از دوبله تا بازیگری در گپی خواندنی با چنگیز جلیلوند

من از كودكی شیفته حرف زدن آن هم برای جمع بودم و این علاقه تا جایی پیش رفت كه در مقطعی تصمیم گرفتم به شغل دبیری روی بیاورم تا از این طریق بتوانم برای عده‌ای صحبت كنم،اما وقتی به دانشگاه رفتم و با هنر تئاتر آشنا شدم،فهمیدم از طریق این هنر می‌توانم از صدایم استفاده كنم و در نهایت، پیشرفت خوبی داشتم.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،چنگیز جلیلوند سال‌ها به جای هنرپیشه‌های سطح اول داخلی و خارجی حرف زده و در حین دوبله، ایفای نقش هم كرده است. به قول خودش هنگام دوبله همه رفتار بازیگر را اجرا می‌كند، با این تفاوت كه فقط راه نمی‌رود.

 بسیاری معتقدند سال‌های دوری او از عرصه دوبله، به این حرفه آسیب‌ زده، اما خودش بر این باور است كه دوبله پس از پشت سر گذاشتن سال‌های پرركود، جانی تازه گرفته است و می‌توان به آینده آن چشم دوخت. وی تا به حال بجای پل نیومن، مارلون براندو، ریچارد برتون، بهروز وثوقی، فردین و ... حرف زده است.اگر می خواهید بیشتر از او بدانید این گفت و گوی جام جم را با وی از دست ندهید.



همه می‌دانیم بازیگری برای شما مثل بسیاری از گویندگان دیگر، دروازه ورود به دوبله بود. چه شد كه تصمیم گرفتید به موازات بازیگری، كار دوبله را هم دنبال كنید؟

حكایت بازیگر شدن و به دنبال آن ورودم به عرصه دوبله تا حدی مفصل و البته پیچیده است. راستش را بخواهید من از كودكی شیفته حرف زدن آن هم برای جمع بودم و این علاقه من هم تا جایی پیش رفت كه در مقطعی تصمیم گرفتم به شغل دبیری روی بیاورم تا از این طریق بتوانم برای عده‌ای صحبت كنم، اما وقتی به دانشگاه رفتم و با هنر تئاتر آشنا شدم، فهمیدم از طریق این هنر می‌توانم از صدایم استفاده كنم و در نهایت، پیشرفت خوبی داشتم.

 چند نقش به نسبت مهم را در تئاتر تجربه كردم و حتی در بعضی نمایش‌ها، ایفاگر نقش اصلی بودم تا این‌كه روزی دوستی به من گفت چرا از صدایت در دوبله استفاده نمی‌كنی. این حرف او، پنجره جدیدی به رویم باز كرد. گویی كسی راه را به من نشان داده بود. البته باید بگویم در آن مقطع، آن‌طور كه باید نسبت به این حرفه آشنایی نداشتم تا این‌كه همان دوست، من را با خودش به یك استودیو برد و از همانجا سرنوشت من تغییر كرد.

یعنی وقتی برای اولین بار به استودیو رفتید، امكان گویندگی برای شما فراهم شد؟

بله، من این شانس را داشتم كه در اولین كارم به جای دو كاراكتر حرف بزنم. اتفاقی كه برای كمتر گوینده‌ای تا به حال رخ داده است. از طرفی در كمال تعجب بابت چند روز كار، پول نسبتا خوبی دریافت كردم و خب همه این عوامل، دست به دست هم داد تا در این حرفه فعالیت كنم.

یعنی تمرین یا دوره خاصی برای یادگیری این حرفه پشت سر نگذاشتید؟

در حرفه دوبله، استعداد و جوهره اصلی كه همان صداست، حرف اول را می‌زند، ولی خب این بدان معنا نیست كه شما احتیاج به تمرین و آموزش ندارید. به عبارتی دیگر، آموزش برای من در طول كار رخ داد. مرحوم كسمایی كه بسیاری از صداپیشگان مدیون ایشان هستند برای من زحمت زیادی كشید تا با ریزه‌كاری‌های این حرفه آشنا شوم و از پس دوبله نقش‌های مختلف برآیم.

جالب است پس از گذشت سال‌ها، همچنان با عشق و احترام از استادتان یاد می‌كنید؟


اگر چیزی غیر از این باشد، جای تعجب دارد. من مطالب بسیاری را از استادانم در این حرفه یاد گرفتم و احترام گذشتن به آنها، كمترین كاری است كه از دستم برمی‌آید.

با توجه به این كه جای تیپ‌های مشهوری در سینما و تلویزیون صحبت كرده‌اید، تا چه حد با این كار موافق هستید؟

به نظرم اگر این اتفاق بیفتد، مخاطب با آن نقش بیشتر ارتباط برقرار می‌كند، چون آن بازیگر را صرفا با آن صدا می‌شناسد و دیگر دوبله آن كار برایش غریب نیست. در دوبله، هر وقت به این قانون نانوشته پایبند بوده‌ایم، نتیجه بهتری گرفته‌ایم.

در هنر دوبله، چقدر از هنر بازیگری استفاده می‌كنید؟

بسیار زیاد. مگر می‌شود یك گوینده به جای بازیگری حرف بزند و نسبت به اكت‌های آن، بی‌اعتنا باشد و آن نقش را بازی نكند. من در دوبله، فقط راه نمی‌روم وگرنه به لحاظ حسی، تمام اكت‌های یك بازیگر را می‌گیرم.

شاید به همین علت است كه گاهی فكر می‌كنم من هم مثل مارلون براندو در همه آن فیلم‌ها بازی كرده‌ام، چون به اندازه او برای رسیدن به نقش‌های مختلف زحمت كشیده‌ام. در گذشته، گویندگان برای رسیدن به نقش‌هایشان زحمت می‌كشیدند و این طور نبود كه صرفا وارد یك استودیو بشوند و چند نقش را بگویند و بروند.

شما یك فیلم را پیش از این كه دوبله كنید چند بار می‌بینید؟

برای دوبله همیشه فیلم‌ها را دو بار می‌بینم و سعی می‌كنم در مرتبه اول، شخصیتی را كه قرار است به جای او حرف بزنم، از هر نظر تجزیه و تحلیلش كنم و ارتباط او را با دیگر نقش‌ها در نظر بگیرم و بعد، صدای آن كاراكتر را با دقت گوش ‌دهم تا اگر نیاز باشد، روی صدای بازیگر مورد نظر بازی‌سازی كنم. البته به ندرت پیش می‌آید در اتاق دوبله، با كسی حرف بزنم، چون هیچ وقت نمی‌خواهم از قالب نقشم بیرون بیایم.

به نقش صداسازی در دوبله اشاره كردید. پیشتر هم از شما خوانده بودم یك دوبلور زمانی می‌تواند به موفقیت دست یابد كه بخوبی بتواند صداسازی كند. به نظر می‌رسد مهم‌ترین بخش دوبله را صداسازی می‌دانید.

بله، به نظرم این موضوعی نیست كه بتوان بسادگی از كنارش عبور كرد. یك دوبلور زمانی موفق است كه بتواند از همه توانایی‌های صدایش بهره بگیرد. اگر همیشه ما از یك گوینده، صدای خوب و ایده‌آل بشنویم، او هنر نكرده است. گاهی چشمم را روی زیبایی صدایم می‌بندم و صرفا به تكنیك صداسازی توجه می‌كنم تا مثلا بتوانم به جای یك پیرمرد حرف بزنم.

ارزیابی شما از وضع فعلی دوبله چیست؟

دوبله در ایران سه دوره به نسبت متفاوتی را پشت سرگذاشت. در روزهای شروع فعالیتش بسیار پر قدرت ظاهر شد و این روند را سال‌ها ادامه داد، ولی در مقطعی دچار افت و ركود شد، چرا كه با شرایط جدیدی مواجه شد و باید خودش را با آن تطبیق می‌داد، اما پس از گذشت مدتی، دوبله در سینما و تلویزیون دوباره در حال جان گرفتن است، هر چند با روزهای اوج خود هنوز فاصله دارد.

به نظرم برای اوج‌گیری دوباره دوبله در سینما و تلویزیون باید بر معضلاتی چون شتابزدگی و محدودیت دستمزدها غلبه كرد تا مدیر دوبلاژها بتوانند از گویندگان مورد نظر خود در كارها استفاده كنند. در نهایت همین معضلات است كه باعث می‌شود در بسیاری از موارد، صدای گوینده با شخصیتی كه می‌بینیم، چندان همخوانی نداشته باشد و به اصطلاح از كار بیرون بزند. با این حال، از همان روزهای نخست بازگشتم به ایران پس از مدت‌ها دوری حس كردم بارقه‌های امید در این حرفه وجود دارد.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار