گناهان کبیره از منظر آیت الله دستغیب؛

داستان جوان محتضر و شفاعت پیامبر چیست؟

آیت الله دستغیب در کتاب گناهان کبیره در قسمت عاق والدین، به داستان شفاعت پیامبر اسلام (ص) از یک جوان می پردازد.

به گزارشحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛آیت الله دستغیب در جلد اول کتاب گناهان کبیره و در بخش عاق والدین صفحه ۱۳۵ به روایت یک داستان می پردازد.

رسول خدا (ص) بر بالین جوانى که در حال احتضار بود حاضر گردید، آن حضرت کلمۀ شهادت را به او تلقین فرمود لیکن جوان نتوانست بگوید، پرسید: آیا مادر دارد؟ زنى که نزد او بود عرض کرد بلى من مادر او هستم. فرمود: آیا بر او غضبناکى؟ گفت آرى شش سال است به او حرف نزده ام، پس آن حضرت خواهش فرمود از او راضى شود. مادر به خاطر آن حضرت از جوان درگذشت زبان آن جوان به کلمۀ توحید باز شد و حضرت به او فرمود: چه مى بینى؟ گفت مردى سیاه و زشت روى بد بوى، مرا رها نمى کند .

حضرت جمله اى یادش دادند خواند و عرض کرد:مى بینم مردى سفید رنگ خوش روى، خوشبوى و خوش منظر رو به من آورد و هیولاى مهیب اولى از من دور شده، فرمود: همان جمله را تکرار کن پس از آن گفت آن هیکل موحشه به کلى محو گردید.

پس آن حضرت شاد شد و فرمود: خدا او را آمرزید آنگاه جوان از دنیا رفت.

از این حدیث شریف استفاده مى شود که یکى از آثار عقوق والدین سوء خاتمه عاقبت به شرى است که شخص بى ایمان از دنیا مى رود و در نتیجه همیشه در عذاب خواهد بود. با اینکه تلقین کننده جوان رسول خدا (ص) بود تا مادرش از او راضى نگردید نتوانست شهادت را بگوید و پس از رضایت مادر و خواندن آن کلمات به برکت رسول خدا (ص) پروردگار هم از او راضى شده او را آمرزید.

انتهای پیام/

از آثار عقوق والدين چيست؟

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار