایی آن ها را ندارد. افراد مبتلا به این اختلال از روش های دیگری برای شناسایی دیگران استفاده می کنند، مثلا از روی مدل موها، صدا، اکسسوری ها و غیره. با تغییر هر یک از این موارد، فرد مبتلا به کوری چهره دیگر شما را نمی شناسد.

۲- ناله و شکایت یا خود بیمار انگاری؟

کسانی که دائما ناله و شکایت می کنند هدفی جز جلب توجه دیگران ندارند. به علاوه، آن ها همیشه به دنبال سوء استفاده از دیگران هستند و سعی می کنند بخشی از مشکلات شان را به گردن آن ها بیندازند.

اما افراد خود بیمار انگار همیشه نگران هستند که بیمار شوند و بیش از حد به وضعیت جسمی شان توجه دارند. این افراد ممکن است بدانند که بیماری جدی ای ندارند اما کماکان و مصرانه دنبال نشانه های بیماری در خود هستند.

راه تشخیص بیماری: اگر دوست یا یکی از اعضای خانواده ی شما دائما درباره ی وضعیت سلامتی اش ناله و شکایت می کند، به او پیشنهاد دهید که به یک پزشک مراجعه کند. احتمالا او از این کار طفره می رود (مثلا بهانه می آورد که بیماری اش جدی نیست و نیازی به دکتر رفتن ندارد)، اما افراد مبتلا به خود بیمار انگاری یا هایپوکوندریا (Hypochondria) این پیشنهاد را قبول می کنند. به علاوه، یکی از نشانه های مهم خود بیمار انگاری این است که افراد مبتلا به این اختلال اغلب دست به خود درمانی می زنند (و حتی گاهی از داروهای تخصصی ای استفاده می کنند).

۳- تمیز و مرتب بودن یا اختلال وسواس فکری عملی؟

آدم های تمیز و مرتب اعتقاد دارند هیچ کس بهتر از خودشان نمی تواند خانه شان را تمیز کند. برق انداختن وسایل خانه تبدیل به معنای زندگی در چنین افرادی می شود. این افراد به شدت دقیق و موشکاف هستند و اگر اعضای خانواده خانه را کثیف یا نامرتب کنند واقعا دلخور می شوند.

در اختلال وسواس فکری عملی، عمل تمیز کردن یا انجام کارهای تکراری  راهی برای خلاص شدن از افکار و ایده های وسواس گونه و غیر ارادی است. این وسواس ها می توانند چیزهای ساده ای مثل ترس از آتش گرفتن چیزی یا حتی موارد عجیب تری هم باشند. در یکی از موارد ابتلا به این اختلال، بیمار ترس از آن داشت که یک روز دخترش را اشتباها با یک بسته پست کند.

راه تشخیص بیماری: یکی از مشخصه های اختلال وسواس فکری عملی این است که افراد مبتلا به آن از نظر اطرافیان شان عجیب به نظر می رسند، در حالی که رفتار های این اشخاص از نظر خودشان بی معنی نیست. برای مثال، اگر شخصی ظرف های داخل کابینت را همیشه تمیز می کند، این کار را انجام می دهد تا حشرات در آنجا لانه نکنند اما اگر همان شخص همیشه ظرف ها را با یک نظم و ترتیب خاص، بر اساس رنگ ها، اشکال و غیره درون کابینت می چیند، این مسأله ممکن است از نشانه های اختلال وسواس فکری عملی باشد.

۴- صرفه جویی یا اختلال انبار کردن؟

آدم های حریص دل کندن از داشته هایشان برایشان سخت است، حتی اگر وسایل بی ارزشی باشند. در نتیجه بالکن یا انباری خانه شان را پر از وسایل به درد نخوری می کنند که «ممکن است یک روز به کارشان بیایند».

اختلال انبار کردن بیمارگونه یا سیلوگومنیا (Syllogomania) نوعی بیماری است که در اثر آن فرد مبتلا وسایل غیر ضروری ای را جمع آوری می کند و آن ها را نگه می دارد. این وسایل به قدری زیاد هستند که فرد را از اشتن یک زندگی طبیعی محروم می کنند، مثلا جلوی راه رفت و آمد در خانه را می گیرند یا مانع بسته شدن درهای کمدها و اتاق ها می شوند.

راه تشخیص بیماری: افراد حریص معمولا از وسایلی که جمع می کنند مراقبت می کنند، مثلا آن ها را تعمیر و درون کمد نگهداری می کنند. اما افراد مبتلا به اختلال سیلوگومنیا وسایل شان را روی هم تلنبار می کنند. این افراد به کسی اجازه ی کمک نمی دهند تا با این کار از داشته هایشان «محافظت کنند» حتی اگر آن وسایل شکسته یا غیر قابل تعمیر باشند.

۵- مراقبت افراطی یا سندروم مونچاوزن؟

مراجعه ی افراطی به پزشک برای معاینه ی کودک به هر دلیل جزئی ای احتمالا یکی از نشانه های مراقبت افراطی Hypercare)) است. تشویش والدین می تواند برای کودک آن ها هم خطرناک باشد چون ممکن است فرزندشان بعدها در سنین بالاتر اعتماد به نفس پایینی داشته و فاقد مهارت های مفید برای زندگی باشند.

سندروم مونچاوزن (Munchausen Syndrome) بیشتر درمیان زنان شایع است. افراد مبتلا به این اختلال، نشانه های بیماری را به طور ساختگی در کودک خود یا هر کس دیگری که مسئول مراقبت از آن هستند به وجود می آورند. مادران از این روش برای جلب توجه و محبت دیگران استفاده می کنند.

راه تشخیص بیماری: تشخیص این سندروم بسیار سخت است چون مادرها اعتراف نمی کنند که خودشان به طور ساختگی علائم بیماری را در کودک شان به وجود آوردند. فرزندان چنین مادرانی اغلب به دلیل ابتلا به بیماری های مختلفی در بیمارستان بستری می شوند و عامل بیماری معلوم نمی شود چون نشانه هایی که مادر توضیح می دهد با نتایج آزمایش ها همخوانی ندارد.

۶- حواس پرتی یا گمشدگی مکانی؟

اگر معمولا در شهر خودتان گم می شوید، احتمالا در تفکر فضایی ضعف دارید. افراد زیادی این مشکل را دارند، با این حال، «ضعف در جهت یابی» (Topographical Cretinism) بیشتر در میان زنان شایع است. در اغلب موارد، این ناتوانی یک ویژگی ژنتیکی است.

گمشدگی مکانی (Topographical disorientation) نوعی اختلال عصبی است که در اثر آن فرد مبتلا در شرایط خاصی قادر به جهت یابی نیست.

راه تشخیص بیماری: افراد مبتلا به کمشدگی مکانی نمی توانند جهت مسیرشان را در محیط اطراف خود تشخیص دهند. آن ها علائم راهنما را به خاطر می آورند اما نمی دانند که به کدام جهت باید بروند. در موارد پیشرفته ی این بیماری، فرد مبتلا حتی ممکن است در خانه ی خود هم گم شود. در اغلب موارد، این مشکل در اثر اختلالات مغزی ای مثل سکته یا خونریزی مغزی به وجود می آید.

۷- احساس اشمئزاز یا سندروم مثانه ی خجالتی؟

در اغلب موارد عدم تمایل به استفاده از توالت های عمومی به دلیل احساس اشمئزاز است. در این حالت، ترس از سرایت میکروب ها به میل خالی کردن مثانه غلبه می کند.

سندروم مثانه ی خجالتی یا پاروریسس (Paruresis) به ترس از ادرار کردن در توالت های عمومی اطلاق می شود. وقتی اشخاص دیگری هم در توالت عمومی حضور داشته باشند، افراد مبتلا به این سندروم با تجربه ی حالتی مانند دریافت هشدار، سطح آدرنالین در خون شان بالا می رود که نتیجه ی آن اسپاسم مجرای ادرار است. این مشکل بیشتر در میان مردانی شایع است که قادر نیستند خود را با محیط های مختلف انطباق دهند و همینطور مردانی که در دوران جوانی مشکل برقراری ارتباط با جنس مخالف داشتند.

راه تشخیص بیماری: پاروریسس با احساس خجالت یا چندش متفاوت است چون این بیماری می تواند پیشرفت کند. در مراحل اولیه ی بیماری، استفاده از توالت های عمومی در حضور دیگران برای بیمار دشوار است، و در مراحل پیشرفته ی آن، شخص حتی در خانه هم به سختی ادرار می کند. این فوبیا بسیار شایع است و نزدیک ۲۲۰ میلیون نفر در سراسر دنیا از مشکلات مشابهی رنج می برند.

۸- تغذیه ی سالم یا وسواس سالم خوری؟

کسانی که رژیم غذایی سالمی را در پیش می گیرند، میزان کالری و ارزش غذایی همه ی مواد غذایی را می دانند و می توانند محصولات مختلفی را که براترسی سلامتی مفید هستند با یکدیگر ترکیب و مصرف کنند. به علاوه، آن ها توانایی بسیار زیادی در حفظ تناسب اندام شان دارند.

وسواس سالم خوری یا اورتورکسیا (Orthorexia) نوعی اختلال غذایی است که نشانه ی آن تمایل دیوانه وار به خوردن تنها و تنها غذاهای «سالم» است. افراد مبتلا به این اختلال بیشتر اوقات فراغت شان را صرف فکر کردن درباره ی رژیم های غذایی سالم می کنند و نسبت به سلامت دیگران و منوهای غذایی به شدت کنجکاو هستند.

راه تشخیص بیماری: در اختلال اورتورکسیا، مزه ی غذا و ترجیح شخص در کار انتخاب مواد غذایی جایی ندارد. افراد مبتلا به این اختلال می توانند بد مزه ترین یا بی مزه ترین غذاها را بخورند تنها به خاطر آنکه غذای سالمی هستند. افکار وسواس گونه ی این افراد درباره ی غذا به ترکیب مواد غذایی با یکدیگر محدود نمی شود. این اشخاص حتی هنگام پخت غذا هم مقررات سفت و سختی دارند، مثلا وسایل آشپزی آن ها (قابلمه ها، چاقوها و غیره) همگی باید با محیط زیست سازگار باشند.

۹- حال بد روحی یا افسردگی؟

همه ی ما گاهی احساس غم، تنهایی یا نداشتن اعتماد به نفس را تجربه می کنیم. معمولا این حال بد روحی واکنشی به وقایع زندگی بوده و کاملا گذرا است.

افسردگی یک اختلال روانی جدی است. نشانه های اصلی آن حال بد روحی یا ناتوانی در لذت بردن از زندگی است.

راه تشخیص بیماری: افراد مبتلا به افسردگی توانایی تمرکز کردن را از دست می دهند و سعی می کنند از ارتباط با دوستان و نزدیکان شان خودداری کنند. این افراد روی جنبه های منفی زندگی تمرکز می کنند و از کمبود عزت نفس رنج می برند. به علاوه، افسردگی علائم فیزیکی هم دارد، مثل بی خوابی، احساس درد در قلب و معده و کاهش وزن.

۱۰- ترس یا فوبیا؟

ترس یک مکانیزم تکاملی است که ما برای بقا به آن نیاز داریم. وقتی از چیزی می ترسیم، مجموعه ای از واکنش های شیمیایی در بدن ما رخ می دهد که در اثر  هورمون های آدرنالین، نروپینفرین و تستوسترون وارد خون می شوند. این عناصر هستند که ما را وادار به دویدن، فریاد زدن و بسیاری از دیگری واکنش ها می کنند.

فوبیا یک ترس بیمارگونه ی غیر قابل کنترل است که از فکر یک موقعیت یا چیز ترسناکی ناشی می شود. برخلاف ترس های طبیعی، فوبیا تأثیری منفی بر روان فرد دارد چون می تواند منجر به بروز اختلالات روانی، تیک های عصبی و افسردگی شود.

راه تشخیص بیماری: ترس در موقعیت هایی به وجود می آید که زندگی یا سلامت شخص به خطر می افتد، اما فوبیا دلیل منطقی ندارد، مثل دورافوبیا (Doraphobia) که ترس از دادن و گرفتن هدیه است یا وربوفوبیا Verbophobia)) که ترس از بعضی کلمات خاص است. برخلاف ترس، فوبیا می تواند علائم فیزیکی ناخوشایندی هم داشته باشد، مثل نفس نفس زدن، تعریق و تپش قلب.

۱۱- تشویش بیهوده یا اختلال پارانویا؟

بعضی افراد به راحتی و برای هر مسأله ای نگران می شوند و شخصیت درونی شان به گونه ای است که آن ها را دائما درگیر نگرانی می کند. این افراد نگران قضاوت دیگران درباره ی خودشان هستند و تصور می کنند هرگز آنقدری که باید خوب نیستند. این تشویش بیهوده در مجموع در نتیجه ی عدم اعتماد به نفس، بدگمانی و فکر کردن به اتفاقات بد است.

پارانویا نوعی بیماری روانی است که نشانه ی آن توهم است. این توهمات با واقعیت در تناقض هستند و تنها در تخیل شخص مبتلا وجود دارند. به همین دلیل افراد مبتلا به پارانویا همیشه به دنبال آن هستند که معنای توهمات شان را پیدا کنند درحالی که چنین چیزی بعید است.

راه تشخیص بیماری: در اختلال پارانویا، فرد دست از فعالیت اجتماعی می کشد، مثلا فرد کارش را کنار می گذارد و شروع به گوش دادن به صداهایی می کند که از یک اتاق خالی می شنود. با این حال، اغلب این توهمات بیشتر بر اساس حدس و گمان و احساسات شخص هستند، نه واقعیت.

منبع: روزیاتو

انتهای پیام/

از فراموشکاری تا ترس و نگرانی؛ از کجا بدانیم عادت ها و رفتارهای خاص مان بیماری روحی نیستند؟

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۱۰
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
استامینوفن
۲۲:۵۰ ۲۶ آبان ۱۴۰۱
من میتونم کمکتون کنم؟
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۱۶ ۲۱ آبان ۱۴۰۱
سلام خسته نباش من به دلیل امکانات مالی نمیتوان به پزشک مراجعه کنم کمکم کنین ممنون
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۲۴ ۲۶ مهر ۱۴۰۱
خوب بگم پنج بار خودکشی داشتم دو بار داشتم موفق میشدم برم اون دنیا دکترا نجاتم دادن نمی‌دونم چمه تنها حسم اینه این دنیا برای من ساخته نشده شایدم دلیلش جنگ تو کشورم بوده یا آدمای مه جلوم مردن یا خانوده ای بیش از گیرم یا اینکه دخترم نمی‌دونم فقط حس می‌کنم رفتن ازین دنیا تنها راه خلاص شدن از آدمای کثیفه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۱:۴۱ ۲۶ خرداد ۱۴۰۱
دکتر من ۱۵ سالمه هیچ کدوم از این علاعم هارو ندارم من این چند روز بی خابی داشتم امروز که بیدار شدم همش فکر میکنم خستم و همش فکر میکنم یه جای دیگم میدونم کجام ولی احساس خستگی دارم فقط همین امروز این بلا سرم امد و همش حس میکنم اسلان خودم نیستم که دارم راه میرم یا کاری میکنم حس عجیبی دارم آیا این ربطی داره
Iran (Islamic Republic of)
سهیل
۰۰:۱۱ ۰۷ خرداد ۱۴۰۱
به یک پزشک با تجربه و دقیق و مناسب مراجعه کنید انشاالله که درست بشه
Iran (Islamic Republic of)
G
۱۰:۲۹ ۰۵ خرداد ۱۴۰۱
سلام من از بچگی تا العان که ۱۸ سالمه هنوزم نمیتونم فکرای که میکنم رو کنترل کنم حتی اگه یه روز عادی و شاد هم باشه بدون هیچ استرسی فکرای عجیب و غریبی میاد تو سرم یه لحظه خوبم یه لحظه همینجوری الکی با ادمای اطرافم قهر میکنم و بدون دلیل میترسم میشه یه راه حل پیشنهاد کنید که از دست این فکرای بد خلاص شم
Iran (Islamic Republic of)
علی
۱۲:۵۰ ۰۲ خرداد ۱۴۰۱
سلام خسته نباشید لطفا"بنده را خیلی سریع راهنمایی کنیدبنده 45 ساله هستم وحدود 15 سال است ازدواج کردم یه خانومی که شناختی هم ازش نداضتم ازدواج کردم آشنایی ما با عقد 5روز کشید ویک ماه بعد از عقد خانوم بنده اقدام به خودکشی کرد که با تیغ رک خودشو زد وقرص هم خورده بود تو خونه پدرش خلاصه از مرک جان سالم بدر برد وبنده گفتم دیگه نمیخوام برو طلاقتو بدم ولی با وساتت بزرگتر ها قرار شد به بنده تعهد مهظری داد ولی ما با مشکلات زندگی کردیم واز اون روز همیشه درگیر هستیم وهمیشه با من دعوا میکنهویه با هم به خاطر عدم تمکین از دادگاه شکایت کردم ولی باز پدرش وساتت کردخودشو میزنه منو میزنه میترسم اقدام به خودکشی کنه دو فر زند هم دارم که هردو پسر هستن همیشه گریه میکنه همیشه گیر میدهبا همه در گیر میشه الان به تازگی شدت زیادی پیدا کرده لطف کنید هر جه سریع تر منو راهنمایی کنید ممنون از شما.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۱:۲۳ ۰۱ خرداد ۱۴۰۱
سلام من به تازگی حس میکنم خیلی رفتارم عجیب شده و اینو خانوادم هم متوجه شدن و گفتن برای سن بلوغه
اصن خودمم نمیفهم چطورمه مثلا تو مدرسه با همه‌ خوبم و خیلی میخندم و سعی میکنم شوخی کنم و همه رو راضی نگه دارم ولی به محض اینکه میام‌خونه سریع میرم تو اتاق نمدونم چرا تنهایی رو بیشتر دوست داذم یوقت هایی بی دلیل گریه میکنم بی دلیل میخندم .
هی فکرای الکی تو سرم میاد که مثلا الان معلوم نیس چقدر ادم گشنه ش یا خونه نداره مادر نداره پدر نداره بعد میشنیم برا اونا گریه میکنم هی میخام یکاری کنم همه خوشحال باشن نمیشه رو درسام هم تمرکز ندارم چند وقت هم هست که مداوم کابوس میبینم ۱۶ سالمه.
Iran (Islamic Republic of)
رها
۰۱:۳۹ ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۱
سلام من با نامزدم به مشکل برخوردم..
الان یه حرف میزنه پنج دقیقه بعد میزنه زیرش توروخدا کمکم کنید
نمیدونم چه بیماری داره یهو عصبانی میشه، دوباره میگه باشه هرچی تو بگی ولی اصلا به چند دقیقه نمیرسه که میزنه زیر حرف خودش
Iran (Islamic Republic of)
Unknown
۲۱:۵۰ ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۱
سلام
بنظر من هیچکس بیماری روانی نداره ما داریم شخصیتمون رو میسازیم و این یه راه سختی که فراز و نشیبهایی توش هس دکتررا برای اینکه از هر راهی درآمدی داشته باشن هرروز بیمایری جدیدی میارن با درمانش
واقعا من وقتی این مقاله رو خوندم دیدم که اینجوری همه ی ۸میلیارد انسانا بیمارن چطور میشه همچین چیزی؟ معلومه چرا زمانای قدیم انسان معنی داشت چون اینقدر ضعیف نبودیم که هر توهمتی به ما بزنن و قبول کنیم اینطوری نبود که سنگ بزارن کلمون هی حولش بدن و ما هیچ واکنشی ندیم
ما مریض نیستیم ما فقط شدیم زیر دست بازی سیاست های مریض که برای نگه داشتن موقعیتشون دس به هر کاری میکنن

دوستان باور کنین اگه برین روانشناسی یعنی شخصیتتونرو عوض میکنین و فرمانبردار این دنیاو سیاست ظالمش قرار میگیرین
Netherlands
mm
۱۲:۱۰ ۳۱ فروردين ۱۴۰۱
من حس میکنم خیلی گاوم،یه گاومیش،هرجوری که میخوام رفتار کنم حس میکنم اشتباهه/از هر دهتا کتر شایدریکیشو درست و با برنامه انجام بدم،که اونم اتفاقیه/کلا من گاوم،شایدم کرکودیلم...
Iran (Islamic Republic of)
علیرضا
۱۰:۵۷ ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۱
نترس الان منم میخوام درس بخونم همش میندازم برای بعدا تنها کاری که درست و درمون انجام میدم بازی کردنه که اونم درست انجام نمیدم از بس زیاد بازی میکنم خب اونجری منم اسکلم خخخ
Iran (Islamic Republic of)
یاسمن
۲۳:۱۵ ۲۹ اسفند ۱۴۰۰
سلام من درباره علائمی که درخودم می‌بینم سرچ کردم، نمیدونم افسردگی دارم یا اسکیزوفرنی پارانویید یا چی؟ شبا بی هیچ دلیلی میخوام گریه کنم و عصرها هم همینطورم کلا زیاد میلی شدیدی ب گریه دارم وقتی هم گریه می‌کنم، همه بدنم میلرزه جلوی سرم قسمت پیشانی خیلی زود درد میگیره و قلبم انگار میلرزه اصلا رو خودم کنترل ندارم خیلی زود عصبی میشم فریاد میزنم انرژیم هم با داد زدن فقط، تخلیه نمیشه باید بزنم بشکنم یا پرت کنم گاهی حرکاتم انقدر خشن میشه که گردنم یا پام رگ به رگ میشه توهم هم میزنم خیالپردازیم بسییااار زیاده از کارو زندگی انداخته منو انگیزه ندارم امسال کنکور دارم اما هیچی برام مهم نیس (دختر ۱۸ساله) ب مامانممم گفتم من افسردم منو ببر پیش دکتر گوش نمیده ب حرفم خیلی هم از تاریکی میترسم ی ترس شدید و عجیب و باخودم و خیالاتم حرف میزنم خیلی زود مودم عوض میشه خیلی مضطربم و از بچگی ناخونامو میجوییدم انقد ک دستام زشت شده مسخرم میکنن ترسو ام خواهش میکنم کمکم کنید
مدیر پایگاه باشگاه خبرنگاران جوان
۲۳:۱۵ ۲۹ اسفند ۱۴۰۰
سلام مخاطب گرامی
نوروز بر شما مبارک
قطعا تشخیص موضوعی که با آن دست و چنجه نرم میکنید نیاز به تخصص و نظر پزشک متخصص دارد اما چیزی که واضح است شما دچار اضطراب شدیدی هستید که باید حتما درمان شود لطفا علت را ریشه یابی کنید شاید لرزشهایی که عنوان می کنید از کمبود ویتامین در بدن شما خبر بدهد که با تجویز ساده توسط پزشک به راحتی قابل حل می باشد
توکل به خدا داشته باشید و با آرامش از کسی که میتونه شما را در این قضیه یاری کنه کمک بخوایید
با آرزوی حال خوب برای شما. یاعلی
Iran (Islamic Republic of)
Shayan
۱۵:۲۶ ۲۷ بهمن ۱۴۰۰
سلام دوستان من فکر میکنم یه انسان ناتوانم و از پس هیییییچ کاری بر نمیام حتی کار های ساده در صورتی که حتی اون کار رو امتحان نکردم
وقتی کسی میگه فلان کار رو انجام بده ضربان قلبم میره بالا
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۳۴ ۱۲ بهمن ۱۴۰۰
عالی
Iran (Islamic Republic of)
♡︎♡︎
۱۰:۵۰ ۰۶ بهمن ۱۴۰۰
سلام من کلا با خودم درگیرم
همش فکر خودمشی میاد تو ذهنم دارم دیونه میشم
همیشه سر چیزای کوچیک اعصبانی میشم و زود گریم میگیره خیلیا قبلا سر همین گریم مسخرم میکردن و این بیشتر اعصابمو خورد می‌کنه
حالا اینارو کاری ندارم من شبا همش حس گریه دارم یا وقتایی که بدون حسم بهو میرنم زیر گریه یا وسط گریم یهو قهقهه میزنم اصلا داغونم ی بارم شکست عشقی خوردم و هیچجوره نمیتونم فراموشش کنم
همیشه هم حس میکنم اضافیم
خواباموهم که تعبیر میکنم بیشترش از بدبختیه همینم بخشی از خراب کردن زندگیمه
باید چیکار کنم تازه ۱۴ سالمه
لطفا کمکم کنید
Iran (Islamic Republic of)
N
۱۷:۳۱ ۲۷ بهمن ۱۴۰۰
گلم این مشکل شما به نظرم برای دوران بلوغ هست و رفع میشه ، بهتره با یک بزرگ تر یا مشاور در میون بزاری...