در حالی که دونالد ترامپ خود را معمار صلح خاورمیانه معرفی می‌کند، واقعیت میدانی چیز دیگری می‌گوید.

باشگاه خبرنگاران جوان، سمیه خلیلی- دونالد ترامپ در بازگشت پرهیاهوی خود به صحنه بین‌الملل، بار دیگر تلاش کرد با زبانی آمیخته از خودستایی و نمایش، خود را ناجی صلح در خاورمیانه جلوه دهد. سخنرانی او در کنست اسرائیل، با عباراتی، چون «جنگ تمام شد» و «طلوع صلح جدید» همراه بود، اما هیچ‌یک از نشانه‌های صلح واقعی در میدان دیده نمی‌شود.
واقعیت این است که جنگ به پایان نرسیده، تنها از قاب رسانه‌ای کنار رفته است. آنچه ترامپ صلح می‌نامد، در عمل یک آتش‌بس ناپایدار و شکننده است که نه بر گفت‌و‌گو و عدالت، بلکه بر معامله، فشار و منافع کوتاه‌مدت قدرت استوار شده است.

در واقع، ترامپ پروژه‌ای را دنبال می‌کند که هدف آن بازتعریف مفهوم صلح بر پایه‌ی قدرت نظامی و نفوذ سیاسی آمریکاست. توافق موسوم به «آتش‌بس غزه» در ظاهر به پایان درگیری‌ها منجر شد، اما در عمق خود سازوکاری پیچیده برای حفظ کنترل و مهار منطقه ایجاد کرده است؛ سازوکاری که بیشتر به «مدیریت بحران» شباهت دارد تا حل بحران.

صلحی بدون طرفین واقعی

توافق ۲۰ ماده‌ای که ترامپ و متحدان عربش از آن به‌عنوان نقطه عطفی در تاریخ منطقه یاد کردند، حتی امضای طرفین درگیر را ندارد. در هیچ سند رسمی، امضای نمایندگان مردم فلسطین یا گروه‌های مقاومت دیده نمی‌شود. امضاکنندگان، بیشتر دولت‌هایی هستند که سال‌هاست در حاشیه معادلات خاورمیانه نقش میانجی یا ناظر منفعل را بازی کرده‌اند.

چگونه می‌توان از «توافق صلح» سخن گفت در حالی که یکی از طرفین اصلی نه در مذاکرات حضور دارد و نه اراده‌ی سیاسی‌اش در متن بازتاب یافته است؟ این همان پارادوکس بنیادین پروژه ترامپ است: صلحی بدون صدا، بدون مشارکت و بدون عدالت.

نمایش قدرت؛ سیاستی به سبک مافیا

شیوه‌ی ترامپ در مدیریت بحران‌ها همیشه رنگ‌وبوی معامله دارد. در نگاه او، دیپلماسی نه عرصه‌ی گفت‌و‌گو و تفاهم، بلکه صحنه‌ای برای چانه‌زنی است؛ جایی که قدرت تعیین‌کننده است نه حقیقت.

در همین چارچوب، طرح صلح خاورمیانه نیز بیش از آنکه مبتنی بر خواست مردم یا عدالت تاریخی باشد، بر مبنای منافع کوتاه‌مدت و اهرم‌های فشار طراحی شده است. ترامپ از همان روز نخست ورود به سیاست جهانی، از قدرت اقتصادی و نظامی آمریکا برای تحمیل اراده‌ی خود بر دیگران استفاده کرده است؛ از جنگ تعرفه‌ای با چین گرفته تا خروج از برجام.

در خاورمیانه نیز همین الگو تکرار می‌شود. او با وعده‌ی کمک‌های اقتصادی و تسلیحاتی به کشور‌های عربی، آنان را در مسیر «عادی‌سازی اجباری» با اسرائیل قرار داد. نتیجه، شبکه‌ای از روابط ظاهراً دوستانه، اما در واقع شکننده است که بر ترس و مصلحت استوار است، نه اعتماد و عدالت.

بازتولید بحران زیر نام صلح

آنچه ترامپ «صلح» می‌نامد، در واقع نوعی بازتولید بحران در قالبی جدید است. حذف صدا‌های مستقل فلسطینی، سکوت درباره رنج انسانی در غزه و بی‌توجهی به بنیان‌های سیاسی درگیری، همگی نشانه‌ی پروژه‌ای است که به‌جای حل مسئله، آن را به حاشیه می‌راند.

آمار‌های غیررسمی نشان می‌دهد که پس از اعلام آتش‌بس، نه‌تنها وضعیت انسانی در غزه بهبود نیافته بلکه بسیاری از مناطق هنوز فاقد آب، برق و امکانات درمانی‌اند. سازمان‌های امدادرسان گزارش می‌دهند که بازسازی واقعی آغاز نشده و عبور و مرور کمک‌ها با محدودیت‌های شدید روبه‌روست.

در چنین شرایطی، هر سخن از صلح بیشتر به طنزی تلخ شباهت دارد. ترامپ می‌خواهد جهان باور کند که با امضای چند سند و گرفتن چند عکس در شرم‌الشیخ، زخم چند دهه جنگ و اشغال را می‌توان درمان کرد. اما تجربه‌ی تاریخی نشان می‌دهد که صلحی که بر ویرانه‌های بی‌عدالتی بنا شود، دوام نخواهد آورد.

ابهام در خلع سلاح و آینده غزه

یکی از جنجالی‌ترین بخش‌های توافق، موضوع خلع سلاح مقاومت است؛ موضوعی که نه در میدان واقعیت یافته و نه در میان افکار عمومی فلسطینی جایگاهی دارد. هیچ سند معتبری وجود ندارد که نشان دهد گروه‌های فلسطینی داوطلبانه سلاح خود را زمین گذاشته‌اند. آنچه وجود دارد، تنها ادعا‌های رسانه‌ای ترامپ و متحدان اوست.

در مقابل، برخی تحلیلگران معتقدند که چنین بندی نه‌تنها غیرعملی است بلکه می‌تواند به آغاز دور جدیدی از تنش‌ها منجر شود. از منظر سیاسی، مقاومت برای بسیاری از فلسطینی‌ها نه صرفاً ابزار جنگ، بلکه نماد بقا و هویت ملی است. حذف آن به‌معنای حذف صدای مردم از معادله است.

درس‌های تکرارشده از سیاست ترامپ

این نخستین بار نیست که ترامپ با اعلام زودهنگام پیروزی، واقعیت میدانی را نادیده می‌گیرد. در جنگ میان ایران و اسرائیل نیز او پیش از پایان واقعی درگیری، پایان جنگ را اعلام کرد تا خود را پیروز نشان دهد. نتیجه، بازسازی سریع تهران و بازگشت معادلات پیشین بود.

اکنون در غزه نیز همین الگو تکرار می‌شود: اعلام پایان جنگ بدون تضمین امنیت، بازسازی و عدالت. تفاوت در آن است که این بار، ابعاد انسانی بحران بسیار گسترده‌تر است و نگاه افکار عمومی جهان دقیق‌تر از همیشه به خاورمیانه دوخته شده است.

بازی خطرناک واشنگتن با آینده منطقه

سیاست‌های ترامپ در خاورمیانه بیش از آنکه به ثبات منجر شود، به شکاف و بی‌اعتمادی دامن زده است. او به‌جای ایجاد زمینه برای گفت‌و‌گو میان ملت‌ها، اتحاد‌های ناپایدار میان دولت‌ها را جایگزین کرده است. این اتحاد‌ها هرچند در ظاهر صلح‌آمیزند، اما در واقع نوعی توازن موقت قدرت را حفظ می‌کنند که با هر تغییر کوچک در شرایط منطقه، فرو می‌پاشد. از سوی دیگر، تمرکز بیش‌ازحد بر اهرم‌های اقتصادی – از وعده سرمایه‌گذاری تا فروش تسلیحات – صلح را به کالایی تجاری تبدیل کرده است. این نگاه معامله‌محور، بنیان‌های اخلاقی و انسانی سیاست بین‌الملل را تضعیف می‌کند و منطقه را به صحنه‌ی نمایش پرهزینه‌ای از فریب و تبلیغ بدل می‌سازد.

افکار عمومی و بحران مشروعیت

در داخل اسرائیل نیز شکاف عمیقی بر سر نحوه‌ی مواجهه با این توافق وجود دارد. بخشی از جامعه که از جنگ خسته شده، از هر صلحی – حتی صلح تحمیلی – استقبال می‌کند. اما بخش دیگری معتقد است که این توافق بیشتر به نفع ترامپ و نتانیاهوست تا مردم. در فضای رسانه‌ای اسرائیل نیز تحلیل‌های متعددی منتشر شده که نشان می‌دهد «آتش‌بس ترامپی» به‌جای پایان خشونت، آن را در قالبی جدید ادامه داده است. برخی از روزنامه‌نگاران حتی از واژه «صلح زورکی» استفاده کرده‌اند؛ صلحی که بیشتر از آنکه ثمره‌ی تفاهم باشد، نتیجه‌ی اجبار سیاسی است.

پیامد‌های انسانی و پرسش‌های بی‌پاسخ

در دو سال گذشته، غزه به یکی از ویران‌ترین مناطق جهان تبدیل شده است. صد‌ها هزار نفر آواره‌اند و زیرساخت‌های شهری تقریباً نابود شده‌اند. اکنون که رسانه‌های جهانی اجازه ورود یافته‌اند، تصاویر منتشرشده از وضعیت غزه تصویری تکان‌دهنده از هزینه‌های این جنگ ارائه می‌دهد. اما پرسش اصلی اینجاست: اگر هدف از صلح، پایان رنج انسان‌هاست، چرا هنوز زندگی در غزه به حالت عادی بازنگشته است؟ چرا مدارس باز نشده‌اند و چرا بیماران هنوز در انتظار دارو هستند؟ این پرسش‌ها پاسخی ندارند، زیرا آنچه امروز به نام صلح تبلیغ می‌شود، بیش از هر چیز یک پروژه‌ی سیاسی است.

صلح یا فریب بزرگ قرن؟

واقعیت این است که صلحِ ترامپ بیش از آنکه نشانه‌ی بلوغ سیاسی یا دیپلماسی نوین باشد، تکرار همان سیاست یک‌جانبه‌گرایی آمریکایی است؛ سیاستی که در آن منافع واشنگتن بر رنج ملت‌ها اولویت دارد. ترامپ با زبان تند و پرهیاهوی خود، تلاش می‌کند تصویر «منجی منطقه» را بسازد، اما پشت این تصویر، ویرانه‌هایی باقی مانده که صدای مردم در آن گم شده است.

جهان امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند صلحی واقعی است، صلحی که از دل عدالت و گفت‌و‌گو برخیزد، نه از پشت میز‌های معامله و نمایش. اگر واشنگتن همچنان مسیر تحمیل را به‌جای تفاهم برگزیند، این صلحِ تحمیلی دیری نخواهد پایید و فریب بزرگ قرن در برابر چشمان تاریخ برملا خواهد شد.

صلحی که ترامپ از آن سخن می‌گوید، نه نتیجه‌ی تغییر بنیادین در سیاست‌هاست و نه نشانه‌ی همزیستی واقعی؛ بلکه ابزاری است برای تثبیت قدرت و بازسازی چهره‌ای مخدوش از آمریکا. خاورمیانه، بار دیگر قربانی جاه‌طلبی رهبرانی شده است که صلح را در کلمات جست‌و‌جو می‌کنند، نه در عدالت.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۲
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۰:۴۹ ۲۶ مهر ۱۴۰۴
ترامپ توسط چند احمق از حاکمان منطقه برای ریاکاری به ترامپ دست بهر کاری میزنند حاکمان بخاطر حکومت خودشان از ترامپ حساب میبرند به این نتیجه رسیده اند ترامپ میتواند آنها از حکومت بیرون بکند ویک دست نشانده جایگزین بکند هرچه ترامپ بخواهد انجام میدهند
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۰:۴۴ ۲۶ مهر ۱۴۰۴
کدام اینها بی امضا کرده اند خواندند چی امضا کردند همه چیز توسط موساد وسیا تنظیم شده بود
Iran (Islamic Republic of)
محمودزاده
۱۰:۴۴ ۲۶ مهر ۱۴۰۴
زورشان به چهار تا جوجه صهیونیست نمی رسد چلاق ترین ابرقدرت جهان
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۰:۳۳ ۲۶ مهر ۱۴۰۴
واقعا باید بیشعور .بی حکمت و منطق باشی که
به ترامپ و غده سرطانی کودک کش و تروریستی اعتماد کنی
یا شاید غرب زده و نفوذی هستی و بس
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۰:۱۲ ۲۶ مهر ۱۴۰۴
مردم دنیا بزودی میفهمن با قاطر برن و بیان ولی زیر سلطه آمریکا نباشن بهتر از اینه که با جت برن ولی برده آمریکا باشن فقط حیف که اینو موقعی میفهمن که دیگه خیلی دیر شده
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۵۳ ۲۶ مهر ۱۴۰۴
واقعا صددرصد صحیح حقایق را نوشتید
سر تعظیم و کلاه باید از سر بر داشت
متاسفانه ترامپ بخاطر گرفتن صلح نوبل و کاهش فشار رسانه ای بر غده سرطانی و گول زدن
حامیان فلیسطینی در تمام کشورها
این صلح بدون فایده برای مردم مظلوم و ستم دیده غزه رو کرد
در حین اتش بس 86 فلیسطینی شهید شدند
قرار بود 600 کامیون مواد غذایی و دارو برای فحطی زدگان بیاد که نصف شد
میشه ترامپ و سران که در جلسه شرم بر شیخ شرکت
کردند .بگویند .فایده صلح را
نخوانده حتما قرارداد صلح را امضا کردند..مثل برجام نافرجام ما
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۴۲ ۲۶ مهر ۱۴۰۴
جناب گرگ آهو نما جایزه نوبل اوتوتو زیاد خودت را خسته نکن خودت را برای جهنم آماده کن الاش گلم
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۱۲ ۲۶ مهر ۱۴۰۴
آمپولش هست میزنن و تموم میکنند !
Iran (Islamic Republic of)
کیف فرمایشی
۰۹:۰۸ ۲۶ مهر ۱۴۰۴
پس چاره نیست دوستان شما من رو بیچاره کردید !!!
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۰۳ ۲۶ مهر ۱۴۰۴
از مقاله و بحث منتشر شده که سراسر حقیقت است و به نحو شایسته حقایق را بیان کرده و چهره واقعی آمریکای ملعون و هم پیمانان او را گوشزد نموده ، سپاسگزارم
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۰۰ ۲۶ مهر ۱۴۰۴
هیتلر زمانه اما با لباس صلح و ریاکانه قد علم کرده .
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۵۴ ۲۶ مهر ۱۴۰۴
من می‌خوام همه دارائیت رو برای جبران ضرر و زیان ازت بگیرم پرزیدنت ترامپ عزیز !
آخرین اخبار