به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ «دریا قرمز نیست»، نوشته مایکل هال و ترجمه آناهیتا حضرتی، کتابی مصور برای تمام مقاطع سنی است. زیرا هر کس در هر سن و سال و موقعیتی میتواند با خودش دچار این چالش شود که دقیقا کیست و هدفش در زندگی چیست و چه کار از دستش برمیآید. مهمتر اینکه چطور با تصور و انتظاری که دیگران از او دارند کنار بیاید و آیا باید به آنچه از او تصور میشود تن بدهد یا به همه تفهیم کند که من همینم که هستم و با همین بودنم چنین تواناییهایی دارم و در غیر این صورت میتوانید به دنبال تصورات خود بروید و دست از سر من و آنچه من هستم بردارید.
درواقع نویسنده تلاش دارد مفهوم هویتی را در قالب یک تفاوت رنگی ساده به مخاطب خود انتقال بدهد. اینکه اگر شما یک مدادشمعی آبی باشید اما اشتباها در جلد یک مدادشمعی قرمز قرار گرفته باشید، ممکن است دیگران چه برداشت غلطی از شما داشته باشند. دیگر اینکه جلد و یونیفرم شما هویت شما را تعیین نمیکند. بلکه هویت ذاتی و حقیقی شما همان مغز و درون شماست که میتواند آبی باشد و هر کارش بکنی باز هم رنگ آبی از خود بیرون میدهد.
قصهی کتاب هم که در قالبی کاملا گرافیکی و تصویری عرضه شده، دربارهی یک مداد شمعی آبی است که روی جلدش اشتباهی نوشته شده قرمز. بنابراین توت فرنگیهایی که با آن مدادشمعی میکشند، همه آبی در میآید. یا آلبالو و هر چیز قرمز دیگری. بنابراین تمام مدادشمعیهای دیگر از او فاصله میگیرند. زیرا او دقیقا همان چیزی که نشان میدهد نیست.
تا اینکه یک روز یک مدادشمعی بنفش کشتیای میکشد و از مدادشمعی ما میخواهد برایش یک دریا بکشد. مداد شمعی آبی در ابتدا با تردید به پیشنهاد او فکر میکند و بعد یکهو شروع میکند موجهای دریا را میکشد. اتفاقا متوجه میشود دریا آبی است. بعد هم برایش یک آسمان میکشد. آسمان هم آبی است. بنابراین کشتی میتواند به راهش ادامه دهد و مدادشمعی آبی ما از اینکه بالاخره در جای درست خودش قرار گرفته و توانسته کاری را که باید انجام دهد و جایگاهش را سرانجام پیدا کند، راضی و خوشحال است. باقی مدادشمعیها نیز حالا که او جایگاه درست خود را پیدا کرده و میداند که باید چه چیزهایی را نقاشی کند، او را در کنار خود به رسمیت میشناسند.
یک درس مهم خودشناسی؛ خودت را هرچه هستی بپذیر تا دیگران تو را آنگونه که هستی بپذیرند.
انتهای پیام/