
باشگاه خبرنگاران جوان؛ سمیه خلیلی - در دوران پر فراز و نشیب سیاست ترکیه، جایی که سایه جاهطلبیهای رجب طیب اردوغان بر هر تحولی سنگینی میکند، «مسئله کرد» و درگیری با پکک همواره ستون فقرات امنیت داخلی و خارجی این کشور را تشکیل داده است. آنچه اکنون در صحنه سیاسی ترکیه در حال رخ دادن است، نه تنها بازتابی از یک روند چهار دههای از درگیریهای مسلحانه است، بلکه به نظر میرسد فصلی جدید در نمایش قدرت و بقای سیاسی اردوغان باشد. با نگاهی انتقادی و ریزبینانه به تحولات اخیر، میتوان دریافت که چگونه موضوع «خلع سلاح پکک» به ابزاری کلیدی در دست دولت کنونی ترکیه و شخص اردوغان تبدیل شده است؛ ابزاری برای جبران کاستیهای داخلی، تقویت جایگاه منطقهای، و البته، هموار کردن مسیر برای بقای در قدرت، حتی با زیر پا گذاشتن قواعد دموکراتیک.
تغییر فاز یک نزاع کهنه: از میدان جنگ تا میز مذاکره
درگیری میان دولت ترکیه و حزب کارگران کردستان (پکک) ریشههای عمیقی در تاریخ دارد و از سال ۱۹۸۴ با رویکرد مسلحانه، جان دهها هزار نفر را گرفته و خسارات اقتصادی هنگفتی به بار آورده است. این نزاع، که در ابتدا با هدف به رسمیت شناختن حقوق کردها و رفع تبعیض آغاز شد، به مرور زمان ابعاد پیچیدهتری به خود گرفت. تحلیلگران بر این باورند که پکک پس از سالها درگیری و عدم تحقق خواستههای سیاسی، رویکرد مسلحانه را پیش گرفت. طی دهههای گذشته، مناطق درگیر با فقر و عقبماندگی دست و پنجه نرم کردهاند و اقتصاد ترکیه نیز متحمل خسارات جبرانناپذیری شده است.
اما در سالهای اخیر، ورق برگشته است. مجهز شدن ارتش ترکیه به فناوریهای نوین نظامی، بهویژه پهپادها، توانایی پکک را برای ادامه نبرد به شکل گذشته کاهش داده است. این تغییر موازنه قدرت نظامی، مقامات پکک را به این نتیجه رسانده که راه ادامه حیات از طریق مبارزه مسلحانه دشوارتر شده است. در همین اثنا، دولت ترکیه و شخص اردوغان، شعار «ترکیه عاری از تروریسم» را مطرح کرده و پیشنهاد خلع سلاح پکک و پیگیری مطالبات سیاسی را از طریق مسالمتآمیز ارائه دادهاند. حتی گفته میشود که عبدالله اوجالان، رهبر زندانی پکک، نیز با این پیشنهاد موافقت کرده و خواستار خلع سلاح اعضای گروه شده است.
اردوغان و حزب عدالت و توسعه (AKP) به خوبی میدانند که حل این پرونده تاریخی میتواند برگ برنده بزرگی در عرصه داخلی باشد. «خلع سلاح» پکک، فارغ از واقعیتهای پشت پرده آن، به عنوان یک پیروزی بزرگ برای دولت مطرح میشود؛ پیروزیای که میتواند حس امنیت و آرامش را در میان شهروندان ترکیه تقویت کند و آرای ملیگرایان و بخشهای خسته از درگیری را به سبد اردوغان سرازیر کند. اما آیا این خلع سلاح، حرکتی واقعی به سوی صلح پایدار است یا صرفاً یک مانور سیاسی برای اهداف انتخاباتی؟ شواهد نشان میدهد که احتمالا دومی در اولویت اردوغان قرار دارد.
چالشی به نام اقتصاد: پاشنه آشیل جاهطلبیهای اردوغان
پس از پیروزی اردوغان در دور سوم انتخابات ریاست جمهوری، او وعده اصلاحات گسترده، بهویژه در ابعاد اقتصادی و سیاسی را داد. با این حال، واقعیتهای اقتصادی ترکیه نشان میدهد که این وعدهها هرگز محقق نشدند؛ بلکه شرایط اقتصادی، وخیمتر نیز شده است. نرخ تورم رسمی در ترکیه بین ۴۰ تا ۵۰ درصد است، در حالی که منابع مستقل از نرخ بالای ۶۰ درصد خبر میدهند. این ارقام فاجعهبار، نشاندهنده شکست سیاستهای اقتصادی دولت اردوغان در بهبود معیشت مردم است. افزایش بیرویه قیمتها، کاهش ارزش لیر و بیکاری گسترده، نارضایتی عمومی را به اوج خود رسانده است.
اردوغان که به خوبی از نتایج نظرسنجیها آگاه است، میداند که با وضعیت فعلی اقتصادی، شانس پیروزی او در انتخابات آتی (۲۰۲۸) حتی در صورت کاندیداتوری مجدد – که از نظر قانونی نیز محل بحث است – بسیار پایین خواهد بود. بنابراین، برای او حیاتی است که با ایجاد «دستاوردسازی» در حوزههای دیگر، ضعفهای اقتصادی را پوشش دهد و اذهان عمومی را منحرف کند. پروژه «خلع سلاح پکک» دقیقاً در همین نقطه وارد میشود. این پروژه به اردوغان این امکان را میدهد که با حل یکی از مهمترین و حساسترین پروندههای چند دهه اخیر ترکیه، دستاوردی بزرگ را به مردم ارائه دهد و از این طریق، بخش قابل توجهی از آرای از دست رفته خود را جبران کند.
اما این دستاوردسازی، بدون پرداخت هزینههای گزاف نیست. تمرکز بر یک موضوع واحد برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات ریشهای اقتصادی، نشان از عدم توانایی دولت در مدیریت بحرانهای واقعی دارد. این رویکرد، در درازمدت، نه تنها به نفع مردم نخواهد بود، بلکه میتواند بحرانهای عمیقتری را در پی داشته باشد. دولت اردوغان به جای پرداختن به ریشههای تورم و بیکاری، به دنبال پروژههایی است که صرفاً جنبه نمایشی و سیاسی دارند و میتوانند به عنوان برگ برندهای در کارزار انتخاباتی مورد استفاده قرار گیرند.
نقشهراه اردوغان برای بقا: تثبیت قدرت در داخل و جاهطلبی در منطقه
راهبرد اردوغان تنها به مسائل داخلی ختم نمیشود. او به موازات دستاوردسازی در حوزه امنیت داخلی، به دنبال تثبیت و تقویت جایگاه ترکیه در منطقه نیز هست. ترکیه، تحت رهبری اردوغان، در سالهای اخیر جاهطلبیهای منطقهای خود را به شدت افزایش داده و در سوریه، عراق، لیبی و قرهباغ به شکل مستقیم یا غیرمستقیم مداخله کرده است. این مداخلهگریها، با هدف کسب نفوذ بیشتر و تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای بلامنازع صورت میگیرد. حل مسئله پکک و برقراری "صلح" در مرزهای جنوبی، به اردوغان این امکان را میدهد که منابع نظامی و دیپلماتیک خود را بیشتر به سمت اهداف منطقهای هدایت کند.
با این حال، این جاهطلبیها، هم در داخل و هم در خارج، با انتقادات جدی روبهرو هستند. در داخل، سیاستهای اقتدارگرایانه اردوغان، سرکوب مخالفان، و نقض حقوق بشر، دموکراسی ترکیه را در معرض تهدید قرار داده است. او با قبضه کردن قوای سهگانه و تضعیف نهادهای مستقل، به سمت یک نظام تکحزبی و تکصدایی در حال حرکت است. این روند، آزادیهای مدنی را محدود کرده و جامعه مدنی را تحت فشار قرار داده است.
در بعد خارجی، سیاستهای مداخلهگرایانه ترکیه نه تنها به بحرانهای منطقهای دامن زده، بلکه روابط آنکارا را با بسیاری از همسایگان و حتی متحدان غربی به چالش کشیده است. با وجود تلاشهای اردوغان برای نمایش قدرت و کسب نفوذ، ترکیه به دلیل رویکردهای غیرقابل پیشبینی و منافع متضاد با دیگر بازیگران منطقهای و جهانی، در انزوا قرار گرفته است.
پکک، ابزاری برای انحراف افکار عمومی و مشروعیتبخشی به اقتدارگرایی
نگاهی عمیقتر به ماجرای «خلع سلاح» پکک نشان میدهد که این موضوع، بیش از آنکه به یک راهحل دائمی برای مسئله کردها منجر شود، ابزاری برای انحراف افکار عمومی از مشکلات واقعی و مشروعیت بخشیدن به سیاستهای اقتدارگرایانه اردوغان است. در حالی که اوجالان در زندان خواهان خلع سلاح شده، وضعیت حقوقی و سیاسی کردها در ترکیه همچنان مبهم است. آیا خلع سلاح پکک به معنای به رسمیت شناختن حقوق فرهنگی و سیاسی کردها خواهد بود؟ آیا تبعیضها علیه آنها پایان خواهد یافت؟ یا صرفاً این اقدام، به معنای حذف یک مانع مسلحانه برای اهداف سیاسی اردوغان است؟
پاسخ به این پرسشها در ابهام باقی میماند. اردوغان نشان داده است که برای رسیدن به اهداف خود، حاضر به استفاده از هر ابزاری است. در گذشته نیز، دولت ترکیه بارها مذاکراتی را با پکک آغاز کرده و سپس به بهانههای مختلف، آنها را قطع کرده است. این الگو، این تردید را تقویت میکند که ممکن است این «خلع سلاح» نیز تنها یک فاز موقت در یک بازی سیاسی بزرگتر باشد. هدف نهایی، در این دیدگاه، نه صلح واقعی، بلکه کنترل کامل بر تمام جنبههای قدرت و حذف هرگونه صدای مخالفی است که میتواند جایگاه اردوغان را به چالش بکشد.
آینده مبهم ترکیه: آیا جاهطلبیهای اردوغان به نتیجه خواهد رسید؟
با توجه به بحرانهای اقتصادی، چالشهای سیاسی داخلی و خارجی، و جاهطلبیهای فزاینده اردوغان، آینده ترکیه در هالهای از ابهام قرار دارد. «خلع سلاح پکک» میتواند به طور موقت به اردوغان در کسب حمایت داخلی کمک کند، اما بعید است که به تنهایی بتواند مشکلات ریشهای کشور را حل کند. تا زمانی که مشکلات اقتصادی حل نشود و اصلاحات دموکراتیک واقعی صورت نگیرد، نارضایتیها در جامعه ترکیه ادامه خواهد یافت.
اردوغان، با تمام توان، در حال مهندسی فضای سیاسی برای تضمین بقای خود در قدرت است. این شامل تغییرات احتمالی در قانون اساسی برای کاندیداتوری مجدد، کنترل رسانهها، و سرکوب هرگونه مخالفت است. اما تاریخ نشان داده است که هیچ حاکمیت اقتدارگرایی نمیتواند برای همیشه در برابر خواستههای مردم مقاومت کند.
در نهایت، تحولات کنونی در ترکیه، بیش از آنکه نشانهای از یک صلح پایدار و حل ریشهای یک معضل چند دههای باشد، به نظر میرسد فصلی جدید در داستان جاهطلبیهای یک رهبر باشد؛ رهبری که برای بقای خود در قدرت، حاضر است با کارتهای مختلفی بازی کند، حتی اگر این بازی به بهای تضعیف بنیانهای دموکراسی و امنیت واقعی کشورش تمام شود. آینده ترکیه به این بستگی دارد که آیا جاهطلبیهای اردوغان، در برابر واقعیتهای خشن اقتصادی و سیاسی، دوام خواهد آورد یا خیر.