در محلي بنام دهانه غلامان در نزديکي روستاهاي ده رستم وقلعه نو شهرستان زابل در 44كيلومتري زابل بقاياي شهري عظيم از روزگار هخامنشيان بر جاي مانده است . در کتیبه‌های هخامنشی ، بیستون ، تخت جمشید و نقش رستم از این شهر به نام « زرک » یا « زرنکای » یاد شده است .

به گزارش باشگاه خبرنگاران،  شهر دهانه غلامان در سال 1960 توسط یك باستان شناس ایتالیایی كشف شد و اولين بار در سال 1339 هـ ش شناسايي ودر طي سالهاي 44-1341 مورد خاکبرداري وکاوش قرار گرفت. بناها از گل خام هستند و به دليل چسبندگي بسيار زياد گل در اين منطقه ديوارهاپس از خشك شدن از آجر نيز سخت تر شده اند. به همين دليل اين شهر تقريبا سالم از زير خاك بيرون آمده است. نكته عجيب اين است كه در اين شهر هيچگونه آثار زندگي يافت نشده است و احتمال اين ميرود كه مردم شهر به دليل خاصي آنرا ترك كرده باشند و شهر را متروك و بي سكنه گذاشته اند.
اين شهر بر روي تراسي طبيعي از دوران پلئو - پليستوسين که حدود 5 کيلومتر امتداد دارد احداث شده است اين تراس بطور طبيعي بصورت سد وخاکريز طبيعي ميان دو حوزه آبگير طبيعي ( چاه نيمه هاي شماره 3و4 ) قرار گرفته است . يکي از دلايل احداث اين شهر بر روي اين تراس جلوگيري از خطرات وخسارات احتمالي ناشي از طغيان رودخانه هيرمند وسيلاب هاي فصلي وناگهاني ان وديگري حداکثر استفاده از اراضي مزروعي اطراف تراس مي باشد کاوشهاي اوليه نشانگر شهري بود بطول يک ونيم کيلومتر وعرضه 300 تا 800 متر از عهد هخامنشيان در سده ÷نجم وششم قبل از ميلاد که مدت زماني کوتاه حدود دو قرن معمور وآباد بوده است عدم يافت حصار تدافعي خارجي شهر حکايتگر آرامش وامنيت وثبات سياسي ونظامي امپراطوري هخامنشيان در آن زمان مي باشد .
طول اين شهر 1500متر است و آثار متعددي از دوران هخامنشي در آن وجود دارد كه شامل ساختمانهاي اداري، محله هاي مسكوني، معبد،رصدخانه، محله صنعتي ،خزانه و غيره است.در قسمت شمالي شهر بناي بزرگي ديده ميشود كه بالغ بر چهل و پنج اتاق دارد. اين بناي عظيم تنها يك درب داشته و درب داخل آن ازستونهاي بزرگي براي نگه داري سقف استفاده شده است. بزرگترين نقاشي ديواري دوران هخامنشيان بر روي يكي از ديوارهاي اين شهر ديده ميشود. يكي ديگر از بناهاي اين شهر باستاني با اضلاع 54متر،رصدخانه بوده كه هم اكنون بازسازي شده است. در متون كهن نيز داريم كه زرتشت در رصد خانه نيمروز حلول خورشيد را رصد كرده است. بازي سايه ها در اين بنا موقعيت سال را نشان ميدهد. به دليل اينكه بادهاي سيستان از شمال به جنوب مي وزد درهاي خانه ها رو به جنوب است و آنهايي كه رو به شمال است با يك باد شكن مهار شده اند.در اين شهر بر خلاف معماري هخامنشي سقفها را گنبدي ميساختند و اين يكي از موارد نادر در زمان هخامنشي است
اين شهر از جهات گوناگوني داراي اهميت مي باشد از يک سوي تنها شهر خشت وگلي از روزگار هخامنشيان است که در ان بر خلاف ساير آثار وشهري بجاي مانده از اين دوره نشانگر زندگي پادشان وکاخهاي مربوط به آنها مي توان به وضوح زندگي مردم عادي وخانه هاي انها را در کنار ساختمانها وبناهاي عظيم عمومي يا دولتي مشاهده نمود . از سوي ديگر اين شهر از جمله شهرهاي منحصر به فرد در شرق ايران است که بدون برنامه ريزي رشد نکرده بلکه احداث شهر با نقشه وبرنامه ريزي مدون واز پيش تعيين شده صورت گرفته است .
بناها وساختمانهاي شهر تمامااز خشت با نقشه هاي مربع يا مستطيل شکل منظم و داراي ستونهاي فراوان وبا پوشش سقف هاي گنبد وضربي مي باشند.
در تعبيه ورودي وپنجره ها جهت وزش بادهاي سيستان در نظر گرفته شده است وآنچه در اين شهر بيتر از همه مشهود است توجه مردم اين شهر به مذهب واجراي آئين هاي خاص نيايشي در آن مي باشد که به همين دليل بسياري اين شهر را بنام معبد دهانه غلامان مي شناسند .
در نتيجه کاوشهاي صورت گرفته نيايشگاهي بزرگ با نقشه مربع (53×53) متر از زير ماسه هاي روان بيرون آمد که مهمترين بنا در بين ساختمانهاي شهر محسوب مي گردد که دوره اول آن با خشت هايي به ابعاد 12×50×50 سانتي متر ودوره دوم آن داراي خشت هايي به ابعاد 12×33×33 سانتي متر مي باشد در اين محل چندين نوع آتشدان مذهبي وسکو بصورت تک يا جفت در اشکال متفاوت وجود دارد که مراسم خاص مذهبي در ان اجرا مي شده است .
در این شهر بنایی وجود دارد كه به احتمال زیاد كاربرد مذهبی در این شهر 2500 ساله داشته است. این بنای چهار گوش با وسعت 2500 متر مربع دارای 36 اتاق شیب دار با یك حیاط مركزی است. اتاقهای این بنا تنگ و باریك و كم نور هستند و شرایط بهتری را برای حفاظت از مواد غذایی فراهم اورده اند. این ساختمان در اصل مكانی برای تولید موادی بوده كه در مراسم مذهبی مورد استفاده قرار می گرفته اند. در حیاط این بنا ، چهار انبار به شكل اتاقهای دراز و كم ارتفاع وجود دارد كه تصور می شود به عنوان سردخانه برای نگهداری مواد غذایی مورد استفاده قرارمی گرفته اند. در تعدادی از این اتاقها ، تاسیسات مختلف از جمله پنج آسیاب ، كوره ، انبار های كوچك برای نگهداری مواد اولیه ، وسایل و ابزار كار مانند سنگ ساب ، سنگ آسیاب ، ابزار سایش و غیره …یافت شده است. از سنگ ساب برای نرم كردن و ساییدن دانه های روغنی استفاده می كردند و پس از اینكه روغن آن گرفته می شد ، مواد را داخل ظرفهای سفالی ریخته و در اتاقهایی كه مجهز به كوره و اجاق بوده حرارت می دادند. سپس محصول نهایی را در لیوان های سفالی ریخته و در سردخانه نگاه می داشتند. 
در یكی از اتاقهای این بنا نیز سكو  و یا محرابی به ارتفاع 7 ساتنی متر از كف زمین كشف شد كه محل شكرگزاری مواد تولید شده ای بوده كه در مراسم مذهبی مورد استفاده قرار می گرفته اند. در اتاقهای این ساختمان حدود یكصد لیوان سفالی كشف شد كه همگی دارای اثر مهر سازنده لیوانها بودند. تعداد كل سفالهای پیدا شده در دهانه غلامان حدود 50 هزار قطعه است كه تعداد زیاد اشیا حاكی از بالا بودن  سطح اقتصادی جامعه ساكن در دهانه غلامان است.
در جریان عملیات كاوش ، دو نمونه اثر نقاشی بی نظیر بر روی دیوارها كشف شد. در نخستین نقاشی شهر صحنه ای از شكار است كه طی آن حاكم و یا امیری بر كالسكه مكعب شكل  نشسته و كالسكه توسط یك اسب قوی هكیل كشیده می شود. یك سوار با تیر و كمان در حال تعقیب گراز بزرگی است. این سوار دارای كلاه و یا نوعی تاج قرمز رنگ است. خاطر نشان می شود كه گراز حیوان بومی منطقه سیستان بود. این نقاشی در ارتفاع حدود 90 ساتنی متری از كف زمین و در ابعاد 35 ×120 ساتنی متری با رنگ سیاه بر دیواره یكی از اتاقهای این بنا نقش بسته و یا نقاط سفید و رنگی تزئین شده است. این نقاشی شباهت زیادی به اثر مهر دایوش بزرگ در شهر تب (Tabes ) در مصر دارد كه هم اكنون این مهر در موزه بریتانیا نگهداری می شود.
در دومین نقاشی كشف شده نیز اثری بصورت كنده كاری شده بر بالای یك درگاهی و زیر سقف یك اتاق در ابعاد 50×40 ساتنی متر نقش بسته است. در این تصویر یك اسب روبروی پلكانی ایستاده و پلكان به یك ساختمان منتهی می شود و انسانی بالای این پلكان ایستاده است. گفته می شود كه در بخشهای دیگری از اتاقها این ساختمان نیز آثار پراكنده ای از نقاشی به چشم می خورد كه متاسفانه توسط موریانه ها از بین رفته است. به راستی چند شهر باستانی دیگر ممكن است در زیر لایه های شن این منطقه مدفون شده باشند.

همانگونه که ذکر شد اين شهر داراي مدت زمان حيات کوتاهي بوده وبه سرعت متروک وخالي از سکنه مي شود با توجه به اينکه در کاوشهاي آن هيچ شواهد ونشانه هايي از بروز آتش سوزيهاي وسيع ويا هجوم نظاني ويا عوامل مخربي همچون سيلاب ويا طوفانهاي ناگهاني وعظيم شن که باعث تخريب وتخليه شهر گردد.مشاهده نگرديد وعلاوه بر آن در حين خاکبرداري از داخل اتاقها وساختمانهاي شهر هيچ شيئي سالم وقابل توجهي بدست نيامد تنها عاملي که امکان دارد باعث فروپاشي شهر شده باشد همانان مي تواند تغيير مسير رود هيرمند که حيات شهر به آن بستگي داشته مي باشد ومردم شهر نيز اين مجال را داشته اند تا کليه اسباب واثاثيه خود را به تدريج از شهر خارج نمايند .
کانال آبی شهر را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم می کند و احتمالا بخش شمالی به دلیل وجود ساختمانهای بزرگ در آن متعلق به اشراف شهر بوده و بخش جنوب رودخانه مردم معمولی زندگی می کردند. در این قسمت سازه های مسکونی توسط کوچه های موازی شرقی غربی تقسیم شده اند. استخوان های کشف شده عموما متعلق به پستان داران هستند و در نگاره های تخت جمشید زرنگیان گاو هدیه آورده اند. اینگونه میتوان نتیجه گرفت در این محل پرورش گاو از قدیم رونق داشته است ./س

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.