
این فرمان صریح الهی پاسخی است به آنان که اسلام را دین جنگ و زور معرفی کردهاند. اسلام با هیچکس سر پیکار ندارد؛ اما اگر به جامعه اسلامی حمله شود بدیهی است که به دفاع بر میخیزند. دستور خداوند به رسول و همه مسلمانان این است که اگر متجاوزان اعلام صلح کردند شما نیز تسلیم صلح و آشتی باشید.
یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است ای تور دیده صلح به از جنگ و داوری (حافظ)
*هنگامی که پیامبر از دشمنی و آزار اهل مکه به مدینه هجرت فرمود همه جنگها در اطراف مدینه رخ داد نه مکه. در واقع پیامبر پیوسته در حال دفاع بود و هنگامی که مکه را فتح کرد هیچکس را به اعدام محکوم نکرد.
* حدیثی از پیامبر نقل شده که «انا نبی بالسیف» یعنی من پیامبری هستم با شمشیر. مولانا ضمن نقل این حدیث امت مسلمان را به وصف دلیری و صفدری در جنگ ستوده است.
*مقصود این است که امت اسلام مانند بعضی از طوایف هندوان نیست که دست به شمشیر نبرد و ظلمها و تجاوزات را بی پاسخ بگذارد. چنانکه مولوی اشاره کرده است:
چون نبی السیف بوده آن رسول امت او صفدرانند و فحول (مثنوی)
*نکته دیگر اینکه جنگ پیامبر بر خلاف جنگهای چنگیزها و آتیلاها نه از سر هوا و هوس و حر و آز که بر سر صلح بوده است و تنها دلیلی که جنگ را موجه میکند همین هدف داشتن است. به گفته مولانا در مثنوی:
جهد پیغمبر به فتح مکه هم کی بود در حب دنیا متهم
آنکه او از مخزن هفت آسمان چشم دل بر بست روز امتحان
پس چه باشد کعبه و شام و عراق تا کند بر وی نبرد و اشتیاق
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید