داستانک/ یکی قطره باران ز ابری چکید...

شب که می‌شود حوصله‌ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛

قطره بارانی از ابر چکید. چون به زمین نگاه کرد، دریای پهناور را دید و از کوچکی و حقارت خود شرمنده شد و گفت: جایی که دریا هست وجود من بی مقدار به حساب نمی آید. چون قطره باران خود را کوچک دید، صدف او را درون خود جای داد و بعد از مدتی به گوهر تبدیل و پس از مدتی نصیب ماهیگیری شد و او آن گوهر را به بزرگی هدیه کرد.
بلندی از آن یافت کو پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد

«کلیات سعدی»
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار