جزییات جنایت هولناک در نوروز 95/ زن جنایتکار: به خاطر ازدواج مجدد، دختر 4 ساله‌ام را کشتم! +عکس
زنی که در نوروز امسال دست به جنایت هولناکی زده بود ، در پایگاه پلیس آگاهی تهران لب به اعتراف گشود.
به گزارش خبرنگار حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، ساعت 6:30 ، دوم فرودین ماه امسال ماموران کلانتری 106 خزانه در تماس عوامل اورژانس در جریان فوت مشکوک دختر بچه 4 ساله ای به نام سارا در خانه اش قرار گرفتند.
ماموران کلانتری با حضور در محل و در تحقیقات اولیه پی بردند که مادر جوان وقتی از خواب بیدار می شود متوجه حال بد دخترش شده و با اعزام تیم های امدادی در محل مرگ سارا کوچولو تایید شده است.
پرونده در اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ :
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "مرگ مشکوک دختر 4 ساله" به دستور بازپرس منافی آذر از شعبه سوم دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
اظهارات مادر جوان
مادر جوان که مریم 30 ساله نام دارد با حضور در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: شب قبل حادثه سارا سرگرم بازی بود و بعد از شام کنار من خوابید که صبح وقتی بیدار شدم دیدم سارا نفس نمی کشد که با جیغ و فریاد از برادرهایم کمک خواستم که آنها با اورژانس تماس گرفتند و وقتی پزشکان برای کمک آمدند از مرگ دخترکوچولویم خبر دادند.
مشخص شدن علت مرگ
در این مرحله بازپرس پرونده دستور داد تا جسد دختر کوچولو در اختیار تیم پزشکی قانونی قرار گیرد که کارشناسان پزشکی قانونی در حالیکه هیچ آثار ضرب و شتم روی بدن سارا نبود در آزمایش های سم شناسی علت مرگ دختر کوچولو را خوردن قرص متادون اعلام کردند.
دستگیری مریم به عنوان متهم اصلی پرونده
مریم در تحقیقات کارآگاهان اداره 10 پلیس آگاهی تهران بزرگ سعی داشت خود را بی گناه معرفی کند اما وقتی در برابر نظریه پزشکی قانونی قرار گرفت مجبور به اعتراف شد.
کارآگاهان در این مرحله پی بردند که چندی پیش پدر سارا کوچولو به خاطر اعتیاد و سرقت به زندان افتاده است و مریم نیز به صورت غیابی اقدام به طلاق گرفتن از همسرش کرده است.
مادر ساراکوچولو به کارآگاهان گفت: بیکار بودم و هیچ درآمدی برای تامین زندگی ام نداشتم و پس از جدایی در کنار خانواده ام زندگی می کردم و این در حالی بود که مادرشوهرم نیز برای کمک به زندگی نوه اش با اصرارهای من ماهانه 50 هزارتومان پرداخت می کرد و به دنبال تغییر در زندگی ام بودم.
وی در اظهاراتش ادامه داد: خواستگارهای زیادی داشتم اما همه آنها به خاطر دخترم راضی به زندگی با من نبودند و آخرین خواستگارم حاضر به ازدواج با من شد اما وقتی دید دختر 4 ساله دارم از زندگی با من صرف نظر کرد به همین خاطر تصمیم گرفتم دخترم را که مانع ازدواج من و پیشرفتم شده را از زندگی ام حذف کنم.
این مادر ادامه داد: شب حادثه چند قرص متادون به دخترم دادم و با هم خوابیدیم که نیمه های شب متوجه بد بودن حالش شدم اما روی سرش پتو کشیدم تا چیزی نبینم و صبح وقتی مطمئن شدم سارا فوت کرده با سر وصدا از برادرانم کمک خواستم.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت:در حال حاضر مادر جوان به دستور مقام قضایی در بازداشت موقت به سر می برد و تحقیقات تکمیلی در این راستا ادامه دارد.
انتهای پیام/
وقتی فهمیدم باورم نشد
چه جوری این همه گریه میکردی پس برا جنازش
چرا هر هفته میرفتی سر خاکش
ای وااااای که دلم آتیش گرفت
وقتی یاد قیافه معصومه سارا میافتم
مرگ بر این مادر خوب دختر بیگناه را می بخشید به خانواده همسرش
ضمناً به نظر می رسد آخرین خواستگار هم باید پاسخگو باشد چون در مرگ یک دختر بیگناه شریک بوده و این احتمال وجود دارد که همدستی کرده باشد
خدا لعنتت کنه که به داد بچت نرسیدی و گذاشتی بمیره چطور تونستی جون دادنشو نگاه کنی
بخدا نفسم در نمیاد با اشک دارم تایپ میکنم
یا امام زمان وقتشه بخدا وقتشه...
کلمه مادر مقدس
بهشت زیر پای مادراست
پتو روش کشیدی درد کشیدنشو نبینی!!!
من مرد هست
آخرین بار اصلا یادم نیست کی گریه کردم!!!
ولی الان جلو اشکامو نمیتونم بگیرم...
خدا ازت نگذره
من کلا هنگیدم
تواون دنیاچطومیتونی توچشمای دخترت نگاه کنی
تصورشم دردناکه که دخترت درد بکشه وتو روش پتو بذاری که نبینی
خدایا امام زمان وبرسون
قربون حکمتت برم خدا به یک عده بچه میدی به یه عده که در حسرت بچه میسوزن ....
بی احساس مثلآ تو اسمت مادر بود چطور دلت اومد....؟؟؟؟؟
من آدمایی رو میشناسم که به خاطر سلامتی کودک بیمارشون به خاک سیاه نشستن حتی کلیه شونم فروختن اونوقت تو به خاطر ازدواج پاره تن تو کشتی؟؟به همین راحتی؟؟؟
تورو خدا این مادر نما رو به اشد مجازات برسونین.....
لاشخور
آخه بی وجدان با بچه خودش این کار را میکنه که تو کردی
یا امام زمان خودت ظهور کن
اما نباید یه طرفه به قاضی رفت یکی از عواقب فقر همین فساده ما جای اون زن نبودیم ببینم از طرف خانواده خودش که صددرصد فقیر بودن چی میکشه