
به زیر هر عدد سری نهفت است از آن درهای دوزخ نیز هفت است
ظهور نیکویی در اعتدال است عدالت جسم را اقصی کمال است
جزای عدل نور و رحمت آمد سزای ظلم لعن و ظلمت آمد
*مولانا نیز طرفدار میانه روی است الا آنکه گفته است خط میانه امر ثابتی نیست و به نسبت افراد فرق میکند. ممکن است کاری برای یک کس میانه روی باشد و برای دیگری افراط تلقی گردد. این نکته در داستان آن صوفی است که بسیار خوار و بسیارگو و بسیار خسب بود و همه پیش شیخ از او گله داشتند :
شیخ روی آورد سوی آن فقیر که ز هر حالی که هست اوساط گیر
در خبر خیر الامور اوساطها نافع آمد ز اعتدال اخلاطها
آن صوفی عاشق در پاسخ:
گفت راه اوسط ار چه حکمت است لیک اوسط نیز هم با نسبت است
آن یکی تا کعبه حافی میرود وین یکی تا مسجد از پا می فتد
آن یکی در پاکبازی جان بداد وین یکی جان کند تا یک نان بداد
این وسط در بانهایت میرود که مر او را اول و
آخر بود
بی نهایت چون ندارد دو طرف کی بود آن را میانه
منصرف
*مقصود صوفی این است که در عالم عشق که عرصه بی
نهایت است آنجا حد وسط وجود ندارد.
اصل دیگر اخلاقی نزد غربیان قانون طلایی (golden rulc) است و آن این است که با دیگری چنان رفتار کن که خواهی با تو رفتار کنند یا چنان رفتار مکن که نخواهی با تو رفتار کنند.