یک مدیر موفق کسی است که برای انجام کار‌ها برنامه‌ریزی درست و دقیق داشته باشد و کارمندان خود را در شرایط سخت و بحرانی قرار ندهد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ بر اساس آمار سازمان کار و اشتغال ایالت متحده آمریکا، شهروندان این کشور پهناور به‌طور میانگین هر چهار سال و دو ماه یک بار، شغل خود را تغییر می‌دهند.

دلایل این امر نیز کاملا متفاوت است و ممکن است در نتیجه ارتقاء شغلی یا نارضایتی فرد از حرفه کنونی‌اش باشد. به‌طور کلی باید گفت که دلایل بسیار زیادی برای تغییر شغل وجود دارد، اما اغلب آن‌ها بدنبال مشکلاتی است که کارمندان با مدیر یا سرپرست بخش خود پیدا می‌کنند و گفتگو و مذاکره‌هایشان هم در نهایت راه به جایی نمی‌برد؛ بنابراین این‌طور به‌نظر می‌رسد که با شناخت خط قرمز‌ها و مسائل تهدیدآمیز در محل کار می‌توان تا حدی زیادی از پیشامد‌های بد و منفی پیشگیری کرد.


بیشتر بخوانید:چگونه ذهنیت خود را از کارمندی به کارآفرینی تغییر دهیم؟ 


هر فردی موظف است سیگنال‌های مخرب شغل را کشف کرده و از آن‌ها فاصله بگیرد تا آینده حرفه‌ای خود را به‌خطر نیندازد.

شغل اغلب مردم جهان، بخش عظیمی از زندگی روزانه آن‌ها را دربرگرفته است؛ بنابراین ما در این مطلب موقعیت‌هایی را برایتان برشمرده‌ایم که لازم نیست در محل کار آن‌ها را تحمل کنید و به‌موجب آن‌ها به خودتان سختی دهید.

۱- کاغذبازی‌های غیرضروری

تصور کنید در شرکتی مشغول کار هستید که ملزم به پر کردن برگه هماهنگی برای ناهار رفتن هستید. یا مجبورید برای کوچک‌ترین فعالیت‌های خود حتما برگه‌های مخصوصی که برای آن در نظر گرفته شده است را پر کرده و به مسئول بخش تحویل دهید. یا مثلا مجبور باشید در برگه مرخصی خود توضیح مبسوط بدهید که چرا و به چه دلیلی فلان روز سرکار نمی‌آیید.

حتی برخی از کمپانی‌ها از کارمندان خود می‌خواهند که گزارش دقیق و کاملی از کار‌های روزانه خود بنویسند و به‌صورت روزانه، هفتگی یا ماهانه به مدیر بخش تحویل دهند.

این شرایط واقعا فاجعه به‌نظر می‌رسد، زیرا فرد پس از مدتی متوجه می‌شود که بیشتر روز خود را به گزارش دادن و نوشتن سپری کرده و بیشتر از اینکه کار مفیدی انجام دهد یا چیز تازه‌ای بیاموزد، روزش تلف شده.

به گزارش فوربس، چنین شرکت‌هایی همیشه روند کندی در مسیر پیشرفت دارند و توسعه کاری‌شان بسیار محدود و آهسته است؛ بنابراین بسیار مهم است که به این بروکراسی خاتمه دهید و با قبول نکردن چنین شرایطی، جو منفی و درصد بیهودگی شغل خود را کاهش دهید.

۲- موضوعاتی که نمی‌توان درموردشان بحث کرد

اگر کسی به شما بگوید که حرف زدن در مورد حقوق اشتباه، غیرضروری یا غیرمودبانه‌است، شما باید این رفتار را به‌عنوان یک نشانه خطر در نظر بگیرید.

اگر مدیرتان این باور را دارد که نباید در مورد حقوق خود اعتراض کنید یا برای ارتقا آن تلاشی انجام دهید، این را بدانید که کار کردن در چنین فضایی بسیار سخت خواهد بود.

صحبت کردن در مورد حقوق و عایدی به هر دلیلی که باشد یک فعالیت کاملا نرمال و مرسوم در تمامی ادارات و شرکت‌های جهانی محسوب می‌شود. شما نباید خود را برای چنین کاری سرزنش کنید. اگر مدیری هم این کار را می‌کند بدانید که کار کردن برای او ممکن است هیچ پیشرفتی برایتان به همراه نداشته باشد.

۳- تحمیل هزینه‌های اضافی

همه انسان‌ها کار می‌کنند تا درآمد کسب کنند نه اینکه پول هزینه کنند. اگر شما به هر دلیلی مجبور هستید برای شرکت یا کار‌های شرکت هزینه کنید، شک نکنید که محل خوبی برای کار کردن را انتخاب نکرده‌اید.

حتی اگر هزینه‌ای که برای شرکت می‌کنید بسیار اندک و محدود است و پول آن به شما پرداخت نمی‌شود توصیه می‌کنیم از کار کردن در آنجا دست بکشید، زیرا گزینه مناسبی برای یک شغل ایده‌آل و محل کار مناسب بشمار نمی‌آید.

۴- مقصر دانستن شما

تصور کنید که صبح شنبه وارد دفتر شده‌اید و جی‌میل خود را باز می‌کنید و می‌بینید که مدیرتان یک ایمیل ارسال کرده و با عصبانیت نوشته که شما باید روز چهارشنبه تا آخر وقت یک کاری را انجام می‌داده‌اید، اما نداده‌اید!

اما این نخستین باری است که در مورد موضوع مطرح شده در ایمیل چیزی می‌شنوید و مطمئن هستید که قبل از این ایمیل هرگز چنین کاری از شما خواسته نشده و این دعوا و بحث کاملا بیهوده است. اما وقتی این موضوع را به مدیر می‌گویید، او زیر بار نمی‌رود و همچنان شما را مقصر انجام نشدن امور می‌داند!

اگر مدیرتان شما را برای کاری که هیچ‌اطلاعی از آن ندارید توبیخ می‌کند، یا انتظارات عجیب و دور از ذهن از شما دارد و هیچ توضیحی را هم قبول نمی‌کند، توصیه می‌کنیم به فکر تغییر دادن شغل خود باشید. زیرا چنین مدیرانی همیشه همین خواهند بود و کار کردن در چنین شرایطی در طولانی مدت بسیار خسته‌کننده خواهد بود.

۵- رفتار شبح‌مانند

«روح بودن» یک اصطلاح در روابط عاطفی‌است و به شرایطی گفته می‌شود که یکی از طرفین بدون هیچ حرف و توضیحی شریک خود را ترک می‌کند! این رفتار اثرات مخرب فراوانی برای فرد بدنبال خواهد داشت.

اما این رفتار فقط به ارتباطات عاشقانه محدود نمی‌شود و بعضا مدیران یا همکارانی که چنین رفتار غیر‌حرفه‌ای داشته باشند هم می‌توانند برای سلامت روحی شما خطرناک باشند!

اگر پیغام‌ها و درخواست‌های شما از مدیر همیشه بی‌جواب می‌ماند و آن شخص به خودش زحمت دیدن یا پاسخ دادن نمی‌دهد، باید بدانید که با یک فرد کاملا غیرحرفه‌ای طرف هستید و لازم است در مورد شغل خود تجدیدنظر کنید.

۶- وعده‌های توخالی

وقتی یک مدیر یا مسئول دایما به شما قول‌هایی می‌دهد و اجرا نمی‌کند، باید آن را نشانه خطر بدانید. مثلا اگر وعده‌هایی همچون فرستادن شما به کلاس‌های آموزشی، پاداش دادن، افزایش حقوق، ارتقا سیستم کامپیوتری و … به شما داده شد و هیچ‌گاه به انجام نرسید توصیه می‌کنیم که از آن شغل بیرون بیایید.

۷- انجام کار‌های دوستانه

گاهی پیش می‌آید که شما با مدیر خود دوست می‌شوید، زیرا انسان بسیار خوبی است و دوست دارید که در زندگی شخصی شما هم حضور داشته باشد. اما توجه داشته باشید که صمیمی شدن با مدیر می‌تواند تبعات منفی هم داشته باشد. در چنین مواقعی اگر او از شما درخواستی داشته باشد، بر حسب دوستی نمی‌توانید نه بگویید و این مساله در طولانی مدت برایتان خسته‌کننده خواهد شد، زیرا متوجه می‌شوید که چه ساعت‌های زیادی را برای او مجانی کار کرده‌اید!

یا بین رابطه کار و دوستی خود تعادل ایجاد کنید یا از صمیمی شدن با همکاران و مدیران خود بپرهیزید.

۸- اینجا چنین قانونی نداریم!

اگر این جمله برایتان آشناست، توصیه می‌کنیم در مورد شغل و محل کار خود تجدید نظر کنید. در شرکت‌هایی که قوانین کار نقض می‌شوند و همیشه تبصره‌هایی برای هر کاری وجود دارند که اغلب هم به ضرر کارمندان است، کار کردن در واقع وقت تلف کردن است. مثلا وقتی به شما می‌گویند حق ندارید صبح زودتر بیایید، یا عصر اگر دیرتر بروید، و اضافه‌کاری به شما تعلق نخواهد گرفت، یا اجازه ندارید مرخصی بروید و موار مشابه دیگر، پیشنهاد می‌کنیم که به فکر شغل دیگری باشید.

۹- باج‌خواهی احساسی

وقتی شما با مدیر خود رفتار دوستانه دارید، ممکن است او از این مساله به ضرر شما استفاده کند. مثلا اگر قرار است برای یک کار شخصی خود یک روز مرخصی باشید، او با احساسی کردن شرایط می‌تواند از شما سواستفاده کند. مثلا مدیر از شما می‌خواهد که جمعه هم سرکار بیایید و کار‌ها را به انجام برسانید، وقتی نه بگویید او ممکن است با جملاتی همچون «چطوری دلت میاد کار ما رو لنگ بزاری؟» «یعنی واقعا ما رو تنها می‌زاری؟» کاری کند که عذاب‌وجدان گرفته و کار‌های شخصی خود را به دست فراموشی بسپارید.

کارشناسان فوربس در این رابطه می‌گویند هرگز به کار کردن در جایی ادامه ندهید که کمترین اختیار را در مورد زندگی خود دارید. افرادی که توانایی نه گفتن به مدیرشان را ندارند، پیشرفتی در شغل خود نخواهند داشت.

۱۰- «ما اکنون در شرایط خوبی نیستیم»

وقتی یک مدیر دایما در مورد اینکه شرکت شرایط خوبی ندارد و در حال ضرر دادن است و درآمد ندارد، صحبت می‌کند، توصیه می‌کنیم هر چه سریع‌تر از کار خود استعفا داده و از آن شرکت بیرون بیایید. زیرا این افراد حتی اگر درآمد هم داشته باشند برای کارمندان خود حق و حقوقی قایل نمی‌شوند و ممکن است هرگز افزایش حقوق به شما تعلق نگیرد.

البته در نظر داشته باشید که گاهی ممکن است شرکت به‌طور موقتی در شرایط بحرانی قرار بگیرد و نباید آن را با نابسامانی‌های همیشگی اشتباه بگیرید.

۱۱- تغییر دادن همیشگی اولویت‌ها

اگر مدیرتان عادت دارد هر لحظه نظراتش را تغییر دهد، کار‌های جدید روی دوشتان بگذارد، از شما بخواهد که کاری که در دست انجام دارید را کنار بگذارید و کار جدیدی که او می‌خواهد را انجام دهید، توصیه می‌کنیم وقتتان را به کار کردن برای او هدر ندهید.

یک مدیر موفق کسی است که برای انجام کار‌ها برنامه‌ریزی درست و دقیق داشته باشد و کارمندان خود را در شرایط سخت و بحرانی قرار ندهد. تغییر دادن اولویت‌ها به طور لحظه‌ای باعث سردرگم شدن کارمند و در نهایت خستگی او می‌شود.

اگر در محل کار شما این مسایل وجود دارند، حتما به فکر کار جدیدی باشید، زیرا این دست از مسایل روی اعتمادبه‌نفس و روحیه افراد تاثیر منفی و مخربی خواهند داشت.

منبع:روزیاتو

انتهای پیام/

مسایلی  که باعث  استعفا شغلی شما در محل کارتان می شوند

 

برچسب ها: اشتغال ، خواندنی ، دانستنی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
افشین
۱۸:۱۵ ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۷
دقیقا عین محیط شرکت تراکتور سازی
خوب شد تقاضای بازخریدی کردم و به ارامش رسیدم
Iran (Islamic Republic of)
افشین
۱۸:۱۵ ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۷
دقیقا عین محیط شرکت تراکتور سازی
خوب شد تقاضای بازخریدی کردم و به ارامش رسیدم