اسرائیل نه یک دولت عادی، بلکه پروژه‌ای سیاسی–ایدئولوژیک است که با توسعه‌طلبی و پاکسازی قومی، منطقه را به کابوس بی‌پایان کشانده است.

باشگاه خبرنگاران جوان، سمیه خلیلی - اسرائیل از روز نخست پیدایشش در ۱۹۴۸ هیچ‌گاه نتوانست مانند یک «کشور عادی» در نظام بین‌الملل عمل کند. از همان ابتدا بر بستر اشغال سرزمین‌های دیگر، کوچاندن مردم بومی و تحمیل ایدئولوژی مذهبی–سیاسی بنا شد. به همین دلیل، بسیاری از ناظران و تحلیلگران منطقه‌ای آن را نه یک کشور، بلکه یک پروژه سیاسی برای آشوب‌آفرینی در خاورمیانه می‌دانند؛ پروژه‌ای که امروز در قالب ایده «اسرائیل بزرگ» بار دیگر خود را نشان می‌دهد.

از اواخر سال ۲۰۲۴، گروه‌های افراطی صهیونیستی مانند جنبش اوری تسافون و ناچالا با حمایت مستقیم بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، ایده توسعه مرز‌های اسرائیل به «مرز‌های ابراهیم» را دنبال می‌کنند. آنان نقشه‌هایی در دست دارند که بخش‌های بزرگی از فلسطین، لبنان، سوریه و حتی عراق را دربرمی‌گیرد. این پروژه نه تنها رویای صهیونیست‌های افراطی، بلکه کابوسی برای همه کشور‌های منطقه است.

اسرائیل بزرگ؛ فانتزی ایدئولوژیک یا تهدید واقعی؟

نقشه‌های موسوم به «مرز‌های ابراهیم» بر اساس قرائتی افراطی از متون دینی، سرزمین‌هایی را جزو اسرائیل معرفی می‌کنند که هیچ‌گاه بخشی از این کشور نبوده‌اند. صهیونیست‌های افراطی با تکیه بر این نقشه‌ها مدعی‌اند حق تاریخی و الهی برای تسلط بر این سرزمین‌ها دارند.

نتانیاهو، که برای بقا در قدرت به حمایت این جریان‌ها نیاز دارد، این پروژه را «مأموریتی تاریخی و معنوی» می‌نامد. اما پشت این واژه‌های فریبنده، واقعیت دیگری نهفته است: شهرک‌سازی، پاکسازی قومی و جنگ بی‌پایان.

امروز، توسعه شهرک‌های یهودی‌نشین در کرانه باختری و مصادره زمین‌های فلسطینی‌ها بخشی از این پروژه است. فردا، گسترش تجاوز به لبنان، سوریه و عراق می‌تواند همین منطق را دنبال کند. اینجا دیگر نه با یک دولت–ملت عادی، بلکه با یک پروژه توسعه‌طلبانه ایدئولوژیک روبه‌رو هستیم.

اسرائیل: موجودیتی بدون مرز‌های مشخص

یکی از ویژگی‌های دولت‌های عادی در جهان، داشتن مرز‌های مشخص و پذیرفته‌شده بین‌المللی است. اما اسرائیل از آغاز تاکنون هیچ‌گاه مرز نهایی و تثبیت‌شده‌ای نداشته است. هر جنگ و هر اشغال، مرز‌های تازه‌ای برایش تعریف کرده است. این ماهیت «نامشخص و توسعه‌طلب» است که اسرائیل را بیشتر به یک پروژه نظامی–ایدئولوژیک شبیه می‌کند تا یک کشور.
به همین دلیل است که وقتی اسرائیل از «امنیت ملی» سخن می‌گوید، در واقع امنیت دیگران را تهدید می‌کند. هر گام امنیتی آن به معنای اشغال جدید، کشتار تازه و ویرانی گسترده است.

ضعف واکنش‌های عربی و اسلامی

نکته نگران‌کننده‌تر از سیاست‌های توسعه‌طلبانه اسرائیل، ضعف واکنش کشور‌های عربی و اسلامی است. اتحادیه عرب، که باید به‌عنوان یک نهاد منطقه‌ای مدافع سرزمین‌های عربی باشد، عملاً به صدور بیانیه‌های بی‌اثر بسنده کرده است.

حتی پس از حمله غیرقانونی اسرائیل به قطر، بسیاری از کشور‌های عربیِ متحد آمریکا – مانند امارات – تنها به هشدار‌های لفظی اکتفا کردند. این سکوت و انفعال، دست اسرائیل را برای پیشبرد پروژه «اسرائیل بزرگ» بازتر کرده است.

این ضعف ریشه در وابستگی اقتصادی و نظامی بسیاری از دولت‌های عربی به واشنگتن دارد. آنان می‌دانند که هر اعتراض جدی علیه اسرائیل، به معنای به خطر افتادن روابطشان با آمریکا خواهد بود. در نتیجه، ترجیح می‌دهند به جای اقدام عملی، نظاره‌گر باشند؛ حتی اگر سرزمین‌هایشان روزی بخشی از «مرز‌های ابراهیم» معرفی شوند.

برتری نظامی اسرائیل؛ توهم یا واقعیت؟

یکی از عواملی که اسرائیل را در پیشبرد سیاست‌هایش جسور کرده، برتری نظامی‌اش با حمایت مستقیم آمریکا است. اسرائیل پیشرفته‌ترین تسلیحات را در اختیار دارد و از چتر حمایتی کامل واشنگتن برخوردار است.

اما این برتری تنها روی کاغذ معنا دارد. تجربه جنگ‌های اخیر در غزه نشان داد که ارتش اسرائیل با وجود تجهیزات پیشرفته، در برابر مقاومت مردمی ناتوان است. گزارش‌ها حاکی از افزایش افسردگی و خودکشی سربازان اسرائیلی در طول جنگ‌های فرسایشی است. این امر نشان می‌دهد که ماشین نظامی اسرائیل به ظاهر قدرتمند، اما در عمل شکننده است.

هرچه جنگ‌ها طولانی‌تر می‌شوند، توان لجستیکی و روحیه ارتش اسرائیل فرسوده‌تر می‌شود. بنابراین، اتکا به قدرت نظامی نه تنها راه‌حل پایداری نیست، بلکه می‌تواند اسرائیل را به نقطه فروپاشی درونی نزدیک کند.

اسرائیل؛ تهدیدی فراتر از فلسطین

بسیاری تصور می‌کنند نزاع با اسرائیل صرفاً مسأله‌ای فلسطینی است. اما سیاست‌های اخیر نشان می‌دهد که این دولت، تهدیدی فراتر از مرز‌های فلسطین است. لبنان، سوریه، عراق و حتی قطر هم هدف تجاوزگری اسرائیل بوده‌اند یا در نقشه‌های «اسرائیل بزرگ» گنجانده شده‌اند.

این به معنای آن است که اگر امروز در برابر اسرائیل ایستادگی نشود، فردا بسیاری از کشور‌های منطقه باید هزینه سنگین‌تری بپردازند. پروژه صهیونیستی نه به مرز‌ها احترام می‌گذارد و نه به قوانین بین‌الملل.

کشور‌ها بر اساس اصول حقوق بین‌الملل تعریف می‌شوند: مرز مشخص، جمعیت ثابت، حکومت پایدار و پذیرش قواعد بین‌المللی. اسرائیل هیچ‌یک از این معیار‌ها را به‌طور کامل ندارد.

۱.     مرز مشخص ندارد: مرز‌های اسرائیل همواره سیال و وابسته به جنگ‌ها بوده‌اند.
۲.     جمعیتش بر پایه مهاجرت تحمیلی شکل گرفته است: میلیون‌ها فلسطینی از سرزمین خود رانده شدند تا جایشان به مهاجران یهودی داده شود.
۳.     حکومت آن بر ایدئولوژی تبعیض نژادی و مذهبی استوار است: ساختاری که به‌جای حقوق برابر، بر «برتری یهودیان» تأکید دارد.
۴.     قواعد بین‌المللی را بار‌ها نقض کرده است: از اشغال سرزمین‌های دیگر تا حملات غیرقانونی به کشور‌های مستقل.

بنابراین، اسرائیل بیشتر یک پروژه استعمار و اشغالگری است تا یک دولت طبیعی در نظام بین‌الملل.

مسئولیت جامعه جهانی

این واقعیت تلخ است که جامعه جهانی، به‌ویژه غرب، همواره اسرائیل را استثنا کرده است. هر کشوری دیگری اگر سیاست‌های مشابه را پیش می‌برد – اشغال سرزمین، حمله به کشور‌های دیگر و پاکسازی قومی – بی‌شک با تحریم‌ها و انزوای شدید مواجه می‌شد. اما اسرائیل همواره از مصونیت برخوردار بوده است.

این استاندارد دوگانه، نه تنها به گسترش تجاوزگری اسرائیل کمک کرده، بلکه مشروعیت قوانین بین‌المللی را نیز زیر سؤال برده است. اگر قوانین برای همه اجرا نمی‌شوند، چرا باید نام آن را «حقوق بین‌الملل» گذاشت؟

کابوس ادامه‌دار

پروژه «اسرائیل بزرگ» نشان می‌دهد که اسرائیل اساساً یک دولت عادی نیست، بلکه یک پروژه توسعه‌طلبانه است که بقای خود را در آشوب منطقه‌ای جست‌و‌جو می‌کند. این پروژه نه تنها فلسطین، بلکه کل خاورمیانه را به میدان جنگی بی‌پایان تبدیل خواهد کرد.

اگر کشور‌های منطقه و جامعه جهانی در برابر این سیاست‌ها نایستند، فردا نه تنها فلسطینی‌ها، بلکه همه ملت‌های خاورمیانه باید هزینه رؤیای بیمارگونه صهیونیسم افراطی را بپردازند. اسرائیل ممکن است خود را «اسرائیل بزرگ» ببیند، اما واقعیت این است که این پروژه دیر یا زود به کابوسی برای خودش نیز تبدیل خواهد شد.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۳
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۰:۱۱ ۲۴ شهريور ۱۴۰۴
اسرائیل حروم زاده اس حرومزاده ارث نمیره
مرگ بر اسرائیل و آمریکا
Iran (Islamic Republic of)
محمودزاده
۱۰:۰۴ ۲۴ شهريور ۱۴۰۴
اینک انچه که در خاورمیانه در حال وقوع است یک زلزله سیاسی شدیدی است که در سال ۱۹۹۰ میلادی رقم‌خورد و خاورمیانه را به این پرتگاه بزرگ سیاسی کشید و می رود تمام امید کشورهای عربی را به ویرانه ای تبدیل کند برای صهیونیست ها هم اقای ترامپ به‌همراه اقای دکتر اردوغان یک نعمت بزرگ الهی بود که توانستن به وسیله هر دو انان اهداف پلید خود را عملی کنند اینک جهان اهل سنت از الازهر مصر گرفته تا ترکیه و از ترکیه تااردن هاشمی که خود را علاف مبارزه با توهمی بنام هلال شیعی کردن همه. خود را به باد عظما دادن ان هم چه به باد عظما دادنی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۴۶ ۲۴ شهريور ۱۴۰۴
با طفرقه ای که بین عذاب و مسلمانان وترکها وجود دارد .برای اسراییل دور از واقعیت نیست
آخرین اخبار