دانشنامه بين الملل/

نگاهي به تاريخچه "كانادا"+تصاوير

بیش از یک میلیون مسلمان از قومیت‌های گوناگون که عمدتا مهاجر هستند، در کانادا زندگی می‌کنند.

به گزارش گروه بين الملل باشگاه خبرنگاران، کانادا (به انگلیسی: Canada) (به فرانسوی: Canada) کشوری در شمال قارهٔ آمریکای شمالی و دومین کشور پهناور جهان است که بخش زیادی از خاک آن به دلیل سرمای هوا و نزدیکی به قطب شمال، خالی از سکنه‌است.
ساختار حکومت در کانادا از پادشاه یا ملکه بریتانیای کبیر، دولت محوری فدرال، دو مجلس سنا و عوام، دولت‌های ایالتی و فرماندار کل که به عنوان نماینده ملکه الیزابت (یا به طور کلی پادشاه) ایفای نقش می‌کند، تشکیل شده‌است. رأی دهندگان کانادا و شهروندان نیز در قاعده این هرم قرار می‌گیرند.
پادشاه کشور کانادا ملکه الیزابت دوم است که قانون به امضا و به نام او رسمیت و ضمانت اجرایی می‌یابد. این کشور با دارا بودن ۱۰ استان و ۳ ناحیه توسط دولت‌های مستقل از هم اداره می‌شود، که در مجموع زیر پوشش دولت فدرال قرار گرفته و کانادای متحد را پدید آورده‌اند. این کشور از غرب و شرق به اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام و از شمال به اقیانوس منجمد شمالی و قاره شمالگان محدود می‌شود و از جنوب و شمال غرب با ایالات متحده آمریکا همسایه‌است.
هرچند کانادا پس از روسیه بزرگ‌ترین کشور جهان است، اما جمعیت آن تنها حدود یک پنجم جمعیت روسیه است. نزدیک به ۹۰ درصد از جمعیت این کشور تا فاصله ۲۰۰ کیلومتری مرز آمریکا زندگی می‌کنند. نزدیکی جغرافیایی این کشور، به آمریکا سبب شده تا روابط اقتصادی کانادا و آمریکا بسیار گسترده باشد، به گونه‌ای که آمریکا و کانادا بزرگترین رابطه اقتصادی را در جهان دارند و حجم معاملات این دو کشور با هم از معاملات هر دو کشور دیگری در جهان بیشتر است. با این حال این رابطه اقتصادی قوی، مضراتی هم برای کانادا در پی داشته‌است. آلودگی ناشی از فعالیت کارخانه‌های آمریکایی در نزدیکی مرز دو کشور یکی از این مضرات است. کانادا منابع طبیعی فراوانی دارد. آب و هوای آن سرد و در بیشتر نقاط قطبی است. البته آب و هوا، در بخش جنوب غربی، جایی که شهر ونکوور در آن قرار دارد، معتدل است. آبشار نیاگارا، عریض‌ترین آبشار جهان هم در این کشور قرار دارد.
این کشور تا سال ۱۷۱۳ مستعمره فرانسه بود. در این سال انگلیس کنترل آن را در دست گرفت. در قرن نوزدهم کانادا استقلال یافت. این کشور عضو کشورهای همسود (مشترک‌المنافع) است. کنفدراسیون کانادا، زیر تشریفات سلطنت مشروطه مرتبط با پادشاهی متحده اداره می‌شود.



پایتخت سیاسی کانادا شهر اتاوا است، محلی که در آن مجلس کشور و خانهٔ فرماندار کل قرار دارد. او به صورت تشریفاتی رئیس مملکت است و به عنوان نماینده ملکه الیزابت دوم در کانادا، مستعمرهٔ سابق بریتانیای کبیر، زندگی می‌کند.

بر پایه آمار ۲۰۰۶ (میلادی)، ۱۳۸٬۰۷۵ فارسی‌زبان در کانادا زندگی می‌کنند.

تاریخ
آثار بدست آمده از زندگی نخستین بومیان کانادایی که در بخشی از این کشور به مدت طولانی ساکن بودند و نیز بررسی‌های باستان‌شناسی در شمالی‌ترین بخش کشور، یوکان نشان می‌دهد که زندگی در آن به ۲۶۵۰۰ سال پیش در جنوبی‌ترین بخش به ۹۵۰۰ سال پیش برمی گردد. در سال ۱۴۹۷، جان کابوت پس از رسیدن به سواحل نیوفوندلند، یک مستعمره بریتانیایی ایجاد کرد.
حدود ۴۰ سال بعد، ژاک کارتیه به دهانه رود سن لوران (در نزدیکی شهر مونترال) قدم گذاشته و مستعمره‌ای فرانسوی بنا نهاد. از آن پس، مهاجران بریتانیایی بیشتر در سواحل دریا و خلیج هادسن مستقر شدند، در حالی که فرانسویان بیشتر به سوی مناطق داخلی کانادا روان شدند. در سال ۱۷۸۳، بریتانیا کنترل بخش فرانسوی‌نشین کانادا (ایالت کبک کنونی) را نیز در اختیار گرفت.

سیاست، دولت و قانون
با افزودن لایحهٔ الحاقی قانون اساسی که در سال ۱۸۶۷ و قانون کانادا که در سال ۱۹۸۲، به تصویب رسید، استقلالش را از بریتانیای کبیر اعلام کرد. نوع حکومت کانادا، پادشاهی قراردادی (مشروطه) فدرال، همراه با نظام پارلمانی است. این کشور از ده استان و سه خطهٔ جداگانه تشکیل شده که مردم آن چند فرهنگه و به دو زبان مختلف گویش می‌کنند که در سطح فدرال، زبان رسمی آن، هم انگلیسی و هم فرانسوی است.



لويي ژوزف دو مونتكالم ، فرمانده نيروهاي
فرانسوي در كانادا

قانون
سیستم قضایی کانادا نقش مهمی در معرفی قوانین این کشور بازی می‌کند و قدرت لغو قوانین مغایر با قانون اساسی را داراست.
دادگاه عالی این کشور، بالاترین مرجع قضایی کشور است و توسط قاضی ارشد، ریاست می‌شود. نه عضو آن توسط فرماندار کل به پیشنهاد نخست وزیر انتخاب می‌شود.

تمامی قضات در سطح عالی و استینافی (استانی) توسط فرماندار، به پیشنهاد نخست وزیر و وزیر امور قضایی، بعد از مشورت با سازمان های قانونی غیر دولتی منصوب می‌شوند. اعضای کابینهٔ فدرال، دادگاه های عالی در سطح استانی و کشوری، انتخاب می‌کنند. پست های قضایی در سطح استانی و کشوری، توسط دیگر دولت‌مردان، انتخاب می‌شوند.

قوانین در همه جا (به جز کبک که در آنجا قانون مدنی در نظام قضایی حکم‌فرماست)، اجرا می‌شود. قوانین مربوط به جرم و جنایت منحصراً در اختیار مسئولین فدرال است و در سرتاسر کانادا یکی است. سازمان های اجرای قوانین، مثل دادگاه های جنایی، در هر استان به عهده یک فرد است، اما در مناطق روستایی، نظارت برعهدهٔ پلیس سواره نظام سلطنتی کانادا (RCMP) است.



دادگاه عالي كانادا در اتاوا در غرب پارلمان

سیاست خارجی کانادا
سیاست خارجی کشور کانادا به علت شرایط خاص ژئوپلتیک این کشور کاملاً تجارت محور می باشد. گرچه رویکردهای سیاسی این کشور به شدت تحت تاثیر سیاست های ایالات متحده می باشد ولی در دهه های اخیر متخصصان علم سیاست در کانادا سعی نموده اند تا سایه های اندیشه های انگلیسی و رفتارهای آمریکایی را از صحنه های سیاسی خویش تا حدودی زدوده و پارادایمی بی بدیل را برای سیاست خارجی این کشور تاسیس بنمایند. این روند به طریقی رشد نموده است که این روزها حتی برخی از پژوهشگران کانادایی مدعی حضور و حتی صدور اندیشه سیاسی کانادایی، در کنار علوم سیاسی آمریکایی و اروپایی هستند و در این حوزه بر درخشش اندیشه ورزانی چون مکفرسون، تیلی و تیلور ، رابرت کاکس، راب واکر و ساندرا ویتوورت در سطح بین المللی اشاره می نمایند.



بناي تاريخي در اتاوا

همسایگی با امریکا و همچنین دارا بودن منابع عظیم طبیعی باعث گشته است که سیاست خارجی کانادا به شدت تجارت محور گردد و بسیاری از ارزیابی ها و تبیین سیاست خارجی این کشور را بر حسب روابط اقتصادی رقم بزند (حجم تجارت کانادا بیش از 40 درصد تولید ناخالص ملی این کشور را در بر می گیرد).
به طور مثال چون آمریکا و انگلیس و ژاپن جزء عمده شرکای تجارت خارجی این کشور می باشند به همین لحاظ روابط کانادا در سطح سیاست خارجی با این سه کشور بسیار مطلوب بوده و در حد بالایی می باشد. در مجموع می توان اهرم اقتصاد را در تنظیم و تبیین سیاست خارجی کانادا بسیار مهم توصیف کرد.

کشور کانادا در منطقه ای ژئو استراتژیک واقع می باشد. در سال 1937 آندره زیگفرید جغرافیدان فرانسوی اظهار داشت که دو ویژگی مهم کانادا منابع طبیعی عظیم و موقعیت جغرافیایی این کشور محسوب می شوند. کانادا در همسایگی دو کشور پرتنش قرار داشته و دارد. این کشور از شمال قطبی با روسیه و در جنوب با آمریکا هم مرز می باشد.
همسایگی کانادا با یک هژمون چهاربعدی همانند ایالات متحده تاثیرات بسیاری در سیاستگذاری خارجی این کشور داشته است. فرهنگ، سنت، مذهب و پیشینه تاریخی مشترک با آمریکا و همچنین برتری های نظامی و اقتصادی ایالات متحده خود باعث گردیده است که این کشور هیچ گاه سودای برتری منطقه ای و رقابت را در سر نپروراند و در مقابل ایالات متحده سیاست همزیستی و همکاری را در پیش بگیرد.

کانادا در طول تاریخ خود پیمان های دفاعی مختلفی را امضاء نموده که مهمترین آنها با کشور امریکا بوده است. دفاع متقابل آمریکای شمالی در اعلامیه اُدنبرگ (Odensburg) مورخ 1940 و تشکیل هیئت مشترک دائمی دفاع که در همین تاریخ راه اندازی گردید، چهارچوب همکاری های دفاعی بین امریکا و کانادا را به وجود آورد. این دو کشور با امضای چند موافقت نامه دو جانبه در طول نیم قرن گذشته در حفاظت از منطقه وسیعی از امریکای شمالی، آبهای ساحلی و محدوده جوی با یکدیگر سهیم بوده اند. مشخص ترین این موافقت نامه ها، موافقت نامه دفاعی نوراد ( Norad - سیستم دفاع هوایی آمریکای شمالی) به سال 1958 میلادی می باشد. به طور کل جغرافیای سیاسی خاص کانادا باعث گشته است تا این کشور همواره سیاست خارجی خود را با عنایت به سیاست های کشور همسایه خود یعنی آمریکا تببین بنماید.

در سال ۱۹۹۰، کانادا به سازمان ایالتهای (دولتهای ) آمریکایی پیوست و میزبان انجمن عمومی OAS در ویندسور، در ژوئن ۲۰۰۰ شد. کانادا به دنبال گسترده تر کردن روابط اقتصادی با کشورهای حاشیهٔ اقیانوس آرام، ازطریق عضو شدن در بازار مشارکت اقتصادی کشورهای حاشیهٔ اقیانوس آرام – آسیا (APEC )، است.

طی ۶۰ سال گذشته، کانادا طرفدار سیاست چند جانبه بوده و تلاشهای بسیاری را برای حل مسائل جهانی در مشارکت با دیگر کشورها داشته‌است.این مسأله به وضوح در بحران سوئز سال ۱۹۵۶، زمانی که لستر پییرسون، تنشهای بوجود آمده را با پیشنهاد تلاش برای ادامهٔ صلح وورود نیروهای حافظ صلح سازمان ملل، آرام کرد، به چشم می‌خورد. بااین روح همکاری، کانادا سعی کرد نقش راهبر خود را در سازمان ملل در ادامهٔ تلاشهای مربوط به برقراری صلح سازمان ملل ایفا کند؛ که تا سال ۱۹۸۹، ۵۰ هیأت اعزامی برای تلاش در مورد استقرار صلح با همکاری نیروهای حافظ صلح un، به دیگر کشورها فرستاده‌است. مشارکت این کشور بانیروهای حافظ صلح UN، درسالهای اولیهٔ آغاز قرن ۲۱ تاحدی کاهش یافت. اگر چه سیاست خارجهٔ این کشور تا حدی شبیه به آمریکاست اما همواره در تلاش است تا حتی الامکان از سیاستهای خارجی ایالات متحده در زمینه‌هایی مثل ارتباطات تجاری و دیپلماتیک با کوبا مستقل باشد.

تقسیمات کشوری
کانادا به ۱۰ استان و ۳ قلمرو تقسیم شده‌است. استان‌ها در مجموع استقلال زیادی از دولت مرکزی دارند، اما، درجهٔ این آزادی عمل در نزد قلمروها کمتر است. مهم‌ترین استان از لحاظ اقتصادی و سیاسی استان انتاریو می‌باشد که شهرهای تورنتو و اتاوا در آن قرار دارد.

کبک، آلبرتا، بریتیش کلمبیا، مانیتوبا، نیوبرانزویک، نیوفاندلند و لابرادور، نووااسکوشیا، انتاریو، جزیرهٔ پرینس ادوارد آیلند و ساسکاچوان استان‌های این کشور هستند. ۳ قلمروی آن خطه شمال غرب، نوناووت و یوکان است. نوع حکومت در استان‌ها، فدرالیزم با درجهٔ خودمختاری بیشتر، از دولت فدرال است که این خودمختاری در نوع حکومت قلمروها کمتر به چشم می‌خورد. هرکدام از این دو بخش، یعنی استان‌ها و قلمروها، دارای فهرستی از سمبل های منحصر به خود هستند.

استان‌ها، مسئول اکثر برنامه‌های اجتماعی، مثل مراقبت های بهداشتی، آموزش و پرورش و رفاه عمومی (کمکهای مالی) هستند و با هم بیشتر درآمد را از دست فدرال دریافت می‌کنند، که این اصل تقریباً در میان ساختار حکومتی کشورهای متحد در جهان، وجود دارد. دولت فدرال، با اعمال قدرت خود می‌تواند سیاست های ملی را در مناطق استانی نیز، به اجرا بگذارد، مثل لایحهٔ الحاقی بهداشت کانادا؛ که البته مسئولین استانی می‌توانند آنها را نادیده بگیرند، اما این مسأله در عمل به ندرت اتفاق می‌افتد.برابر سازی پرداختی‌ها (حقوق)، توسط دولت فدرال صورت گرفت تا به مردم اطمینان ببخشد که استانداردهای برابری در مورد ارائهٔ خدمات و اخذ مالیات، در میان استان‌های فقیر و غنی، ارائه می‌شود.

تمام استان‌های این کشور اعضای قوهٔ مقننه که از سرتاسر ایالات و استان‌ها انتخاب می‌شوند و ریاست آن به عهدهٔ نخست وزیر است را انتخاب می‌کنند، به همان روشی که خود نخست وزیر انتخاب می‌شود. هر استان همچنین دارای یک بخش است که نمایندهٔ ملکه الیزابت است، همانند استاندار کانادا، که به پیشنهاد نخست وزیر کانادا به این سمت منصوب می‌شود که در سال های اخیر، در اینباره با دولت های استانی نیز، مشورت می‌شود.

منطقه اطلس (Atlantic):
از مجوعه استانهای نوا اسکوشیا، نیوبرانزویک، پرنس ادوارد آیلند و نیوفاندلند و لابرادور تشکیل گشته‌است. صنایع ماهیگیری، کشاورزی، جنگلداری، استخراج معادن و گردشگری از مهمترین فعالیت‌های این منطقه به شمار میروند.

کانادای مرکزی (Central Canada):
از مجموعه استانهای انتاریو و کبک تشکیل شده‌است. این منطقه پرجمعیت‌ترین ناحیه در کشور کانادا است. استانهای انتاریو و کبک مجموعا بیشتر از ۴/۳ کل محصولات کانادا را تولید میکنند.

منطقه علفزارها (Prairies):
از مجموعه استانهای مانیتوبا، ساسکاچوان و آلبرتا تشکیل گشته‌است. بیشتر زمینهای این ناحیه صاف و بارور می‌باشند و برای کشاورزی بسیار مناسب هستند. همچنین این زمینها غنی از منابع انرژی می‌باشند. این منطقه از کوههای راکی آغاز شده و در غرب آلبرتا به پایان می‌رسد. رشته‌کوه‌های راکی شامل بلندترین قله‌های آمریکای شمالی می‌باشند.

کرانه غربی (West Coast):
استان بریتیش کلمبیا به دلیل دامنه‌ها و جنگل‌های زیبایش مشهور می‌باشد. منابع طبیعی این استان از قبیل صنعت چوب و ماهیگیری برای اقتصاد کشور بسیار مهم می‌باشد. میوه کاری و صنعت جهانگردی از دیگر فعالیتهای مهم این استان می‌باشد.

منطقه شمال (North):
این منطقه از مجموعه سه سرزمین کانادا تشکیل می‌شود. مناطق نورت وست تریتوریز، یوکان و نوناویت ۳/۱ زمینهای کانادا را تشکیل می‌دهد. از منابع مهم این منطقه می‌توان به نفت، گاز طبیعی، طلا، روی و سرب اشاره کرد.

استان‌های کانادا
ده استان کانادا به همراه مرکزها:
آلبرتا، ادمونتون
انتاریو، تورنتو
بریتیش کلمبیا، ویکتوریا
پرینس ادوارد آیلند، شارلوت تاون
ساسکاچوان، رجاینا
کِبـِک، کبک سیتی
مانیتوبا، وینیپگ
نووااسکوشیا، هالیفکس
نیوبرانزویک، فردریک تاون
نیوفاندلند و لابرادور، سنت جانز



نقشه كانادا به همراه مركز استانها

قلمروهای کانادا
سه قلمرو کانادا به همراه مراکز آن‌ها:

نورت‌وست تریتوریز، یلونایف

نوناووت، ایکالویت

یوکان، وایت‌هورس

استان‌ها عهده‌دار چرخاندن برنامه‌های اجتماعی کشور هستند و همراه دولت فدرال به جمع‌آوری مالیات می‌پردازند. هم‌زمان، دولت فدرال می‌تواند برنامه‌های ملی خود را به سرتاسر کشور معرفی کند، ولی اختیار شرکت در این برنامه‌ها با خود استان‌هاست. دولت فدرال عهده‌دار میزان کردن ثروت میان استان‌هاست، و برای این منظور همه‌ساله مقداری از درآمدهای استان‌های دارا را میان استان‌های ندار پخش می‌کند. تمامی استان‌ها و قلمروها مجلس قانون‌گذاری مخصوص خود را دارند.

جغرافیا
کانادا، دومین کشور بزرگ دنیااست، ولی جمعیت نسبتاً کمی دارد. با وجود آن‌که وسعت کانادا از همسایه‌اش آمریکا بیشتر است، جمعیتی معادل ۱۱ درصد جمعیت آمریکا دارد (۳۲ میلیون نفر در سال ۲۰۰۴).




نقشه جغرافياي طبيعي كانادا و شهرهاي بزرگ

کانادا کشوری نوین و دارای فناوری پیشرفته‌است و توان تأمین انرژی سوختی خود از منابع درون‌مرزی را دارد. این کشور دارای منابع گستردهٔ طبیعی است، و برخی از استان‌های آن وابستگی سنگینی به استفاده از این منابع دارند.

آب و هوای کانادا روی هم رفته سرد و در بیشتر نقاط قطبی است. البته آب و هوا در بخش جنوب غربی، جایی که شهر ونکوور و جزیره ونکوور از استان بریتیش کلمبیا در آن قرار دارند، معتدل است. تورنتو نیز که از شهرهای مهم این کشور است از نظر فعالیتهای بورسی در دنیا بین ۱۰ کشور مهم از نظر بورس است آب و هوای تورنتو سرد و جنگلهای تایگا در این کشور دیده می‌شود برج سی ان در تورنتو اولین برج بلند مخابراتی جهان است.

در خارج از شهر آبشار نیاگارا قرار دارد که بزرگ‌ترین آبشار از نظر عرض است و یک دهکده رویایی نیز به همین نام(نیاگارا)وجود دارد نزدیک به نیمی از مساحت کانادا را فلات لارنسی تشکیل می‌دهد، منطقه‌ای نسبتاً مسطح پوشیده از سنگ سخت که خلیج هودسون را در محاصره دارد و تا اعماق سرزمینهای داخلی نفوذ می‌کند. انتهای دور از دریای این فلات سراشیب تندی دارد که در شرق در کنار زمینهای پست اطراف رود لارنس و دریاچه‌های بزرگ مشخص است. به طرف غرب رشته‌ای از دریاچه‌های عمده (شامل دریاچهٔ وینیپگ) مرز با جلگه‌های سبزه زار مرکزی را متمایز می‌کند. منطقهٔ کوهستانی وسیعی – با بیش از ۸۰۰ کیلومتر پهنا – در غرب جلگه‌ها قرار دارد. این سلسله جبال غربی متشکل است از کوه‌های راکی مکنزی ساحلی و سنت الایاس که شامل بلندترین نقطه کاناداست. آب و هوا: اغلب نواحی کانادا، تابستانهای معتدل و زمستانهای سرد و طولانی و منتهای درجات دما را دارد. آب و هوای شمال دور قطبی است. در ساحل اقیانوس آرام میانگین دما در زمستان فقط کمی بالاتر از دمای انجماد است. در بیشتر مناطق بریتیش کلمبیا ریزش باران سنگین است. در باقی کشور میزان کل بارندگی متوسط یا کم است. تقریباً در تمامی کانادا برف سنگینی در زمستان‌ها می‌بارد.



درياچه مورين در پارك ملي بنف ، استان البرتا

جمعیت کانادا بر طبق آخرین گزارش اداره آمار کانادا ،  بیش از سی و سه میلیون و ششصد هزار نفر است. این آمار هر لحظه در حال تغییر می‌باشد. حدود ۸۰٪ مردم کانادا در شهرهایی که کمتر از ۲۵۰ کیلومتر تا مرزهای آمریکا فاصله دارند زندگی می‌کنند.

جمعیت فرانسوی زبان
زبان فرانسه زبان مادری حدود ۶٫۶ میلیون کانادائی است. بیشتر فرانسوی زبانان در استان کبک زندگی می‌کنند. اما در حدود ۱ میلیون نفر از آنها در استان‌های دیگر کانادا بسر می‌برند. حدود ۷۶ درصد از فرانسوی زبانهای بیرون استان کبک، در استان‌های انتاریو و نیوبرانزویک زندگی می‌کنند. زبان فرانسه به همراه زبان انگلیسی، دو زبان رسمی در کشور کانادا محسوب می‌شوند.

ایرانیان کانادا
ایرانیان کانادا جمعیت کوچک اما قابل توجهی از این کشور را تشکیل می‌دهند. بنا بر آخرین محاسبات غیر رسمی، بیش از ۳۰۰٬۰۰۰ نفر در کانادا خود را ایرانی یا منشعب از ایرانیان می‌دانند.

مسلمانان کانادا
بیش از یک میلیون مسلمان از قومیت‌های گوناگون که عمدتا مهاجر هستند، در کانادا زندگی می‌کنند. محل اقامت مسلمانان این کشور به ترتیب تراکم جمعیت آنان، عبارت است از شهرهای تورنتو، مونترآل، ونکوور، اتاوا، وندزور و برخی شهرهای دیگر مانند هالی فکس، کیچنر، واترلو، ادمنتون و وینی پگ. مجموع مراکز اسلامی و مساجد موجود در کانادا، بالغ بر سیصد و شصت مسجد و سازمان اسلامی است.

نیروهای نظامی
کانادا به عنوان عضو اصلی ناتو (سازمان اتحاد کشورهای آتلانتیک شمالی)است و نیروهای متحد ارتش کانادا (CF)، شامل نیروهای زمینی ارتش، نیروهای دریایی کانادا و نیروهای هوایی است. تجهیزات اصلی CF، شامل ۱۴۰۰ وسیلهٔ نقلیهٔ جنگی زره پوش، ۳۴ کشتی جنگی و ۸۶۱ هواپیمای جنگی می‌باشد.



نيروهاي نظامي كانادا در افغانستان

نظام آموزشی
نظام آموزشی و ساختار آن در ایالات و قلمروهای کانادا به کلی با یکدیگر متفاوت اند.اما به طورکلی می‌توان گفت نظام های آموزشی کشور کانادا از یک دوره پیش دبستانی با مدت زمانی ۱ تا ۲ سال؛ مقطع آموزش ابتدایی با مدت زمان ۵ تا ۸ سال و مقطع آموزش متوسطه، تا پایان پایه ۱۲ تحصیلی، متشکل شده‌است.

اقتصاد
کانادا یکی از کشورهای عضو گروه هشت است. این کشور دارای منابع معدنی غنی، صنایع پیشرفته (همچون خودروسازی، صنایع شیمیایی و نفت، صنایع غذایی، چوب و کاغذ، صنایع معدنی و فلزی و شیلات) و محصولات فراوان کشاورزی (از جمله گندم، دانه‌های روغنی، میوه، سبزیجات و توتون) است.

این کشور از نظر صنعت و فناوری، کشوری پیشرفته است که سیستم اقتصادی آن به شدت به خصوص در بخش بازرگانی و داد و ستد به ایالات متّحده وابسته است، به نحوی که باعث شده این کشور رابطهٔ اقتصادی پیچیده و بلند مدتی را با این کشور داشته باشد - وابستگی این کشور به بخش منابع طبیعی گرانبهایش نیز بسیار زیاد می‌باشد.



منطقه تجاري مركز شهر تورنتو در شب

حکومت:
نوع حکومت کانادا، پادشاهی قراردادی (مشروطه) فدرال، همراه با نظام پارلمانی است. این کشور از ده استان و سه قلمرو جداگانه تشکیل شده که مردم آن چند فرهنگی وبه دوزبان مختلف گویش می‌کنند که در سطح فدرال، زبان رسمی آن، هم انگلیسی و هم فرانسوی است.

نوع حکومت در استان‌ها، فدرالیزم با درجهٔ خود مختاری بیشتر، از دولت فدرال است که این خود مختاری در نوع حکومت قلمروها کمتر به چشم می‌خورد.

هرکدام از این دو بخش، یعنی استان‌ها و قلمروها، دارای فهرستی از سمبلهای منحصر به خود هستند. استان‌ها، مسئول اکثر برنامه‌های اجتماعی، مثل مراقبتهای بهداشتی، آموزش وپرورش ورفاه عمومی (کمکهای مالی) هستند و با هم بیشتر در آمد را از دست فدرال دریافت می‌کنند، که این اصل تقریباً در میان ساختار حکومتی کشورها ی متحد در جهان، وجود دارد.

دولت فدرال، با اعمال قدرت خود می‌تواند سیاست های ملی را در مناطق استانی نیز، به اجرا بگذارد، مثل لایحهٔ الحاقی بهداشت کانادا ؛ که البته مسئولین استانی می‌توانند آنها را نادیده بگیرند، اما این مسأله در عمل به ندرت اتفاق می‌افتد.

برابر سازی پرداختی‌ها (حقوق)، توسط دولت فدرال صورت گرفت تا به مردم اطمینان ببخشد که استانداردهای برابری در مورد ارائهٔ خدمات و اخذ مالیات، در میان استان‌های فقیر و غنی، ارائه می‌شود. تمام استان‌های این کشور دارای پارلمان محلی هستند. همچنین پارلمان فدرال ، که اعضای آن از سرتاسر ایالات واستان‌ها انتخاب می‌شوند.

رییس حزب اکثریت به عنوان نخست وزیر انتخاب می شود و معمولا، کابینه خود را از بین نمایندگان هم حزبی در مجلس تشکیل می دهد. به همین دلیل عملا ساختمان پارلمان و دولت کانادا در یک محل قرار گرفته است .

هر استان همچنین دارای یک بخش است که نمایندهٔ ملکه الیزابت است، همانند فرماندارکل کانادا، که به پیشنهاد نخست وزیر کانادا به این سمت منصوب می‌شود که در سالهای اخیر، در این باره با دولتهای استانی نیز، مشورت می‌شود.

استان‌ها و قلمروهای کانادا استان‌ها عهده‌دار چرخاندن برنامه‌های اجتماعی کشور هستند و همراه دولت فدرال به جمع‌آوری مالیات می‌پردازند. هم‌زمان، دولت فدرال می‌تواند برنامه‌های ملی خود را به سرتاسر کشور معرفی کند، ولی اختیار شرکت در این برنامه‌ها با خود استان‌هاست. دولت فدرال عهده‌دار میزان کردن بودجه میان استان‌هاست، و برای این منظور همه‌ ساله مقداری از درآمدهای استان‌های دارا را میان استان‌های ندار پخش می‌کند.

مجلس عوام کانادا

قانون:
سیستم قضایی کانادا، نقش مهمی در معرفی قوانین این کشور بازی می‌کند وقدرت لغو قوانین مغایر با قانون اساسی را داراست. دادگاه عالی این کشور، بالا ترین مرجع قضایی کشور است و توسط قاضی ارشد، ریاست می‌شود. ۹ عضو آن توسط فرماندارکل کانادا به پیشنهاد نخست وزیر انتخاب می‌شود.

تمامی قضات درسطح عالی و استینافی (استانی) توسط فرماندار، به پیشنهاد نخست وزیر و وزیر امور قضایی، بعد از مشورت با سازمانهای قانونی غیر دولتی منصوب می‌شوند. اعضای کابینهٔ فدرال، دادگاههای عالی در سطح استانی و کشوری، انتخاب می‌کنند. پستهای قضایی در سطح استانی وکشوری، توسط دیگر دولتمردان، انتخاب می‌شوند .

دادگاه عالی کانادا در اتاوا در غرب پارلمان قوانین در همه جا، به جز کبک که در آنجا قانون مدنی درنظام قضایی حکم فرماست، اجرا مي شود.



مجلس عوام كانادا

قوانین مربوط به جرم وجنایت منحصرا دراختیار مسئولین فدرال است ودر سرتاسر کانادا یکی است. سازمانهای اجرای قوانین، مثل دادگاههای جنایی، درهر استان به عهدهٔ یک فرد است، اما در مناطق روستایی، نظارت برعهدهٔ پلیس سواره نظام سلطنتی فدرال (RCMP) است.

نیروهای مسلح کانادا
کانادا به عنوان عضو اصلی ناتو (سازمان اتحاد کشورهای آتلانتیک شمالی)، اکنون حدود ۲۶۰۰۰ نیروی ذخیره ارتش و ۶۴۰۰۰ نیروی ثابت دارد. نیروهای متحد ارتش کانادا، شامل نیروهای زمینی ارتش، نیروهای دریایی کانادا و نیروهای هوایی هستند. تجهیزات اصلی این نیروها، شامل ۱۴۰۰ وسیله نقلیه جنگی زره پوش، ۳۴ کشتی جنگی و۸۶۱ هواپیمای جنگی است. علاوه بر این که این کشور در جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم و جنگ کره، شرکت مهمی داشته، با این وجود از سال ۱۹۵۰ نیروهای خود را در قالب هیأت‌های بین‌المللی زیر نظر ناتو و سازمان ملل، از جمله هیأت های حافظ صلح، هیأت های اعزامی مختلف به یوگسلاوی سابق و حمایت از نیروهای ائتلاف در جنگ اول خلیج فارس به کشورهای مختلفی فرستاده ‌است. از سال ۲۰۰۱، کانادا نیروهای خود را برای کمک به ایالات متحده در جنگ با افغانستان در قالب نیروهای حافظ امنیت بین‌المللی به فرماندهی ناتو و نیروهای تحت اختیار سازمان فرستاد.

گروه امداد (واکنش سریع) فجایع و بلایای کانادا (DART) در دو سال گذشته، تاکنون در دو عملیات مهم شرکت داشته ‌است. این تیم با ۲۰۰ عضو، پس از عملیات نجات پس از وقوع زلزله کشمیر در دسامبر ۲۰۰۴ در آسیای جنوبی، در حادثه توفان کاترینا در سپتامبر ۲۰۰۵، شرکت داشتند.

احزاب کانادا
در کانادا پنج حزب سیاسی فعالن که یکی از اونها هنوز در مجلس نماینده ای نداره و یکی دیگه هم در سطح فدرال فعال نیست.

در حال حاضر حزب حاکم کانادا Conservative نام دارد که از فوریه 2006 حکومت کانادا را به عهده دارد. این حزب در اصل از ادغام دو حزب Progressive Conservative و Canadian Alliance در سال 2003 به وجود آمده است. رهبر این حزب آقای استفن هارپر، نخست وزیر کاناداست.

دیوید جانسون، فرماندارکل - استفن هارپر نخست وزیر

دیدگاه این حزب بیشتر محافظه کارانه و نزدیک به دیدگاه های حزب جمهوری خواه آمریکاست (بخصوص در حوزه سیاستهای خارجی). به همین دلیل هم خیلی از مهاجران، طرفدار این حزب نیستند. نقطه قوت این حزب بیش از همه در استان های مرکزی کانادا و همین طور شهرهای کوچک است.

حزب لیبرال
دومین حزب کانادا از نظر تعداد نمایندگان در مجلس، حزب لیبرال است. افکار این حزب تا حدود زیادی به خطی مشی حزب دموکرات آمریکا نزدیک است. در سیاست گذاری های این حزب، دین و سنت کوچکترین جایی ندارد و طرفدار خدمات عمومی نظیر خدمات پزشکی رایگان هستند. بیشتر مهاجران طرفدار این حزب بوده چرا که نظر مثبت تری نسبت به پدیده مهاجرت و حمایت از مهاجران دارند. یکی از افتخارات حزب لیبرال تبدیل کردن کسر بودجه دولت کانادا به اضافه بودجه بوده است. این حزب که قدیمی ترین حزب کانادا در سطح فدرال است از سال 1993 تا 2006 حکومت کانادا را به عهده داشته است. در حال حاضر رهبر موقت حزب لیبرال، مایکل ایگنتیف است.

حزب نیو دموکرات
این حزب چپ گراترین حزب کانادا و بیش از همه طرفدار حقوق کارگران است و افکار این حزب تا حدود زیادی به حزب کارگر انگلیس نزدیک می باشد. این حزب سومین حزب فدرال است که در مجلس نماینده دارد. در ضمن اصول فکری این حزب به سوسیالیسم نیز نزدیک (حمایت از قشر کارگر، خدمات رایگان برای عموم مردم، حمایت از خانواده های بی بضاعت و ...) می باشد. رهبر این حزب آقای جک لیتون است.

حزب سبز
این حزب گرچه یک حزب فدرال محسوب می شود ولی تا امروز موفق نشده نماینده ای به مجلس بفرستد. گرچه این حزب ساختارش بر اساس مسایل زیست محیطی بنا شده اما این روزها مساله سیاستگذاری های خارج از مسایل زیست محیطی را هم بطور جدی مد نظر قرار داده است. رهبر این حزب خانم الیزابت می از دوستان خانوادگی آقای بیل کلینگتون رئیس جمهور سابق آمریکاست. خیلی از مردم کانادا و بخصوص قشر جوان برای افکار این خانم و حزبش احترام قائل هستند گرچه هنوز سطح طرفداری در حدی نیست که این حزب کرسی مجلس داشته باشد.

حزب بلاک کبکوا
محدوده عملکرد این حزب به استان کبک ختم می شود. این حزب در واقع یک حزب جدائی طلبانه است. علی رغم محدود بودن این حزب به کبک، تعداد نماینده هایش در مجلس کانادا بیشتر از نمایندگان نیودموکرات است. این حزب خواهان این است که کبک از کانادا جدا شود ولی روابطش با کانادا مثل کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا باقی بمان. رهبر این حزب آقای ژیل دوسپ است که طرفدارهای زیادی در کبک دارد.

دادگاه عالی کانادا
تمامی قضات در سطح عالی و استینافی (استانی) توسط فرماندار، به پیشنهاد نخست وزیر و وزیر امور قضایی، بعد از مشورت با سازمان های قانونی غیردولتی منصوب می‌شوند. اعضای کابینه فدرال، دادگاه های عالی در سطح استانی و کشوری را انتخاب می‌کنند و پست های قضایی در سطح استانی و کشوری، توسط دیگر دولتمردان، انتخاب می‌شوند. قوانین مربوط به جرم و جنایت منحصرا در اختیار مسئولین فدرال است و در سرتاسر کانادا یکی است. سازمان های اجرای قوانین، مثل دادگاه های جنایی، در هر استان به عهده یک فرد است، اما در مناطق روستایی، نظارت بر عهده پلیس سواره نظام سلطنتی فدرال است.

نحوه برگزاری انتخابات
انتخابات فدرال بايستی طبق قانون حداقل هر 5 سال انجام شود، گرچه قبل از پايان دوره، برگزاری انتخابات امکان پذير می-باشد. تعيين روز قطعی انتخابات بر عهده نخست وزير است. انتخابات ايالتی همانند انتخابات فدرال و با همان شرايط انجام می گيرند. انتخابات محلی يا شهری نيز به همين صورت می باشد. ولی جناح های سياسی به صورت رسمی شرکت نمی کنند. مدت زمان بين هر انتخابات شهرداری 2 تا 3 سال است.

برای رأی دادن در انتخابات فدرال، شخص بايد شهروند کانادا بوده و حداقل 18 سال داشته باشد. برای انتخابات ايالتی يا داخلی، سن بسته به شرايط ممکن است، متفاوت باشد. برای تمام ساختارهای دولتی (اعم از فدرال، ايالتی،محلی) شخص رأی دهنده بايد مدت زمان معينی را در منطقه رأی گيری، زندگی کرده باشد.

نقش ملکه
پادشاه کشور کانادا ملکه اليزابت دوم است که قانون به امضا و به نام او رسميت و ضمانت اجرايی می يابد. ملکه اليزابت دوم, مقامی تشريفاتی در کانادا محسوب شده و نماينده وی در سطح دولت فدرال, فرماندار کل و در ايالات, فرمانداران هستند.


ملكه اليزابت دوم

پارلمان کانادا
پارلمان در کانادا سه بخش دارد. ملکه، مجلس نمایندگان و مجلس سنا. ملکه الیزابت دوم در راس پارلمان قرار دارد. پس از آن مجلس نمایندگان می باشد. تمام استان‌های این کشور دارای پارلمان محلی هستند و اعضای پارلمان فدرال، از سرتاسر ایالات و استان‌ها انتخاب می‌شوند. رییس حزب اکثریت به عنوان نخست وزیر یعنی بالاترین مقام رسمی، انتخاب می شود و معمولا، کابینه خود را از بین نمایندگان هم حزبی در مجلس تشکیل می دهد. به همین دلیل عملا ساختمان پارلمان و دولت کانادا در یک محل قرار گرفته است.

ساختمان پارلمان
کانادا دارای پارلمانی مرکب از فرماندارکل، مجالس سنا و عوام می باشد. مجلس عوام قوه قانون گذاری ملی است که اعضای آن را مردم انتخاب می کنند. اين مجلس مرکب از 301 عضو است که اکثر اين افراد, اعضای احزاب سياسی مي باشند.


ساختمان پارلمان كانادا


دولت کانادا
دولت کانادا از سه بخش تشکیل شده است. دولت فدرال، دولت استانی و دولت شهری. هر یک از این دولت ها مسئولیت خاص خود را دارا می باشند. دولت فدرال مسئولیت اداره کشور به طور کلی را داراست مانند سیاست های نظامی و دفاعی، و یا سیاست خارجی و شهروندی. از طرف دیگر استان‌ها و دولت های محلی مسئولیت برنامه‌های اجتماعی استان خود را عهده دار هستند.

نحوه شکل گيری دولت فدرال
حزبی که در مجلس عوام بيشترين اعضای منتخب را دارا باشد نقش اساسی را در تشکيل دولت به عهده خواهد داشت. در صورتيکه که حزب مذکور 151 کرسی در اختيار داشته باشد، بصورت اتوماتيک دولت اکثريت را تشکيل خواهدداد؛ در غير اينصورت از احزاب ديگر جهت تکميل کرسی های باقيمانده جهت تشکيل دولت درخواست همکاری خواهد شد.

همانند اکثر نظام های جمهوری، نخست وزيری از جمله مقامات دولتی-ای است که در نتيجه پيروزی يکی از احزاب در انتخابات حاصل می شود. نخست وزير، وزرای کابينه را تعيين و به دولت فدرال و پارلمان معرفی می کند. استعفای يکی از اعضای کابينه منجر به سقوط دولت نمی شود و تنها در صورت استعفای نخست وزير کل کابينه منحل می گردد.

قدرت اجرايی واقعی در اختيار کابينه است که تحت نظر نخست وزير عمل می کند. وزيران دولت فدرال کانادا، از ميان نمايندگان مجلس عوام و توسط شخص نخست وزير انتخاب می شوند. در ظاهر نخست وزير و کابينه، مشاوران حکومت سلطنتی هستند، ولی قدرت اصلی در اختيار کابينه بوده و فرماندار کل با مشورت کابينه عمل می کند. کابينه سياست دولت را تعيين کرده و وظيفه اداره مجلس عوام به عهده حزب پيروز است. دولت کانادا، که به وسيله 25 وزير اداره می شود، وظايفش را در قالب پارلمان فدرال، هيئت ويژه، کميسيون ها و شرکت های ايالتی انجام می دهد.

دولت فدرال، با اعمال قدرت خود می‌تواند سیاست های ملی را در مناطق استانی نیز، به اجرا بگذارد، مثل لایحه الحاقی بهداشت کانادا؛ که البته مسئولین استانی می‌توانند آن ها را نادیده بگیرند، اما این مسأله در عمل به ندرت اتفاق می‌افتد.برابرسازی پرداختی‌ها (حقوق)، توسط دولت فدرال صورت گرفت تا به مردم اطمینان ببخشد که استانداردهای برابری در مورد ارائه خدمات و اخذ مالیات، در میان استان‌های فقیر و غنی، ارائه می‌شود. دولت فدرال عهده‌دار میزان کردن بودجه میان استان‌هاست، و برای این منظور همه‌ ساله مقداری از درآمدهای استان‌های دارا را میان استان‌های ندار پخش می‌کند.

دولت های ايالتی
هر ايالت دارای دولتی است که به همان ترتيب دولت فدرال انتخاب می شود. رهبر ايالت، فرماندار و نماينده ملکه است. در رأس هر ايالت مسئولی به نام قائم مقام فرماندار کل وجود دارد که فرماندار کل وی را با مشورت دولت کانادا به اين سمت منصوب می کند. قائم مقام فرماندار کل تا زمانی که فرماندار کل اراده نمايد، به وظيفه خود ادامه می دهد. لازم به ذکر است که هر قائم مقامی که پس از شروع اولين نشست پارلمان کانادا به اين سمت منصوب می گردد تا پنج سال پس از انتصاب از کار بر کنار نخواهد شد، مگر اين که علت خاصی در اين ميان باشد.

استان‌ها، مسئول اکثر برنامه‌های اجتماعی، مثل مراقبت های بهداشتی، آموزش و پرورش و رفاه عمومی (کمک های مالی) هستند و با هم بیشتر درآمد را از دست فدرال دریافت می‌کنند، که این اصل تقریباً در میان ساختار حکومتی کشورهای متحد در جهان، وجود دارد. از طرف دیگر، استان ها همراه دولت فدرال به جمع‌آوری مالیات می‌پردازند.

نحوه برگزاری انتخابات
انتخابات فدرال بايستی طبق قانون حداقل هر 5 سال انجام شود، گرچه قبل از پايان دوره، برگزاری انتخابات امکان پذير می-باشد. تعيين روز قطعی انتخابات بر عهده نخست وزير است. انتخابات ايالتی همانند انتخابات فدرال و با همان شرايط انجام می گيرند. انتخابات محلی يا شهری نيز به همين صورت می باشد. ولی جناح های سياسی به صورت رسمی شرکت نمی کنند. مدت زمان بين هر انتخابات شهرداری 2 تا 3 سال است.

برای رأی دادن در انتخابات فدرال، شخص بايد شهروند کانادا بوده و حداقل 18 سال داشته باشد. برای انتخابات ايالتی يا داخلی، سن بسته به شرايط ممکن است، متفاوت باشد. برای تمام ساختارهای دولتی (اعم از فدرال، ايالتی،محلی) شخص رأی دهنده بايد مدت زمان معينی را در منطقه رأی گيری، زندگی کرده باشد.

قانون و ساختار قضايی کانادا
قوانين قضايی کانادا از نظام حقوقی انگليس به قانون عرف گرفته شده که طی ساليان برای جامعه کانادا سازگار گرديده است. حقوق قضايی و مدنی ايالت کبک فرانسوی نشين بر مبنای حقوق مدنی فرانسه شکل گرفته است.ايالت های کانادا هر يک قوانين و آيين دادرسی مدنی خاص خود را دارند و هر چند بر کل سرزمين کانادا قوانين کلی قضايی و مدنی دولت فدرال حاکم است، اما در بسياری از موارد به خصوص در حقوق مدنی هر ايالت ويژگی ها و خصوصيات خاص منطقه ای آن منطقه، حکم فرما می باشد. قوانين مدنی کانادا توسط مقامات ايالتی و آيين نامه های شهرداری تدوين می گردند. قوانينی که توسط پارلمان فدرال تصويب می شود، مشمول کل کشور است، و قوانينی که توسط مجلس قانون گذاری ايالت ها وضع می گردد، در حدود حوزه قضايی همان ايالت رواج و قابليت اجرايی دارد. در اين ميان هر چند در مواردی ممکن است قوانين ايالتی با قوانين فدرال اختلافی داشته باشند، اما ساختار اصلی حقوقِ جزايی کانادا که توسط مجلس قانون گذاری فدرال وضع می گردد، برای کل کشور يکسان است.

براساس قانون اساسی کانادا، در ساختار حکومتی اين کشور تفکيک قوا وجود دارد. به همين جهت قوه قضاييه و قضاوت، اجباری به پاسخگويی در برابر پارلمان يا قوه مجريه ندارند. بر همين اساس قضاوت ايالتی يا فدرال را نمی توان به خاطر عملی يا سخنی که به اقتضای کار قضايی صورت گرفته، تحت تعقيب قرار داد. همچنين بر اساس قانون اساسی عزل قاضی فدرال يا ايالتی تنها به پيشنهاد فرماندار کل و تصويب هر دو مجلس سنا و عوام امکان پذير است.

سیستم قضایی کانادا، نقش مهمی در معرفی قوانین این کشور بازی می‌کند و قدرت لغو قوانین مغایر با قانون اساسی را داراست. دادگاه عالی این کشور، بالاترین مرجع قضایی کشور است و توسط قاضی ارشد مادام‌ها نوربل رایت، ریاست می‌شود. ۹ عضو آن توسط فرماندارکل کانادا به پیشنهاد نخست وزیر انتخاب می‌شوند. دادگاه عالی کانادا در اتاوا در غرب پارلمان قوانین در همه جا، به جز کبک که در آنجا قانون مدنی در نظام قضایی حکم فرماست، اجرا می‌شود.


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار