کارشناس مامایی: الان بسیاری از پزشکان در عمل سزارین وقتی برش رحم را می‌زنند کمی صبر می‌کنند تا بچه خودش فشار بیاورد و از شکم بیرون بیاورد. این فشار و همت بچه برای خروج برای خودش بسیار مفید است او را بچه‌ای توانمند و سالم می‌کند. کاری که در زایمان طبیعی طبق خلقت زن و آفرینش به درستی انجام می‌شود.

زایمان طبیعی درد دارد، اما رنج ندارد/ مادران ما از روش‌های زایمان آگاهی ندارندبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، هر مادری به محض اینکه برگه آزمایش و جواب مثبت بارداری را در دست می‌گیرد دغدغه‌ای توی ذهنش متولد می‌شود. دغدغه اینکه فرزندم را طبیعی به دنیا بیاورم یا به روش سزارین.

در این بین هرکسی هم سعی می‌کند اطلاعاتش را به عنوان اطلاعات درست به مادر بدهد. اما اکثر پزشکان و ماما‌ها معتقدند که مادران را انبوهی از اطلاعات غلط درباره بارداری، نوع زایمان و مسائلی از این دست احاطه کرده است.

معصومه صابریان رنجبر، کارشناس مامایی و کارشناس ارشد مشاوره ۳۴ سال است که برای به دنیا آمدن بچه‌ها به روش زایمان طبیعی به مادران کمک می‌کند. او که دوران دانشجویی و طرح خود را در زمان جنگ در کرمانشاه، اسدآباد و گیلانغرب گذرانده است؛ این روز‌ها همه تلاشش را روی زایمان به روش فیزیولوژیک و تبیین روش «خودآگاهی ذهنی» برای مادران گذاشته است.

او در این مصاحبه با روش‌های علمی از مزایای زایمان به روش طبیعی گفته است. خانم صابریان معتقد است که اگر مادر‌ها درباره همه ابعاد یک زایمان طبیعی آگاهی داشته باشند، روز زایمان‌شان یکی از بهترین روز‌های زندگی آن‌ها خواهد بود.

یکی از مسائل شایع بین مادر‌ها این است که می‌گویند ما تحمل درد زایمان طبیعی را نداریم. وقتی می‌توانیم بدون درد فرزندمان را به دنیا بیاوریم چرا باید مجبور به تحمل درد بشویم؟

من همیشه قبل از اینکه از فواید درد زایمان برای مادر و جنین بگویم مسئله دیگری را مطرح کنم. آن هم فرق بین درد و رنج است. در کشور ما درد زایمان طبیعی هم ردیف یک رنج تعریف می‌شود. ما نمی‌گوییم زایمان طبیعی درد ندارد و آن را انکار نمی‌کنیم. اما زایمان طبیعی رنج ندارد. رنج چیزی است که شما در آن احساس ناتوانی می‌کنید و از لحاظ روحی در اصطلاح فرو می‌ریزید. اما درد زایمان که من اصرار دارم به خاطر بارمنفی کلمه درد، به آن «انقباضات رحمی» بگویم یک درد مداوم نیست که جسمی و روحی به شما آسیب برساند. یک درد قابل تحمل و منقطع است که در طول چندساعت با فاصله به مادر وارد می‌شود، رحمش را منقبض می‌کند. اگر مادر به چشم دردی که در پس آن شیرینی در آغوش گرفتن فرزند است و نه رنجی که قرار است او را از پا دربیاورد به این موضوع نگاه کند، اوضاع خیلی برایش متفاوت می‌شود.

مادرانی که در یک شرایط ایده‌آل بدون اینکه کمترین توهینی بشوند، دردشان نادیده گرفته بشود و در جریان روند زایمان خود باشند، فرزندشان را به دنیا می‌آورند اگر بعد از زایمان از آن‌ها بپرسید چه تجربه‌ای داشتند حتما می‌گویند که تجربه خوبی بوده است و در واقع چیزی از اثر درد در روحشان باقی نمی‌ماند. همین مادر‌ها فرزند بعدی‌شان را هم به روش طبیعی به دنیا می‌آورند. اما متاسفانه رفتار نامناسب برخی پرسنل پزشکی با مادران خاطرات بدی برای آن‌ها به وجود می‌آورد. ماما یا پزشکی که به درد‌های مادر بی توجه است یا با دادن اطلاعات غیرضروری او را از شرایطش می‌ترساند باعث می‌شود مادر آنچنان ذهینت بدی به زایمان طبیعی پیدا کند که روز زایمانش برایش از بدترین روز‌های زندگی او باشد.

متاسفانه من بین همکاران ماما و پزشکم می‌بینم که به مادر توهین می‌کنند. مثلا با حالت غیظ می‌گویند، بشین، چقدر سروصدا می‌کنی؟ فکر کردی اولین کسی هستی که زایمان می‌کنی؟ یا اطلاعات غیرضروری را جلوی مادر به زبان می‌آورند. خانم بجنب بچه داره می‌میره. عه چرا اینطوری شد؟ و بعد توضیح نمی‌دهند که چه‌طور شد! یا حتی حریم خصوصی مادر را رعایت نمی‌کنند. در این مواقع درد زایمان طبیعی جایش را به رنج زایمان می‌دهد و این علت روی آوردن بسیاری از افراد به جراحی سزارین است.

بعضی از خانم‌ها می‌گویند که پزشک به من گفته است که لگن کوچیکی دارم و توانایی زایمان طبیعی ندارم. این موضع چقدر از نظر علمی درست است؟

لگن کوچک یک تعریف علمی دارد. متاسفانه خیلی از پزشکان وقتی می‌خواهند زایمان طبیعی را از سر خود باز کنند یک لگن کوچک به مادر می‌چسبانند و می‌گویند تو توانایی زایمان طبیعی نداری. به همین راحتی یک نفر را به سمت جراحی سوق می‌دهند.

کسی که قدش زیر ۱۴۵ سانتی‌متر و شماره کفشش کمتر از ۳۴ باشد در اصطلاح دارای لگن کوچک است و احتمال دارد این فرد نتواند زایمان طبیعی انجام بدهد. یعنی باز هم «احتمال» دارد. در زایمان تا قبل از اینکه پروسه شروع بشود نمی‌شود هیچ چیز را پیش‌بینی کرد. یعنی درباره یک مادر نه‌ماهه باردار هم نمی‌توان گفت که چه نوع زایمانی برای او مناسب است. چه برسد به فردی که هنوز باردار هم نشده است.

حتی بعضی دیگر از همکاران ما به مادر می‌گویند فیزیک بدنی مادران ایرانی مناسب زایمان طبیعی نیست. این هم از آن حرف‌هاست. از زمان آدم و حوا زایمان طبیعی بوده است. پس قبل از اینکه سزارین کشف بشود زن‌ها چه می‌کردند؟ قبل از اینکه سزارین در ایران باب بشود زنان ایرانی چه می‌کردند؟ اصلا کی فیزیک بدنی زنان ایرانی شروع به تغییر کرد و یکدفعه برای زایمان طبیعی نامناسب شد؟

این‌ها را ما در شرایطی تجربه می‌کنیم که سازمان بهداشت جهانی می‌گوید در بدترین شرایط سزارین باید در ۱۵ درصد موارد صورت بگیرد. یعنی ۸۵ درصد زنان توانایی زایمان طبیعی دارند.

چیزی که من سعی می‌کنم در کلاس‌های آمادگی بارداری، مادران را با آن آشنا کنم زایمان طبیعی نیست، بلکه زایمان فیزیولوژیک است. در زایمان طبیعی آمپول فشار نداریم، استفاده از ساکشن و هیچ مداخله دارویی غیرضروری هم نداریم. حتی نمی‌توانیم به مادر بگوییم که روی تخت بمان یا فقط در یک حالت خاص قرار بگیر. مادر باید بتواند در هرحالتی که دوست دارد و ترجیح می‌دهد قرار بگیرد. یکی دوست دارد به حالت نشسته باشد، یکی دوست دارد به حالت سجده قرار بگیرد یا راه برود. در زایمان فیزیولوژیک تا قبل از به دنیا آمدن نوزاد، مادر مجاز است با نظارت ماما در هرحالتی باشد و برای شدت بخشیدن به روند زایمان هم هیچ مداخله دارویی غیرضروری برای او صورت نمی‌گیرد. در این روش مادر می‌تواند در اتاق موسیقی موردعلاقه‌اش را پخش کند، همسرش در کنارش باشد، وسائلی که دوست دارد و به او آرامش می‌دهد را همراه داشته باشد و خلاصه در یک شرایط راحت و دلخواه باشد.

زایمان طبیعی درد دارد، اما رنج ندارد/ مادران ما از روش‌های زایمان آگاهی ندارند

زایمان طبیعی هم این روز‌ها با روش‌های مختلفی انجام می‌شود. آیا این روش‌ها واقعا طبیعی به حساب می‌آیند؟

البته باید برای توضیح زایمان فیزیولوژیک به کلمه «غیرضروری» دقت کرد. هرجا لازم باشد ماما باید درخواست مداخله پزشکی برای مادر بدهد. ولی اگر لازم نبود مداخله غیرضروری در روند یک زایمان طبیعی انجام نمی‌شود.

شما حضور پدر در اتاق زایمان را توصیه می‌کنید؟

مادران ما متاسفانه در غربت زایمان می‌کنند، چون بخش‌های زایمان بیمارستان‌ها قوانین سفت و سختی برای ورود همراه و همسر دارند که این اصلا خوب نیست. از ویژگی‌های یک زایمان فیزیولوژیک فراهم بودن همه چیز طبق درخواست مادر است؛ و یکی از موارد مهم حضور یک فرد آشنا به مادر در مراحل زایمان است. مامای همراه کسی است که مادر از ماه‌ها قبل با او در ارتباط است و حضور او به مدیریت و کم شدن درد زایمان مادر بسیار کمک می‌کند.

اما فراتر از همه این‌ها من معتقدم حضور پدر از همه چیز بهتر و موثرتر است. شاید بعضی‌ها بگویند همسر من اصلا تمایل ندارد یا در اصطلاح دلش را ندارد. ما در کلاس‌هایمان پدر‌ها را هم برای این شرایط آماده می‌کنیم، چون معتقدیم حضور پدر جزء لاینفک زایمان فیزیولوژیک است. در یک زایمان فیزیولوژیک که مادر و جنین در شرایط مناسبی قرار دارند خبری از سروصدا و فریاد یا صحنه‌هایی که بعضی‌ها می‌گویند دلش را نداریم ببینیم، نیست. ما مدام در حال تعریف و گپ و گفت هستیم، موسیقی موردعلاقه مادر درحال پخش است، بوی موردعلاقه‌اش پوی فضا پراکنده است و در کل محیط یک محیط خوشایند است و اصلا دلیلی ندارد که پدر بگوید من نمی‌خواهم در این فضا باشم. در این بین هم وقتی درد سراغ مادر می‌آید با تکنیک‌های تنفسی آن را مدیریت کنیم تا بگذرد.

تحقیقات می‌گوید وقتی مرد در کنار همسرش قرار می‌گیرد در زن هورمون «اکسی توسین» ترشح می‌شود. این هورمون، هورمون‌های «آدرنالین» و «کورتیزول» که برای فرآیند زایمان مخرب هستند را کنار می‌زند و زایمان را راحت‌تر و سریع‌تر می‌کند. به همین خاطر وقتی همسر هست اصلا مدل زایمان عوض می‌شود.

از آن‌طرف هرگونه نگرانی، احساس غربت، توهین، نادیده‌گرفتن خواست یا درد مادر و... هورمون آدرنالین و کورتیزول را در بدن مادر زیاد می‌کند. این دو هورمون حتی می‌توانند روند یک زایمان موفق و در حال طی مسیر مناسب را هم مختل و کند کنند.

بسیاری از مادرانی که زایمان سزارین داشته‎اند می‌گویند ما اصلا دردی را تجربه نکرده‌ایم و خیلی زود بعد از زایمان سرپا شده‌ایم.

یکی از ناآگاهی‌های شایع بین مادران این است که فکر می‌کنند سزارین درد ندارد. اینکه ما درد را حس نمی‌کنیم به این معنی نیست که درد ندارد. مگر می‌شود چندین لایه بافت عضلانی یک نفر شکافته بشود، دیواره رحم شکافته بشود، بعد همه این‌ها دوخته بشود و هیچ درد و عارضه‌ای هم به فرد وارد نشود؟

درد سزارین با مسکن‌های بسیار قوی که هم روی مادر و هم روی جنین تاثیر منفی دارد کنترل می‌شود و اگر مادری این مسکن‌ها و دارو‌های بیهوشی را استفاده نکند قادر به تحمل درد سزارین نیست. بچه‌های سزارینی در هنگام تولد به خاطر دارو‌های بیهوشی حالت گیج و منگی دارند و، چون شکم مادر باز است ارتباط اولیه هم با مادر برقرار نمی‌شود. این دارو‌های بیهوشی روی کمر و نخاع مادر هم تاثیر دردناکی دارند و حتی حساسیت به آن‌ها موجب بیماری‌های پوستی مثل کهیر هم می‌شود.

از آن طرف باز هم مادران بی اطلاع هستند که همین در‌های قابل تحمل زایمان طبیعی را هم با مداخله دارویی و هم با مداخله غیردارویی می‌توان کنترل کرد. الان روش‌هایی به نام «اسپاینال» و «اپیدورال» وجود دارد که در آن‌ها از طریق تزریق نخاعی، بی حسی موضعی برای مادر حاصل می‌شود و مادر دردی حس نمی‌کند. یک روش دیگر هم استفاده از گاز «انتونکس» است که مادر آن را استنشاق می‌کند و باعث می‌شود مادر حالت تخدیر پیدا کند و درد برایش بسیار کمتر بشود.

در مدل بی‌حسی نخاعی و زایمان طبیعی، فرآیند زایمان دو الی سه ساعت طولانی‌تر می‌شود، چون مادر به دلیل بی‌حسی نمی‌تواند زیاد همکاری کند. ولی باز هم یک زایمان طبیعی به روش بی‌حسی نخاعی از زایمان سزارین بهتر است.

همه اصرار ما برای زایمان طبیعی حتی با بی‌حس نخاعی فواید آن برای مادر و جنین است. الان بسیاری از پزشکان در عمل سزارین وقتی برش رحم را می‌زنند کمی صبر می‌کنند تا بچه خودش فشار بیاورد و از شکم بیرون بیاورد. این فشار و همت بچه برای خروج، برای نوزاد بسیار مفید است و او را بچه‌ای توانمند و سالم می‌کند. کاری که در زایمان طبیعی طبق خلقت زن و آفرینش به درستی انجام می‌شود.

واقعیت این است که مطالعه باید علمی باشد نه موردی. اینکه بگوییم دخترخاله من زایمان طبیعی داشته و ناراضی است، ولی دخترعمه‌ام سزارین کرده و راضی است حرف علمی نیست. فشاری که موقع زایمان طبیعی به نوزاد می‌آید آب‌های میان بافتی ریه، مغز و گوارش را پاک می‌کند. درحالی که این اتفاق برای یک بچه سزارینی نمی‌افتد. به همین خاطر است که تحقیقات متعدد وقتی تعداد فرزندان زنان در گروه‌های مساوی از نظر انجام زایمان طبیعی و سزارین و در نظر گرفتن باقی متغیر‌ها را با هم مقایسه کرده است به این نتیجه رسیده است که آمار اوتیسم، آلرژی، دیابت، اضطراب، تحریک روده‌ای و گوارشی در کودکان سزارینی بسیار بیشتر است.

مطالعات علمی هم در این زمینه وجود دارد؟
«نیکوس کازانتزاکیس» که شاعر و نویسنده است در یکی از کتابهایش آزمایشی انجام داده است. او پیله‌ای را توی دستهایش گرفته و به جای اینکه اجازه بدهد کرم داخل پیله خودش فضای پیله را گرم کند و خارج بشود با دمیدن داخل دستهایش روند گرم شدن پیله را جلو انداخته است. در نهایت پیله می‌شکافد و پروانه از آن خارج می‌شود، اما بعد از مسافت کوتاهی پرواز، بال‌های پروانه یاری نمی‌کند و روی زمین می‌افتد.

در جراحی سزارین دقیقا چه آسیبی متوجه مادر یا جنین است؟

در جراحی سزاین لایه لایه بافت و فیبر‌های عضلاتی برش می‌خورند تا به رحم برسد و بعد هم رحم برش می‌خورد. امکان ندارد که هیچوقت این لایه‌ها درست مثل سابق سرجای هم قرار بگیرند. به همین خاطر در اکثر سزارین‌ها چسبندگی اتفاق می‌افتد و هم بارداری بعدی و هم زایمان بعدی را با مشکل مواجه می‌کند.

مادری که یک‌بار زایمان سزارین انجام بدهد ترجیح می‌دهد زایمان بعدی‌اش هم سزارین باشد. من همیشه به مادر‌ها می‌گویم شما یک‌بار می‌آیید در اتاق عمل استریل و مجهز و عمل سزارین می‌شوید. از کجا معلوم برای زایمان بعدی این شرایط برایتان محیا باشد که بشود تمام عوارض چسبندگی و پارگی رحم و... را مدیریت کرد. عید امسال وقتی در شهر‌های شمالی سیل آمد، مادر‌های در آستانه زایمان از کجا می‌دانستند که باید فرزند بعدی‌شان را در این شرایط به دنیا بیاورند؟ در واقع شما با انجام یک سزارین تمام زایمان‌های بعدی خود را با ریسک همراه می‌کنید.

البته همه این‌ها که می‌گویم درباره یک سزارین انتخابی است. وگرنه هروقت که امکان زایمان طبیعی نباشد و جان مادر و جنین به هر دلیلی به در خطر باشد سزارین به عنوان بهترین روش جایگزین زایمان طبیعی نجات‌دهنده جان مادر و فرزند است.

از اشکالات دیگری که پزشکان به زایمان طبیعی وارد می‌کنند زمان‌بر بودن آن است. اینکه پزشک نمی‌تواند مثلا ۱۲ ساعت برای یک مادر وقت صرف کند، چون بیماران و مادران در آستانه زایمان دیگری هم تحت نظر دارد.

سیستم غلط است. معلوم است که هیچ پزشکی وقت این را ندارد که مثلا ۱۲ ساعت بالای سر مادر بایستد تا زایمان انجام بشود. این وظیفه ماماست. چیزی که در فرهنگ زایمانی ما جانیفتاده است. پزشک می‌تواند در لحظات پایانی برای گرفتن بچه، بخیه زدن و چک کردن وضعیت مادر و جنین حضور داشته باشد.

قطعا پزشک بیماران دیگری هم در آستانه زایمان یا مشکلات زنانه دیگر دارد که باید به آن‌ها رسیدگی کند. آن صبر و حوصله مدیریت فرآیند زایمان در حوزه وظائف ماماست. اما متاسفانه، چون در فرهنگ ما ماما خیلی جدی گرفته نمی‌شود، پزشک هم خیلی از اوقات وقتی که لازم است را برای مادر نمی‌گذارد. یا سریعا آمپول فشار می‌زند، یا مادر را هول می‌کند که آدرنالین ترشح بشود و زایمان تاخیر بیفتد، یا مادر را برای سزارین می‌برد.

در یک سیستم ارجاع استاندارد، هر زنی از ابتدای بارداری در کنار یک ماما قرار می‌گیرد. همراه ماما مراحل بارداری را طی می‌کند، همراه ماما به بیمارستان می‌رود، همراه ماما انقباضات رحمی را پشت سر می‌گذارد و زایمان می‌کند. در این بین پزشک سونوگرافی و تجویزات او را کنترل می‌کند و موقع تولد نوزاد هم کار‌های پزشکی لازم را انجام می‌دهد.

شما در کلاس‌های آمادگی برای بارداری یک روش جدید را برای مادر‌ها ازائه می‌کنید. درباره روشتان توضیح می‌دهید؟

من به عنوان کسی که از سال ۱۳۹۴ تا امروز حدود سیصد وپنجاه زایمان طبیعی را برای مادران انجام داده و قبل از آن در شهر‌های مرزی روزانه بیشتر از سی زایمان را گرفته است، می‌گویم که بهترین روش برای انجام یک زایمان طبیعی روش «آگاهی کامل ذهنی» است.

من این روش را در کلاس‌هایم به مادر‌ها تدریس می‌کنم و معنی آن هم این است که مادر باید خودش درباره همه چیز آگاهی کامل داشته باشد و به صورت تجربی به یک ماما مبدل بشود. این روش در کشور ما که فرآیند زایمان طبیعی زیاد استاندار نیست و شما پزشک به پزشک و بیمارستان به بیمارستان با شرایطی متفاوتی روبه‌رو می‌شوید بهترین روش است.

من به مادر‌ها می‌گویم شما باید برای همه چیز آماده باشید. شاید روزی که برای زایمان می‌روید حال پزشکتان خوب باشد شاید هم نباشد. شاید پزشکتان به شما برسد شاید هم کار داشته باشد و نرسد. شاید با یک مامای خوش اخلاق روبه‌رو بشوید شاید هم آن روز بدترین روی مامایی باشد که به پست شما می‌خورد. وظیفه شما این است که آگاه باشید. در صورت دیدن هر رفتاری آن‌قدر به خودتان مسلط باشید که نگذارید هورمون آدرنالین و کورتیزول در بدنتان ترشح بشود. اگر حرف بد یا توهینی شنیدید روی آن تمرکز نکنید. اگر برنامه‌ها به هم ریخت شما به هم نریزید.

از آن طرف باید به مراحل زایمان آگاه باشید. اگر کیسه آب پاره شد هول نکنید. بدانید چقدر وقت دارید. اگر زایمان دوم است و و قبل از رسیدن به بیمارستان بچه متولد شد بدانید چه کار‌هایی باید انجام بدهید. منفعل نباشید در جریان کامل روند بارداری موفق، زایمان موفق و در آغوش گرفتن فرزندتان باشید. این همان آگاهی کامل ذهنی است که باعث می‌شود حواشی روز زایمان روی مدل زایمان شما و فرزندتان تاثیر نداشته باشد و این روز را به یکی از بهترین و زیباترین روز‌های زندگی شما تبدیل کند.

مادرانی که یک زایمان طبیعی را پشت سر می‌گذارند همه می‌گویند که از آن به بعد احساس یک زن قدرتمند و یک مادر شجاع را دارند. حسی که شاید تا قبل از آن تجربه نکرده باشند.

روش‌های کاهش درد در زایمان طبیعی که از آن صحبت می‌کنید چه چیز‌هایی هستند؟

به غیر از روش‌های دارویی که اشاره شد؛ اولین مورد غیرداروی همان آمادگی روانی مادر است که تا حد زیادی درد را تسکین می‌دهد. مورد بعد هم که اشاره کردم حضور یک حامی مثل پدر در مراحل زایمان است. از تکنیک‌های دیگری که در جریان یک زایمان فیزیولوژیک از آن استفاده می‌کنیم تکنیک‌های تجسم خلاق و منحرف کردن حواس از درد است. معنویت درمانی توسط آیه‌های قرآن و توسل‌های دینی، موسیقی‌درمانی، گرم کردن و سرد کردن بدن مادر، ماساژدرمانی، تغییر وضعیت، فشار متقابل، هیپنوتیزم و بیوفیدبک، طب فشاری، طب سوزنی و رفلکسولوژی، تزریق داخل جلدی آب مقطر و آروماتراپی است.

علت اصلی روی آوردن مادر‌ها به سزارین از زبان خودشان چیست؟

اولین چیزی که در صحبت با هر مادری که درخواست سزارین می‌کند، می‌بینیم ناآگاهی و محاصره شدن با اطلاعات غلط است. مثلا بسیاری از افراد می‌گویند هرکس زایمان طبیعی کند دچار عارضه شل شدن کف لگن می‌شود. شل شدن ماهیچه‌های کف لگن همان چیزی است که بعضی مادر‌های قدیمی از آن با عنوان بی اختیاری در کنترل ادرار یا افتادگی مثانه یاد می‌کنند.

تا جایی که گفته می‌شود زایمان ممکن است باعث شل شدن ماهیچه‌های کف لگن بشود درست است. اما قید زایمان طبیعی غلط و ناشی از همان ناآگاهی است. چون تحقیقات نشان داده است که یک مادر با دو زایمان طبیعی و یک مادر با دو زایمان سزارین هردو به یک اندازه امکان ابتلا به عارضه شل شدن عضلات کف لگن را دارند.

من این موضوع را به طور علمی در کلاس‌های آمادگی برای بارداری توضیح می‌دهم. تفاوت زایمان سزارین و طبیعی تا قبل اینکه بچه وارد لگن بشود کاملا یکسان است. یعنی در طول بارداری فشار یکسانی از طریق جنین به بدن هر مادری وارد می‌شود. در روند زایمان هم تفاوتی در این فشار وجود ندارد. به جز زمانی که در یک زایمان طبیعی کودک وارد لگن می‌شود که این مرحله آخر زایمان و در واقع یک زمان کوتاه است. قرار گرفتن کودک در لگن برای یک مادر اولی نهایتا دو ساعت و برای بچه‌های بعد چند دقیقه طول می‌کشد و این مدت، زمانی نیست که بتواند عارضه‌ای را به وجود بیاورد. در واقع علت به وجود آمدن این عارضه سبک زندگی غلط در دوران بارداری است و ربطی به نحوه زایمان ندارد.

مادر‌های ما در طول بارداری هرطور می‌خواهند می‌نشینند، هرطور می‌خواهند برای بلند شدن به کمر خود فشار می‌آورند و تحرک و نرمش را هم کنار می‌گذارند. بعد انتظار دارند هیچ عارضه‌ای متوجه آن‌ها نشود. چاره مشکل شل شدن ماهیچه‌های کف لگن، ورزش‌های موسوم به «کگل» است که تحقیقات و تجربه نشان داده به شدت برای مبتلانشدن و کم شدن این عارضه موثر است. اما چند مادر یا خانم در آستانه بارداری هستند که ورزش‌های کگل را بشناسند؟ این همان ناآگاهی هست که از آن صحبت می‌کنیم.

اصلا چه اتفاقی افتاد که به یک‌باره میل به جراحی سزارین انقدر در میان مادران ایرانی زیاد شد؟

از سال ۱۳۶۰ وقتی پذیرش رزیدنت پزشکی در دانشگاه‌ها زیاد شد بحران سزارین انتخابی هم به وجود آمد. در واقع اولین آموزش این رزیدنت‌ها انجام عمل جراحی سزارین بود. کم کم بیشتر مادر‌ها به این سمت سوق داده شدند و عمل سزارین تبدیل به یک کار در اصطلاح «باکلاس»، فرهنگ غالب به دنیا آوردن بچه و یک باور عمومی در جامعه مادران ایرانی شد.

این وضعیت تا سال ۱۳۹۰ طول کشید. یعنی حدود سی سال طول کشید تا عوارض موارد انبوه و غیرضروری یک عمل جراحی به اسم سزارین در جامعه خودش را نشان بدهد. این زنگ خطر را هم سازمان بهداشت جهانی برای ایران به صدا درآورد و گفت که این تعداد انبوه عمل سزارین یک جامعه بیمار تولید کرده است.

چون مطالعات نشان می‌دهد سزارین یک روش جایگزین تولد فرزند برای مواقعی است که جان مادر یا جنین در خطر است. اما در ایران یک روش انتخابی از ابتدای بارداری بود. بدون اینکه اصلا بررسی بشود مادر امکان این را دارد که فرزندش را طبیعی به دنیا بیاورد یا نه.

زایمان طبیعی درد دارد، اما رنج ندارد/ مادران ما از روش‌های زایمان آگاهی ندارند

بحث کنترل جمعیت چقدر در این مسیر موثر بود؟

خوشبختانه از سال ۱۳۹۰ به بعد با فشاری که از نظر آمار بین‌المللی مثل آمار سازمان بهداشت جهانی به ایران آمد، تبلیغات برای تغییر فرهنگ، آموزش همگانی و سوق دادن مادر‌ها به سمت زایمان طبیعی آغاز شد که تا حدی هم موفقیت‌آمیز بوده است. حالا نسبت به دهه‌های قبل مادران بیشتری با آگاهی نسبت به زایمان طبیعی آن را انتخاب می‌کنند. الان به نظر من در قشر تحصیلکرده این ورق برگشته است و مادران باسواد و آگاه ترجیح می‌دهند به جای عمل جراحی، روند طبیعی زایمان را طی کنند.

بخشی از ماجرای زیاد شدن زایمان سزارین هم مربوط به بحث‌های کنترل جمعیت بود. تا همین چندسال پیش باور بر این بود که اگر زایمان اول هر زنی سزارین باشد، تمام زایمان‌های بعدی‌اش را هم باید با همین روش انجام بشود. محل پارگی شکم و بخیه در سزارین هم امکان زایمان‌های متعدد به مادر نمی‌دهد. پس سزارین محبوب شد، چون تعداد فرزندان متولد شده از یک زن و طبیعتا نرخ جمعیت را پایین می‌آورد.

زمانی بود که من به عنوان ماما، معدود آدم‌هایی که برای زایمان طبیعی به من مراجعه می‌کردند را طوری کنترل می‌کردم و طوری به بیمارستان می‌رساندم که بچه در آستانه به دنیا آمدن باشد و دکتر بهانه‌ای برای سزارین نداشته باشد! یکی از این مادر‌ها بعد‌ها به من گفت که دکتر به او گفته بود اگر فرصت کرده بودیم یک رگ از تو بگیریم و داروی بیهوشی را تزریق می‌کنیم سزارین می‌کردیم. ولی فرصت نبود و مجبور شدیم بچه را طبیعی به دنیا بیاوریم.

اما هنوز هم آمار سزارین ما از طبیعی بیشتر است

ایستادن جلوی ناآگاهی از عوارض سزارین، در دنیای پزشکی بسیار سخت است. برای امثال من ماما که همه عمر فعالیتم سعی کرده‌ام مادر‌ها کودکشان را به طور طبیعی به دنیا بیاورند چالش‌ها آنقدر زیاد است که گاهی فکر می‌کنم این حرفه را کنار بگذارم. متاسفانه عمل سزارین برای برخی پزشک‌ها به یک کاسبی تبدیل شده است. طوری که ما را تخریب می‌کنند، مادر را از ما می‌ترسانند و یا اطلاعات غلط و غیرعلمی درباره زایمان طبیعی به مادر می‌دهند. اطلاعاتی که اصلا شنیدنش از زبان یک پزشک حیرت‌انگیز است. گاهی برخی پرشک‌ها طوری درباره زایمان طبیعی صحبت می‌کنند که اگار یک جنایت است. درحالی که عمل جراحی غیرضروری و یک سزارین انتخابی جنایت در حق مادر و جنین است.

منبع: فارس

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
مریم
۱۱:۴۸ ۱۲ دی ۱۴۰۰
عالی بود.همش فکر میکردم درد زایمان طبیعی انقدر زیاده که آدمو زجرکش میکنه.
خدا خیرشون بده
Sweden
میترا
۰۲:۰۱ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۹
خیلی مطلب خوبی بود، کاملا منطبق بر اخرین اطلاعات که ما تو اروپا میشنویم، خوشحالم که ایران هم به سمت بهتری میره تو این زمینه