انگاره‌های فرق شیطان پرستی در آثار پائولو کوئلیو
کتاب‌های پائولو شاخصه پلورالیزم معرفتی است کتبی که در آنها مفاهیمی منبعث از فرقه رام گرفته تا کاتارها وجود دارد پائولو خود به این نگاه معترف است.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، کتب پائولو از همان راهکار جذاب فرق شبه عرفانی یعنی رازآلودگی استفاده
می‌کند زیرا انسان‌ها دیوانه راز و رمز هستند. پائولو در کتبش از چاشنی
جذابیت جنسی نیز استفاده می‌کند و حتی برخی آثارش به طوری تمام و کمال در
این حوزه بوده است پائولو با همان رویکرد معنوی تهی‌گرا به روابط آزاد جنسی
می‌نگرد که انسان را فاقد هر هدف والای انسانی می‌بیند زاویه نگاهی که
نحله‌هایی مانند اوشو نیز مروج آن بودند.
پائولو یک نویسنده چیره‌دست است اما از آن لحاظ بررسی آثار وی مورد توجه است که خود را مورج معنویت در دنیا دانسته و حتی مورد حمایت نهادهای بین‌المللی نظیر سازمان ملل قرار گرفته است.
پائولو در یادداشتی که در پایگاه دیلی میل منتشر شد روایت می‌کند در 1989 با خانمی به نام بریتا ملاقات کرده که مدعی بوده در تناسخ قبلی خود کاتار بوده است و پائولو اعتراف می‌کند که این شخص الهام‌بخش داستان وی بوده است.
«کاتارها» در منطقه لانگیدوک فرانسه و برخی نقاط دیگر اروپا در قرن پنجم شمسی به وجود آمدند و در قرن ششم و هفتم شمسی در اروپا توسعه یافت. در طی جنگ‌های صلیبی در دهه‌ها اول قرن سیزدهم میلادی مصادف با قرن هشتم شمسی قتل عام شده و در دادگاه‌های تفتیش عقاید اروپا سوزانده شدند اما هنوز رگه‌هایی از آنها در برخی نقاط اروپا وجود دارد.
کاتارها معتقدند که جهان بوسیله نیروهای پلید و شیطانی بوجود آمده است این گروه به دوئیت و دوگانگی نیروها در جهان است. فرقه کاتارها با اجراء تمارین خاص جادوئی و باورهای خود در زمره گروه‌های شیطانی است. کاتارها حتی بر این باورند اینکه جهان زیبا به نظر می‌رسد کار شیطان است.
آنها خود را کامل‌ترین انسان‌ها در تکامل می‌دانسته‌اند و حاظر بودند بخاطر این باور خود دست به خودکشی در آتش بزنند. یکی از این صحنه‌ها در 15 مارس 1244 میلادی گزارش شده است که کاتولیک‌ها به آنها حمله کرده‌اند و آنها برای رها نکردن باور خود دست به خودکشی در آتش زده‌اند.
پائولو یک نویسنده چیره‌دست است اما از آن لحاظ بررسی آثار وی مورد توجه است که خود را مورج معنویت در دنیا دانسته و حتی مورد حمایت نهادهای بین‌المللی نظیر سازمان ملل قرار گرفته است.
پائولو در یادداشتی که در پایگاه دیلی میل منتشر شد روایت می‌کند در 1989 با خانمی به نام بریتا ملاقات کرده که مدعی بوده در تناسخ قبلی خود کاتار بوده است و پائولو اعتراف می‌کند که این شخص الهام‌بخش داستان وی بوده است.
«کاتارها» در منطقه لانگیدوک فرانسه و برخی نقاط دیگر اروپا در قرن پنجم شمسی به وجود آمدند و در قرن ششم و هفتم شمسی در اروپا توسعه یافت. در طی جنگ‌های صلیبی در دهه‌ها اول قرن سیزدهم میلادی مصادف با قرن هشتم شمسی قتل عام شده و در دادگاه‌های تفتیش عقاید اروپا سوزانده شدند اما هنوز رگه‌هایی از آنها در برخی نقاط اروپا وجود دارد.
کاتارها معتقدند که جهان بوسیله نیروهای پلید و شیطانی بوجود آمده است این گروه به دوئیت و دوگانگی نیروها در جهان است. فرقه کاتارها با اجراء تمارین خاص جادوئی و باورهای خود در زمره گروه‌های شیطانی است. کاتارها حتی بر این باورند اینکه جهان زیبا به نظر می‌رسد کار شیطان است.
آنها خود را کامل‌ترین انسان‌ها در تکامل می‌دانسته‌اند و حاظر بودند بخاطر این باور خود دست به خودکشی در آتش بزنند. یکی از این صحنه‌ها در 15 مارس 1244 میلادی گزارش شده است که کاتولیک‌ها به آنها حمله کرده‌اند و آنها برای رها نکردن باور خود دست به خودکشی در آتش زده‌اند.
منبع: موسسه راهبردی دیده بان
