وقتی یک بازیگر پیشکسوت فیلمی درباره تعزیه می‌سازد

مهدی هاشمی خودش بازیگر است و مشخصاً در داستانی که نوشته و کارگردانی کرده، دغدغه‌های معنوی یک بازیگر را تم اصلی کار قرار داده.

حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛  به محض اینکه قرار می‌شود نام عاشورا را  کنار سینمای ایران قرار بدهیم، فوراً همه یاد سفیر (فریبرز صالح) و روز واقعه (شهرام اسدی) می افتند. البته این اواخر رستاخیز (احمدرضا درویش) هم با اینکه هنوز اکران نشده، خودش را به فهرست همیشگی و مختصر ما اضافه کرده است؛ اما آیا سهم امام حسین (ع) از سینمای ایران همین دو- سه مورد بوده که بین ساخت هر کدام از آن‌ها با اثر بعدی لااقل پانزده‌ سال فاصله زمانی وجود دارد؟

ادای دین به امام حسین (ع) ابداً ممکن نیست. نباید گفت که سینمای ما نتوانسته به دِین خودش در این زمینه عمل کند چون تمام بضاعت بشری هم آنقدری نمی‌شود که شانه‌های تاریخ را از زیر دِین سید‌الشهدا بیرون بیاورد، اما می‌شود این سؤال را پرسید که سینمای ما چقدر از این اقیانوس نورانی بهره برده است؟

بهره ما اگرچه تاکنون به غایت ظرفیت خودش نرسیده اما بد نیست اگر به جای آنکه هر بار صحبت از سینمای عاشورایی شد، ادای دغدغه‌مندهای دلنگران را در بیاوریم، کمی هم به آثاری توجه کنیم که در این زمینه ساخته شده‌اند اما کمتر از آن‌ها نامی برده می‌شود.

«بال‌های سپید» یکی از این فیلم‌هاست، اثری که مهدی هاشمی (بازیگر) فیلمنامه آن را نوشته و خودش به همراه برادرش آن را کارگردانی کرده است.

مهدی و ناصر هاشمی در این فیلم داستان تعدادی از دانشجويان رشته بازيگری را روایت می‌کنند که به ديدن يكی از اساتید رشته تعزيه خوانی می‌روند. استاد در اين ديدار ماجرای نوجواني به نام مراد را برای دانشجويان اينطور نقل می كند كه مراد نوجوانی بوده كه بسيار به رشته شبيه خوانی در مراسم عزاداری امام حسين (ع) علاقه داشته و هميشه آرزو داشته كه در اين مراسم در نقش حضرت قاسم ظاهر شود. سرانجام موقعيتي بوجود مي آيد تا مراد بتواند ايفای نقش كند. او براي اينكه بهتر بتواند نقش خود را بازي كند، تصميم مي گيرد كه خود را در شرايط ياران امام حسين (ع) در روز عاشورا قرار دهد. براي همين هم چند روزي را با تشنگي تمرين مي كند تا بالاخره يك روز در حال تمرين نقش خود بيهوش مي شود. نقل استاد كه به اينجا مي رسد همه دانشجويان تحت تأثير مي گيرند و شناخت بهتری از نمايش شبيه خواني پيدا می كنند...

البته «بال‌های سپید» چندان موفق‌تر از یک فیلم اول معمولی نبود و فقط توانست در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر شرکت کند، اما داستان حسی و پر حرارت آن در صورت تشویق شدن عوامل سازنده‌اش، می‌توانست گشاینده یک راه معنوی جدید در سینمای ایران باشد.

مهدی هاشمی خودش بازیگر است و مشخصاً در داستانی که نوشته دغدغه‌های معنوی یک بازیگر را تم اصلی کار قرار داده.

«بال‌های سپید» می‌توانست در صورت استمرار مسیرش به خلق آثاری منتهی شود که درباره مسائل معنوی، با خود هنرمندان سینما سخن می‌گویند؛ یعنی فیلم‌هایی که پیشینه مذهبی هنر نمایش در ایران را مرتب به اهالی سینمای ایران یادآوری کنند تا از این طریق بن‌مایه‌های معنوی هنر هفتم ما تضمین شود.

مهدی هاشمی غیر از «بال‌های سپید» که در سال 1377 تولید شد، هیچ فیلم دیگری نساخت و در تنها اثری که او پشت قاب کارگردانی‌اش قرار گرفت، همسرش گلاب آدینه هم حضوری افتخاری داشت.

ناصر هاشمی هم دیگر هیچ‌گاه فیلمی نساخت و البته در سال‌های اخیر حضور او در عرصه بازیگری هم کمرنگ‌تر شده است.

از دیگر نکات قابل توجه راجع‌به این فیلم، آهنگ‌سازی آن توسط سید جواد هاشمی (بازیگر) است.

این فیلم 82 دقیقه‌ای غیر از گلاب آدینه (که حضور او هم در کار، افتخاری بود) هیچ بازیگر شناخته شده دیگری نداشت.


برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار