در کنار این منطقهی عظیم صنعتی و تجاری، شهر بندر امام قرار دارد که چسبیده به فنس های شمالی و شمال غربی آنان است که جمعیت حدود یکصد هزارنفره آن را اکثراً خانوادههای کارکنان شاغل در این مناطق تشکیل میدهند که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم خدمات بخش انسانی آن را عهدهدار است
اما این شهر هیچ سهمی از توسعه صنایع منطقه به خود ندیده است. حقوق اولیه و عادی هر شهروند دیگری در نقطهای دیگر از این کشور، به آرزوی تکتک شهروندان این بندر تبدیل شده است.
عدم ارتقای این بندر در تقسیمات کشوری از «بخش» به «شهرستان»، عدم وجود یک بیمارستان با توجه به خیل عظیم بیمهگذاران تأمین اجتماعی، برخورداری فقط از یک فرهنگسرای فرسوده، عدم احداث جادهی کمربندی، عدم احداث پل روگذر راهآهن، کاهش شدید درآمد شهرداری در سالهای اخیر، نامناسب بودن جادههای ورودی و خیابانها و معابر شهری، و فوج جوانان جویای کار، بخشی از مطالبات بهحق شهروندان شهری است که ناخواسته مشکلات این صنایع مانند: آلودگی محیط، تصادفات جادهای، گرانی، پذیرش مهاجرین جویای کار و به تبعِ آن برهم خوردن بافت جمعیتی و دهها مورد دیگر را متحمل شدهاند
در سالهای نهچندان دور شاهد بودهایم که هرگاه صنعت به منطقهای وارد میشد، توسعهی همهجانبهی آن منطقه به لطف وجود حضور صنعت در دستور کار قرار میگرفت. بهعنوانمثال میتوان از شهر آبادان قبل از وقوع جنگ تحمیلی در ۸۰ کیلومتری بندر امام نام برد که به لطف احداث پالایشگاه نفت، این شهر به یکی از پررونقترین و بنامترین شهرهای کشور با ویژگیهای منحصربهفرد تبدیل شد.
اگر جامعه را به کالبد یک انسان تشبیه کنیم که بخشهای مختلف آن اعم از صنعت، فرهنگ، ورزش، بهداشت، درمان و ... اجزای تشکیلدهندهی آن است، باید بگویم این تندیس نامتوازن و عجیبالخلقهی بندر امام، نیاز مبرم به یک بازنگری حکیمانه دارد.
انتهای پیام/