نویسنده وبلاگ اجازه در موضوعی به مطلبی از یک روجانی کرمانی با ارائه اسناد مرتبط به آن پرداخته است :
نویسنده در ابتدا با بیان این که جهالت مادر تمامی مشکلات و موانع پیش روی تعالی جامعه است، باورهای ناصحیحی را که ریشه در خرافههای رایج شده در اذهان مردم دارند، عامل این جهالت دانسته و مبارزه با جهالت را وظیفهی هر انسان وظیفهشناس بیان کرده.
نکتهی قابل توجه، ارتباط دادن دین با ترویج خرافهگرایی است.
در اینباره، نویسنده به صراحت نوشته:"آنچه باعث تاسف است و شگفتیآور این که دین و مذهب به ارث رسیده در جامعهی امروز ایران به هر علت به زمینه و استعدادی بارز در خرافهپذیری دست یافته است. این آسیب راه را تا آنجا ادامه داده است که امروز دینباوران تنها پوستهای از دین را در مقابل خود یافته و عمق و باطن آن را به کل فراموش کردهاند. چرا که مبلغان عرصهی دین نیز حسب مصالح خود شاید، باطن دین را که مظهر پویایی، حقجویی و حقیقتطلبی است، در خفای ظاهری که آنهم بیشتر رنگ صوفیگری به خود گرفته، از نظرها به دور داشته و دینمداران را به خلوتگزینی و فرورفتن در گریبان غمها و تزرع (توضیح اجازه: تزرع: رفتن به سوی بدی) بیمایه و هدف رهنمون شدهاند."
در ادامه نیز از کسانی که ابتدا از آنها با عنوان دین باوران تعبیر کرده بود، با نام دین ناباوران یاد میکند و آنها را به ساخت موهومات و ایجاد رعب در مردم برای عدم ورود به عمق چراییها نسبت به مباحث دینی متهم کرده.
همچنین نویسنده این گروه را (که از آنها به عنوان دین باوران تعبیر کرده) متهم کرده به: "متکی کردن مردم به خرافه، مشغولیت به زاری و تزرعِ بدون شناخت به جای تشویق به تعقل و تعمق در کشف حقیقت دین، تشویق به گوشه نشینی بیثمر، به سان دوران بنی امیه و بنی عباس."
در ادامه نیز در وصف عملکرد این گروه نوشته:" در دوران رشد توسعهی شتاب گرفتهی جوامع بشری و در عصر ارتباطات گستردهی جهانی، رفته رفته ستونهای دین باوری را به جهالت دوباره سوق داده و خرافهگرایی را دوباره عمق بخشیده است. به نظر در این وانفسای جامعهی موهوم زدهی ایران، بر روشنفکران، روشناندیشان و روشنگران عرصهی دین و غیر دین حتی، واجب است تا جامعهی ایران از نظر اعتقادی به قعر پستی سقوط نکرده، از خواب غفلت بیدار شوند..."
- آقای مدیر مسئول، شما اولین متهمی هستید که نویسندهی این متن محکومتان کرده به آنچه که از نگاهتان شاید به عمد دور مانده؛ چون شما مسئول ایشان هستید و روحانی و مبلغ دین؛ و ایشان بیشک با شما بیش از هر دینباورِ دیگری مرتبط است؛ چه دفاعی از خود دارید؟
اصلاً در مقابل این حرفها و توهینها به دین و دینباوران، چه دفاعی از دین و هم مسلکان خود- در کسوت یک روحانی- دارید؟
- آقای مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، جهت اطلاع و بهرهبرداریتان، فقط یادآور میشوم از این دست نوشتهها در این نشریه و سایر نشریات استان کم نیست؛ نوشتههایی بر ضد دین و مروج آیینهای فروماندهای همچون کمونیستم و آیینسازانی همچون جان لاک و...
- آقایانِ مسئول، کسی هست به داد فرهنگ و دینِ این مردم برسد؟
آخر این مدیرمسئول روحانی است و لباس دین دارد، نویسندهی نشریه اش هم اسباب فرهنگ به دست گرفته و قلم دارد!!!
- چه کسی باید به این آقا که این حرفها را زده، بگوید دین و مذهبِ امروزِ ما خرافی نیست. بگوید دینباورانِ ما پوستهی دین بر خود ندارند؛ که با این حساب که نویسنده نوشته، میلیونها نفر به بی دینی محکوم شدهاند. بگوید مبلغانِ دینی دغدغهی مصالح خودشان را ندارند تا حقیقتِ دین را نگویند و انحراف را جایگزینِ آن گنند. بگوید دینباوریِ امروز در دنیا بر مبنای جهالت نیست که شما از ان دم زدهاید. بگوید جامعهی ایران موهوم زده نیست. بگوید...
همراه کرمان
شماره26 از دورهی جدید
تاریخ 21 آذر ماه 1390
اسناد
http://www.upsara.com/images/k8q5u7opujoh9lzrz59.jpg
http://www.upsara.com/images/kc2v19wa4c2xermibzzu.jpg
...