باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه - در حالی که رژیم صهیونیستی همچنان به نسلکشی در نوار غزه ادامه میدهد و هر روز بر شمار شهدا و آوارگان افزوده میشود، مقامات مصر با اصرار بر جنبه صرفاً اقتصادی قرارداد صادرات گاز از میدان لویاتان، تلاش دارند تا این معامله را از هرگونه بار سیاسی و اخلاقی جدا سازند. اما واقعیتهای میدانی و ژئوپلیتیکی شرق مدیترانه، همراه با نقش پررنگ آمریکا در پشت پرده این توافق، نشان میدهد که این قرارداد نه تنها یک معامله تجاری، بلکه یکی از پیچیدهترین ابزارهای نفوذ رژیم اشغالگر در منطقه است که میتواند توازن قدرت را به ضرر آرمان فلسطین و جبهه مقاومت تغییر دهد.
قرارداد صادرات حدود ۱۳۰ میلیارد متر مکعب گاز از میدان لویاتان رژیم صهیونیستی به مصر تا سال ۲۰۴۰، در ظاهر یک توافق اقتصادی میان شرکتهای آمریکایی (بهویژه شورون)، اسرائیلی و مصری است. اما زمانبندی اعلام آن توسط نتانیاهو نشان میدهد که این قرارداد برای تلآویو بیش از یک منبع درآمد، یک ابزار تبلیغاتی و سیاسی است. دولت نتانیاهو با برجسته کردن ارقام بزرگ و وعده ورود میلیاردها دلار به خزانه، تلاش میکند تا افکار عمومی رژیم را آرام کند، در حالی که بخش عمده درآمدها به جیب شرکتهای بهرهبردار، هزینههای توسعه و مالیاتهای پیچیده میرود و اثر فوری آن بر اقتصاد عادی شهروندان بسیار کمتر از تبلیغات رسمی است.
از سوی دیگر، این قرارداد مصر را به هاب صادراتی گاز رژیم صهیونیستی به اروپا تبدیل میکند؛ نقشی که زیرساختهای پیشرفته مایعسازی گاز قاهره را به خدمت تلآویو درمیآورد، اما همزمان امنیت انرژی مصر را به تأمین مداوم گاز از میادین تحت کنترل رژیم اشغالگر وابسته میسازد. این وابستگی دوجانبه، در شرایطی که هر لحظه ممکن است تنشهای نظامی یا سیاسی در شرق مدیترانه تشدید شود، به اهرمی قدرتمند برای فشار بر قاهره تبدیل خواهد شد.
در حالی که مقامات مصری بر جدایی کامل سیاست از اقتصاد اصرار میورزند، میلیونها شهروند مصری و جهان عرب این قرارداد را در سایه خونهای جاری در غزه، خیانتی آشکار به آرمان فلسطین میدانند. اعتراضات خیابانی در قاهره، اسکندریه و دیگر شهرها، همراه با کمپینهای گسترده در شبکههای اجتماعی، نشان میدهد که مردم مصر حاضر نیستند این توافق را یک معامله ساده تجاری بپذیرند؛ بلکه آن را بخشی از پروژه بزرگتر عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر و تضعیف جبهه مقاومت میبینند. این خشم عمومی نهتنها به دلیل جنایات غزه، بلکه به خاطر سابقه طولانی مصر در حفظ مرز رفح و نقش آن در کنترل ورود کمکهای انسانی به نوار غزه، تشدید شده است.
از سوی دیگر، حتی در داخل رژیم صهیونیستی، احزاب مخالف، فعالان محیطزیست و کمیتههای پارلمانی از نبود شفافیت کامل، توزیع ناعادلانه درآمدها، خطر کاهش عرضه گاز داخلی و پیامدهای زیستمحیطی گسترده انتقاد میکنند. این پرسشهای بیپاسخ، نشاندهنده آن است که پشت این قرارداد، منافع شرکتهای بزرگ نفتی و اهداف استراتژیک آمریکا برای کنترل بازار انرژی منطقه و کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه نهفته است، نه لزوماً رفاه مردم دو طرف.
اگر این قرارداد بدون مانع به مرحله اجرا برسد، مصر در کوتاهمدت از درآمدهای ترانزیت گاز و جایگاه هاب انرژی منطقه بهره خواهد برد، اما به بهای وابستگی استراتژیک عمیق به رژیمی که هر روز بر جنایاتش در فلسطین میافزاید. در بلندمدت، چنین پیوندهایی میتواند آزادی عمل قاهره در قبال مسئله فلسطین را محدود سازد، فشار بر مقاومت را افزایش دهد و توازن قدرت در شرق مدیترانه را به نفع رژیم صهیونیستی تغییر دهد.
تجربه تاریخی نشان داده که ائتلافهای اقتصادی در لحظه تغییر معادلات سیاسی، اغلب به سرعت فرو میپاشند؛ اما تا آن زمان، هزینههای سیاسی، اخلاقی و انسانی این وابستگی بر دوش ملتهای منطقه خواهد ماند. گاز لویاتان نهتنها منبع انرژی، بلکه زنجیری است که میتواند دست کشورهای عربی را در حمایت از فلسطین ببندد و آرمان آزادی قدس را بیش از هر زمان دیگری به حاشیه براند. در این معادله، سکوت یا همکاری، تنها گزینههای پیش روی قاهره نیستند؛ بلکه انتخاب میان منافع کوتاهمدت اقتصادی و حفظ شأن تاریخی و اخلاقی ملت مصر، تعیینکننده آینده منطقه خواهد بود.
میخواهد کشورهای عربی بیش از گذشته بخودش
محتاج کند
تا هر زمان به چرندیات انها گوش نداده و فرمان و دستور انها را اجرا نکردند .گاز را رویشان ببندند
در اصل کشورهای عربی بخاطر کمک مالی امریکا و تحت نفوذ امریکا و صهیونیست هستند .در اصل در زمین دشمن قدم نص ورمیدارند