عناوین ویژه روزنامه‌ها؛

زوایای پیدا و پنهان برجام اروپایی/علل مردودبودن افزایش یارانه‌ها/هشدار سقوط در شکاف طبقاتی/ آیا استیضاح ترامپ به نفع ایران است؟

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، روزنامه‌ها در صفحات خود اخبار، یادداشت، سرمقاله و عناوین ویژه و اختصاصی دارند که بر اساس اتفاقات روز منتشر می‌شود. همچنین جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آن را سخن اول و آخر جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای در رسانه‌ها نیز دارد.

زوایای پیدا و پنهان برجام اروپایی/علل مردودبودن افزایش یارانه‌ها/هشدار سقوط در شکاف طبقاتی/استیضاح ترامپ به نفع ایران است؟

یادداشت، سرمقاله، عناوین و گزارشات ویژه روزنامه‌های و جراید سراسر کشور بیستم و پنجم آذر ماه به شرح زیر است:


زوایای پیدا و پنهان برجام اروپایی

ابراهیم کارخانه‌ای رئیس کمیسیون هسته‌ای مجلس نهم در یادداشت امروز کیهان به بررسی زوایای پیدا و پنهان برجام پرداخته و نوشته؛ ۱-در شرایطی که فشار‌های اقتصادی همه‌جانبه علیه جمهوری اسلامی ایران در قالب برنامه‌ریزی هدفمند و از قبل طراحی شده و با هدف تسلط بر ابعاد قدرتی جمهوری اسلامی ایران از سوی دشمن اعمال گردیده است، چرا برنامه‌ریزی جامع و قدرتمندی علیه این اقدامات نه اینکه طراحی و عملیاتی نمی‌گردد، بلکه در مواردی تلاش می‌شود با بازی در زمین دشمن، زمینه‌سازی لازم نیز برای اجرای خواسته‌های شوم دشمن در فضای فکری جامعه فراهم گردد؟! مگر نه این است که در میدان جنگ می‌بایست در برابر دشمن غدار قدرتمندانه ایستادگی و مقاومت کرد و برای دفع تهاجم دشمن سلسله عملیات‌های پی‌در‌پی طراحی و اجرایی نمود، پس چرا در میدان جنگ تحمیلی اقتصادی، نه اینکه علیه دشمن اقدام متقابل و قاطعی صورت نمی‌گیرد بلکه با تن دادن به فریب خطرناک و برنامه‌ریزی شده دشمن در پذیرش FATF که به زعم آنان در جهت تنگ‌تر شدن حلقه محاصره در راستای نیل به هدف نهایی آن‌ها صورت می‌گیرد؛ صدای دشمن از درون جبهه سیاسی خودی شنیده می‌شود!

منتشر نشود

۲- در حالی که اروپا تاکنون علی‌رغم مشکلات داخلی حتی یک قدم از مواضع اصلی خود علیه جمهوری اسلامی ایران کوتاه نیامده و به نحوی فریبکارانه از اجرای بخش اعظم تعهدات خود در رابطه با مبادلات مالی بانکی و تجاری با جمهوری اسلامی ایران نیز طفره رفته است؛ آیا وقت کشی سیاسی اروپا به بهانه تأسیس کانال مالی مبهم (SPV)، نیرنگی برای تقلیل و فرار اروپا از اجرای کامل تعهدات برجامی آن‌ها نیست؟! آیا جمهوری اسلامی ایران می‌بایست علاوه‌بر تحمل خسارت سنگین خروج آمریکا از برجام، خسارت بی‌کفایتی و آمریکا هراسی اروپا را نیز در اجرای تعهداتش بپردازد؟! بدون شک مماشات دستگاه سیاسی و عدم قاطعیت در برابر وقت کشی سیاسی اروپا جز مهلت برای فتنه‌انگیزی علیه جمهوری اسلامی ایران نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت.

۳- اگر قرار بود جمهوری اسلامی ایران مشکلات خود را با کوتاه آمدن در برابر خواسته‌های زورمدارانه آمریکا و اروپا حل و فصل نماید، امروز اثری از اقتدار و استقلال جمهوری اسلامی ایران در معادلات سیاسی منطقه‌ای و جهانی دیده نمی‌شد. اگر صدام در جنگ منطقه‌ای به خاک ایران چشم دوخته بود امروز آمریکا و اروپا به قدرت موشکی و منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران که عامل ثبات، پایداری و موجودیت ایران اسلامی است چشم طمع دوخته‌اند و در سیاستی گام به گام به زعم خود خلع قدرت جمهوری اسلامی ایران را پیگیری می‌کنند. بدون شک کوتاه آمدن در برابر چنین فریبکاری سیاسی کمتر از کوتاه آمدن در برابر خواسته‌های دشمن درجنگ تحمیلی نیست؟! چرا که مگر جز این است که گردانندگان جنگ تحمیلی ۸ ساله، کسانی هستند که اکثرا امروز در پشت میز مذاکره در برابر قدرت بالنده جمهوری اسلامی ایران قد علم کرده‌اند و این بار در قاموس جنگ اقتصادی همان اهداف شوم شکست خورده خود را پیگیری می‌کنند؟!

۴- در حالی که دشمن در صدد است به خیال خام خود، با ادامه سیاست فریبکارانه مذاکره، لبخند و خدعه و با راهبرد فشار و مهار و تکرار سناریوی فریب برجام، جمهوری اسلامی ایران را وادار به عقب‌نشینی پلکانی در برابر سیاست‌های گام به گام خود نماید، آیا کوتاه آمدن در برابر چنین طراحی فتنه‌انگیزی، کمک به دشمن در اجرای سیاست‌های فریبکارانه او نخواهد بود؟! متأسفانه این نیرنگ سیاسی در شرایطی قوت می‌گیرد که دشمن دریافته است که برخی در داخل کشور، از اقدامات حیله‌گرایانه آن‌ها درس عبرت نگرفته‌اند و علی‌رغم ۱۵ سال خدعه و خیانت، باز هم چشم امید به گشایش خدعه و فریبی دیگر از سوی آن‌ها دوخته اند!

۵- تردیدی نیست که اروپا در صدد است با تکرار فریب نخ نمای توقف قدرت هسته‌ای در برابر سراب رفع تحریم‌ها، در سیاستی هدفمند و برنامه‌ریزی شده، با در تنگنا قراردادن جمهوری اسلامی ایران بین بد و بدتر، ایران قدرتمند اسلامی را به زعم خود ناگزیر از پذیرش شرایط شیطانی مشترک با آمریکا نماید؟! اینان از این واقعیت بزرگ غافلند که همان جوانان و مردان برومندی که تحت زعامت رهبری حکیم و هوشمند انقلاب، تمامی نقشه‌های شوم آن‌ها در منطقه و در داخل را به شکست کشانیده اند، همان دستان قدرتمند و هوشیار همچنان در صحنه دفاع از نظام اسلامی حضور جانانه دارند.

۶- درحالی که دشمن به خیال خام خود، برجامی خطرناک‌تر از هسته‌ای را با هدف نهایی مهار قدرت منطقه‌ای و توقف فعالیت موشک‌های بالستیک جمهوری اسلامی ایران طراحی نموده است و در یک دهه مذاکره منجر به توافق طی سال‌های ۸۲ الی ۸۴ و ۹۲ الی ۹۴، همواره در قالب استراتژی لبخند و فریب، دست برتر مذاکرات از آن آن‌ها بوده است، آیا نباید از اعتماد و خوش‌گمانی به چنین دشمنان فریبکاری درس عبرت گرفت و در برابر بهانه‌های زنجیره‌ای آن‌ها که پایانی جز توقف ابعاد قدرتی جمهوری اسلامی ایران بر آن مترتب نیست، قدرتمندانه ایستادگی و مقاومت کرد و مجددا طعم تلخ شکست سیاست‌های فریبکارانه گذشته را به آن‌ها یادآور شد؟!

۷- آیا علی‌رغم تصریح آمریکا و اروپا تردیدی وجود دارد که آن‌ها به مثابه دو لبه یک قیچی، اهداف مشترکی را علیه جمهوری اسلامی ایران پیگیری می‌کنند؟! آیا اروپا بار‌ها اعلام نکرده است که چشم خود را بر روی فعالیت‌های موشکی و منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران نخواهد بست و از آن کوتاه نخواهد آمد؟! با کدام منطق سیاسی و دیپلماسی همخوانی دارد که محکمات اقتصادی و سیاسی کشوری قدرتمند که دست برتر منطقه از آن اوست در قالب FATF به توطئه هدفمند و برنامه‌ریزی شده دشمنی غدار و فریبکار که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی همواره کانون توطئه علیه انقلاب اسلامی بوده است پیوند زده شود؟! در حالی که رژیم صهیونیستی که پدر تروریسم و اموال نامشروع در جهان است اخیرا” با عضویت رسمی در FATF از لزوم بررسی شفافیت اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با اهرم FATF سخن می‌گوید، پذیرش شروط این نهاد جاسوسی آمریکا و صهیونیسم جهانی، با کدام منطق سیاسی و عقلانی متکی بر منافع ملی و امنیت اقتصادی جمهوری اسلامی ایران مطابقت دارد؟!

۸- آیا شکی وجود دارد که خروج بدون هزینه آمریکا از برجام و تشویق برنامه‌ریزی شده ایران به ماندن در برجام، سناریویی از قبل طراحی شده بوده است که بر اساس آن جمهوری اسلامی ایران طی برنامه‌ای هماهنگ از سوی آمریکا، اروپا و آژانس، فعالیت‌های هسته‌ای خود را تحت اهرم آژانس و قطعنامه ۲۲۳۱ همچنان متوقف و محدود نموده و در ادامه با فریب تکرار رفع محدودیت‌های مالی و بانکی و تجاری در یک بازی سیاسی تحت فشار اقتصادی از سوی آمریکا و چانه زنی از اروپا، جمهوری اسلامی ایران را وادار به انجام پیش‌شرط‌های تحمیلی در FATF و تصویب لوایح چهارگانه و عضویت اجباری در کنوانسیون‌های مبارزه با تأمین مالی تروریسم (CFT) و مبارزه با جرایم سازمان‌یافته فراملی (پالرمو) نمایند؟!

۹- آیا ساده‌انگاری سیاسی نیست که تصور شود اتحادیه اروپا که تعهداتش در برجام عملا بر زمین مانده، نقشی را ایفاء نماید که ضمن جبران تعهدات آمریکا؛ در جهت حل مشکلات اقتصادی ایران در حوزه مبادلات مالی بانکی و تجاری نیز قدم بردارد؟! آیا وقت آن نرسیده است که در جهت شفاف‌سازی سیاسی و برملاء شدن نیرنگ سیاسی اروپا در سرپوش گذاشتن بر عدم اجرای تعهداتش، صریحا از اروپا خواسته شود که تعهدات خود را به‌دور از هراس از آمریکا در مهلتی مقرر آن‌گونه که در متن برجام آمده است انجام بدهد، در غیر این صورت جمهوری اسلامی ایران هرگز به توافقنامه‌ای که یک طرف آن، توافق را زیر پا گذاشته است پایبند نخواهد ماند و این حقی است که هم در بند ۳۶ برجام و هم در عرصه حقوق بین‌الملل، اقدامی عقلانی و پذیرفته شده است.

۱۰- بدون تردید اروپا در اقدامی فریبکارانه در صدد فرار از اجرای تعهدات خود در برجام است و عملا با وقت‌کشی سیاسی تلاش می‌کند که برخلاف آمریکا به نحوی خاموش و در پوشش حمایت از «حفظ برجام» از اجرای تعهدات خود شانه خالی نموده و در اقدامی فریبکارانه بدون آمریکا و بدون حضور مؤثر اروپا، جمهوری اسلامی ایران را همچنان در سبد توطئه برجام پایبند نگهدارد؟!

۱۱- اگر خروج آمریکا از برجام با الفاظی همچون منزوی شدن و بی‌آبرو شدن آمریکا در صحنه جهانی توجیه گردید، در صورت عدم اتخاذ سیاست درست، منطقی و مستحکم در برابر اروپا، دستگاه سیاسی باید از هم اکنون به فکر توجیه عدم پایبندی فریبکارانه اروپا به انجام تعهداتش در مفاد برجام باشد.

چرا پیشنهاد یارانه ۹۰۰ هزار تومانی مردود است؟

وحید محمودی اقتصاددان امروز در روزنامه ایران علل مردودبودن پیشنهاداتی برای افزایش یارانه را بررسی کرده و نوشته؛ تردیدی نیست که سخنان آقای احمدی‌نژاد درباره امکان پرداخت یارانه ۹۰۰ هزار تومانی یک موضع و برخورد سیاسی و در تقابل با واقعیت‌های اقتصاد کشور است، اما این اظهارنظر را در دو زاویه مبانی نظری و واقعیت‌های اقتصادی ایران می‌شود تحلیل کرد. در نحله‌های فکری مرتبط با حوزه حمایتی و رفاه اجتماعی دو دیدگاه وجود دارد: «دیدگاه حمایت محوری» که بر پایه درآمد است و «دیدگاه توانمندسازی» که تقویت قابلیت انسان‌ها را مدنظر دارد تا بر اساس توانمندی‌شان از کیک اقتصاد و مواهب آن بهره‌مند شوند. برای همین است که در یکی دو دهه گذشته بحث فقر قابلیتی، مطالعات توسعه انسان محور و فقر چند بعدی شکل گرفته است. از آنجا که دیدگاه حمایتی چالش را در کمبود پول می‌بیند به تبع آن راه حل را هم در تأمین مالی و درآمد خانوار‌ها جست‌و‌جو می‌کند. از سویی تجربه بشری دست کم در پنج دهه گذشته نشان داده که دیدگاه‌ها و سیاست‌های حمایت محور مبتنی بر اعانه، یارانه و صدقه نه تنها توان حذف فقر و از کار انداختن ساز و کار‌های تولید فقر را ندارد بلکه خود به عاملی در جهت بازتولید فقر بدل می‌شود بنابراین کمک‌های صورت گرفته اثر واقعی در کاستن از تعداد فقرا و ریشه‌های فقر و نابرابری ندارد؛ لذا هرگونه سیاستگذاری بر مبنای نگاه درآمد محور و پول پاشی محکوم به شکست است کما اینکه معتقدم دولت با فربه شدن حوزه‌های حمایتی در سال ۱۴۰۰ برای بستن بودجه بشدت با مشکل مواجه خواهد شد.

منتشر نشود

اما از زاویه واقعیت‌های اقتصاد ایران هم حرف ایشان در امکان پرداخت یارانه ۹۰۰ هزار تومانی مردود است. وقتی به محدودیت درآمد دولت از یک سو و افزایش هزینه‌ها و مطالبات از سویی دیگر نگاه کنیم، می‌بینیم در شرایط فعلی کمبود درآمد، مهم‌ترین اولویت، مدیریت هزینه‌هاست. دولت فقط در یک فقره امسال ۵۰ هزار میلیارد تومان به صندوق‌های بازنشستگی کمک کرده است، چون این صندوق‌ها از مرحله ورشکستگی هم عبور کرده‌اند یا فی المثل وقتی دولت می‌خواهد حقوق‌ها را ۲۰ درصد افزایش دهد عملاً فشار بر تولید و کارفرما و محرکی بر افزایش تورم است در چنین شرایطی چطور می‌توان از افزایش یارانه‌ها سخن گفت.

در مصاحبه‌ای که یک سال بعد از اولین تجربه پرداخت یارانه‌ها انجام دادم تصریح کردم سیاست پرداخت یارانه‌ها به شکل فعلی اشتباه است و همان جا توصیه کردم، چون قطع کردن یارانه‌ها سخت است هیچ گاه مبلغ یارانه‌ها افزایش نیابد تا زمانی که ارزش یارانه آن قدر کم شود که تفاوت معناداری در درآمد‌های خانوار ایجاد نکند. با این حال اگر رویکرد توسعه انسان محور به‌گونه‌ای طراحی و اجرا شود که تأمین‌کننده عدالت اجتماعی باشد و بر فقر و نابرابری دامن نزند در حوزه حمایتی و رفاهی هم می‌توان اقداماتی صورت داد از این زاویه اعطای یارانه به گروه‌های شناسنامه دار تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد توجیه دارد به شرط اینکه سیاستگذاری‌ها در جهتی نباشد که هر سال بر تعداد فقرا افزوده شود.

سخن این است که ما نباید طوری اظهارنظر و عمل کنیم که اقتصاد را به مثابه تن رنجور بیماری که دیگر به درمان، شوک و تزریق پاسخ نمی‌دهد به سمتی هل بدهیم که دیگر سیاست اصلاحی و درمانی در آن اثرگذار نباشد، حتی اگر دولت منابع لازم برای تأمین یارانه ۹۰۰ هزار تومانی را هم داشته باشد سیاست پول پاشی در هیچ جا به نتیجه نرسیده و محکوم به شکست است. البته قابل فهم است که امروز بسیاری از مردم درگیر مشکلات تورم و تحریم هستند و این زمزمه‌ها وجود دارد که فساد در میان مدیران و بالادستی‌ها زیاد است و حالا چه می‌شود رقمی هم به پایین دستی‌ها برسد، این حرف‌ها البته قابل فهم است، اما اگر ما نتوانیم کیک اقتصاد را بزرگ کنیم و صرفاً به توزیع رانت ادامه دهیم این رویه در افق بلندمدت کمکی به توسعه ملی نخواهد کرد.

راه حل این است که دولت از منابع خود استفاده کند، از تجربه‌های بین‌المللی بیاموزد و با تأمین مالی بنگاه‌های کوچک و متوسط زمینه‌های مشارکت جوانان و زنان را در فضای تولید و اقتصاد فراهم کند. در نهایت ظرفیت‌سازی در نیروی انسانی کشور است که می‌تواند به فقرزادیی منجر شود و نه اعطای یارانه‌ها حتی اگر ارقام این یارانه‌ها چشمگیر باشد. بار‌ها این سخن را گفته‌ام و حرف خود را در این جا باز تکرار می‌کنم که هر سیاستی که مردم را به دولت و حاکمیت وابسته کند آن سیاست ضد توسعه و ضد انسانی است و برعکس هر سیاستی که به افراد جامعه استقلال و استغنا بدهند سیاستی در جهت توسعه است بنابراین باید تلاش کرد که مردم وابسته به دولت و حاکمیت نباشند، وابسته کردن جامعه به دولت و حاکمیت نه با عزت انسانی، نه با مبانی و ارزش‌های انسانی و نه با آموزه‌های وحیانی و اسلامی سازگاری ندارد.

 

هشدار سقوط در شکاف طبقاتی

زهرا چیذری طی یادداشتی در روزنامه جوان با هشدار نسبت به سقوط در شکاف طبقاتی پرداخته و ضمن تحلیل آن نوشته؛ سال‌های آغازین جنگ و دوران دفاع‌مقدس، تجربه یکی از طلایی‌ترین دوران‌های اجتماعی جامعه ایران است که هنوز هم در پژوهش‌های اجتماعی مورد توجه قرار دارد؛ دورانی که به‌رغم وجود فقر و چالش‌های اقتصادی فراوان با بالاترین همبستگی اجتماعی مواجه است تا اثبات شود فقر به تنهایی نمی‌تواند منجر به آنومی شود. امروز جامعه با چالش‌های متعددی از جنس اجتماعی و اقتصادی دست به گریبان است. آنطور که رئیس کمیته امداد امام‌خمینی (ره) می‌گوید: نابسامانی‌های اقتصادی اخیر و چالش‌های ارزی موجب‌شده تا آمار مراجعه‌کنندگان به این نهاد حمایتی تا ۵۰ درصد افزایش یابد و نیمی از این افراد هم برای تأمین مخارج و درمان به کمیته آمده‌اند، اما این تنها بخشی از ماجراست. اگر به سطح جامعه بازگردید، شاهد افزایش میان دزدی‌های خرد همچون دزدیدن ضبط یا باتری ماشین‌ها هستید. دزدان گوشی‌های تلفن‌همراه هم با افزایش سرسام‌آور قیمت آن به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته‌اند.

منتشر نشود

آنطور که اکبر ترکان مشاور رئیس‌جمهور گفته است، با توجه به شرایط اقتصادی کشور، بیش از دو دهک جامعه در معرض آسیب هستند. درمان گران و بودجه‌های ناچیز بیمه‌ها برای پوشش سلامت مردم از موضوعات دیگری است که تنش‌های اقتصادی اخیر را برای مردم سخت‌تر و سنگین‌تر می‌کند. همه این‌ها را بگذارید در کنار آمار و ارقامی که هر از چند گاهی منتشر می‌شود و فاصله طبقاتی و معیشتی اقشار مختلف جامعه را بیش از پیش به نمایش می‌گذارد که نمونه‌اش ۱۴۷ هزار تهرانی بدون آنکه شغلی داشته یا سهمی در چرخه اقتصاد مملکت داشته باشند، از اجاره املاک و مستغلات درآمد‌های نجومی دارند، اما آمار این افراد در سطح کشور فراتر از این حرف‌هاست. نکته قابل تأمل اینجاست که تعداد این افراد طی سال‌های ۸۴ تا ۲۹۵/۵ برابر رشد داشته و از حدود ۲ میلیون نفر در سال ۸۴ به حدود ۵ میلیون نفر در سال ۹۵ رسیده است. پردرآمد‌های بیکار را اگر در کنار کم‌درآمد‌های زحمت‌کش بگذاریم یکی از مصادیق نابرابری‌های اجتماعی پیش رویمان گسترده می‌شود و بهتر در می‌یابیم چرا و چگونه آسیب‌های اجتماعی در لایه‌های پنهان جامعه در حال رشد و توسعه هستند.

از نگاه گونیک، فقر کالا‌های اقتصادی در واقع عاملی نیست که تولید آنومی بکند، برعکس یک شکل سنتی و پذیرفته‌شده از فقر وجود دارد که انسان به آن عادت کرده است، اما شرایط وقتی تغییر می‌کند که از طریق گسترش وسایل ارتباط‌جمعی تصویر یک نوع زندگی دیگر و مرفه‌تر (مثلاً با برنامه‌های تلویزیونی یا ویدیویی). تا اقصی نقاط جوامع تکامل نیافته، رخنه کند. در پی تضاد این دو عامل، نیاز‌های بی‌حد و حصر رشد می‌کنند و پس از آن حرکت‌های ناگهانی رکود یا رشد اقتصادی بسیاری از مواقع وضعیت آنومی به شکل یک گمگشتگی فرهنگی جهشی (و از دست دادن هویت فرهنگی) را در پی دارد که نه فقط یک نارضایتی عمیق بلکه علاوه بر آن ناآرامی‌های سیاسی گسترده‌ای را به وجود می‌آورد؛ بنابراین فقر به تنهایی عامل جرم‌خیزی در جامعه نیست همانگونه که جامعه ایران در دوران جنگ و سال‌های بعد از انقلاب با وجود تحریم‌های شدید و شرایط اقتصادی نامساعد هیچ‌گاه همبستگی خود را از دست نداد و در بدترین شرایط همراهی مردم با یکدیگر و با مسئولان جامعه را شاهد بودیم، اما امروز فضای اجتماعی متفاوتی را شاهدیم.

افزایش ۵۰ درصدی مردمی که برای کمک به کمیته امداد مراجعه می‌کنند، جمعیت ۴۸ درصدی از سالمندانی که تحت پوشش هیچ بیمه‌ای نیستند و نمایش ثروتی که در سطح جامعه در قالب‌های مختلف خودنمایی می‌کند، زیربنای رشد انواع و اقسام آسیب‌های اجتماعی و کشاندن جامعه به سوی آنومی است. در این میان انتظار می‌رود مسئولان اگر توان مدیریت اوضاع اقتصادی جامعه را ندارند، لااقل برای از بین نرفتن اعتماد و همبستگی عمومی نمایش ثروت را متوقف کنند.

 

احتمال استیضاح ترامپ به نفع ایران است؟

علی بیگدلی استاد دانشگاه در سرمقاله امروز روزنامه آرمان به بررسی زوایای استیضاح ترامپ پرداخته و احتمالات پیرامون آن را بررسی کرده ونوشته؛ اکنون در مجلس سنا، مخصوصا در کمیسیون روابط خارجی این مجلس که اکثریت با جمهوریخواهان است دو موضوع علیه دونالد ترامپ مطرح شده که یکی مسأله فروش اسلحه به عربستان برای دخالت در جنگ یمن است که حدود ۵۶ سناتور به آن رای مثبت دادند و دیگری مسأله مربوط به قتل جمال خاشقچی است که تمام نمایندگان مجلس سنا به آن رای مثبت دادند که وسعت این میزان رای تقریبا استثنایی محسوب می‌شود؛ بنابراین این دو موضوع گرچه جنبه اجرایی ضعیف دارد و نمی‌تواند به نتیجه‌ای منجر شود که رئیس‌جمهور را مجبور کند تا این دو پیشنهاد مجلس سنا را اجرا کند، اما اجرا نکردنش هم تبعاتی دارد که نقطه ضعفی برای رئیس‌جمهور مطرح خواهد شد و ممکن است این‌ها را وتو کند، ولی هنوز بحث استیضاح ترامپ چندان جدی نیست.

زوایای پیدا و پنهان برجام اروپایی/علل مردودبودن افزایش یارانه‌ها/هشدار سقوط در شکاف طبقاتی/

حتی از بیستم ژانویه که مجلس نمایندگان با اکثریت دموکرات‌ها شروع به کار می‌کند و قرار است تا حدودی جلوی طرح‌های ترامپ را بگیرد، اگر هر دو مجلس سنا و نمایندگان به یک نقطه مثبت در رابطه با ترامپ برسند باز هم استیضاح کردن ترامپ کار سختی است و به این راحتی نیست که بتوانند رئیس‌جمهور را استیضاح کنند و دلایل بسیار قوی نیاز دارد که در جهت تضعیف منافع ملی آمریکا یا در جهت تضعیف ارزش‌های آمریکا باشد یا اینکه رئیس‌جمهور دروغی گفته باشد. چون در آمریکا دروغ گفتن خیلی مهم است و یکی از دلایلی که بیل کلینتون به دادگاه فراخوانده شد، به رغم اینکه همه گمان می‌کردند به دلیل ارتباط با منشی کاخ سفید بوده، اما اینطور نبود. دروغ در جامعه آمریکا مسأله مهمی محسوب می‌شود، مخصوصا برای رئیس‌جمهور که قسم یاد کرده، مشکلات فراوانی به‌وجود خواهد آورد. ولی اوضاع ترامپ هنوز به آن مرحله نرسیده، حتی اگر نمایندگان دموکرات هم در مجلس نمایندگان پشت صندلی‌های خود بنشینند و تصمیم جدی در مورد ترامپ داشته باشند، ولی بحث استیضاح به‌قدری پیچیده است که به پرستیژ آمریکا در سطح جهانی لطمه خواهد خورد؛ بنابراین به این راحتی نمی‌توانند رئیس‌جمهور را استیضاح کنند. اکنون ترامپ با سه اتهام رو به روست. نخست ارتباط با زنان که مسأله‌ای شخصی و خصوصی و مربوط به زمان قبل از انتخابات بوده که در میزان مجرمیت او خیلی اهمیت ندارد.

مگر اینکه کار به شکایت برسد که البته هنوز ثابت نشده است. مسأله دوم دخالت روسیه از طریق انتخابات سال 2016 است که آنهم به اثبات نرسیده و جنگ و جدل وجود دارد. مسأله سوم که از اهمیت زیادی برخوردار است، دغل کاری در پرداخت مالیات است. از آنجا که مالیات در آمریکا خیلی اهمیت دارد و فرار مالیاتی و دروغ در مالیات جرم بالایی محسوب می‌شود، بنابراین این مسائل به‌اضافه مسأله یمن و خاشقچی که در ابتدا بدان اشاره شد، هنوز به مرحله اثبات نرسیده و پرونده‌اش بسته نشده است.

درواقع هرچند ترامپ در شرایط نامساعدی بسر می‌برد ولی همانطور که چندی پیش گفت اگر مرا استیضاح کنید، آمریکا شورش خواهد کرد، اینطور نیست که طرفداران اندکی داشته باشد. ترامپ از نظر اقتصادی موفق بوده و میزان بیکاری را کاهش داده و سرمایه‌های فراری از آمریکا را به آمریکا برگردانده است. درواقع ترامپ موفقیت‌هایی از نظر اقتصادی داشته و استیضاح کردن او چندان راحت و آسوده نیست. اما صبر از این جهت که ترامپ یا به استیضاح برسد یا در 2020 دوباره رئیس‌جمهور نشود، از نظر قواعد بین‌المللی قابل قبول نیست. به نظر می‌رسد از جهت موازینی که حاکم بر روابط بین‌الملل است، موکول کردن به آینده و ایجاد دلخوشی کردن کار صحیحی نیست. یک سیاستمدار باید در لحظه تصمیم بگیرد و در لحظه هم اجرا کند.

انتهای پیام/

 

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.