
*** رويداد:
وبسايت روزنامه اشپيگل روز سهشنبه 16 ژوئيه 2013 (25 تير) از دستگيري "تره وينو مورالس" (Miguel Ángel Treviño) يكي از بزرگترين كارتلهاي مواد مخدر در مكزيك خبر داد.
*** تره وينو مورالس كيست؟
تره وينو 40 ساله، رئيس گروهي به نام "زتاس" (Zetas) است كه گرچه برخلاف اكثر اعضاي اين گروه، فاقد تجربه نظامي بوده اما از خشنترين آنان به شمار ميرود؛ چراكه اين گروه بزرگ و مخوف قاچاقچيان، در بسياري از عملياتهاي خونبار در كشور مكزيك و مرتبط با موادمخدر (مانند شكنجه، قتلهاي زنجيرهاي مهاجران، گروگانگيري، سر بريدن،...) نقش كليدي داشته است.
تره وينو داراي 13 خواهر و برادر است كه حداقل شش نفر از آنان در فعاليتهاي مشابهي با وي همكاري دارند. او از بيماري رواني "ساديسم" رنج ميبرد و علاقه دارد قربانيان خود را قطعه قطعه كرده يا در حالت زنده، بسوزاند.
اين قاچاقچي بزرگ، روز دوشنبه در شمال مكزيك و نزديكي مرز آمريكا دستگير شد. به همراه وي 2 ميليون دلار پول نقد و 8 اسلحه نيز پيدا شده است. اشپيگل نوشت: ايالات متحده آمريكا، براي دستگيري شخص وي جايزهاي معادل 5 ميليون دلار تعيين كرده بود. اكنون نهادهاي آمريكايي و همچنين دولت مكزيك، بازداشت تره وينو را تأييد كردهاند. "سازمان ضد دخانيات آمريكا" (DEA) گروه "زتاس" را يكي از فنيترين، پيشرفتهترين و خشونتبارترين گروههاي مواد مخدر عنوان كرد.
*** اجمالي بر معضل جهاني اعتياد
اعتياد، وابستگي شديد به مصرف انواع مختلفي از داروها و تركيبات طبيعي يا شيميايي است كه ميتوان گفت در قوانين عمومي تمام كشورها خريد و فروش آن ممنوع است. بر اساس آمارهاي منتشر شده از سازمان ملل متحد، به طور ميانگين در سالهاي اخير تعداد بيش از 220 ميليون مصرفكننده مواد مخدر در جهان (تقريباً از هر 30 نفر يك نفر معتاد است) وجود دارد؛ هرچند كشورهاي گوناگون، يا آمار دقيقي از تعداد، نوع و درجه مصرفكنندگان مواد در دست ندارند و يا به هر دليلي از قرار دادن آن در اختيار عموم اجتناب ميكنند اما مسلّم آنكه رقم آن در مجموع رو به افزايش و شروع سن مصرف نيز رو به كاهش است.
شواهد حاكي از آن است كه مبتلايان به مصرف مواد افيوني در جهان، از مصارف سنتي (ترياك، حشيش) به مواد شيميايي روانگردان (ماريجوانا، اکستازی، الاسدی، کوکائین)، از مصرفكنندگان ميانسال به جوانان و نوجوانان، و از مردان به زنان، تغيير و عموميت يافتهاند.
تأثيرات مواد مخدر روانگردان بر عملكرد درازمدت مغز، دستگاه عصبي و ايجاد اختلالات حادّ روحي رواني، سبب شده تا مؤسسات و نهادهاي بينالمللي، همچنين دستگاههاي قضايي، امنيتي و پليس كشورها، حجم عظيمي از انرژي و هزينههاي خود را صرف مبارزه با قاچاق مواد مخدر و مبادلات آن نموده و بدين ترتيب از زوال سرمايههاي انساني خود جلوگيري كنند. البته "كميسيون جهاني سياستگذاري مقابله با مواد مخدر" در سال 2011 طي گزارشي اعلام كرد كه جنگ عليه مواد مخدر، به دليل اعمال سياستهاي ناكارآمد، با شكست مواجه شده است.
*** مواد مخدر در مكزيك
خبر دستگيري تره وينو، موفقيت بزرگي براي دولت مكزيك در مبارزه با تجارت مواد مخدر محسوب ميشود. شايد يكي از جديترين معضلات و بحرانهايي كه اين كشور با آن روبروست، خشونتهاي مرتبط با قاچاق دخانيات است.
در سال 2006 ميلادي يك درگيري مسلحانه بين گروههاي قاچاق مواد مخدر با ارتش مكزيك رخ داد و آمريكا در اين درگيريها، حمايت تام از ارتش مكزيك داشته و نهايتاً 100 قاچاقچي دستگيرشده توسط ارتش، به "مقامات قضايي آمريكا" تحويل داده شدند.
*** تحليلي از نقش متفاوت "آمريكا" در مبارزه با معضل مرگبار "تجارت دخانيات"
چنانچه ميدانيم كشور افغانستان بزرگترين توليدكننده ترياك جهان و داراي وسيعترين مزارع كشت خشخاش است.
در اين كشور يك ميليون معتاد وجود دارد و دولت افغان، براي برخورد با معضل اعتياد، با مشكلات عديدهاي روبروست. اما تناقض قابل توجهي كه در مسئله توليد، تكثير و تجارت دخانيات در سطح دنيا وجود دارد اين است كه بزرگترين مراكز توليد انبوه "حشيش" در جهان، كشورهاي "مراكش" و "پاراگوئه" هستند؛ در حالي كه اين، كشور "افغانستان" است كه معمولاً مهد پرورش مواد مرگبار افيوني قلمداد ميشود.
تقريباً هر جا نامي از
اعتياد برده شود، نگاههاي جهاني معطوف كشت گياهان خاص جهت توليد مواد اعتيادآور و
صدور آن از افغانستان به ديگر مناطق ميگردد. ليكن گزارش كميسيون جهاني مقابله با
مواد مخدر حاكي از آن است كه خاستگاه مواد مصرفي در دستان بيش از 70% معتادان
جهان، مراكش، پاراگونه، هندوستان، روسيه، استراليا، نيوزلند و كاناداست.
نقش محوري دولتهاي گوناگون ايالات متحده، در طرح و ترويج اين تضاد، انكارشدني نيست. آمريكا همواره منادي مبارزه با قاچاق دخانيات در سطوح داخلي و خارجي بوده و كوشيده نقش ناجي ملتها به عنوان قربانيان اصلي قاچاق، را ايفا كند. اما تلاش آمريكا براي مبارزه با اصليترين باندهاي قاچاق كوكائين در مكزيك، كلمبيا و برزيل، با اقداماتي كه در همين راستا در كشور افغانستان انجام داده، قابل مقايسه نيست.
مكزيك، محل ترانزيت كوكائين از كلمبيا به آمريكاست و به همين خاطر مقامات واشنگتن عزم جدي براي همكاري با ارتش و نهادهاي مجازات كيفري در مكزيك دارند. قطعاً كنترل قاچاقچيان دخانيات در مكزيك، باعث ميشود لطمات جبرانناپذير مواد افيوني بر جوانان و شهروندان آمريكايي كاهش يابد؛ مبارزهاي كه طي 13 سال اصلاحات آمريكايي در افغانستان، ناگهان بسيار كمرنگ ميشود!
از زمان حضور ارتش آمريكا در مرزهاي افغانستان و حضور پايگاههاي نظامي با شعار "همه چيز بهتر خواهد شد"، نه تنها مشكل اعتياد در اين كشور حل نشده، بلكه كاهش امكانات و بودجههاي تخصيصي به اين بخش، پيمودن مسير اين هدف را به مراتب دشوارتر كرده است.
بنابر گزارش سالانه "مركز عدلي و قضايي مبارزه با مسكرات و مواد مخدر افغانستان" تنها در سال 1391 تعداد 590 پرونده كلان قاچاق مواد تشكيل شده؛ ساليانه حدود يك ميليون نفر افغان در اثر مصرف مواد، جان خود را از دست ميدهند و تجارت دخانيات در اين كشور به گرهاي كور تبديل شده است.
فرماندهان نظامي آمريكا و ناتو، برخلاف مساعدتي كه در امر مبارزه با قاچاق دخانيات در كشورهاي آمريكاي جنوبي و مركزي (مانند مكزيك) دارند، نه تنها درصدد نابودي مزارع كشت خشخاش در افغانستان برنميآيند، بلكه مقامات افغان، همواره از خودداري آمريكا براي مبارزه قاطع با كشت مواد مخدر در اين كشور شكايت دارند.
مبارزه پيگير و نسبتاً موفق آمريكا با مافياي دخانيات در مكزيك، نكتهاي مثبتي تلقي ميشود؛ اما فرسنگها آنطرفتر، گسترش 47 درصدي توليد مواد مخدر در افغانستان، آن هم پس از يك دهه حضور آمريكا در اين كشور، از واقعيتي تلخ پرده برميدارد و آن اينكه اصلاح ساختارهاي زيربنايي در مبارزه با اعتياد، شعاري بود كه بعد از يك دهه درست عكس آن در كشور افغانستان محقق گرديد.
لذا بار ديگر روشن شد كه استعمار براي نابودي استعدادها و سرمايههاي انساني كشورهاي در حال توسعه، هيچ ابايي از تكثير سرطانگونه مواد اعتيادآور و كمك به قاچاقچيان در انتقال غيرقانوني دخانيات به كشورهاي همسايه افغانستان از جمله ايران ندارد.
گزارش از: طاهري