
اعتراف عجیب دو پسر معتاد:
دوست داشتیم بچهها به ما التماس کنند یک کودک بازیگوش با پریدن ناگهانی به وسط خیابان، جان خود را به خطر انداخت اما راننده با تجربه به سرعت تغییر مسیر داده و با کودک برخورد نکرد.
باید بهش پاداش بدهند خدایی
من هم در کودکی یک دفعه ای دست مامانم رو رها کردم و در خیابان دویدم. یک موتوری با من برخورد کرد ولی مامانم توی سرم نزد. بنده خدا موتوری هم خیلی ترسیده بود.
به خیر گذشت.
پدر و مادر باید خیلی حواسشون به بچه باشه و تعلیم بچه ها یک کار ضروری در خانه و مدرسه است
پدرش بجای زدن بچه طرز عبور از خیابان رو یادش میداد
وگرنه الان مراسم هفتم هم برگزارشده بود
ضمنا اون پس گردنی واقعا حقش بود !