نشست «استراتژی ایالات متحده آمریکا در قبال ایران پس از برجام» عصر امروز با حضور اساتید و تحلیلگران مسایل ایران و آمریکا در موسسه همشهری برگزار شد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ابراهیم متقی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با اشاره به دو رویکرد در فضای سیاست خارجی آمریکا به دولت اوباما گفت: رویکرد اول این است که هیلاری کلینتون کاملا عرب‌محور بود و در سال 2008 که وی کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا شده بود منبع مالی‌اش را عرب‌ها تهیه کرده بودند. البته اکنون هم کمک‌های کشور عربی را نسبت به این کشور می‌بینیم. الگوی رفتاری که آمریکا در دوره اوباما دارد کنترل بازیگران منطقه‌ای توسط خود بازیگران است. ناگفته نماند که هیچ کس در این موضوع تردید ندارد که سیاست آمریکا در دوره هیلاری کلینتون باعث ظهور داعش شد.

وی هم‌چنین با اشاره به این‌که «رویکردهای آمریکایی‌ها این است که محیط آشوب وجود داشته باشد و مدیریت آشوب می کنند» ادامه داد: مدیریت آشوب به این معناست که آشوب را از یک حوزه جغرافیایی به یک حوزه دیگر منتقل کنند که ما در دوران اوباما تهدیدات منطقه‌ای را مشاهده می‌کنیم که در هر منطقه گسترش یافته است.

وی با بیان این‌که «ما در آغاز برجام هستیم و فرایند برجام تضادهای داخلی را به گونه‌ای افزایش می‌دهد» گفت: ایران خط قرمزهایی در ارتباط با مذاکره با آمریکایی‌ها داشته که هیچ کدام حاصل نشده است. البته ناگفته نماند که موضوع تحریم‌ یکی از بحث‌های جدی است. در وضعیت فعلی قابلیتی که جِرم بحرانی‌ ایران را خنثی کند حاصل شد و مرحله دوم مربوط به لوزان است. در مرحله دوم ابزارهای قدرت‌ساز به ما داده شد؛ مانند سانتریفیوژ، موشک، تجهیزات و تسلیحات. در مرحله سوم وضعیتی ایجاد شد که ما را متعهد کرد تا پادمان و رژیم‌های آن‌ها را بپذیریم. از زمانی که مذاکرات شروع شد اعلام کردند که تحریم‌ها برداشته شده ولی ما هنوز هم می‌بینیم که رژیم تحریم در مورد ما اعمال می‌شود. ناگفته نماند که در مرحله سوم بازرسی‌ها را داریم و رژیم بازرسی‌ها را پذیرفته‌ایم. به نظرم بعد از این ما باید به دنبال این باشیم که تحریم‌ها برداشته شود. البته فضای آینده کاملا مبهم و مبتنی بر تنش‌های احتمالی است که هم در ساختار داخلی و هم در فضای بین‌المللی وجود دارد.

وی معتقد است: آن‌چه که آمریکایی‌ها می‌خواستند بسیار برنامه‌ریزی شده بود و آن‌چه که می‌خواهیم چه در دوره آقای جلیلی و چه در دوره جدید همانند آلیس در سرزمین عجایب است.

در ادامه این نشست حسن بهشتی پور کارشناس مسایل بین‌المللی با تاکید بر این‌که «برجام یک نقطه عطف تاریخی در ایران و منطقه و در سطح جهان است» گفت: برجام یک توافق تاریخی است و بعد از 37 سال ایران و آمریکا راجع به یک متن توانستند به توافق برسند که این یک دستاورد محسوب می‌شود. ما در برجام توانستیم به مدلی برسیم که این مدل از جنگ جلوگیری کرده است. همچنین ناگفته نماند ما 12 سال محکم ایستادیم و کسی که کوتاه آمد آمریکایی‌ها بودند که پذیرفتند ما غنی‌سازی را ادامه دهیم.

وی افزود: نتیجه برجام این است که ضریب تهدید علیه کشور ما را کاهش و ضریب امنیت را در کشور ما افزایش می‌دهد. البته یکی از مشکلات ما این است که تاکنون چهره بدی از ما در دنیا ساخته‌اند و حالا که از ما در جهان تعریف می‌شود فکر می‌کنیم که می‌خواهند سرمان کلاه بگذارند ولی باید بدانیم که حداقل این موضوع تاثیر مثبتی برای ما دارد.

وی همچنین اظهار کرد: ما باید پس از برجام مراقب باشیم که دشمن در ما نفوذ و سلطه نکند. دولت آقای روحانی و ظریف مدلی را طراحی کردند که ما می‌توانیم در نظام عادلانه بین المللی ساز و کاری را طراحی کنیم که بهانه را از دشمن بگیریم. این استقلال نیست که ما پول نفت خودمان را نتوانیم به کشور برگردانیم و در این تحریم‌ها و دورزدن‌ها آدم‌هایی مانند بابک زنجانی بوجود آید.

این تحلیلگر مسایل سیاسی افزود: باید ببینیم که رهنمود مقام معظم رهبری که فرمودند باید جلوی نفوذ دشمن را پس از برجام بگیریم را در کجا باید پیاده کنیم. آیا تعطیلی مذاکرات راه حل درستی است؟ ما باید دنبال مذاکره‌ای باشیم که در آن نفوذ دشمن پیش نیاید. ناگفته نماند اگر مذاکرات تعطیل شود یا جنگ پیش می‌آید یا وضعیت نه صلح نه جنگ که در این دوحالت ما دچار زیان می‌شویم.

وی یادآور شد: روشی که آقای ظریف و عراقچی و تیم‌شان در پیش گرفته‌اند نسبت به تیم قبلی بسیار اثربخش‌تر بوده و نتایج بهتری را برای کشور ما داشته است.

در ادامه این نشست فواد ایزدی استاد مسایل آمریکا در دانشگاه تهران با اشاره به این‌که «عنوان استراتژی ایالت متحده آمریکا، عنوان غلطی» است گفت: ما یک آمریکا نداریم؛ زیرا در آمریکا تفکرات متعددی نسبت به ایران وجود دارد که غالبا نسبت به هم دعوا دارند. در مطالعه‌ای که ما کردیم 4 گروه در آمریکا را شناسایی کردیم که در ایران کار حرفه‌ای جدی انجام می‌دهند؛ گروه اول معتقد به تعامل با ایرانند ولی تعاملی که خودشان مدیریت و ایران را با سیاست‌های آمریکا هماهنگ کنند؛ مانند تیم اوباما. گروه دوم معتقدند حکومت جمهوری اسلامی باید ساقط شود و به دنبال تعامل نیستند. این گروه معتقدند که ایران باید سرنگون شود مانند مجموعه جمهوری‌خواه و گروهی از دموکرات‌ها. گروه سوم همانند گروه اول معتقدند که نیاز به تعامل با ایران است و دنبال سرنگونی نیستند و به نوعی آدم خوب محسوب می‌شوند. فقط مشکل این گروه این است که همگی آن‌ها بازنشته‌اند. گروه چهارم هم که جزو چپ‌های آمریکا محسوب می‌شوند.

وی افزود: گروه اول به این نتیجه رسیدند که انتخاب آقای روحانی یک فرصت برای آمریکاست؛ زیرا معتقدند تیمی که سر کار آمده منتخب مردمی هستند که از تحریم‌ها خسته شده‌اند. این گروه فرصت‌هایی را در ایران و دولت یازدهم می‌بینند و علاقه‌مند هستند که از این فرصت‌ها استفاده کنند البته علاقه مند به تغییر با سرعت کم هستند که نتیجه داشته باشد. دسته دوم در موضوع برجام ما را اذیت می‌کنند و از این کار خسته نمی‌شوند و ایران را رها نمی‌کنند.

در ادامه این نشست ناصر هادیان استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران هم ابراز عقیده کرد: در دوران تیم‌های مذاکراتی یعنی هم در دوره اول؛ دوره آقای جلیلی و هم در دوره کنونی فقدان تفکر استراتژیکی حاکم بود، ولی باید بدانیم که تیم مذاکره کننده بخشی از تصمیمات هسته‌ای است و در نهایت تصمیمات هسته‌ای را نظام می‌گیرد.

منبع: ایسنا
انتهای پیام/
برچسب ها: برجام ، ایران ، آمریکا
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار