بازخوانی بیانات مقام معظم رهبری/6

آمريكا مي‌خواهد با قانع كردن ايران در مذاكرات بيداري عظيم جهان اسلام را از بين ببرد

اگر امروز اين سوال مطرح است كه آيا مذاكره ايران و آمريكا صورت مي‌گيرد يا خير؟ پاسخ اين است: آنچه نقشه راه مذاكرات تهران - واشنگتن را تعيين مي‌كند، بيانات و رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب است، كه از زمان آغاز رهبري ايشان در سال 1368 تاكنون بر مبناي مواضع امام خميني(ره) و بر اساس مطالبات و منافع ملت ايران بيان شده است.

به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران؛ «چون ملت و نظام انقلابى و اسلامى ايران توانسته است خيزش عظيمى را در دنياى اسلام به‌وجود آورد - يك بيدارى كه به آسانى نمى‌توانند آن را از بين ببرند - مى‌خواهند با قانع كردن و خاضع كردن ايران، اين خيزش جهانى را از بين ببرند؛ يعنى به دنيا اين‌طور بگويند كه اينهايى كه خودشان شروع كننده بودند، آمدند در مقابل امريكا اظهار تسليم و خضوع كردند بنابراين، هدف آمريكا از برقراري روابط،‌ روابط سالم نيست.»

آنچه در بالا به آن اشاره شد بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با ميهمانان "اجلاس جهاني اساتيد دانشگاه‌ها و بيداري اسلامي" كه ديروز در تهران برگزار شد، نيست.

اين موضع‌گيري در تاريخ ارديبهشت ماه سال 1379 در  برابر موضوع مذاكره ايران و آمريكا از سوي مقام معظم رهبري صورت گرفته است.

حضرت آيت الله خامنه‌اي 10 سال قبل از وسعت يافتن بيداري اسلامي در جهان و منطقه، آنچنان كه امروز بروز و ظهور يافته است، هدف آمريكا از برقراري مذاكره و روابط ديپلماتيك با جمهوري اسلامي ايران را متقاعد  و تسليم كردن ايران دربرابر آمريكا و جلوگيري از الگو شدن جمهوري اسلامي براي ملت‌هاي آزاده جهان عنوان مي‌كند.

رهبر معظم انقلاب در طول 30 سال قطع روابط سياسي تهران-واشنگتن هيچ‌گاه مذاكره و رابطه  با آمريكا را در جهت مصالح ملى و منافع ملت ندانسته اند و درخواست‌هاي داخلي و خارجي را براي از سرگيري روابط رد كرده اند.

علی رغم روشن بودن مواضع جمهوری اسلامی ایران دربرابر موضوع مذاکره ایران و آمریکا، این موضوع مجددا به دنبال  تغییر و تحولاتی که جهان دست خوش آن شده است، از سوی بعضی از دشمنان و دوستان (نادانسته) در داخل و خارج از ایران مطرح شده است؛ این روزها زمزمه های باید و نباید مذاکره با آمریکا در دوکشور شنیده می شود اما...

مسلما آنچه نقشه راه مذاكرات تهران - واشنگتن را تعيين مي‌كند، بيانات و رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب است، كه از زمان آغاز رهبري ايشان در سال 1368 تا كنون بي‌تغيير و بر اساس مطالبات و منافع ملت ايران بيان شده است.

باشگاه خبرنگاران در اين مقطع زماني كه بار ديگر موضوع تاريخي مذاكره آمريكا با ايران مطرح شده است، در غالب سلسله گزارش‌هایی به بازخواني بيانات مقام معظم رهبري طي 23 سال گذشته پرداخته است.

تاکنون بیانات معظم له از سال 1368 تا 1378 در غالب گزارش هایی با عناوین:

"مذاكره يعني معامله؛ از انقلاب اسلامي چه چيز را به آمريكا بدهيم، كه بخواهيم چيزي از او بگيريم؟‌"

"خوردن یک فنجان قهوه پشت میز مذاکره با آمریکا تازه اول شروع تحمیلات است"

"روزى كه اين مردك ساده‌دل خام اعلام كرد مى‌خواهد روابط اقتصادى آمريكا با ايران را ممنوع كند بنده از ته‌دل خوشحال شدم "

"علت تمایل آمریکا به مذاکره چیست؛ ایران تکه پازل بزرگیست که مانع ابرقدرت شدن آمریکا در رأس امپراتورى بزرگى به اسم دنيا شده است"

"شرط بی شرمانه آمریکا برای مذاکره به رسمیت شناختن غده سرطانی اسرائیل در قلب ملت مسلمانان است"

بازخوانی شده است.

 در این گزارش نیز بیانات حضرت آيت الله خامنه‌اي با موضوع مذاکرات ایران و آمریکا در سال های 80 و 1379 بازخوانی می شود:


*** تلقى ملت ما از دولت امريكا اين نيست كه نسبت به او اعتماد ندارد؛ بلكه او را دشمن خود مى‌داند

رهبر معظم انقلاب 6 فروردين 1379 در اجتماع زائران و مجاوران حرم امام رضا(ع) با بيان اينكه قصد دشمنان خارجى، ايجاد ناامنى و اختلاف و ايجاد ترديد و تزلزل است،‌ متذكر مي‌شوند: اگر امروز ملت ايران و مسئولان كشور به امريكا به چشم دشمن نگاه مى‌كنند، اين يك عملِ بى‌دليل نيست. گفتند بياييد ديوار بى‌اعتمادى را برداريم. آن جناب در آن جا گفت؛ در اين جا هم بعضى قلم‌بدست‌ها فوراً از خدا خواستند! همين‌هايى كه به احتمال زياد بعضى‌شان وابسته به همان مراكز هم هستند و از آن جا پشتيبانى مى‌شوند؛ فوراً اين مسأله را دنبال كردند! مسأله اعتماد و عدم اعتماد نيست؛ مسأله اين است كه ملت ايران به گذشته خود كه نگاه مى‌كند، تا اوّلِ انقلاب، از دولت امريكا يكسره دشمنى نسبت به خودش مشاهده مى‌كند.

ايشان با بيان اينكه بعضى، اين دشمني‌ها را هنوز هم انكار مى‌كنند؛ اما به بعضى ديگر معترفند، مي‌فرمايند: كمك به صدّام را اعتراف كردند و يقيناً در آينده نه چندان دورى اعتراف خواهند كرد كه بمب‌هاى شيميايى را با چه وسيله‌اى در اختيار دولت عراق گذاشتند! ما به خاطر اين حوادث، اين همه مجروح شيميايى داريم؛ اين همه افراد معلول داريم؛ اين همه ضرر ديديم. هرچه كه ملت ايران نگاه مى‌كند، از اين چيزها مى‌بيند. الان هم در زمان كنونى، وسايل تبليغاتى‌شان عليه ايران است؛ امكانات سياسى‌شان عليه ايران است؛ رسماً پول براى دشمنىِ امنيتى تصويب كردند، كه عليه ايران است؛ تلاش سياست خارجى‌شان دايماً عليه ايران است. ملت ايران نگاه مى‌كند، مى‌بيند كه يك دشمن آن طرف ايستاده است. بنابراين، تلقّى ملت ما از دولت امريكا اين نيست كه نسبت به او اعتماد ندارد؛ بلكه او را دشمن خود مى‌داند.


***اگر در ايران حكومت دست نشانده‌اى مثل حكومت پهلوي باشد، آمريكا آن‌طور به ملت  ضربه مى‌زند كه آن ديروز زد؛ اگر حكومت مستقل باشد، اين طور دشمنى مى‌كند كه امروز مى‌كند

حضرت آيت الله خامنه‌اي در اين ديدار عنوان مي‌كنند:‌ اين بحث هم كه مى‌گويند ما مايليم با دولت ايران مذاكره كنيم، نوعى كار مقدّماتى است، براى اين كه بتوانند دشمني‌هاى بيشترى بكنند. اينها فريب است. اين طور نيست كه عدّه‌اى بگويند ما برويم با امريكا مذاكره كنيم تا اين دشمني‌ها برطرف شود؛ نه. دشمنى امريكا با مذاكره برطرف نمى‌شود. امريكا دنبال منافع خودش در ايران است. اگر در اين جا حكومت دست نشانده‌اى مثل حكومت رژيم شاه بود، آن‌طور به ملت ايران ضربه مى‌زند كه آن روز زد. اگر حكومت مستقلى باشد، اين طور دشمنى مى‌كند كه امروز مى‌كند. اگر مقايسه كنيم، خواهيم ديد كه باز ضرر اين كه انسان با استقلال در مقابل امريكا بايستد، به مراتب كمتر از اين است كه تسليم زورگويي‌هاى امريكا شود. ملت ايران با اين برداشت، با روحيه شهامت و شجاعت و فداكارىِ خود، در مقابل توطئه و فريب، در مقابل ايجاد ناامنى، در مقابل دشمنى، اتّكاء خودش به نيروى ذاتى خود، به عقل خود، به تدبير و خرد مسئولان كشور و به شجاعت و ايستادگى خود است و مطمئن است كه خواهد توانست همه دشمنان خود را همچنان كه بعضى از دشمنان، ديروز دشمن بودند و بعد به ارتباط كننده عادى تبديل شدند، از جمله امريكا را، از دشمنىِ با خودش پشيمان كند.


***تنها يك كشور در دنياست كه مى‌گويد ما كارى به آمريكا نداريم؛ اما حاضر هم نيستيم تسليم زورگويى و فشار آمريكا شويم؛ آن كشور ايران است

رهبر معظم انقلاب اول ارديبهشت ماه 1379 در دیدار با جوانان در مصلای تهران مي‌فرمايند: اين‌كه شما مى‌بينيد بر روى بى‌اعتنايى ايران به امريكا اين همه فشار مى‌آيد – امريكايي‌ها از تمام وسايل استفاده مى‌كنند، براى اين‌كه اين چهره بى‌اعتنا و عبوسى را كه ملت ايران در مقابل امريكا گرفته، در هم بشكنند - براى اين است كه در اطراف دنيا همه زحمت خودشان را كشيده‌اند تا بتوانند سياسيون سالم را وادار به تملّق و تواضع و تعظيم و تسليم كنند.

امريكايي‌ها به رؤساى كشورهاى آفريقايى، آسيايى و امريكاى لاتين اين‌طور تفهيم كرده‌اند كه براى زندگى كردن، هيچ چاره‌اى نيست، مگر تسليم شدن در مقابل امريكا و سياست‌هاى آن. بسيارى از آنها هم اين را قبول كرده‌اند! تنها يك كشور، يك ملت و يك دولت در دنيا است كه زير اين بار نرفته و مى‌گويد ما كارى به كار امريكا نداريم؛ اما حاضر هم نيستيم تسليم زورگويى و فشار و تحميلِ سياست‌ها و روابط امريكا شويم. آن كشور، جمهورى اسلامى ايران است.

مسئولان امريكايى، گاه در مقام بيان و خطابه، اظهارات رياكارانه‌اى ابراز مى‌كنند. بعضى وقت‌ها از ملت ايران يك تعريف نيمه‌كاره و يا از بخشى از مسئولان و نظام ايران تعريفى بر زبان مى‌آورند. هدف آنها اين است كه بتوانند بر ايران سلطه سياسى و اقتصادى، و اگر بشود، سلطه نظامى پيدا كنند.


***آمريكا مي‌خواهد با قانع كردن ايران در مذاكرات بيداري عظيم جهان اسلام را از بين ببرد

معظم له در اين ديدار با اعلام اينكه بازارهاى و منابع ايران مورد طمع آمريكاست، مي‌فرمايند: از همه بالاتر اينكه چون ملت و نظام انقلابى و اسلامى ايران توانسته است خيزش عظيمى را در دنياى اسلام به‌وجود آورد - يك بيدارى كه به آسانى نمى‌توانند آن را از بين ببرند - مى‌خواهند با قانع كردن و خاضع كردن ايران، اين خيزش جهانى را از بين ببرند؛ يعنى به دنيا اين‌طور بگويند كه اينهايى كه خودشان شروع كننده بودند، آمدند در مقابل امريكا اظهار تسليم و خضوع كردند بنابراين، هدف، روابط سالم نيست.

آنها در تبليغاتشان آن حرفه‌ا را مى‌زنند؛ عدّه‌اى هم متأسّفانه در مطبوعات كشور و غيره، همان حرفها را تكرار مى‌كنند كه گويا ارتباط با امريكا خواهد توانست همه مشكلات اقتصادى كشور را حل كند. اين دروغ و خلاف است.


***امريكا به هيچ كشورى سود نمى‌رساند؛ اگر چند ميليون دلار به كشورى وام بدهد، چند برابر از او امكانات مى‌گيرد

حضرت آيت الله خامنه‌اي با بيان اينكه امريكايي‌ها براى ارتباطات و فعاليت‌هاى خودشان در دنيا، يك وجهه نظر بيشتر ندارند -آن را هم پنهان و كتمان نمى‌كنند- و آن، منافع امريكاست،‌مي‌فرمايند: چنانچه با كسى رابطه برقرار كنند، اگر بپرسند چرا، مى‌گويند منافع ما ايجاب مى‌كند؛ چون براى آنها منافعشان مهم است! امريكا به هيچ كشورى سود نمى‌رساند. اگر چند ميليون دلار به كشورى وام بدهد، چند برابر از او امكانات مى‌گيرد! امروز اگر شما به اين منطقه نگاه كنيد، مى‌بينيد كه اين كشورهاى اطراف ما دچار فقر و ضعف و استبداد و فساد و مشكلات فراوانى هستند. اينها مگر با امريكا روابط ندارند؟! همه اينها با امريكا روابط دارند. امريكايي‌ها از آنها استفاده مى‌كنند، اما به آنها استفاده نمى‌رسانند!

بارها امريكايي‌ها اعلان كردند كه هدف آنها از ارتباط با كشورها، تأمين منافع دولت امريكاست! معناى اين حرف چيست؟ معنايش اين است كه از نظر امريكايي‌ها، منافع يك شهروند امريكايى، بر منافع يك شهروند ايرانى - هر كه باشد - ترجيح دارد؛ يك جوان امريكايى، بر جوان ايرانى ترجيح دارد؛ يك عنصر امريكايى - هر كه باشد - بر يك عنصر ايرانى و يا غيرايرانى ترجيح دارد. سياست امريكا در مسائل جهانيش بر اين مبناست. هدف اصلى اين است.


***اگر انسان بتواند يك دشمن را از دشمنى منصرف كند، اين يك پيروزيست؛ اليته بنده اين امكان را در رابطه با آمريكا نمي‌بينم

مقام معظم رهبري 5 مرداد 1379در دیدار جمع کثیری از جوانان استان اردبیل تاكيد مي‌كنند: درست است كه انقلاب اسلامى ايران رژيم پهلوى را از بين برد، اما اين مبارزه، فقط مبارزه با رژيم پهلوى نبود؛ مبارزه با حضور امريكا و با سلطه و نفوذ امريكايي‌ها بود كه تا مغز استخوان اين ملت نفوذ كرده بودند. لذا از اوّل هم همه دنيا فهميدند كه در صف مقدّم دشمنان اين نظام و اين انقلاب، امريكاست. حالا ما چشم خودمان را ببنديم، سر خودمان را كلاه بگذاريم و بگوييم: نه، امريكا با ما دشمن نيست؟!

چه كار كرده كه نشان بدهد دشمن نيست؟ اموال ما را بلوكه نكرده است؟ الان ميلياردها دلار متعلّق به اين ملت در امريكا بلوكه است. اموال و ابزار فراوانى در رژيم گذشته از امريكا خريده بودند و هنوز منتقل نشده بود كه انقلاب شد. اينها در انبارى نگهدارى مى‌شود؛ ما چند سال دنبال كرديم كه آنها را برگردانيم، قبول نكردند. اموال ما را كه در انبارهاى آنهاست، به ما ندادند؛ با اين‌كه پولش را گرفته بودند؛ و جالب اين است كه انباردارى هم براى خودشان حساب كردند و شروع كردند از طلب‌هاى ما كم كردن! يك دشمن چه كار كند كه آدم باور كند او «دشمن» است؟!


***دشمنى آمريكا از بين نخواهد رفت؛ چون حكومت اسلامى صرفاً ايجاد يك نظام و رژيم جديد در يك كشور نيست؛ ايجاد يك الگوست

ايشان در اين ديدار يادآور مي‌شوند:جنگ هشت ساله عليه ما شروع شد. البته چند نفر از سران كشورهاى منطقه خاورميانه و بيرون خاورميانه در طول سال‌هاى متمادى به من گفته‌اند كه حمله عراق به ايران، با هماهنگى قبلى بود و امريكايي‌ها مى‌دانستند چه دارد اتفاق مى‌افتد؛ اين‌طور نبود كه در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته باشند؛ بلكه تشويق و زمينه‌سازى هم كردند! البته من سندى ندارم؛ اما قرائن، همه همين را نشان مى‌دهد؛ كما اين‌كه ما چيزهاى ديگرى را بدون اين‌كه سند مكتوبى داشته باشيم - قرائن شهادت مى‌داد - ادعا كرديم؛ بعد از چند سال كه جنگ تمام شد، خودشان اعتراف كردند.

آيا امكان رفع اين دشمنى هست يا نه؟ اين سؤال مهمى است. اگر انسان بتواند يك دشمن را - هرچه هم بدخواه و بددل - از دشمنى منصرف كند، اين يك پيروزى است. آيا امكان رفع اين دشمنى هست يا نه؟ من دو پاسخ به اين سؤال دارم:

يك پاسخ اين است: آن‌طور كه من نگاه مى‌كنم، به‌طور طبيعى چنين امكانى را نمى‌بينم. البته اين يك نگاه سياسى است؛ ممكن است يك آدم سياسىِ ديگر عقيده ديگرى داشته باشد؛ اما من در حدّ معرفت خودم، با شناختى كه از اين كشور، از اين انقلاب و از اين ملت از يك سو، و شناختى كه از استكبار، از حكومتهاى استكبارى، از روابط دولت‌هاى استكبارى با ملت‌هاى ضعيف، از گذشته تاريخ، از سرنوشت ملت‌ها و از سخن متفكران سياسى دنيا در ياد دارم از سوى ديگر، اعتقاد ندارم به اين‌كه اين دشمنى از بين خواهد رفت. البته اگر بخواهم به دليل اشاره كنم، در يك جمله كوتاه مى‌توانم عرض كنم: دشمنى امريكا از بين نخواهد رفت؛ چون حكومت اسلامى صرفاً ايجاد يك نظام و رژيم جديد در يك كشور نيست؛ ايجاد يك الگوست. عيب كار براى امريكايي‌ها اين است.

مقام معظم رهبري در ادامه مي‌افزايند:‌ يك وقت هست كه در كشورى يك رژيم جديد سرِ كار مى‌آيد، با فلان دولت، با فلان سياست هم مخالف است؛ بالاخره مذاكره مى‌كنند، يك قدم اين عقب مى‌رود، يك قدم آن عقب مى‌رود و با هم مى‌سازند. در اين‌جا قضيه اين‌طور نيست. اين نظام به عنوان يك الگو براى ملت‌هاى مسلمان مطرح است .البته به رو نمى‌آورند، در روزنامه‌ها نمى‌نويسند و بخصوص آدم‌هاى عميق‌ترشان به‌شدّت كتمان مى‌كنند؛ اما اين حقيقتى است كه امروز ملت هاى مسلمان در دنياى اسلام - در مصر، در شمال آفريقا، در خاورميانه و در منطقه شرقى ما - تب و تابى دارند؛ جوش و خروشى دارند و چشمشان به ايران است.


***دشمنان منتظر بودند انقلاب اسلامي پنج سال بيشتر دوام نياورد

حضرت آيت الله خامنه‌اي ضمن اشاره به اينكه تجربه انقلاب اسلامي از نظر مسلمان‌هاى دنيا، تجربه موفّقى بوده است، مي‌فرمايند: شعارهايى كه دشمنان ما مى‌دادند، اين بود كه اين تجربه پنج سال هم دوام نمى‌آورد؛ مى‌گفتند دو سال هم دوام نمى‌آورد! بيست و يك سال است كه از عمر نظام اسلامى مى‌گذرد و در دنيا همه اعتراف دارند كه امروز از ده سال پيش، و ده سال پيش از اوّل انقلاب، به مراتب قويتر است؛ اعتماد مردمى و رابطه با مردم را حفظ كرده، تلاش فراوان كرده، استقلال خودش را حفظ كرده و شعارهايش را به ميزان زيادى تحقّق بخشيده است.

البته تحقّق شعارها در هيچ جاى دنيا و در هيچ شرايطى، در زمان‌هاى كوتاه امكانپذير نيست؛ بخصوص با اين همه مخالفت و دشمنى؛ ليكن پيشرفت خوبى كرده است؛ اين مى‌شود يك الگو؛ اين الگوى موفّقى است. اگر با اين كنار بيايند و اين را همين‌طور كه هست، بپذيرند، در واقع براى كشورهاى ديگر پاى اين الگو مهر و امضاء زده‌اند.


***تا وقتى ايران "جمهورى" است و "اسلامي" است آمريكا نمي‌توانند دشمنى را متوقف كنند

ايشان با بيان اينكه آمريكا حاضر است كنار بيايند، اما به شرط اين‌كه جمهورى اسلامى، ديگر «جمهورى اسلامى» نباشد، مي‌فرمايند: آن‌وقت با كمال ميل حاضرند جلو بيايند؛ در رأس حكومت هم هر كه باشد! اگر يك روز انسانى مثل من هم حاضر شود خودش را از اوج سعادت به حضيض ذلّت پرتاب كند و از همه آرمان‌هايش بگذرد و قبول كند كه سر كار بماند - ولو اسلاميت و مردمى بودن هم نباشد - آنها با او مى‌سازند! آنها با اشخاص به عنوان اشخاص طرف نيستند؛ با جهت‌ها، با آرمان‌ها و خط ها طرفند. تا وقتى «جمهورى» است و «مردمى» است - آن هم مردم مسلمان پُرشور اين خطّه عظيم و ايران بزرگ - و تا وقتى بر محور اسلام است، من نمى‌بينم كه بتوانند دشمنى را متوقّف كنند.

پاسخ دوم: اگر فرض كنيم كه رفع دشمنى ممكن باشد، فقط با اقتدار و عزّت و استقلال ايران ممكن است؛ نه با ذلّت، نه با احتياج. اگر ايران اسلامى به همّت شما جوان‌ها و به همّت اين نسلِ رو به رشد امروز، مدارج علمى را طى كند و از لحاظ صنعت و صنعت برتر، فنآورى و فنآورى برتر و علمى كه امروز مورد نياز است، بتواند سهم وافرى را به خودش اختصاص دهد كه نتوانند به او زور بگويند؛ بتواند قدرت نظامى خودش و پايه‌هاى اقتصادى كشور را مستحكم كند، بتواند اين محروميت‌ها را برطرف كند، بتواند از منابع سرشار و غنى اين كشور در همه جا بهره‌بردارى كند، بتواند معرفت سياسى را در آحاد مردم بالا ببرد، آن‌وقت ممكن است دشمنى آنها كم شود. بنابراين اگر ممكن باشد، آن روز ممكن خواهد بود.


***اين كه بعضى‌ها طبق ميل كارشناسان سياى آمريكا، دم از مذاكره و ارتباط بزنند و فضا را عادّى سازى كنند، اين بزرگترين خيانت به اين مردم است

معظم له اعلام مي‌كنند: اين كه بعضى بردارند طبق ميل دل كارشناسان سياى امريكا، دم از نزديكى و مذاكره و ارتباط بزنند و فضا را عادّى سازى كنند، اين بزرگترين توهين و خيانت به اين مردم است. اگر قرار است سخن از رفع دشمنىِ دشمنان سوگند خورده بر زبان آورد، بايد آن روزى باشد كه اين كشور از لحاظ اقتصادى پايه‌هاى خودش را مستحكم كرده باشد؛ محروميت‌ها را رفع كرده باشد؛ اين نسبت بيكارى را از بين برده باشد؛ آينده جوانها را روشن كرده باشد؛ جوان تحصيل‌كرده و فارغ‌التحصيل دغدغه معاش و دغدغه كار نداشته باشد؛ از لحاظ مسائل فرهنگى اين كشور بتواند هنرمندانى تربيت كند كه بر طبق منافع و مصالح ملى، سينماى كشور را اداره كنند؛ هنر كشور را اداره كنند؛ مطبوعات كشور را اداره كنند. اگر اين‌طور شد، آن‌وقت نوبت اين خواهد رسيد كه براى رفع دشمنى فكر كنيم؛ والّا در غير آن صورت، هرگونه نزديك شدن به دشمن، هرگونه نرمش نشان دادن در مقابل دشمن، تيز كردن آتش دشمنى و ستمگرى دشمن است.

سؤال سوم: آيا اكنون كه ما با چنين دشمنانى در اين سطح مواجهيم، امكان دفاع از خود، يا ضربه به دشمن، يا جلوگيرى از ضربه دشمن را داريم يا نه؟ اين هم سؤال مهمى است. پاسخ من اين است كه آرى، داريم. نه اين كه بخواهم شعار بدهم. امروز در ميان كشورهايى كه من در اين منطقه مى‌شناسم - كشورهاى خاورميانه، كشورهاى خليج فارس، كشورهاى شرق آسيا، كشورهاى آسياى ميانه و تازه استقلال يافته - هيچ كشورى جز ايران اين توان را ندارد. البته كشورهاى بزرگى هم هستند كه آنها هم به دلايل ديگرى اين توانايى را دارند؛ اما دلايل ما ويژه خود ماست؛ ما كاملاً اين امكان را داريم.


***دشمن كيست؟ هر كس كه با حاكميت نظام مستقل مردمى دينى مخالف است

مقام معظم رهبري سال 1379 در دیدار جمع کثیری از مردم قم در سالروز قیام 19 دی، مي‌فرمايند: دشمن كيست؟ هر كس كه با حاكميت نظام مستقل مردمى دينى مخالف است، دشمن است. طمع‌ورزان، غارتگران، سودجويان، زراندوزان، زورگويان، وابستگان، مايلين به فساد و كسانى كه از حاكميت فرهنگ دينى زيان شخصى مى‌بينند، دشمنند. البته در رأس اينها دشمنان خارجى هستند كه بيش از همه ضرر ديده‌اند. امريكا بيش از همه از تشكيل حكومت اسلامى خسارت ديد و هنوز هم مى‌بيند - آنها جلوتر از همه‌اند – صهيونيست‌ها همين‌طور، كمپاني‌هاى بزرگ جهانى همين‌طور، بى‌بندوبارهاى گوناگون در بخش‌هاى مختلف همين‌طور، كيسه‌دوخته‌هاى براى ثروت ملى همين‌طور. همه‌ اينها دشمنند.

درجات دشمن، مختلف است؛ ولى در مجموع، يك جبهه دشمن به‌وجود آمده است. اين جبهه مرتّب از اوّلِ انقلاب سعى كرده اين قلعه را پس بگيرد. هدف اين است كه حكومت مردمىِ دينىِ متّكى به ايمان و عشق و اراده مردم - كه امروز در ايران وجود دارد - به يك حكومت وابسته انحصارى تبديل شود كه امريكا راحت بتواند با آن مذاكره كند؛ به آن امتياز شخصى بدهد و از آن امتياز بگيرد. اما امروز نمى‌توانند اين كار را بكنند.

ايشان در پايان اين ديدار خاطر نشان مي‌كنند:‌ آن گروهان يا گردان يا لشكر سربازى كه در جبهه جنگ، قلعه و دژى را فتح مى‌كند و بعد دچار غفلت مى‌شود، اين غفلت از كجا حاصل مى‌شود؟ عواملى وجود دارد كه اين غفلت را به‌وجود مى‌آورد. اوّلين عامل، بى‌انگيزگى، ضعيف شدن انگيزه و غيرت، ضعيف شدن ايمان و ضعيف شدن همبستگى و شجاعت است. براى اين كه در انقلاب و نظام اسلامى، جبهه عظيم مردمى را دچار انفعال كنند، همين عوامل به وسيله دشمن تزريق مى‌شود.


*** ما با ملاحظه همه جوانب و با مشورت صاحب‌نظران به اين نتيجه رسيديم كه امروز نه فقط رابطه با آمريكا، بلكه مذاكره با آمريكا برخلاف مصالح ملى و منافع ملت است

حضرت آيت الله خامنه‌اي 8‌ آبان 1380 در دیدار با مردم اصفهان اعلام مي‌كنند: ما با ملاحظه همه جوانب، با مطالعه همه تجربه‌هاى كشورِ خود و كشورهاى همسايه و با مشورت با صاحب‌نظران عمده و داراى رأى، به اين نتيجه مى‌رسيم كه نه فقط رابطه با امريكا، بلكه مذاكره با دولت امريكا امروز برخلاف مصالح ملى و منافع ملت است.

اين يك نظرِ متعصّبانه نيست؛ اين يك انديشه و فكر است؛ بررسى شده و با ملاحظه همه‌ى جوانب است. مذاكره با امريكا - چه در قضاياى كنونى و چه در مسائل ديگر - به معناى باز كردن باب توقّعات و طلبكاري‌هاى امريكاست. كسانى كه دم از مذاكره مى‌زنند - كه البته سوء نيّت ندارند، دچار غفلتند - توجّه ندارند كه مذاكره با امريكا در هريك از قضايايى كه اين دولت در آن براى خودش ايده و منفعتى تعريف كرده است - مثل همين قضيه افغانستان - هيچ فايده‌اى ندارد. چرا؟ چون او مستكبر است و تسليم نمى‌شود. مذاكره امريكا با يك دولت، به معناى اين نيست كه مى‌خواهد نظرات آن دولت را قبول كند؛ حتّى نظرات مجامع جهانى را قبول نمى‌كند.


***بعضى كسان از ترس ابرقدرت همان بلايى را سر خودشان مى‌آورند كه آن ابرقدرت ممكن بود سر آنها بياورد

مقام معظم رهبري 27 اسفند ماه 1380 عنوان مي‌كنند: آنچه كه جان كلام طرف امريكايى است اين است؛ به ما مى‌گويد ضعيف باشيد، وابسته باشيد، دست‌نشانده باشيد، تا به شما حمله نكنيم و اين چيزى است محال. ما ضعيف نيستيم، قوى هستيم، عزيز هستيم، سربلند هستيم. نه ملت ما، نه دولت ما، نه تاريخ ما و نه فرهنگ ما اجازه تسليم در مقابل هيچ دشمنى را نمى‌دهد و اين ملت به‌هيچ‌وجه تسليم نخواهد شد. موضع ما پاى فشردن بر حق و به كار گرفتن عقل و حزم و تدبير است و تنها راه حفظ كشور را همين مى‌دانيم. بايد مواضع برحقِ‌ّ خودمان را حفظ كنيم و بايد عقل و تدبير را در همه مراحل به كار بنديم. در اين دوره نخبگان وظايف سنگينى دارند و اين دوره، دوره آزمايش مهمّى است.

ايشان در ادامه مي‌افزايند: بزرگترين خطا و زيان و خطر براى يك كشور اين است كه دشمن احساس كند كه توانسته است او را مرعوب كند. اصلاً يكى از ابزار ابرقدرت‌ها مرعوب كردن است. گاهى اوقات هيبت ابرقدرتى در مقابل ضعفا تأثيرش از سلاح بيشتر است. بعضى كسان از ترس ابرقدرت همان بلايى را سر خودشان مى‌آورند كه آن ابرقدرت ممكن است سر آنها در بياورد. مرعوب نشويد! بعضى كسان در گفتگوهاى گوناگونى كه اين روزها وجود دارد، طورى حرف مى‌زنند، به گونه‌اى عمل مى‌كنند كه آن انضباط لازمى را كه در اين شرايط، كشور به آن احتياج دارد، بر هم مى‌زنند. به نظر ما برخى از روى كج‌سليقگى است و برخى نيز نتيجه همين مرعوب شدن است.

چنين نيست كه كسى خيال كند كه حالا ما در اين شرايط راه حلّمان اين است كه به خود اين ظالمِ زورگوىِ تهديدكننده مراجعه كنيم؛ با خود او صلاح مشورت و مذاكره كنيم! مذاكره راه حل نيست؛ مذاكره برطرف كننده هيچ مشكلى از اين قبيل مشكلات نيست. اين كشورهاى ديگرى كه مورد تهديد قرار گرفته‌اند، باب مذاكره‌شان با امريكا باز است؛ روابط هم دارند؛ درعين‌حال مورد تهديدند.


***مبنائاً به مذاكره معتقدم؛ اما با كسي كه  با اصل وجود ما به عنوان جمهورى اسلامى موافق است

ممكن است مذاكره باشد، جنگ هم باشد؛ ممكن است مذاكره نباشد، جنگ هم نباشد؛ ممكن است جنگ باشد، اما همراهش عزّت و پيروزى باشد؛ ممكن است جنگ نباشد، اما همراهِ نبودنِ جنگ، ذلّت و اسارت باشد. اين‌طور نيست كه كسى خيال كند حالا اگر چنانچه رفتيم و گفتيم شما چه مى‌فرماييد، شما كه اين‌قدر عصبانى هستيد، يك چيزى بگو، مسأله حل خواهد شد. عزم و توكّل، عاملِ تعيين‌كننده است. خودباختگى و رعب نيز از آن طرف عامل تعيين كننده است.

معظم له مي‌فرمايند: ما در دنيا اهل مذاكره‌ايم. بنده از زمان رياست جمهورى هميشه به وزارت خارجه و دستگاه‌هاى گوناگون تأكيد مى‌كردم كه برويد با دولت‌ها و كشورها صحبت كنيد، در مجامع جهانى شركت كنيد. به رؤساى جمهور بعد از رياست جمهورى خودم هميشه تأكيد مى‌كردم كه مسافرت كنيد؛ در مذاكرات شركت كنيد و ارتباط داشته باشيد؛ رفت و آمد داشته باشيد.

مبنائاً به مذاكره معتقدم؛ اما مذاكره با كه و بر سر چه؟ مذاكره براى رسيدن به يك قدر مشترك؛ دو طرف بايد همديگر را قبول داشته باشند؛ يك حدّ وسطى هم وجود داشته باشد؛ مذاكره كنند تا به اين حدّ وسط برسند. آن طرفى كه شما را اصلاً قبول ندارد، با اصل وجود شما به عنوان جمهورى اسلامى طرف است، با او چه مذاكره‌اى مى‌توانيد بكنيد؟!

مذاكره بايد از موضع قدرت و قوّت باشد. كسانى كه در شرايط تهديد به فكر مذاكره مى‌افتند، ضعف خودشان را با صداى بلند اعلام مى‌كنند. اين حركتِ بسيار غلطى است. امام بالاتر از مذاكره را گفتند، فرمودند: اگر امريكا آدم شود، ما با او رابطه هم برقرار مى‌كنيم؛ يعنى اگر از خوى استكبارى دست بردارد؛ مانند يك طرف برابر، و نخواهد اهداف خودش را در داخل ايران تعقيب كند، در آن صورت او هم مثل بقيه دولتها خواهد بود. اما واقعيّت اين نيست؛ واقعيّت غير از اين است. آنها هنوز خوابِ دوران سلطه زمان پهلوى را مى‌بينند؛ به فكر بازگشتن همان دوره و سلطه هستند. آنها با يك نظامى كه مستقل است و مى‌خواهد سياست خودش را داشته باشد، حرف خودش را بزند، از دين خودش، از عقايد خودش، از فرهنگ خودش الهام بگيرد، با همه وجود مخالفند؛ گرچه امروز به‌صراحت اين را نمى‌گويند، اما در گوشه و كنارِ حرفهايشان هست.

ادامه دارد...

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار