«این وصیت‌نامه‌هایی که این عزیزان می‌نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کرده‌اید و خدا قبول کند. ... این وصیت‌نامه‌ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید. امام خمینی(ره)». بر همین اساس ازین پس هر شب وصیت نامه یک شهید را به عنوان تحفه‌ای از گنجِ جنگ پیشکش کاربران بزرگوار مجله شبانه خواهیم کرد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛ در روستاهاي اطراف آبيك قزوين به دنيا آمد. خانواده اي مذهبي داشت، متدين، اهل دقت در حلال و حرام و... مصّيب در ماجراهاي پيروزي انقلاب نقش مؤثري داشت. بلافاصله به پادگان لويزان رفت و دوره جنگهاي پارتيزاني را گذراند. ايشان از اولين نيروهايي بود كه به همراه سيد محمد ابوترابي لباس رزم پوشيد و در غالب گروه حافظِ وحدت، عازم كردستان شد. با شروع جنگ او جزء اولين نيروهايي بود كه به مقابله با دشمن پرداخت. او به همراه شهيد چمران در ستاد جنگهاي نامنظم فعاليت م يكرد.
زماني كه در لشگر 8 نجف بوديم حاج احمد كاظمي از ايشان خواست گردان غواص را راه اندازي كند. قبل از آن هم گردان تخريب را از همان بچه هاي قزوين راه انداخته بود. شجاعت، مديريت و درايت را با هم داشت. برادرانش را به جبهه آورده بود مصيب در طول جنگ مسئوليتهاي اطلاعات و تخريب را در لشگرهاي 17 و 8 نجف سپري كرد. او پنجاه درصد جانبازي در كارنامه ايثارش ثبت نمود.
هيچگاه او را مانند روزهاي بعد از قبول قطعنامه نديده بودم. شكسته و دلگير بود. گويي كاروان رفته و او جامانده است. اما هميشه ميگفت:
درب شهادت بسته نيست! اين راه كماكان باز است.

سال 74 نيروي زميني سپاه باتوجه به تجربه از او درخواست نمود كه به جنوب بيايد. آن هم به عنوان ناظر براي پاكسازي مناطق جنگي.
مصيب خوشحال بود. او بار ديگر به مناطقي ميرفت كه سالهاي زيباي زندگيش را در آنجا گذرانده بود.
در عمليات پاكسازي 38 منطقه وسيع نقش اساسي داشت. صبح روز بيست و هشتم تير 84 ساعت ده صبح به منطقه ديواندره رفت. ميخواست از پاكسازي اين منطقه مطمئن شود.
شور و نشاط عجيبي داشت. ناگهان صداي انفجار كوه هاي ديواندره را لرزاند. مصيب مرادي به قافله شهدا پيوست. نمي گويم كه از شهادت خود خبر داشت. اما وصيتنامه عجيبي را قبل از شهادت تنظيم كرده بود.
در آنجا بعد از اشاره به مسائل شخصي مي گويد:

خداوندا، دوستانم همه رفتند. كاروان خونين حسيني رفت. ديگر همسنگرانم رفتند و من عقب مانده ام. خدايا دل سوخته ام و تنها تو را دارم. خدايا آرزوي نهايي ام اين است كه مرا به كاروان شهدا برساني تا خونين تو را ملاقات كنم.
بارالها تو خود ميداني كه كوركورانه به اين راه نيامدم. هدفم تنها رضاي تو و خدمت به كشور اسلامي و مؤمنان درگاهت بوده و خواهد بود. من خودم عاشقانه به اين راه و مكان مقدس جبهه آمده ام و به دنبال شهادت ميروم، تا مرگ را عاشقانه در آغوش بگيرم. خدايا اين فوز عظيم را نصيب اين بنده عاصيت بفرما.
به شما وصيت ميكنم كه زرق و برق زندگي دنيا و مشكلات زندگي شما را از خط قرآن و ولايت فقيه و رهبري انقلاب دور نكند. از ولايت فقيه عقب نمانيد و جلو نيفتيد. از ولايت عقب ماندن باعث ذلت است و پيشي گرفتن باعث هلاكت.
از فرزندان و دوستانم مي خواهم دست از ولايت و رهبري عزيز برندارند. در نماز جمعه و مراسم مذهبي شركت كنند، تا فرزندانشان با نماز و قرآن و مسجد آشنا شوند.
وصيتي هم به همه دوستانم دارم: از همه شما ميخواهم پشتيبان ولايت فقيه و رهبري حضرت آيت الله خامنه اي باشيد. اگر كسي در بين شما باشد كه خداي ناكرده معتقد به ولايت فقيه و رهبري ايشان نباشد در تشييع جنازه اين حقير شركت نفرمايد.
والسلام. بنده عاصي و گنهكار
مصيب مرادي
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار